eitaa logo
کانون وبسیج مداحان وهیئات مذهبی خمینی شهر
515 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.7هزار ویدیو
147 فایل
ارتباط با ادمین های کانال 👇👇👇 @H9132091518 @Madaheahlebait
مشاهده در ایتا
دانلود
نشسته ام وسط روضه ، چشم تر برسد برای رفتنِ تا عرش ، بال و پر برسد عروجِ روح به معراجِ عشق ممکن نیست مگر دو قطره‌ی اشکی دمِ سحر برسد من از فراق تو دلسرد می شوم گاهی از اینکه قبلِ وصالِ تو مرگ ، سر برسد عزیز فاطمه! از دور‌ی‌ات مریض شدم خدا کند که دوایَت به محتضر برسد دو ماه گریه برای ظهور تو کم بود... وگرنه یارِ سفر کرده این صَفَر برسد چِقَدر ضَجّه زدی پای بی کسیِ خودت ندیده ایم به داد تو..،یک‌نفر برسد! گدای‌ِ خانه‌ٔ تو‌ بودن آرزوی من است فقط اجازه بده سائلت به در برسد چه می شود که مرا هم بغل کنی یکبار... پسر به لذّتِ بوسیدنِ پدر برسد تو را به حقِّ رضا یا رضای ما..،برگرد بیا که زود به سلطان هم این خبر برسد ▪️ نفس کشیدنِ آسان چِقَدر سخت شود اگر که قطره ای از زهر تا جگر برسد غریبِ مشهدِ ما روی خاک‌ها جان داد بدون آنکه به جسمش کمی ضرر برسد فدای خون گلویی که مثل جو شده بود حسین ، زیر سم اسب زیر و رو شده بود بردیا_محمدی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
بوی فراق می دهد این گریه های من ماتم گرفته شال سیاه عزای من شرمنده ام که از غم زینب نمرده ام آقا ببخش، درگذر از این خطای من با زعفران شهر خراسان نمی شود!؟ رنگی دهی امام زمان برحنای من از بس که پای طشت طلا گریه کرده ام چیزی نمانده مثل شما از صدای من با نوحه های این دهه ی آخر صفر شب ها چقدر سینه زدی پا به پای من! ای خوش حساب، مزد مرا زودتر بده بعد از دو ماه گریه چه شد کربلای من؟ سر زنده ام به عشق حسن، خضر گریه ام این چشم خیس، چشمه ی آب بقای من من غصه ی بهشت خدا را نمی خورم جایی گرفته حضرت زهرا برای من وحید_قاسمی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سبک_زمینه چه حرمی داره حسین ولی حسن آقام حرم نداره چه گنبدی داره حسین ولی بقیع همش گرد و غباره ای آسمون ببار آقام حرم نداره ای دل نگیر قرار آقام حرم نداره خونه میخوام چیکار آقام حرم نداره ارباب دلنوازم انشاءالله اگه بدی اجازم انشاءالله اینقدر زنده بمونم انشاءالله برات حرم بسازم انشاءالله یه آرزو مونده تو سینه اَللّهم الرزقنا مدینه ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ یه کربلا داره حسین ولی حسن بقیع تاریک و تاره چه ضریحی داره حسین ولی حسن سنگ قبر هم نداره میگم به عالمین آقام حرم نداره تو بین الحرمین آقام حرم نداره به این امام حسین آقام حرم نداره بقیع قدم بذاریم انشاءالله پا تو حرم بذاریم انشاءالله رو قبر اُم عباس انشاءالله بریم علم بذاریم انشاءالله یه آرزو مونده تو سینه اَللّهم الرزقنا مدینه ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ چه شلوغه باب الحسین ولی بقیع امشب زائر نداره ولی داره میاد حسین تا مادرش فاطمه رو بیاره خاک عالم سرم آقام حرم نداره شبیه مادرم آقام حرم نداره همه دارن حرم آقام حرم نداره هر تپش دلم شی انشاءالله یه روز بی درد و غم شی انشاءالله با دعای تو مهدی بیاد و تو هم صاحب حرم شی انشاءالله یه آرزو مونده تو سینه اَللّهم الرزقنا مدینه کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
12.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شمر لعین که راه را کج می رفت از سر هوی و از روی لج می رفت یک عمر در سابقه اش جهاد و جانبازی داشت......!!! کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
السلام ای جان طه ، یا معزالمومنین اولین دلبند زهرا ، یا معزالمومنین ای سکوتت عین غوغا ، یا معزالمومنین ای سپهسالار مولا ، یا معزالمومنین اولین شاگرد و شاگرد اول حیدر حسن شیر بی تکرار زهرا ، یک تنه لشکر حسن کی ببیند این جهان مانند سردار جمل سرور آزادگان در بند سردار جمل ذکر یا زهراست بر سربند سردار جمل وای از آن دم که شود غرّنده سردار جمل عرصه را از خون بدخواهان لبالب می کند روز اُمُ الناکثین ها را حسن شب می کند پرچمش ساییده سر بر آسمان ها مجتبی هست در فردوس آقای جوان ها مجتبی بر غریب و آشنا داده است نان ها مجتبی مهربانی کرده با نامهربان ها مجتبی سید ما با جُزامی هم رفاقت می کند چون خدایش بر همه عالم محبت می کند مجتبایی ها به جز خوبان دوران نیستند مجتبایی ها که از چیزی هراسان نیستند دل پریشان های این آقا پریشان نیستند گریه کن هایش قیامت دیده گریان نیستند اجرتان ای سینه زن های حسن جان با حسین میدهد محشر جواب این حسن ها را حسین سینه ی از داغ زهرا شعله ور ، یعنی حسن از حسین و مرتضی مظلوم تر یعنی حسن سال ها مانوس با آه جگر یعنی حسن بی قرار کوچه و دیوار و در یعنی حسن ای شهید زنده ی آن کوچه ی بی مادری در بنی الزهرا تو آقا از همه تنها تری بشکند دست تو ای ظالم چه آوردی سرش نوجوان ِ پیرمردی شد عصای مادرش خواب بود ای کاش این صحنه ، نمیشد باورش وای از سنگینی ِ دستی که رد شد از سرش گاه گوید فاطمه ، گاهی حسن روح الامین وای اگر پیش پسر ، مادر بیفتد بر زمین آه آقای غریب ما چه ها آمد سرت خون بگرید از غم مظلومی تو مادرت کشت ما را خط به خط ِ عمر ِ گریه آورت قتلگاهت خانه ی تو ، قاتلت شد همسرت وای من از تو چه قدر این قوم کینه داشتند که میان خانه ات هم راحتت نگذاشتند ذکر زهرا یا بُنیَّ ، آسمان ها سینه زن من به هر تشییع گریَم یاد تشییعت حسن کاش میشد که شبانه دفن گردد این بدن بی کفن ، خون گریه کرد از داغت ای خونین کفن ای حسن جان بر حسینت زندگی دشوار شد بعد تو انگار دیگر از کفن بیزار شد محمد_حسین_رحیمیان کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
حال ما با تو تا که بهتر شد.. خبر آمد که روز آخر شد این دوماهه چقدر خوش بودیم.. زود این روزهای خوش سر شد من دلم باز گریه میخواهد کم برای تو دیده ام تر شد پیرهن مشکی مرا بردار این لباس آبروی نوکر شد از شب اول محرم بود.. حال من حال و روز دیگر شد نفسم زیر خیمه ذکر شد و.. اشک من زیر خیمه کوثر شد گفتم از غصه ی تو جان بدهم... حیف جور دگر مقدّر شد خوب و بد دیده ای حلالم کن! عفو کن خاطرت مکدر شد کربلا رفتنم که جور نشد یک دعا کن تو،شاید آخر شد سید_پوریا_هاشمی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
عاشق اگرچه دردِ بلا را کشیده‌است کارش ولی شبی به مداوا کشیده‌است یوسف اگر چه رفت به زندانِ حُسنِ خویش سخت است غصه‌ای که زلیخا کشیده‌است فردا شرابِ وصل نصیبش شود مدام هر عاشقی که غربت دنیا کشیده‌است این اشکِ چشم جار زد آخر که عاشقیم پنهان نشد غمی  که دلِ ما کشیده‌است هرشب حرم دوباره حرم باز هم حرم ما را ببین حسین کجاها کشیده‌است راحت نبود آمدن ما به روضه‌ها "خیلی حسین زحمت ما را کشیده‌است" ممنون گریه‌ایم که در این دو روزِ عمر ما را کنار سفره‌ی زهرا کشیده‌است شرمنده‌ایم اینکه نمردیم و زنده‌ایم شب رفت و عمرِ شمع به فردا کشیده‌است کُنجِ خرابه با سرِ انگشت دخترت نقاشی تو را لب دریا کشیده‌است بر روی خاک ، پیشِ علی‌اکبر و عمو خود را به روی دامن بابا کشیده است... حسن_لطفی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
از بس به خاکِ بی کسی‌اش پا کشیده‌است سر را به رویِ دامن زهرا کشیده‌است در را ببند اباصلت ، نشنوند دادی که مادر از غم آقا کشیده‌است انگورِ زهر‌دار چه کرده است ، واضح است آتش تمامیِ جگرش را کشیده‌است آه ای جوادِ شهر کمی زودتر بیا کارش  خدای من به تقلا کشیده‌است خواهر ندارد اینکه چنین می‌زند نفَس خود را به حُجره‌اش تک و تنها کشیده‌است معصومه خوب شد که ندیده‌است حالِ او این دست و پا زدن به درازا کشیده‌است این گوشه قتلگاه حسین است ، نه رضا از سینه بس‌که  وای حُسینا کشیده‌است زینب اگرچه بود   ولی کاشکی نبود گودال هست و کار به دعوا کشیده‌است سهمش میانِ اینهمه غم ، تازیانه است سهمش میان غارت و بلوا کشیده‌است نگذاشت تا حسین بگوید برو حرم... بی غیرتی که روی لبش پا کشیده‌است دَرهَم شده‌است خونِ دو دستش به خونِ او از بسکه تیغ از تَنِ آقا کشیده است.... حسن_لطفی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
مدح به صورت نوحه میتوان خواند از غربت پیمبر، داور به گریه افتاد توحید روضه‌خوان شد، کوثر به گریه افتاد از داغ زهرِ آن دو ملعونه، جسم احمد‌‌‌ می‌سوخت آن چنان که، بستر به گریه افتاد وقتی که بی حیا گفت: "إنّ الرَّجل، لَیَهجُر" جبریل ناله سر داد، منبر به گریه افتاد هم دختر نبی بود، هم مادر پیمبر بدجور مادرانه، دختر به گریه افتاد یاد "حُسینُ مِنّی..." با جدّ خویش می‌سوخت آمد حسین، نزدِ دلبر به گریه افتاد تا حکم صبر را داد احمد به مرتضایش خیره به همسرش شد، حیدر به گریه افتاد در بین کوچه کشتند، آقای ما حسن را از بعد آن دوشنبه، مضطر به گریه افتاد رفت و ندید احمد، زهرا میان آتش_ آن قدر ناله سر داد، تا "در" به گریه افتاد بعد از هجوم دشمن، تا دید میخ در را از غربت امیرش، قنبر به گریه افتاد روز دهم شد و شمر، آمد میان مقتل آن قدر ضربه زد که، خنجر به گریه افتاد با قد خم رسید و، در بین قتلگه دید_ فرزند بی سرش را، مادر به گریه افتاد جوری در آن هیاهو فریاد زد: "بُنیّ..." تا صبح روز محشر، نوکر به گریه افتاد محمدجواد_شیرازی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
مدح نبی به تارک ما تاج افتخار گذاشت برای امت خود فخر و اقتدار گذاشت نخواست اجر رسالت ولی دو گوهر پاک میان ما دو امانت به یادگار گذاشت دو گوهری که عزیزند چون نبوت او یکی کتاب خدا و یکی‌ست عترت او از این دو، مقصد و مقصود او هدایت بود همه هدایت او نیز در ولایت بود مَودتی که ز ما خواست بر ذوی القربی از او به ما کرم و عزت و عنایت بود خطاب کرد که این هر دو اعتبارِ هم‌اند هماره تا ابدالدهر در کنار هم‌اند به حق که این دو همانندِ نور و خورشیدند که از نخست به قلب بشر درخشیدند چهارده سده بگذشته هم‌چنان شب و روز ز هم جدا نشدند و فروغ بخشیدند چنان که نور و چراغ‌اند لازم و ملزوم یکی‌ست مکتب قرآن و چارده معصوم... سوای قرآن، مؤمن فنا بُوَد دینش بدون عترت هرکس خطاست آیینش کسی که گفت کتاب خداست ما را بس کند هماره خدا و کتاب نفرینش به آیه آیۀ قرآن قسم، بُوَد معلوم که دین شیعه کتاب است و چارده معصوم چهارده مه تابنده، چارده اختر چهارده صدف نور، چارده گوهر چهارده یم توفنده، چارده کشتی چهارده ره روشن، چارده رهبر چهارده ولی و چارده مسیحا دم که هم مؤیِد هم بوده، هم مؤیَد هم هزار حیف که امت ره وفا بستند پس از رسول خدا، عهد خویش بشکستند هنوز جسم حبیب خدا نرفته به خاک به دشمنان خدا دسته دسته پیوستند به بیت فاطمۀ او هجوم آوردند به جای گل همه هیزم برای او بردند مدینه دستخوش فتنه‌ای عجیب شده‌ست بهشتِ وحی، محیط غم حبیب شده‌ست کجا روم؟ به که گویم؟ چگونه شرح دهم؟ علی که بود وصی نبی غریب شده‌ست سقیفه گشته به پا و غدیر رفته زِ یاد چه خوب اجر نبی داده شد، زهی بیداد!... چه روی داد که بستید دست مولا را؟ رها ز بند نمودید دیو دنیا را؟ چرا رسول خدا را ز کینه آزردید؟ چرا به بیت ولایت زدید زهرا را؟ طریق دوستی و شیوۀ وفا این بود؟! جواب آن همه احسان مصطفی این بود؟! عدو به آتش اگر جنت الولا را سوخت شراره‌اش حرم‌اللهِ کربلا را سوخت نسوخت چادر دخت حسین را تنها پَرِ ملائکه و قلب انبیا را سوخت بُوَد به قلب زمان‌ها فرود آن آتش بلند تا صفِ حشر است دود آن آتش قسم به فاطمه و باب و شوی و دو پسرش که هرچه آمده اسلام تاکنون به سرش خلافِ خلق، همان اختلافِ اول بود که شد جدا ره امت ز خط راهبرش هماره «میثم» طیِ رهِ کُمیت کند به نظمِ تازه، حمایت ز اهل‌بیت کند استادحاج غلامرضا_سازگار کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG