هدایت شده از سازمان بسیج مداحان و هیئآت مذهبی استان اصفهان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نه از لباس کهنهات نه از سرت شناختم
تو را به بوی آشنای مادرت شناختم
تو را نه از صدای دلنشین روزهای قبل
که از سکوت غصهدار حنجرت شناختم
تو شعر عاشقانه بودی و من این قصیده را
میان پارهپارههای دفترت شناختم
قیام در قعود را، رکوع در سجود را
من از نماز لحظههای آخرت شناختم
غروب بود و تازه من طلوع آفتاب را
به روی نیزه، از سر منوّرت شناختم
شکست عهد کوفه... این گناه بیشمار را
به زخمهای بیشمار پیکرت شناختم
تو را به حس بیبدیل خواهر و برادری
به چشمهای بیقرار خواهرت شناختم
اگرچه روی نیزهای ولی نگاه کن مرا
نگاه کن... منم سکینه دخترت... شناختی؟
رضا_حاج_حسینی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#پنجم_ربیعالاول
سالروزشهادت_پیام_آور_کربلا
#حضرت_سکینه_بنت_الحسین_علیهماسلام
مدح_و_مرثیه
ای دل اگر ز مدحِ سکینه ست، گفتگو
کن در تَرازِ مادرِ سادات، جستجو
وقتی حسین میکند انشا مقامِ او
سیده ی نساءِ قریش است نامِ او
وقتی مقامِ قرب، کنارش دهد حسین
او را وصیِ خویش، قرارش دهد حسین
فرمود با سکینه: بگو یادمان کنند
یادِ لبانِ تشنه ی من، شیعیان کنند
فرمود: از برای من اصلاً مدینه است
آن خانه ای که بیتِ رباب و سکینه است
□ □ □
آن خواهری که با علی اصغر چو مادر است
بانو سکینه ، خواهرِ شهزاده اصغر است
گهواره دارِ کودکِ لب تشنه ی رباب
چون سایبان، به طفلِ حرم، زیر آفتاب
لالائی اَش برای علی، چشمه ی حیات
آرامشِ رباب، در آن حسرتِ فرات
همتای عمه اَش، جَبَلُ الصَّرِ خیمه گاه
پیغمبرِ شهادت و روایِ قتلگاه
نوحه گرِ مصائبِ جانسوزِ نینوا
یارِ امام و محرمِ اَسرار کربلا
آنچه که دیده، چشمِ ملک هم ندیده است
قبل از حسین، اهلِ فلک هم ندیده است
حلقومِ عشق دیده، که در خون شناور است
فریادِ "یابُنَیَّ" به حلقومِ مادر است
رگهای پاره پاره ی باباش دیده است
در زیر سمّ اسب، سراپاش دیده است
دیده شقاوتِ علَنی را، نه در نهان
دیده چگونه نیزه فرو رفت در دهان
دیده چگونه حرمت بابای او شکست
دیده چگونه شمر روی سینه اَش نشست
نورِ دو عین را ، که به هر سو کشیده اَند
راس الحسین را ، که چگونه بریده اند
دیده چگونه نیزه به پهلوی او زدند
چون فاطمه، غلاف به بازوی او زدند
دور از دو چشمِ غیرتیِ ماهِ علقمه
دیده اسیریِ حرمِ آل فاطمه
دور از نگاهِ نافذِ دشمن کُشِ عمو
دیده چگونه نیزه به کِتفش زده عدو
دیده در آن فرار، به خون گریه ی زنان
دنبالِ دخترانِ حرم، خولی و سنان
برخیز ای عمو که دگر حرمتی نماند
بعد از تو از برای حرم عزتی نماند
عباس! سایه ی تو که بر سر نداشتم
جز آستین پاره که معجر نداشتم
حاج محمودژولیده
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_زمان_عج
مناجات
بیا که جان به لب آمد ز شوق دیدارت
همیشه یار دل من! خدا نگهدارت!
چو اشک بر سر بازارِ دیده پای گذار
الا که گرمتر از محشر است بازارت!
نشستهاند به راه و ستادهاند به صف
پیمبران الهی به شوق دیدارت
سلامت دو جهان را به هیچ انگارد
عنایتی که تو داری به جان بیمارت
مرا دمی ز کمند غمت رهایی نیست
که بوده این دل ما دم به دم گرفتارت
رسان به تُربتِ زهرا سلامِ ما و بگو
بِده زِ دور جوابِ سلامِ زوّارت
سری ز پنجرۀ خانهات درآر و ببین
به صد امید نشستیم پشت دیوارت
قبول شعر «مؤیّد» نکوترین صله است
قبول کن که نباشد جز این سزاوارت
مرحوم استاد_سید_رضا_موید
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_سکینه علیهاالسلام
نوحه
شد شعلهور از داغت این دل
آیات غربت گشته نازل
بردیم همراه اسیران
پیغام خونت را، منزل به منزل
شد، از خون مظلومان
کاخ ستم ویران
نام تو جاویدان
«بابا حسین جانم»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای سایۀ تو بر سر ما
از روی نیزه یاور ما
خون گریه کردی تا که دیدی
رخت اسارت را بر پیکر ما
آه، ما و غم و محنت
ما و تب حسرت
ما و شب غربت
«ای وای از این غربت»
سیدعلیرضا_شفیعی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
روضه
#حضرت_سکینه (س)
بسمالله الرحمن الرحیم
یارحمن یارحیم
⏺السلام علیک یا بنت رسول الله
السلام علیک یا بنت فاطمه و خدیجه
السلام علیک یا بنت امیرالمومنین
السلام علیک یا بنت الحسین شهید
یاسکینه س
🔶اگر خواهی پدر بینی وفای دختر خود را
🔶نگه کن زیر پای اسب و بالا کن سر خود را
🔶نهان از چشم طفلان آمدم دارم تمنّایی
که در آغوش گیری بار دیگر دختر خود را
🔶نرفتی تا به پُشتِ ابرِ سنگ و خنجر و پیکان
🔶به روی دامنت ای ماه بنشان اختر خود را
🔶فروشد ناز اگر طفلی خریدارش پدر باشد
🔶بزرگی کن، ببوس این دختر کوچکتر خود را
🔶لبم از تشنگی خشک است و جوهر در صدایم نیست
🔶برو در نهر علقم، کن خبر آبآور خود را
🔶ز دورادور، میدیدم گلویت عمه میبوسید
🔶مگر آماده کردی بهر خنجر، حنجر خود را
🔶به همراه مسافر آب میپاشند، من ناچارم
🔶به دنبال تو ریزم اشک چشمان تر خود را
🔶کنار گاهواره رفتم و دیدم که اصغر نیست
🔶چرا با خود نیاوردی، چه کردی اصغر خود را
اجرومزده شما برادران و خواهران بابی بی دوعالم فاطمه زهرا(س) شب وفات سکینه دختر آقا امام حسینه اگرامروز مریض داری گرفتاری حاجت داری انشاالله به آبروی سکینه امام حسین حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله
⬅️امروز یاد کنیم ازجگر گوشه حسین …
دختر حسین سکینه سلام الله علیها …
(عزیز دل ارباب… خواهر علی اصغر ع… کسی که امام حسین خیلی دوسش داشت)
کسی که روز عاشورا کاری کرد امام حسین از اسبش پیاده شد…
◼️آی دلای کربلایی …
روز عاشورا عزیز فاطمه دید ذوالجناح حرکت نمی کنه …نگاه کنه ببینه دخترش سکینه پاهای اسبو گرفته…
( آی آنهایی که دختر دارید مجسم کنید منظره رو وقتی می خوای سفر بری دخترت جلوتو بگیره)
⏺گفت بابا … بابا …بابا
🔸اگر نازی کند دختر خریدارش پدر باشد
🔸بزرگی کن ببوس این دخترکوچکتر خود را
بابا …
🔸ز دورادور می دیدم گلویت عمه می بوسید
🔸مگر آماده کردی بهر خنجر ،حنجر خود را
(صدا زد بگو دخترم)
گفت بابا باید از اسب پیاده بشی بابا
بابا باهات حرف دارم
(حضرت پیاده شد فرمودبگو دخترم، بگو بابا)
گفت بابا باید رو زمین بشینی بابا
یتیم نوازا کجا نشستن… حاجتمندا کجا نشستن… آخ مشکل دارا کجا نشستند…
دخترو به دامن گرفت(بگو بابا)
گفت بابا یادت میاد وقتی خبر شهادت مسلمو شنیدی اومدی دختر مسلمو رو زانوت نشوندی بابا…آخ نوازشش کردی… دست یتیم نوازی به سرو روش کشیدی…
بابا … میدونم دیگه بری بابا بر نمی گردی…
بابا… میدونم میری یتیم میشم بابا…
خواستم این لحظه آخر رودامنت بشینم بابا…
دست یتیم نوازیتو به سر منم بکشی بابا…
یه وقت یه جمله گفت… صدای ناله مخدرات بلند شد…
صدا زد بابا ( رُدَّنٰا اِليٰ حَرَمِ جَدَّنٰا )
بابا اول مارو به مدینه برگردون بابا…
(ابی عبدالله صدا زد دخترم برگرد بابا ، با این اشکات قلب منو آتیش نزن بابا…
سکینه برگشت خیمه …منتظر بود
امام حسین رفت میدان ؟ نمیدونم چقدر گذشت)
⬅️یک وقت صدای ذوالجناح اومد…
حضرت سکینه دوید از خیمه بیرون ، دید ذوالجناح تنها برگشته… زین اسب واژگونه …یال غرقه خونه… صدا گریه این دختر بلند شد :
وا محمّداه ،واغریباه ، واحسیناه ، وا جّداه …
ذوالجناح بابام چی شد ذوالجناح؟
صدا زد
ای ذوالجناح وقتی بابام میدون می رفت لب تشنه بود بگو ببینم آیا به بابام آب دادند… یا با لب تشنه شهیدش کردند…
◾️امان امان …2
امان از اون لحظه ای که
مظلومانه اومد گودال قتلگاه…
ديد عمه با يک بدن بي سر و قطعه قطعه شده صحبت مي کنه …
کنار یه بدنی داره گریه میکنه)
صدا زد «عمتي! هذا نعش من؟»
(نشناخت بدن باباش حسینو)
(سوال کرد عمه جان این بدن کیه؟)
(عزیز دلم سکینه جان حق داری نشناسی… )
«نعش أبيک الحسين» اين بدن بابای مظلومت حسينه …
یا حسین … یا حسین …
قربون اسمت برم آقا جان…
تا اینو شنید …خودشو انداخت رو بدن بابا…
بابا… بابا…
بابا تو که یتیم نواز بودی بابا… من دخترت سکینه ام… یتیمم بابا…
اینقدر این نازدانه روسینه بابا گریه کرد…به قدری ناله زد که بیهوش شد، نمی دونم چه کردند که وقتی به هوش اومد صدا زد: بابا پاشو ببین دارن عمه رو میزنن بابا …
ناله داری به ناله های دل سکینه خاتون سه مرتبه صدا بزن با حسین …
.
الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_سکینه علیهاالسلام
زمینه
چشمام که پره غمه
حرفام حرف دلمه
بیتو بارونی میشه
بابا چشمای همه
تو میری دلنگرون
اشک من میشه روون
آب ریختم پشت سرت
شد چشمام کاسۀ خون
ما رو به کی میسپاری؟
حالا که میری میدون
این دم آخر دارم
یه خواهشی باباجون
تا حرم پیغمبر
بیا ما رو برگردون
از زمونه دلگیرم، بابا بابا بابا
بدون تو میمیرم، بابا بابا بابا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دنیا خیلی بیوفاست
رحم کوفیا کجاست؟
بابا بیتو میدونم
دشمن خیلی بیحیاست
آتیش پشت دره
اینجا هم شعلهوره
میترسم چادرمو
دشمن بیتو ببره
این چادری که دارم
یادگاری زهراست
مادری که با یادش
همیشه چشمام دریاست
مادری که از غصهش
میون قلبم غوغاست
فدای احساس تو، بابا بابا بابا
کبود میشه یاس تو، بابا بابا بابا
یوسف_رحیمی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
به مناسبت
#پنجم ربیع الاول رحلت
#حضرت سکینه سلام الله علیها
تو یادگارِ زینب و صوتِ حزینه ای
چون مادرت رباب؛ توهم بی قرینه ای
پیرِ تمام گریه کنانِ مدینه ای
از بسکه غرقِ ذات خدایی «سکینه ای»
هفتادوچند سال؛ سکوتِ تو حرف داشت
بی شک حسین؛دست به قلب توهم گذاشت
از کودکی روایت تو اعتبار داشت
شاگرد زینبی و کلامت وقار داشت
هر خطبهٔ تو طنطنهٔ ذوالفقار داشت
زینب کنار خویش، شبیه تو یار داشت
در ذات حق چنان علی اکبر فنا شدی
مستغرق جمال و جلال خدا شدی
تعظیم در برابر تو کرده آفتاب
یک لحظه هم رخ تو نبوده است بی حجاب
روز وصال، از طرف آل ِبوتراب
تو داده ای به دست اباالفضل مشک آب
در هر کجا کنار علمدار بوده ای
مشگل گشای کار علمدار بوده ای
وقت وداع ،بوسهٔ آخر به تو رسید
ارثیه های کوچه و مادر به تو رسید
از آن همه بدن ، تنِ بی سر به تورسید
رگهای نا مرتب حنجر به تو رسید
تو با گلوی پاره شده هم سخن شدی
باضرب تازیانه جدا از بدن شدی
بازارهای شام غرور تورا شکست
راهِ عبور قافله را تا غروب بست
برنیزه ها سر پدرت رفت روی دست
چشمانِ خیره ای به تماشایتان نشست
عباس با نگاه ِ به تو سر به زیر شد
بر نیزه از خجالت چشم تو پیر شد
قاسم_نعمتی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
10.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️🩹🕊
استخوان آب میکند فراق...
#صلیاللهعلیکیااباعبدالله✋🏻
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG