#امام حسن مجتبی ع
#شهادت
فکر تو ام و صحن و سرایی که نداری
داغ حرم و درد بنایی که نداری
له له زده ام تا بنشینم لب حوض و
فواره ای و آب نمایی که نداری
زوار تو حیران که چگونه بنشینند
در گوشه ی تنهایی که جایی نداری
کو کهنه رواقی که به قلبم بفشارد
هفتاد و دو تا کرببلایی که نداری
آنقدر غریبی که نیفتاده کنارت
مشک و علم و دست جدایی که نداری
بگذار که بر سنگ بکوبم سر خود را
با محتشم نوحه سرایی که نداری
پس می شکنم تکه به تکه دل خود را
در تکیه ی لبریز عزایی که نداری
سخت است که معصوم زمین باشی و اما
عمری بخوری چوب خطایی که نداری
حالا به چه حالی بگذارم دل خود را
در گوشه ی ایوان طلایی که نداری
ایوب پرندآور
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#روضه کوتاه
#امام رضا ع
#شهادت
خدای مهربانی هاست سلطانی که من دارم
فدای مهر بسیارش دل و جانی که من دارم
کنارش ذره ناچیز چون خورشید می تابد
ندارد هیچ موری این سلیمانی که من دارم
نمک پرورده ی دریای جودش بوده ام عمری
پُر است از شور احسانش نمکدانی که من دارم
نسیم رحمتش ، بار گناه از دوش بردارد
به آهی کاه گردد کوه عِصیانی که من دارم
به لطف گندمی که داده ام دست کبوترها
دگر خالی نماند سفره ی نانی که من دارم
به وقت مرگ می آید به بالینم یقین دارم
شروع وعده های اوست پایانی که من دارم
*یا امام رضا ! منتظرتم دَم جون دادن ، آدم دَم جون دادن منتظر ِ، خود شما هم اون دَم آخر هی نگاه به دَرِ حجره کردید ، قربونت برم آقا جان ، منو منتظر نذار ، اون لحظه خیلی به من سخت میگذره ، میخوام تا چشمم رو باز کردم ، ببینم آقای مهربونم بالا سرم نشسته ....
روز آخرِ، بخوای نخوای روز مادرِ، نمیشه دو ماه سر سفره اش بشینیم روز آخر اسمش رو نبیریم ، اصلاً امام رضا هم مادری ِ، قربونش برم ، مادر ماهم لحظه های آخر چشم انتظار بود ، چشم انتظار کی؟ مرحوم شیخ عباس قمی میگه : جان از بدنش مفارقت کرده بود ، اما تا اشک چشم مولا رو صورت بی بی افتاد ، میگن مادر ما چشمش رو باز کرد ، دید علی اومده ، علی جان ! خوب موقعی اومدی ، آروم دست شکسته اش رو بالا آورد *
خداحافظ ای تمام اُمیدم
در این عالم بهتر از تو ندیدم
خداحافظ کوچه های مدینه
خداحافظ میخ درودیوار
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#امام_رضا_ع
اینجا هر کس حال و هوایی دارد
هر خستهدلی شور و نوایی دارد
غمهای نگفته را بیاور با خود
این پنجره گوشِ شنوایی دارد
محمدجواد_غفورزاده
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#پایان_محرم_و_صفر
#امام_رضا_ع
مدح
مناجات
اگرچه گریه نمودم دو ماه با غمتان
مرا ببخش نمردم پس از محرمتان
لباس مشکی من یادگاری زهراست
چگونه دل کنم از آن؟ چگونه از غمتان؟
بگیر امانتیات را، خودت نگه دارش
که چند وقت دگر میشویم محرمتان
برای سال دگر نه برای فاطمیه
برای روضهی مادر برای ماتمتان
هزار شکر که از لطف پنجره فولاد
میان حلقهی ماتم شدیم همدمتان
بیا دوباره بخوان روضههای یابن شبیب
که من دوباره بسوزم دوباره با دمتان
چه شامها که زدی سر به گریهام اما
مرا ببخش نمردم به پای مقدمتان ...
حسن_لطفی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_رضا_ع
#شهادت
تا زهر ستم بر دل و جان و جگر افتاد
چون برق جهانسوز، به جانش شرر افتاد
چون موج به پهلوی گل فاطمه میخورد_
دردی که به پهلو و دل و بر کمر افتاد
آهسته به روی سرش افکند عبا را
یک سایهی غم، بر روی شمس و قمر افتاد
پیوسته نگاهش به درِ حجرهی غم بود
تا آن که نگاهش به جمال پسر افتاد
غمنالهی مادر، شرر افکند به جانش
وقتی نظرش جانب دیوار و در افتاد
او ساحل امن همه طوفان زدهگان است
چون کشتی طوفان زده، گر در خطر افتاد
از طوس دلم تا حرم کرب وبلا رفت
این جا پدر افتاد، در آن جا پسر افتاد
دل سوخت «وفایی» به مُحرم، پس از آن ماه
داغی به دل ما همه ماهِ صفر افتاد
سیدهاشم_وفایی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_رضا_ع
#شهادت
وقت مرگ است؛ کجایی؟ پسرم! منتظرم
تا در این لحظه بیایی به سرم، منتظرم
زهر، بار سفر آخرتم را بسته است
تا نگاه تو شود همسفرم، منتظرم
مادرم آمده و منتظر رفتن من
تا جوادم تو بیایی به برم، منتظرم
آتش هجر تو از زهر، جگر سوزتر است
تا بیایی بنشانی شررم، منتظرم
ماه من! حجرهی تاریکِ مرا روشن کن
در رهت خونْ جگرم، دیده ترم، منتظرم
گل من! تا که تو را بوسم و بسپارم جان
بر لبم آمده جان؛ محتضرم، منتظرم
خویشتن را برسان تا نرسیده اجلم
تا کنی جلوهای اندر نظرم، منتظرم
تا بیایی و گذاری سر من در دامن
که من آسوده ز جان در گذرم، منتظرم
زودتر هرچه بیایی، کنی آسودهترم
پا سوی قبله، نظر سوی درم، منتظرم
مرحوم سیدرضا_مؤید
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_رضا_ع
#شهادت
چه کرده زهر که دیگر جگر نمانده برایش
قفس چه کرده به او؟ بال و پر نمانده برایش
عبا کشیده به سر، آرزوی دیگری انگار
به غیرِ دیدن روی پسر، نمانده برایش
شبیه مادر خود تکیه داده است به دیوار
رمق نمانده، توانی دگر نمانده برایش
مدینه پشت سرش خیس اشک میشد و میگفت:
که هیچ چاره به غیر از سَفَر نمانده برایش
ز راویان نشابور و اهل طوس بپرسید
ز خیل خلق، چرا یک نفر نمانده برایش؟
حزین و تشنه نشسته به کنج حجره، به یادِ_
لبان خشکِ شهیدی که سر نمانده برایش
به روضه نیز غریب است امام و در دلِ تاریخ
بهجز همین دو سه خط مختصر نمانده برایش
عباس_احمدی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_رضا_علیه_السلام
#مدح
#مناجات
#شهادت
مانده ام مثل کجا می شود ایران بی تو
یا چه ویران کده ای بود خراسان بی تو
مردم ما به کسی غیر تو حاجت نبرند
نزد این طایفه هیچ اند کریمان بی تو
در حرم لذت مهمان شدنت را دیدیم
چه غریب است رضا، معنی احسان بی تو
حرف دیروزم و امروزم و فردای من است
کاش هرگز نرسد عمر به پایان بی تو
ما رضا جان، همه از نام تو جان می گیریم
مُردگانیم همه حضرت سلطان بی تو
رعیت راضیِ از نوکری سلطانیم
حرفی از خویش ندارند غلامان بی تو
آمدی و حرمت جان به مسلمانی داد
شیعه کی می شده این قوم به قرآن بی تو؟
به خداوند و رسولش قسم ای قبله ی عشق
هیچ کس پیش خدا نیست مسلمان بی تو
باغ فردوس به چشمان حرم دیده ی ما
هست چون پنجره ای رو به بیابان بی تو
مثل سلمانی عاشق به تو ایمان دارم
نگذرد برزخم ای کاش که یک آن بی تو
حسن_کردی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_رضا_ع
#شهادت
همین که راز دل زهر بر ملا شده بود
به قتلگاه از این بیت، کوچه وا شده بود
و شمر خندهی تلخی به خنجرش میکرد
و شعر گریه کنِ روضهی رضا شده بود
به سمت خانه چهل بار خاطرش خون شد
نشسته بود چهل بار و باز پا شده بود
به سمت خانه چهل روضه را نشست و گریست
دلش حسینیهای غرقِ در عزا شده بود
و درد بود که عمامه از سرش افتاد
امام، گریهی کز کرده در عبا شده بود
اشاره کرد که آن خانه بی حصیر شود
و خاکهای کف حجره کربلا شده بود
صدای سُم، همه جایِ اتاق شیهه کشید
در آن دقیقه که سَم، دردِ بی دوا شده بود
کریم در بهروی خویش بست و راهی شد
جواد آمد و درهای بسته وا شده بود
جواد آمد و این تازه اول روضهست
جگر، شبیه به اکبر، جدا جدا شده بود...
محمد_خادم
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_رضا_ع
#شهادت
درون حجرهی غربت، خدا خدا میکرد
کسی که عقدهی دل را به مرگ وا میکرد
شراره را نتوان با شراره کرد خموش
به غیر زهر، که او را ز غم رها میکرد؟!
رضا که هر نفسی داشت درد تازهتری
به زهر شعله برانگیز، مرحبا میکرد
نماز عید چه آورد بر سرش؟ که مدام
مثال فاطمه بر مرگ خود دعا میکرد
نیافت ساحل امنی به غیر موج خطر
میان لجّهی غم، هرچه دست و پا میکرد
چه جای زهر هلال؟ که بر شهادت او
غم مصاحبت قاتل، اکتفا میکرد
غریب و تشنه و تنها، بدن کبود از زهر
فتاده بود و به اجدادش اقتدا میکرد
چو شخص مار گزیده، به خویش میپیچید
چه زهر بوده و با جان او چها میکرد!
به هر نگاه که میبست و میگشود از درد
جواد، نور دل خویش را صدا میکرد
حدیث غربتش این بس که پای تابوتش
دویده قاتل و گریان، رضا رضا میکرد
خوشا شبی که "مؤيد" به یاد غربت او
به اشک و زمزمهی خود، عزا به پا میکرد
مرحوم سیدرضا_مؤید
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
هدایت شده از سازمان بسیج مداحان و هیئآت مذهبی استان اصفهان
🌷شخصی از عالمی پرسید :
❓برای عبادت کردن کدام روز بهتر است؟
✍ عالم فرمود یک روز قبل از مرگ.
🌱 شخص حیران شد و گفت : ولی زمان مرگ را هیچکس نمیداند !!!
☘ عالم فرمود : پس هر روز زندگی را روزِ آخر فکر کن و عبادت کن شاید فردایی نباشد!...
📌سازمان بسیج مداحان و هیئات مذهبی استان اصفهان
https://eitaa.com/esf_basijmaddahan
مداحی_آنلاین_صفر_خدانگهدار_خداحافظ_محرم_حسین_طاهری.mp3
7.18M
انگار دیگه تمومه
میبارم اشک نمنم
صفر خدانگهدار
خداحافظ محرم
حسین_طاهری
#وداع_با_محرم_و_صفر
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
هدایت شده از سازمان بسیج مداحان و هیئآت مذهبی استان اصفهان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📸 #ویدیو_استوری
🔷 #امام_حسین_علیه_السلام
هیچ امید نباشد بر من و احوال من
مستحق هیچ پرواز نباشد بال من
🔷🔸💠🔸🔷
ما را دنبال کنید
@esf_basijmaddahan
#امیرالمومنین_ع
مدح
#لیلة_المبیت
فرازی از یک مثنوی
شب همان شب که سفر مبدأ دوران میشد
خط به خط باور تقویم، مسلمان میشد
شب همان شب که جهانی نگران بود آن شب
صحبت از جان پیمبر به میان بود آن شب
در شب فتنه، شب فتنه، شب خنجرها
باز هم چاره علی بود نه آن دیگرها
مرد، مردی که کمر بسته به پیکار دگر
بیزره آمده در معرکه یکبار دگر
تا خودِ صبح، خطر دور و برش میچرخید
تیغِ عریان شده بالای سرش میچرخید
مرد آن است که تا لحظۀ آخر مانده
در شب خوف و خطر جای پیمبر مانده
باده در دستِ سبو بود و نفهمید کسی
و محمد خود او بود و نفهمید کسی
در شبِ فتنه، شبِ فتنه، شب خنجرها
باز هم چاره علی بود نه آن دیگرها
دیگرانی که به هنگامه تمرّد کردند
جان پیغمبر خود را سپر خود کردند
بگذارید بگویم چه غمی حاصل شد
آیۀ ترس برای چه کسی نازل شد
بگذارید بگویم خطر عشق مکن
«جگر شیر نداری سفر عشق مکن»...
باز هم یک نفر از درد به من میگوید
من زبان بستهام و خواجه سخن میگوید:
«من که از آتش دل چون خُم مِی در جوشم
مُهر بر لب زده، خون میخورم و خاموشم»
طاقت آوردن این درد نهان آسان نیست
شِقشقیّهست و سخن گفتن از آن آسان نیست...
سیدحمیدرضا_برقعی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
یادداشت حجتالاسلام #حامد_کاشانی بهمناسبت #لیلة_المبیت:
این آرامشِ امیرمؤمنان (ع) و واهمهی مشرکان در #لیلة_المبیت که حسن روح الأمینِ عزیز به زیبایی به تصویر کشیده، ترجمانِ همان بیتی است که حدود ۳۶۰ سال پیش، شاعر شهیر یمنی «حسن بن علی بن جابر الهَبَل» (متوفی ۱۰۷۹ هـ) سروده است:
مَن نامَ في مَرقَدِ النَّبِيِّ دُجى
وأعـيُـنُ المُـشـرِكيـنَ لَم تَنَـمِ
ترجمه: علی (ع) همان کسی است که در بستر رسول خدا (ص) [آرام] خوابید در حالی که مشرکان از شدّت ترس خواب به چشمانشان نیامده بود.
📜 دیوان الهَبَل، ص ۱۲۲
این آرامشِ امیرمؤمنان (ع) و واهمهی مشرکان در #لیلة_المبیت که حسن روح الأمینِ عزیز به زیبایی به تصویر کشیده، ترجمانِ همان بیتی است که حدود ۳۶۰ سال پیش، شاعر شهیر یمنی «حسن بن علی بن جابر الهَبَل» (متوفی ۱۰۷۹ هـ) سروده است:
مَن نامَ في مَرقَدِ النَّبِيِّ دُجى
وأعـيُـنُ المُـشـرِكيـنَ لَم تَنَـمِ
ترجمه: علی (ع) همان کسی است که در بستر رسول خدا (ص) [آرام] خوابید در حالی که مشرکان از شدّت ترس خواب به چشمانشان نیامده بود.
📜 دیوان الهَبَل، ص ۱۲۲
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه
غزل
راه تو راه نجات است اباعبدالله
روضه ات شرط حیات است اباعبدالله
سینه زن سینه کبود است به یاد بدنت
سینه اش نذر ذکات است اباعبدالله
هر کجا گفته ام از عشق تو مقصد بودی
عشق تو جلوه ی ذات است اباعبدالله
بی تو با هر قلمی هر غزلی سر گیرد
بازی ِ با کلمات است اباعبدالله
شب ما سوختگان را قمری لازم نیست
پرچمت نور صراط است اباعبدالله
میزبان حرمت هر شبِ جمعه است خدا
عقل از این مرتبه مات است اباعبدالله
اربعین کرببلا رفته فقط می داند
اشک ها برگ برات است اباعبدالله
کشته ی اشکی و سوگند به لب تشنگی ات
تشنه ات آب فرات است اباعبدالله
حسن_کردی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حجاب
#عفت
❤️ غیرت و حیا چه شد؟
شیخ بهاءالدین عاملی در یکی از کتاب های خود مینویسد:
«روزی زنی نزد قاضی شکایت کرد که پانصد مثقال طلا از شوهرم طلب دارم و او به من نمیدهد. قاضی شوهر را احضار کرد. سپس از زن پرسید: آیا شاهدی داری؟
زن گفت: آری، آن دو مرد شاهدند.قاضی از گواهان پرسید: گواهی دهید که این زن پانصد مثقال از شوهرش طلب دارد.
گواهان گفتند: سزاست این زن نقاب صورت خود را عقب بزند تا ما وی را درست بشناسیم که او همان زن است. چون زن این سخن را شنید، بر خود لرزید!
شوهرش فریاد برآورد شما چه گفتید؟برای پانصد مثقال طلا، همسر من چهره اش را به شما نشان دهد؟! هرگز! هرگز! من پانصد مثقال را خواهم داد و رضایت نمیدهم که چهرهی همسرم درحضور دو مرد بیگانه نمایان شود.
چون زن آن جوانمردی و غیرت را از شوهر خود مشاهده کرد از شکایت خود چشم پوشید و آن مبلغ را به شوهرش بخشید.»
چه خوب بود که آن مرد با غیرت، جامعه امروز ما را هم میدید که چگونه رخ و ساق به همگان نشان میدهند و شوهران و پدران و برادرانشان نیز هم عقیده آنهایند و در کنارشان به رفتار آنان مباهات می کنند.
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#شب_جمعه
#امام_حسین_ع
شب جمعه به دل هوا دارم
در سرم شور کربلا دارم
شب جمعه دوباره پر بزنم
در خیالم به دوست سر بزنم
گوشه ی قتلگاه می آیم
با دم آه آه می آیم
مادرش آمده است می دانم
روضه ی "یابُنَیَّ" می خوانم
دو سه خط روضه، هر که هر جا رفت
دل من پا به پای زهرا رفت
(تا كه او بيشتر نفس ميزد
بيشتر ميزدند زينب را)
(تيغشان مانده بود در گودال
با سپر ميزدند زينب را)
شب جمعه است روضه خوان زهراست
مجلسی گوشه ی حرم بر پاست
یکی از گودی زمین می خواند
یک نفر روضه اینچنین می خواند
(لب گودال خواهر افتاده
ته گودال مادر افتاده)
(آن طرف تر برادری تنها
بین یک مشت خنجر افتاده)
(عزت آب و آبروی حرم
زیر یک چکمه بی سر افتاده)
شب جمعه است مبتلا شده ایم
باز مهمان کربلا شده ایم
رو به سمت حرم بایست به او
السلام علی الحسین بگو
سید_روح_الله_مؤید
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
نماهنگ سلام بالا سر.mp3
5.27M
#امام حسین ع
سلام بالا سر
کربلاییمحمد اسداللهی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG