eitaa logo
کانال مهدوی
4.4هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
5.5هزار ویدیو
56 فایل
『﷽』 کانال مهدویت ۳۱۳ تا ظهور موضوع کانال : مهدویت شامل آخرالزمان (سخنرانی ،کلیپ ، عکس نوشته، مطلب ،حدیث)حجاب ، شهدا ، رهبری ، اللهم عجل لولیک الفرج 💫 «« یکنفر مانده از این قوم که برمی‌گردد @Yamahdi1392i ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ 🌴 ✍حاج محمـد علی فشندی تهرانی از سنین جوانی انس عجیبی با مسجد مقدس جمکران داشته.از رهگذر انس بارها و بارها به خدمت امام عصــر (عج) توفیق تشرف یافته است. [این خاطره به نقل از ایشان است.] بعد از ظهر یک روز گرم تابستانی،در مسجد جمکران قم اعمال را به طور کامل به جـا آورده و به همراه همسرم از صحن مســجد خارج می شدیم تا عازم تهران شویم. در آن حال سید نورانی بزرگواری را دیدیم که داخل صحن شده اند و قصد دارند به سوی مسجد بروند. چشم و قلبم به سوی آن بزرگوار خیره ماند. بلافاصله به همسرم گفتم این سید در این هوای گرم از راه رسیده و حتما تشنه است. خوب است از آب خنکی که همراه داریم،به او تعارف نماییم. آن گاه ظرف آبی گوارا به ســـوی او بـردم و پس از عرض سلام به دستش دادم تا بنوشد. قدری از آن آب نوشید، ظــرف آب را پس داد و فرمود: شما دعا کنید و فرج امام زمان(عج) را از خـدا بخواهید! شیعیان ما به اندازه ی آب خوردنی مــا را نمی‌خواهند. اگر بخواهند، دعــا می کنند و فــرج مــا فرا می رسد. 💥به محض این که این کلام را فرمود، دیگر او را ندیدم و در آن لحظه یقین کردم که وجود امـام زمانم را زیارت کرده‌ام وحضرتشان ما را به دعا برای تعجیل فرج امر فرموده‌اند. 📚قاضی زاهدی،احمد،شیفتگان حضرت مهدی(عج) ج1،ص149 با اندکی تلخیص. 【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】 🌺 ╭─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─╮ @montazeranezohoormahde ╰─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─╯
11.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۳ امروز کانال منتظران ظهور 📌 خدمت امام عصر(عج) 🌹 ╭─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─╮ @montazeranezohoormahde ╰─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─╯
💌📬💌ﻧﺎﻣﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺑﻪ ﺳﻴّﺪ ﺍﺑﻮﺍﻟﺤﺴﻦ ﺍﺻﻔﻬﺎﻧﯽ 🏮ﺁﻳﺔ ﺍﻟﻠّﻪ ﺳﻴّﺪ ﺍﺑﻮﺍﻟﺤﺴﻦ ﺍﺻﻔﻬﺎﻧﯽ ﺍﺯ ﻣﺮﺍﺟﻊ ﺑﺰﺭﮒ ﻭ ﻭﺍﺭﺳﺘﻪ ﺍﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻣﺤﻀﺮ ﻣﺒﺎﺭﮎ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﺼﺮ (ﻉ) ﻧﺎﺋﻞ ﺁﻣﺪﻩ ﻭ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﻧﺎﻣﻪ ﻭ ﺗﻮﻗﻴﻊ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ، ﻣﻔﺘﺨﺮ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ✨ﺷﻴﺦ ﻣﺤﻤﻮﺩ ﺣﻠﺒﯽ ﻣﯽ‌ﮔﻮﻳﺪ: 🔹«ﻣﻦ ﺩﺭ ﻋﺼﺮ ﺁﻥ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﺍﺯ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﮔﺎﻩ ﺍﺷﮑﺎﻝ ﻭ ﺍﻳﺮﺍﺩ ﺑﻪ ﺳﺒﮏ ﻣﻌﻈّﻢ ﻟﻪ ﺩﺭ ﺭﻫﺒﺮﯼ ﻣﻌﻨﻮﯼ ﻭ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺟﻬﺎﻥ ﺗﺸﻴّﻊ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺍﻳﺮﺍﺩ ﺗﺎ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺗﺸّﺮﻑ ﺑﻪ ﻋﺘﺒﺎﺕ ﻋﺎﻟﻴﺎﺕ ﻭ ﺩﻳﺪﺍﺭ ﺧﺼﻮﺻﯽ ﺑﺎ ﺁﻥ ﻣﺮﺣﻮﻡ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺷﺖ. 🔺ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺟﻬﺖ ﻫﻢ، ﺁﻧﺠﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﺤﻀﺮﺵ ﺭﻓﺘﻢ ﺍﺷﮑﺎﻟﺎﺕ ﺧﻮﺩ ﻭ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﮔﻔﺘﻢ ﻭ ﺁﻥ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﺑﺎ ﮐﻤﺎﻝ ﺳﻌﻪ ﺻﺪﺭ ﻭ ﮔﺸﺎﺩﮔﯽ ﭼﻬﺮﻩ، ﺟﻮﺍﺏ ﻫﻤﻪ ﺍﺷﮑﺎﻝ ﻭ ﺍﻳﺮﺍﺩﻫﺎﯼ ﻣﺮﺍ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺳﺮ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻓﺮﻣﻮﺩ: 🔹«ﻣﻦ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﺍﻳﻨﮕﻮﻧﻪ ﻋﻤﻞ ﮐﻨﻢ.» 💭ﮔﻔﺘﻢ: «ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﻭ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺭﻳﺪ⁉️» ﻓﺮﻣﻮﺩ: «ﺍﺯ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ⁉️» 💭ﮔﻔﺘﻢ: «ﻳﻌﻨﯽ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﺼﺮ (ﻉ). » ﻓﺮﻣﻮﺩ: «ﺁﺭﯼ. » 🔺ﻭ ﺑﺮﺧﺎﺳﺖ ﺩﺭﺏ ﺻﻨﺪﻭﻕ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﮔﺸﻮﺩ ﻭ ﭘﺎﮐﺘﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﺮﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩ. ﻣﻦ ﺑﻪ ﻣﺠّﺮﺩ ﺍﻳﻦ ﮐﻪ ﭘﺎﮐﺖ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﻣﻀﻄﺮﺏ ﻭ ﻣﻨﻘﻠﺐ ﺷﺪﻡ ﺑﺎ ﺣﺎﻟﺘﯽ ﻭﺻﻒ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ ﮐﺎﻏﺬ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﺎﮐﺖ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩﻡ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻧﺪﻡ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺍﻳﻦ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ: 🔶ﺑﺴﻢ ﺍﻟﻠّﻪ ﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﺍﻟﺮﺣﻴﻢ ﻳﺎ ﺳﻴّﺪ ﺍﺑﻮﺍﻟﺤﺴﻦ ﺍﺭﺧﺺ ﻧﻔﺴﮏ ﻭ ﺍﺟﻠﺲ ﻓﯽ ﺩﻫﻠﻴﺰ ﺑﻴﺘﮏ ﻭ ﻟﺎ ﺗﺮﺥ ﺳﺘﺮﮎ (ﻭ ﺍﻋﻦ ﺍﻭﺍﻏﺚ ﺷﻴﻌﺘﻨﺎ ﻭ ﻣﻮﺍﻟﻴﻨﺎ) ﻧﺤﻦ ﻧﻨﺼﺮﮎ ﺍﻧﺸﺎﺀﺍﻟﻠّﻪ. «ﺍﻟﻤﻬﺪﯼ» 🔶(ﻳﻌﻨﯽ: ﺑﻨﺎﻡ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺨﺸﺎﻳﻨﺪﻩ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ. ﺍﯼ ﺳﻴّﺪ ﺍﺑﻮ الحسن ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﮐﻦ ﻭ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﻫﻤﮕﺎﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺪﻩ ﻭ ﺩﺭ ﺑﻴﺮﻭﻧﯽ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﺑﻨﺸﻴﻦ ﻭ ﺩﺭﺏ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﮐﺴﯽ ﻧﺒﻨﺪ ﻭ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﻴﻦ ﺧﻮﺩ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﺪﻩ ﻭ ﺑﺪﺍﺩ ﻭ ﮐﻤﮏ ﭘﻴﺮﻭﺍﻥ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﻣﺎ ﺑﺮﺱ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺗﺮﺍ ﻳﺎﺭﯼ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻴﻢ ﺍﻧﺸﺎﺀ ﺍﻟﻠّﻪ.) 🔹ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ: «ﺍﻳﻦ ﺗﻮﻗﻴﻊ ﺷﺮﻳﻒ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻳﺪ⁉️» ﻓﺮﻣﻮﺩ: «ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﻣﺮﺩﯼ ﻋﺎﺑﺪ ﻭ ﭘﺎﺭﺳﺎ ﻭ ﺑﺎ ﺗﻘﻮﺍ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺷﻴﺦ ﻣﺤﻤّﺪ ﮐﻮﻓﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻫﺮ ﺟﻬﺖ ﻣﻮﺭﺩ ﻭﺛﻮﻕ ﻭ ﺍﻃﻤﻴﻨﺎﻥ ﺍﺳﺖ. » ﺍﺟﺎﺯﻩ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻧﺴﺨﻪ ﺍﯼ ﺑﺮﺩﺍﺭﻡ ﻣﺸﺮﻭﻁ ﺑﺮ ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺗﺎ ﺳﻴّﺪ ﺩﺭ ﻗﻴﺪ ﺣﻴﺎﺕ ﺍﺳﺖ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻧﮑﻨﻢ.» 📙(- ﮐﺮﺍﻣﺎﺕ ﺻﺎﻟﺤﻴﻦ) -ملاقات علماء بزرگ اسلام با امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ╭─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─╮ @montazeranezohoormahde ╰─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─╯
13.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
محضر ارواحناالفداه علیه السلام 👌 روغن فروشی از اهل حلّه شخصیتی بنام یاقوت ، از دست ندهید با گناهان خود غیبتش نشویم 🤲 أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج ╭─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─╮ @montazeranezohoormahde ╰─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─╯
@Maddahionlin1_1127713286.mp3
زمان: حجم: 4.31M
⭕️ داستان تشرف خدمت عجل‌ الله‌ تعالی‌ فرجه الشریف ♨️ توبه قاسم جیگرکی 👤 حجت الاسلام دانشمند 👌 از دست ندهید ╭─┅🍃🖤🍃🖤🍃🖤┅─╮ @montazeranezohoormahde ╰─┅🍃🖤🍃🖤🍃🖤┅─╯
🌼منتظران ظهور ‍ ‍🎆دیدار با امام زمان (علیه السلام) وپی بردن به ارتباط نزدیک آیت الله سیّد ابوالحسن اصفهانی: ✨مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالنّبی عراقی می گوید: «در روزگاری که در نجف اشرف بودم، چهارده مسئله مهّم وغامض مرا مشغول داشته ودر پی آن بودم که آنها را از امام عصر (علیه السلام) سؤال کنم. 🌹در همان شرایط شنیدم مرتاضی که از راه ریاضت شرعی به مقاماتی رسیده است به نجف آمده وکارهای شگفت انگیزی از او نقل می کردند. ✨به دیدار او رفتم و او را آزمودم، دیدم مرد آگاهی است. از او پرسیدم که: «آیا با اطلاّعات وتخصّص ودریافتهای تو، راهی به کوی امام عصر (علیه السلام) است؟» پاسخ داد: «آری». پرسیدم: «چگونه؟» ✨گفت: «شما با نیّت خالص وبا وضو یا غسل به صحرا برو ودر نقطه ای دور دست وخلوت رو به قبله بنشین وهفتاد بار… را با همه وجود قرائت کن، آنگاه حاجت وخواسته خود را بخواه ومطمئن باش که هر کس در پایان برنامه نزد تو آمد مطلوب ومحبوب تو می باشد. دامان او را بگیر وخواسته ات را بخواه». ✨به همین جهت روزی از روزها با آمادگی کامل به بیابان مسجد سهله رفتم ورو به قبله، آن برنامه را به انجام رساندم که دیدم مردی گرانقدر وپرابهّتی در لباس عربی پدیدار شد وبه من گفت: «شما با من کاری داشتید؟» گفتم: «با شما خیر» فرمود: «چرا؟» چنان غفلت زده بودم که باز هم گفتم: «نه، با شما کاری نداشتم». ✨او رفت و به ناگاه من به خود آمدم واز پی او به راه افتادم. او به منزلی در همان دشت وارد شد ومن نیز به آنجا رسیدم امّا دیدم در بسته است. در زدم، فردی درب را گشود وپرسید: «چه می خواهید؟» گفتم: «همان آقایی را که اینجا آمدند». پس از چند دقیقه باز گشت وگفت: «بفرمایید». ✨وارد شدم. منزل کوچکی بود وایوانی داشت. تختی بر آن ایوان زده شده بود وبر روی آن وجود گرانمایه دوازدهمین امام معصوم، حضرت مهدی (ع) نشسته بود. 🌸سلام کردم وآن گرامی پاسخ داد، امّا من چنان مجذوب آن حضرت شدم که مسائل اصلی خود را تماماً فراموش کردم. بناچار چند سؤال دیگر طرح وپاسخ آنها را گرفتم وبیرون آمدم. ✨کمی از خانه دور شدم. دیدم مسائل چهارده گانه ای که در پی پاسخ یافتن بدانها بودم به یادم آمد. بی درنگ باز گشتم وبار دیگر درب منزل را زدم. همان فرد بیرون آمد وگفت: «بفرمایید». ✨گفتم: «می خواهم خدمت حضرت شرفیاب شوم وپاسخ سؤالهای خویش را بگیرم». گفت: «آقا تشریف بردند امّا نایب او هستند». گفتم: «اگر ممکن است اجازه دهید از نایبشان بپرسم». گفت: «بفرمایید». ✨وارد شدم، امّا هنگامی که نگاه کردم دیدم آیت الله سیّد ابوالحسن اصفهانی جای حضرت مهدی (ع) نشسته وبر روی همان تخت قرار دارد. ✨پرسشهای خود را یکی پس از دیگری طرح نمودم وایشان پاسخ دادند. خداحافظی کردم وبیرون آمدم. 🌼پس از خروج از منزل، با خود گفتم: «شگفتا! آیت الله اصفهانی که در نجف بودند، کی به اینجا آمدند؟!» 🌹فوراً به نجف باز گشتم ودر هوای گرم بعد از ظهر به منزل ایشان رفتم. اجازه ورود گرفتم، دیدم مشغول نماز است. ✨نمازش به پایان رسید. رو به من کرد وضمن تفقّد فرمود: «مگر پاسخ سؤالهای خود را نگرفتی؟» گفتم: «چرا امّا!» ✨بار دیگر پرسیدم وایشان به همان سبک جواب داد ومن دریافتم که مقام وموقعیّت آن مرد بزرگ چگونه است وارتباطش با صاحب الزمان (علیه السلام) تا کجاست». 📗کرامات صالحین ╭─┅🍃🌸🍃┅─╮ @kanalemahdavi ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
(قسمت‌اول): عالم جلیل القدر شیخ علی رشتی از شاگردان شیخ انصاری نقل فرمود: یکبار برای زیارت حضرت ابی عبدالله الحسین علیه السلام از نجف به کربلا مشرف شدم. در مراجعت می خواستم از راه رودخانه فرات برگردم، لذا در کشتی کوچکی که بین کربلا و‌طویریج رفت و ‌آمد می کرد نشستم. مسافران کشتی همه اهل حله بودند و می خواستند تا طویریج بیایند و از آنجا که راه حله و نجف از هم جدا می‌شود، به شهرستان بروند. ✨💫✨ آن جماعت مشغول لهو و‌لعب و‌مزاح بودند جز یک نفر که همراهشان بود، او نه می خندید و نه‌ مزاح می کرد و در این کارها خود را داخل نمی کرد و آثار وقار و بزرگواری از او ظاهر بود. رفقایش به مذهب او ایراد می گرفتند و عیبجویی می کردند، در عین حال در خورد و‌خوراک با هم شریک بودند. من خیلی تعجب کردم ولی موقعیتی نبود که از او‌در این باره سوال کنم، تا به جایی رسیدیم که بدلیل کمی آب رودخانه ما را از کشتی بیرون کردند که کشتی به گل ننشیند. ما هم کنار نهر راه می رفتیم. ✨💫✨ اتفاقا در بین راه نزدیک آن شخص بودم، لذا از او پرسیدم: چرا خودت را از رفقا و دوستانت کنار میکشی و آنها به مذهب تو‌ایراد می گیرند؟ گفت: اینها خویشان و بستگان من هستند که همگی از اهل سنت هستند و پدرم نیز سنی بود ولی مادرم مؤمنه و شیعه است. من هم قبلا مثل آنها سنی بودم اما به برکت حضرت صاحب الزمان علیه السلام شیعه شدم. گفتم: چطور شد که شیعه شدی؟! گفت:... ادامه دارد... ╭─┅🍃🌸🍃┅─╮ @kanalemahdavi ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
حیدر بادنور بسم الله الرحمن الرحیم 🌴🌴🌴🌴🌴🌴 🌸🍃ملاقات با امام زمان علیه السلام🍃🌸 🛑ممنونم که به یاد ما بودی و برای فرجم دعا کردی! ⬅️ توجه خاص امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به آنان که برای فرارسیدن فرجش قدمی برمیدارند: 🕋🌺🕋🌺🕋🌺🕋🌺 🗞یکی از سادات بزرگوار که از طلاب علوم دینی هم هستند نقل کردند: شب های ماه رجب و شعبان برنامه ای داشتم که طبق آن هر شب برای فرج امام زمان -عجل الله فرجه- چند مرتبه سوره یاسین میخواندم و این کار را ادامه میدادم. 🕋🌺🕋🌺 بعضی از شبها تعداد بیشتری میخواندم.یک شب این کار را بالای سر مطهّر حضرت رضا -علیه السلام- انجام دادم. حال خوشی به من دست داده بود...به خانه رفتم، همین که خوابم برد دیدم: 🕋🌺🕋🌺🌺 🔺در اتاق باز شد و حضرت بقیةالله -ارواحنا فداه- که بسیار جوان بودند وارد اتاق شدند. من که تازه خوابم برده بود فرصت بلند شدن پیدا نکردم -شاید هم خودشان این طور می خواستند- 🕋🌺🕋🌺 در همان حال که دراز کشیده بودم تشریف آوردند و بالای سرم نشستند و در حالی که دست به سرم می کشیدند از من تَفَقُّد کردند و با من مهربانی فرمودند، و به این مضمون تشکر می نمودند: 🕋🌺🕋🌺🕋🌺 ممنونم که به یاد ما بودی و برای فرجم دعا کردی 📙بهشت حضرت صاحب الزمان عجل الله فرجه، صفحه۱۶۲ /تألیف: سید جواد معلم ❣ أللَّھُمَ_عجِلْ_لِوَلیِڪْ_ألْفَرَج 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🕋🌺🕋🌺🕋🌺🕋🌺 💠 اگر انسان از قبل، خودش را نسازد و مهیّا و آماده نکند، غیرممکن است در زمان ظهور بتواند در رکاب امام زمان ارواحنافداه باشد. «لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمَانِهَا خَيْرًا» (انعام/١۵٨) 🕋🌺🕋🌺🕋🌺 انسان از قبل باید خودش را بسازد و نفسش را تزکیه و پاک کند. آن‌وقت است که غصّه‌ای ندارد. هر کجای دنیا باشید، خدای تعالی می‌فرماید ما شما را جمع می‌کنیم.  "بِمُوَالَاتِـکُمْ تُقبَلُ الطَّاعَةُ الْمُفتَرَضَــةُ" 🕋🌺🕋🌺🕋🌺 اگر تاکنون محبّت امام زمانت را بر خود فضیلت می­شمردی، اینک مودّتش را واجب بدان؛ محبّت بدون مودّت، غفلتی است که همواره باید از آن می­‌ترسیدی! 🕋🌺🕋🌺🕋 و همیشه در دلت نجوا کن: قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی! 🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘ 💥حضرت ولی عصرارواحنافداه در برخی از تشرفات خود فرموده اند: 🕋🌺🕋🌺🕋 ❗️ « من خیلی تنهاهستم» من خیلی غریبم! چرابرای فرجم دعانمی کنید‌. 🕋🌺🕋🌺🕋🌺 ❗️بدانید که تبلیغات کم است و الا غیبت من این قدر طولانی نمی شد٬ 🕋🌺🕋🌺🕋🌺 ❗️گناهان شیعیان برای من خیلی سخت است٬ جوانهابایدخودرااصلاح کنند. 🕋🌺🕋🌺 ❗️بایددراجتماعات خودازمن یادکنید٬ من برای شمادعامی کنم ٬ 🕋🌺🕋🌺🕋 ❗️شماهم برای فرجم‌دعاکنید٬ برای ظهورم باید زمینه سازی کنید. 🕋🌺🕋🌺🕋 ❗️یعنی آنچه را اهل بیت علیهم السلام فرموده اند عمل کنید. 🕋🌺🕋🌺🕋 ❗️بچه هایتان راخوب تربیت کنید اگرمی خواهیدما ازشما راضی باشیم 🕋🌺🕋🌺🕋 ❗️به آنچه جدبزرگوارم امام جعفرصادق علیه السلام فرموده یعنی برای مازینت باشید 🕋🌺🕋🌺🕋 ❗️وباعث خجلت وسرشکستگی مانباشید عمل کنید و بدانیدکه « الوقت قددنا » قطعأ "زمان ظهورمن نزدیک است." 🕋🌺🕋🌺🕋 وقت معلوم ص ۲۲۰ 🌴گوهر معرفت 🌴 والسلام علیکم و رحمة‌الله وبرکاته
تشرف یکی از شیعیان صالح اهل بیت (ع) مردی صالح از شیعیان اهل بیت (ع) نقل ‌می‌کند: ▫️ سالی به قصد تشرف به حج بیت اللّه الحرام، براه افتادم. در آن سال، گرما بسیار شدید بود و بادهای سَموم (۱) خیلی ‌می‌وزید. به دلایلی از قافله عقب ماندم و راه را گم کردم، از شدت تشنگی و عطش از پای درآمده و بر زمین افتادم و مشرف به مرگ شدم. ناگهان شیهه اسبی به گوشم رسید، وقتی چشم باز کردم، جوانی خوشرو و خوشبو دیدم که بر اسبی شهبا (خاکستری رنگ) سوار بود. آبی به من داد، آن را آشامیدم و دیدم از برف خنک تر و از عسل شیرین تر است. آن آب مرا از هلاکت نجات داد. گفتم: 🔹 مولای من، تو کیستی که این لطف را نسبت به من نمودی⁉️ ▫️فرمود: 🔸 منم حجت خدا بر بندگانش و بقیه اللّه (باقی مانده خیرات الهی) در زمین. منم آن کسی که زمین را از عدل و داد پر ‌می‌کند، همان طوری که از ظلم و ستم پر شده است. منم فرزند حسن بن علی ابن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب (ع). ▫️ بعد فرمود: 🔸 چشمهایت را ببند. ▫️ چشمهایم را بستم. فرمود: 🔸 بگشا. ▫️ گشودم. ناگاه، خود را در پیش روی قافله دیدم و آن حضرت از نظرم غایب شدند. ⬅️ برکات حضرت ولی عصر(عليه السلام)، صفحه ۷۷ (۱) بادهاى سَموم‏: «باد سموم» یا «سام» بادی بسیار خشک، گرم و سوزنده‌، تند و مرگبار است که معمولاً با ماسه و گرد و غبار همراه است و به همین دلیل خفه کننده است. این باد قابلیت دید را در فاصله چندمتری کاهش می‌دهد و یا تقریباً از بین می‌برد. آن‌چنان داغ است که گویی از یک بخاری کاملاً داغ خارج می‌شود. این باد شن‌ها را جمع و به‌صورت موج و تپه روی هم انباشته می‌کند و شکل تپه‌های شنی را در امتداد مسیر تغییر می‌دهد. این باد گرمازدگی ایجاد می‌کند به طوری که حرارت بیشتری را به بدن انسان می‌رساند و شخص را مسموم می‌کند به طوری که هرگاه آب خنک یا یخ برای شخص باد سام زده در دسترس نباشد، وی را خفه می‌کند و می‌کُشد. در چنین موقعی است که شخص نفسش تنگ، چشم‌هایش قرمز و لب‌هایش خشک می‌شود و پا به فرار می‌گذارد. شترهای آن‌ها نیز گاهی فرار می‌کنند و گاهی روی زمین دراز می‌کشند و گردن‌های خود را روی ریگ‌ها می‌گذارند و پوزه خود را به زمین می‌نهند و اگر در چنین توفان خطرناکی کاروان بتواند خود را به پناه کوه یا سنگی برساند و در آنجا بماند تا توفان فرو نشیند، جان سالم به در خواهد برد، ولی اگر در میان بیابان بی‌سر و ته گم شود و دسترسی به پناهگاه پیدا نکند یا توفان شدید باشد، حالت بهت و دوران سر به او دست می‌دهد به طوری که نیروی فرار کردن هم از او گرفته می‌شود و کاروانیان در زیر تل‌های ریگ متحرک دفن می‌شوند. 🏷 🌹 ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮ @kanalemahdavi ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯
✨﷽✨ رضایت مادر موجب دیدار امام زمان علیه السلام شد ✍جناب شیخ محمد علی ترمذی در ابتدای جوانی با دو نفر از دوستان اهل علمشان قرار میگذارند که برای تحصیل علم به شهر دیگری روند، شیخ برای گرفتن اجازه نزد مادر میرود اما ایشان رضایت نمیدهند. شیخ از رفتن منصرف میشود ولی حسرت آموختن علم در قلبش باقی است تا اینکه روزی در قبرستان نشسته بود و به دوستانش فکر میکرد ... ناگاه پیرمردی نورانی نزدش می آید و میپرسد چرا ناراحتی⁉️ شیخ شرح حال خود را میگوید. پیرمرد میگوید: میخواهی من هر روز به تو درس دهم⁉️ 💎 شیخ استقبال میکند و دو سال از محضر ایشان استفاده میکند و متوجه میشود که این پیرمرد جناب خضر میباشد. روزی جناب خضر به شیخ میگوید: حالا که‌ رضایت مادر را بر میل خود ترجیح دادی تو را به جایی میبرم که برایت موجب سعادت است ... با هم حرکت میکنند و بعد از چند لحظه به مکانی سرسبز میرسند که تختی در کنار چشمه ای واقع بود و حضرت صاحب الامر بر آن نشسته بودند ... از شیخ محمد علی پرسیدند: چطور این مقام را بدست آوردی که حضرت خضر تو را درس داده و به زیارت آقا ولیعصر ارواحنافداه مشرف شدی⁉️ شیخ گفت: آنچه پیدا کردم در اثر دعای مادر و رضایت او بود. 📚 شیفتگان حضرت مهدی علیه السلام ✍یکی از راههای نزدیک شدن به وجود مقدس امام زمان علیه السلام عمل کردن به این دستور الهی است یعنی: احسان به والدین 🌹 ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮ @kanalemahdavi ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯