eitaa logo
کانال مهدوی
4.3هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
4.4هزار ویدیو
49 فایل
『﷽』 کانال مهدویت ۳۱۳ تا ظهور موضوع کانال : مهدویت شامل آخرالزمان (سخنرانی ،کلیپ ، عکس نوشته، مطلب ،حدیث)حجاب ، شهدا ، رهبری ، مدافعان حرم و سیاسی مهدوی .. اللهم عجل لولیک الفرج 💫 «« یکنفر مانده از این قوم که برمی‌گردد @Yamahdi1392i ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال مهدوی
" نارنجک " قبل از عمليات مطلع الفجر بود. جهت پاره‌اي از مسائل و هماهنگي بهتر، بين فرماندهان سپاه و ارتش جلسه‌اي در محل گروه اندرزگو برگزار شده بود. بجز من و ابراهيم سه نفر از فرماندهان ارتش وسه نفر از فرماندهان سپاه حضور داشتند. تعدادي از بچه‌ها هم در داخل حياط مشغول آموزش نظامي بودند. اواسط جلسه بود و همه مشغول صحبت بودند. كه يكدفعه از پنجره اتاق يك نارنجك به داخل پرت شد و دقيقاً وسط اتاق افتاد. از ترس رنگم پريد. همينطور كه كنار اتاق نشسته بودم سرم رو در بين دستانم قرار دادم و به سمت ديوار چمباتمه زدم. براي لحظاتي نفس در سينه‌ام حبس شده بود. بقيه هم مانند من، هر يك به گوشه‌اي خزيده بودند. لحظات به سختي مي‌گذشت اما صداي انفجار نيامد. خيلي آرام چشمانم را باز كردم و از لابه‌لاي دستانم نگاه كردم. از صحنه‌اي كه مي‌ديدم خيلي تعجب كردم. آرام دستانم را از روي سرم برداشتم و سرم را بالا آوردم. با چشماني كه از تعجب بزرگ شده بود گفتم: آقا ابرام!! بقيه هم يك يك از گوشه وكنار اتاق سرهايشان را بلند كردند و با رنگ پريده وسط اتاق را نگاه مي‌كردند. صحنه بسيار عجيبي بود. در حالي كه همه ما به گوشه وكنار اتاق خزيده بوديم ابراهيم روي نارنجك خوابيده بود. در همين حين مسئول آموزش وارد اتاق شد و با كلي معذرت خواهي گفت: "خيلي شرمنده‌ام ، اين نارنجك آموزشي بود. اشتباهي افتاد داخل اتاق." ابراهيم از روي نارنجك بلند شد در حالي كه تا آن موقع كه سال اول جنگ بود چنين اتفاقي براي هيچيك از بچه‌ها نيفتاده بود. بعد از آن، ماجراي نارنجك زبان به زبان بين بچه‌ها مي‌چرخيد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ محراب لحظه‌های دعايت چه ديدنی‌ست قرآن بخوان چقدرصدايت شنيدنی‌ست... آقا بگو قرار شما با خدا كی است؟ آياحيات ما به زمانت رسيدنی‌ست؟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀ــآن】 🌹 ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮ @kanalemahdavi ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯
AUD-20221007-WA0007.mp3
1.78M
💐عهد و پیمانی روزانه با امام زمان عج با خواندن دعای عهد 🌸 🎙دعای "عهــــد" با نوای استاد فرهمند ╭─┅🍃🌸🍃┅─╮ @kanalemahdavi ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یااباصالحَ المَهدی یاخلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولای ْ الاَمان الاَمان الاَمان ورحمة الله وبرکاته 🌹 ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮ @kanalemahdavi ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷دلت که بگیرد... دوای دردت شهیدگمنام هست! کنار سردار بی پلاک...فقط تو باشی و او... تو باشی و هزار درد فاش نشده! تواورا نمی شناسی!! ولی او خوب تو را می شناسد دردت را می داند... دلم یک درد و دل حسابی کنار بارگاهت میخواهد... درد و دلی از جنس چادر خاکی مادر...😭 🌹 ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮ @kanalemahdavi ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 جهان، جهان آدم‌های باصفا خواهد شد 🔹صفای باطن، کلیدی‌ترین عامل حکومت امام‌زمان(عج) خواهد بود 🌹 ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮ @kanalemahdavi ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯
طریقه استغاثه به حضرت.mp3
552K
⁉️طریقه استغاثه به امام زمان عجل الله چگونه میباشد ؟واینکه آیا استغاثه حتما باید با گریه و فریاد انجام شود ؟ 🎙 🌹 ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮ @kanalemahdavi ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ چه سلام فرمانده ای... 🔻که  توی عراق برگزار شد ، اونم توسط نیروهای نظامیشون، زده رو دست ایران... بیخود نیست که اسرائیل و امریکا ، این فتنه اخیرو برنامه ریزی کرده بودند ، و اراذل و اوباش و داعشیاشو روانه مناطق عراق کرده بود ، عراق در آینده دست راست ایران در جهان اسلام خواهد شد. *بهترین زمان برای پخش این کلیپ همین الان 🇮🇷 🌹 ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮ @kanalemahdavi ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹 ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮ @kanalemahdavi ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💬 خاطره‌ی استاد شجاعی از دورانی که با سرطان درگیر بودن ! 🌹 ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮ @kanalemahdavi ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯
گسترش علم در زمان ائمه.mp3
756.7K
با توجه با پیشرفت علم بعد از ظهور چرا این پیشرفت در زمان ائمه گذشته صورت نگرفت⁉️ 🎙 🌹 ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮ @kanalemahdavi ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️پست ویژه ۱ امروز کانال منتظران ظهور بهترین فرمول برای یاری امام زمان خیلی عالیه حتما گوش بدید 👌 🌹 ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮ @kanalemahdavi ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال مهدوی
" مطلع الفجر " پاييز سال شصت براي درهم شكستن عظمت ارتش عراق، سلسله عمليات‌هائي در جنوب، غرب و شمال جبهه‌هاي نبرد طراحي گرديد. در هشتم آذرماه اولین عمليات بزرگ یعنی طريق‌القدس(آزادي بستان) انجام شد و اولين شكست سنگين به نيروهاي حزب بعث وارد شد. طبق توافق فرماندهان، دومين عمليات در منطقه گيلان‌غرب و سرپل‌ذهاب كه نزديك‌ترين جبهه به شهر بغداد بود انجام مي‌شد لذا از مدتها قبل،كار شناسائي منطقه و آمادگي نيروها آغاز شده بود. مسئوليت عمليات به عهده فرماندهي سپاه گيلان‌غرب سپرده شده بود و همه بچه‌ها خصوصاً بچه‌هاي اندرزگو در تكاپوي كار بودند. مسئوليت شناسايي منطقه دشمن به عهده ابراهيم بود و اين كار در مدت كوتاهي به صورت كامل انجام پذيرفت. ابراهيم براي جمع‌آوري اطلاعات به همراه اكبر قيصري به پشت نيروهاي دشمن رفت و طي يك هفته تا نفت‌شهر رفتند. ابراهيم در اين مدت نقشه‌هاي خوبي از منطقه عملياتي آماده كرد. بعد هم به همراه چهار عراقي كه به اسارت گرفته بودند به مقر بازگشت. ابراهيم پس از بازجوئي از اسرا و تكميل اطلاعات لازم، نقشه‌هاي عمليات را كامل كرد و در جلسه فرماندهان آنها را ارائه نمود. يكي از فرماندهان دوره ديده كه با تعجب به نقشه نگاه مي‌كرد پرسيد: آقاي هادي، شما دوره نقشه برداري رفتي؟ اين نقشه كاملاً دقيق ترسيم شده. من فكر نمي‌كنم عراقي‌ها هم چنين نقشه دقيقي از اين منطقه داشته باشن! ابراهيم هم لبخندي زد و گفت:" اين نتيجه زحمات همه بچه‌هاس" از قرارگاه خبر رسيد كه بلافاصله پس از اين عمليات شما، سومين حمله در منطقه مريوان انجام خواهد شد. سرهنگ علي‌ياري و سرگرد سلامي از تيپ ذوالفقار ارتش نيز با نيروهاي سپاه هماهنگ شدند و بسياري از نيروهاي محلي از سرپل ذهاب تا گيلان‌غرب در قالب گردان‌هاي مشخص تقسيم‌بندي شدند. اكثر بچه‌هاي گروه اندرزگو هم به عنوان مسئولين اين نيروها انتخاب شده بودند. چندين گردان از نيروهاي سپاه و بچه‌هاي اندرزگو به عنوان نيروهاي خط شكن وظيفه شروع عمليات رو به عهده داشتند. فرماندهان در جلسه نهايي، ابراهيم را به عنوان مسئول جبهه مياني، برادر صفر روان بخش را به عنوان فرمانده جناح چپ و برادر داريوش ريزه‌وندي را فرمانده جناح راست عمليات انتخاب كردند. هدف عمليات پاكسازي ارتفاعات مشرف به شهرگيلان و تصرف ارتفاعات مرزي و تنگه‌هاي حاجيان و گورك و پاسگاههاي مرزي اعلام شده بود. وسعت منطقه عملياتي نزديك به هفتاد كيلومتر از سرپل ذهاب تا گيلان‌غرب بود و همه چيز در حال هماهنگي بود. تا اينكه از فرماندهي سپاه اعلام كردند: "عراق پاتك وسيعي رو براي باز پس گيري بستان آماده كرده و شما بايد خيلي سريع عمليات رو آغاز كنين تا توجه عراق از جبهه بستان خارج بشه." براي همين روز بعد يعني بيستم آذرماه 60 براي شروع عمليات انتخاب شد. شور وحال عجيبي داشتيم. فردا اولين عمليات گسترده در غرب كشور و بر روي ارتفاعات شروع مي‌شد. هيچ چيز قابل پيش‌بيني نبود. آخرين خداحافظي‌هاي بچه‌ها در آن شب ديدني بود. بالاخره روز موعود فرا رسيد و با هجوم وسيع بچه‌ها از محورهاي مختلف بسياري از مناطق مهم و استراتژيك نظير تنگه حاجيان و تنگه گورك و منطقه برآفتاب و ارتفاعات سرتتان و چرميان و ديزه‌كش و فريدون هوشيار و قسمت‌هايي از ارتفاعات شياكوه و مناطق اطراف آن و همه روستاهاي دشت گيلان آزاد شد. در جبهه مياني با تصرف چندين تپه و رودخانه، نيروها به سمت تپه‌هاي انار حركت كردند و دشمن ديوانه‌وار آتش مي‌ريخت. بعضی از گردان‌‌ها با عبور از تپه‌ها به ارتفاعات شياكوه رسيده بودند و حتي بالاي ارتفاعات رفته بودند و دشمن مي‌دانست كه از دست دادن شياكوه يعني از دست دادن شهر خانقين عراق، براي همين نيروي زيادي را به سمت ارتفاعات و به منطقه درگيري وارد كرده بود. نيمه‌هاي شب بچه‌ها اعلام كردند كه حسن بالاش و جمال تاجيك به همراه نيروهايشان از جبهه مياني به شياكوه رسيده‌اند و تقاضاي كمك كرده‌اند. لحظاتي بعد ابراهيم با بيسيم تماس گرفت و گفت:" همه ارتفاعات انار آزاد شده و فقط يكي از تپه‌ها كه موقعيت مهمي هم داره شديداً مقاومت مي‌كنه و ما هم نيروي زيادي نداريم." من هم به ابراهيم گفتم كه تا قبل از صبح با نيروي كمكي به شما ملحق مي‌شم. شما با فرماندهان ارتش جلسه بگذاريد و هر طور شده آن تپه رو هم آزاد كنين. بعد به همراه يكي از بچه‌ها به سمت رودخانه رفتيم تا يه گردان نيرو رو به جبهه مياني منتقل كنيم. در راه از فرماندهي سپاه اطلاع دادند و گفتند: دشمن از پاتك به بستان منصرف شده و بسياري از نيروهاي خودش رو به همراه ادوات زرهي به سمت جبهه شما منتقل كرده. شما هم سعي كنين مقاومت كنيد كه انشاءالله سپاه مريوان به فرماندهي حاج احمد متوسليان عمليات بعدي رو به زودي آغاز مي‌كنه و توجه دشمن از اين منطقه كم مي‌شه.
کانال مهدوی
در ضمن از هماهنگي خوب بچه‌هاي ارتش و سپاه تشكر كردن و گفتند طبق اخبار بدست آمده تلفات عراق در محورهاي عملياتي بسيار سنگين بوده و فرماندهي ارتش عراق دستور داده كه نيروهاي احتياط به اين منطقه فرستاده شوند. در كنار رودخانه برادر گرامي و گردان نيروهاي بومي گيلان‌غرب رو ديدم و با هم به سمت ارتفاعات انار حركت كرديم. هوا در حال روشن شدن بود . در راه نماز صبح رو خوانديم. هنوز به منطقه انار نرسيده بوديم كه خبر شهادت غلامعلي پيچك در جبهه گيلان‌غرب همه ما رو متأسف كرد. به محض رسيدن به ارتفاعات انار و منطقه درگيري، يكي از بچه‌ها با لهجه مشهدي من رو صدا كرد و گفت: "حاج حسين، خبر داري ابراهيم رو زدن" بدنم يكدفعه لرزيد، آب دهانم رو فرو دادم وگفتم: "چي شده؟!" جواب داد: "يه گلوله خورده تو گردن ابراهيم". رنگم پريده بود، ناخودآگاه به سمت سنگرهاي مقابل دويدم و رفتم سراغ سنگر امدادگر و اومدم بالاي سرش گلوله‌اي به عضلات گردن ابراهيم خورده بود و خون زيادي از گردنش مي‌رفت. جواد رو پيدا كردم و پرسيدم: "ابراهيم چي شده؟" با كمي مكث گفت: "نمي‌دونم چي بگم"، گفتم: "يعني چي؟" جواب داد: "با فرماندهان ارتش جلسه گذاشتيم كه چطور به تپه حمله كنيم. عراقي‌ها مقاومت شديدي مي‌كردن و نيروي زيادي روي تپه و اطراف اون داشتن. توي جلسه هر طرحي داديم به نتيجه نرسيد. نزديك اذان صبح بود و بايد سريع‌ يه كاري مي‌كرديم. اما نمي‌دونستيم كه چه كاري بهتره. يكدفعه ابراهيم از سنگر خارج شد و به سمت تپه عراقي‌ها چند قدمي حركت كرد. بعد روي يه تخته سنگ به سمت قبله ايستاد و با صداي بلند شروع به گفتن اذان صبح كرد. ما هم از جلسه خارج شديم و هر چه داد مي‌زديم كه ابراهيم بيا عقب، الان عراقي‌ها تو رو مي‌زنن فايده نداشت. تقريباً تا آخرهاي اذان رو گفت و با تعجب ديديم كه صداي تيراندازي عراقي‌ها قطع شده. ولي همون موقع يك گلوله شليك شد و به ابراهيم اصابت كرد و ما هم آورديمش عقب ".
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خانواده‌ی شاکر.mp3
13.7M
چگونه با آموزش شکرگزاری در یک خانواده، راه حملات شیطان و ناآرامی‌ها و اختلاف‌ها به روی آن خانواده بسته می‌شود؟ 🌹 ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮ @kanalemahdavi ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯