#سلامبرابراهیم📚
کماندوهاي عراقي تحت پوشــش تانکها جلو آمدند. آنها فهميده بودند که در اين دشت، فقط داخل اين کانال نيرو مانده!
يادم هست که يک نوجوان به نام )شهيد( سيد جعفر طاهري قبضه آرپيجي را برداشت و از پلهها بالارفت و با يک شليک دقيق، تانک دشمن را زد. همين باعث شد که آنها كمي عقب نشيني کنند.بچهها هم با شــليک پياپي خود چند نفر از کماندوهاي عراقي را کشتند و چند نفر از نيروهائي که خيلي جلو آمده بودند را اسير گرفتند.در آن شرايط سخت، حالا پنج اسير هم به جمع ما اضافه شد!نبود آب و غذا همه ما را کلاف کرده بود.
#بهیادشهدایمظلومکانالکمیلصلوات
#اینحکایتادامهدارد...
موقعیت شهید ابراهیم هادی
#کانال_کمیل
@kanalkomeiliha
https://eitaa.com/joinchat/884933434Ccb50887642
#سلامبرابراهیم📚
بيشتر نيروها بيرمق و خسته در گوشه و کنار کانال افتاده بودند.تانک هائي که از کانال فاصله گرفتند، بلندگوهاي خود را روشــن کردند! فردي که معلوم بود از منافقين است شروع به صحبت کرد و گفت: ايرانيها،بيائيد تســليم شويد، کاري با شــما نداريم، آب خنک و غذا براي شما آماده است، بيائيد... و همينطور ما را به اسير شدن تشويق ميكرد.تشــنگي و گرسنگي امان همه را بريده بود. چند نفر از بچهها گفتند: بيائيدبرويم تســليم شــويم، ما وظيفه خودمان را انجام داديم، ديگر هيچ اميدي به نجات ما نيست.يکي از همان نوجوانان بسيجي گفت: اگر امروز ما اسير شديم و تلويزيون عراق ما را نشان داد و حضرت امام ما را ببيند و ناراحت بشود چه کار کنيم؟ مگر ما نيامديم که دل امام را شاد کنيم؟
همين صحبت باعث شــد که کســي خود را تسليم نکند. ابراهيم وقتي نظر بچهها را فهميد خوشحال شد و گفت: پس بايد هر چه مهمات و آذوقه داريم جمع کنيم و بين نيروها تقسيم کنيم.هرچه آب و غذا مانده بود را به ابراهيم تحويل داديم. او به هر پنج نفر يک قمقمه آب و کمي غذا داد. به آن پنج اســير عراقي هم هر كدام يک قمقمه آب داد!!
#بهیادشهدایمظلومکانالکمیلصلوات
#اینحکایتادامهدارد...
موقعیت شهید ابراهیم هادی
#کانال_کمیل
@kanalkomeiliha
https://eitaa.com/joinchat/884933434Ccb50887642