eitaa logo
کانون وبسیج مداحان وهیئات مذهبی خمینی شهر
523 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
145 فایل
ارتباط با ادمین های کانال 👇👇👇 @H9132091518 @Madaheahlebait
مشاهده در ایتا
دانلود
مسلمانان چرا شب دفن شد صدیقه کبری؟ چرا گم شد نشان قبر آن انسیه حوراء؟ هنوز از رحلت ختم رسل نگذشته ایامی نگین خاتم پیغمبران بشکست واویلا کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
س بسوز ای شمِع غم امشب، بساطِ غم مهیا هست بسوز امّا تو با حسرت، شبِ هجرانِ زهرا هست بسوز ای شمعِ غم امشب، علی با گل وداع دارد علی را دردِ زهرا و، عدو را دردِ دنیا هست بسوز ای شمعِ غم امشب، ولی آرام و آهسته به شب غسل و کفن کردن، وصیّت های زهرا هست بسوز ای شمعِ غم امشب، شبِ هجران به سر آید به کتف و پهلوی زهرا، نشان از ضربتِ پا هست بسوز ای شمعِ غم امشب، سحر از کوچه می آید که زهرا خود عزادارِ، شکافِ فرقِ مولا هست بسوز ای شمعِ غم امشب، که زینب گشته بی طاقت همین یک امشب و مادر، فقط مهمانِ بابا هست بسوز ای شمعِ غم امشب، درِ کاشانه می سوزد که امشب خانه ی زهرا، ز آه و ناله غوغا هست بسوز ای شمعِ غم امشب، بشوید جسمِ زهرا را بریز آب روان اسماء، که چون غساله مولا هست بسوز ای شمعِ غم امشب، علی او را کفن پوشد بیا ای زینبِ زارم، گلم بی یار و تنها هست بسوز ای شمعِ غم امشب، دلِ عالم به درد آید که زخمِ پهلو و بازو، به زیرِ جامه پیدا هست بسوز ای شمعِ غم امشب، ز دردِ بی وفائیها کبودیِ رخِ زهرا، گواهِ روزِ فردا هست بسوز ای شمعِ غم امشب، درونِ کلبه ی احزان حسینش می زند بر سر، عزا و نوحه بر پا هست بسوز ای شمعِ غم امشب، ز اوجِ بی کسیِ او سرای خانه اش یکسر، ز سیلِ اشک دریا هست بسوز ای شمعِ غم امشب، یتیمانش عزا دارن دلِ غمدیده ی زینب، یتیمان را تسلّا هست بسوز ای شمعِ غم امشب، تو تنها یارِ مولایی نگاهت سر به سر امشب، غمِ ما را تماشا هست بسوز ای شمعِ غم امشب، به زخمِ جَرحَتِ زهرا وَ از آن صورتِ نیلی، حکایتها که بر جا هست بسوز ای شمعِ غم امشب، به یادِ غربتِ مادر ز زخمِ سینه اش حتی، زبانِ میخ گویا است! محرابی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
س منم تنهای تنها و تویی تنهاترین یارم مرو مگذار تنهایم که من تنها تو را دارم تو هم جان علی هم حافظ جان علی بودی چگونه پیکرت را در درون خاک بگذارم منم مشکل گشای خلقت و دست خدا زهرا! ببین بی تو چه مشکل ها که افتاده است در کارم همه غم های عالم بین ما تقسیم شد آری که تو از درد می نالی و من از غصّه بیدارم دو چشم بسته و قدِّ خم و ضعف تنت گوید که امشب می روی از دستم ای مظلومه بیمارم بزن چادر کنار از رخ که هنگام جدایی شد مپوشان روی خود را از من ای شمع شب تارم بنالید ای تمام چاه ها ای نخل ها بر من که زهرای مرا کشتند پیش چشم خونبارم دو دست بسته از خانه مرا بردند در مسجد عدو نگذاشت یارم را ز روی خاک بردارم بگو بغض گلو را پیش چشمم بشکند زینب سکوت سینه سوزش داده بیش از گریه آزارم استادسازگار کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
س همینکه زود بمیرم بِجای تو ، کافی است همینکه جان بدهم در عزای تو ، کافی است برای هر تپشِ من تبسمی بس بود برای هر نفسِ من هوایِ تو کافی است قسم به نقطه‌ی فاءِ تو کارِ من گیر است برای نافله‌هایم هجای تو کافی است مدینه سیر شده... شهرِ دیگری برویم چه غم که گفته اگر های‌هایِ تو کافی است برای ساختنم با غمِ مدینه بمان برای سوختنم انزوای تو کافی است بمان که با تو بماند توان به زانویم بمان که بی کسیِ مرتضایِ تو کافی است بمان و آه بکش با خیالِ قنداقه برای محسنم این لای لایِ تو کافی است برای آنکه بفهمم چه آمده به سرت لباسِ سرخِ تو کافی است جایِ تو کافی است صدای آینه‌ی خُرد می‌دهی ای وای به شب نشینیِ ما این صدایِ تو کافی است خجالتم نده با این نَفَس نَفَس زدنت که وضعِ سینه‌ات از از وای وایِ تو کافی است نمی‌رسید به من زورشان و فهمیدند برای کُشتنِ من ماجرای تو کافی است تو شیشه بودی و یک سنگریزه هم بس بود کسی نگفت که حالِ عزای تو کافی است کسی نگفت که نامرد آتشت بس نیست کسی نگفت مزن ضربِ پایِ تو کافی است.... کسی نگفت مغیره به تازیانه مکوب کسی نگفت که برگی برای تو کافی است کسی نگفت که قنفذ غلاف را بردار نزن نزن نزن این ضربه‌های تو کافی است کسی نگفت به غیر از یهودیِ این شهر که گفت غربتِ خیبر گشای تو کافی است تو را زدند و شکستی و من زمین خوردم تو را زدنت همین هفت جایِ تو کافی است... تو را زدند و لبِ تو نکرد نفرینی که آهی از تو برای خدای تو کافی است پس از تو دخترِ تو داد میزند نزنید حسین داغ تو واغربتای تو کافی است برای آنکه سپاهی غنیمتت ببرند هزارو نهصد پنجاه جای تو کافی است گلیم ، پاره عبایی ، حصیر ، زیرانداز یکی اگر که شود بوریایِ تو کافی است لطفی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
نوحه حضرت سلام الله علیها به کجا می روی ای جوان علی به کجا می روی ای کمان علی     فاطمه فاطمه     فاطمه فاطمه @ چشم خود واکن ای دار و ندار من کن تماشا گره خورده بر کار من @ من فدای تو و ذکر سجود تو من فدای تو و روی کبود تو @ به کجا می روی ای تکیه گاه علی به کجا می روی ای سپاه علی @ گل افسرده ام بی تو افسرده ام رو مگردان ز من ای سیلی خورده ام حسینی سبک، همه جا کربلا کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
حضرت سلام الله علیها ای یار بیمار من بی تو غریبم شب تا سحر در ذکر امن یجیبم یا زهرا    یا زهرا     یا زهرا     یا زهرا قرآن من سوره کوثر ندارد دیگر علی بعد تو لشکر ندارد ای نور چشمان من چشم خود وا کن کنار بستر تو من را تماشا کن ای همه دار و ندار من زهرا صدها گره خورده بر کار من زهرا تو با من از صورت نیلی نگفتی تو با من از ضربت سیلی نگفتی تاکی سرم بر سر زانو بگیرم زهرا دعا کن که من با تو بمیرم حسینی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
💐 امام صادق (علیه السلام) : 🌷 هر کس بعد از نماز واجب تسبیحات حضرتِ زهرا(سلام الله علیها) را بجا آورد قبل از اینکه پای راست را از روی پای چپ بردارد جمیع گناهانش آمرزیدہ شود.. 📚 ڪافے ج 3 ص 34 کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
مدح_و_ ظاهرا زهرا به احمد، جان به جانان می رود پشت پرده باطنا قرآن به قرآن می رود دختر خیرُ البشر اُم ابیها می شود رحمت موصوله ی باران به باران می رود بین محرابش که مشغول عبادت می شود نور زهرایی او تا عرش رحمن می رود جود و ایثار و کرم یک گوشه از اوصاف اوست شرح این اوصاف تا آیات انسان می رود خادمان خانه اش خیل ملائک می شوند این کرامت ها مگر از یاد سلمان می رود؟! گرچه شأن فاطمه همواره معراج است و بس در کنار مرتضی بالاتر از آن می رود حرف حیدر که وسط باشد هزینه می دهد با تمام هستی اش زهرا به میدان می رود ننگ بر دنیا و بر اهلش که ناموس خدا وقت گریه کردنش تا بیت الاحزان می رود نهی از منکر اگر که ترک شد در مردمی ذره ذره از دل آن مردم ایمان می رود مردمی که رو به طاغوت زمانه می زنند عزت این قوم همچون برکت از نان می رود آبرویش را وسط آورد زهرا ای دریغ حرف حق اصلا مگر در گوش اینان می رود؟! دست در دست پسرهایش به سختی فاطمه بر مزار همزه با چشمان گریان می رود بانویی که قامتش مثل رسول الله بود در میان چادرش حالا چه پنهان می رود از فضای خانه مولا مشخص می شود دارد عمر یاس حیدر رو به پایان می رود شیرازی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
نوحه حضرت سلام الله علیها یار بیمار من بار سفر بسته ای همه هست علی مگر ز من خسته ای ای شهیده مرو           قد خمیده مرو     فاطمه جان             فاطمه جان ای مسیحای من نفس شمرده مزن ای جوان علی مگو ز غسل و کفن شده ام نیمه جان         پیش حیدر بمان من فدای تو و نماز شب خواندنت کی ز یادم رود پشت در افتادنت ای پناه علی             ای سپاه علی یار بیمار من تویی به دردم طبیب خانه ام پر شد از ناله امن یجیب تو ز خانه مرو           تو شبانه مرو گل پژمرده ام ز غصه آبم مکن صاحب خانه ام خانه خرابم مکن یاس نیلی مرو            خورده سیلی مرو حسینی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
هجوم_به_بیت_ولایت دم میدم موقع سینه زنیه روضه ی فاطمه ناگفتنیه بچه ها بلند بلند گریه کنید به خدا مادرمون رفتنیه مرد میدونیم ولی گریه کنیم همه بی معطلی گریه کنیم بیشتر از فاطمه این روزا باید به حال و روز علی گریه کنیم مردم مدینه اکثرا بدن دست رد به سینه ی علی زدن بسکه بُردن علی دیدنی بود خیلیا برا تماشا اومدن من خودم فدای اشک چشماتون خدا پشت و پناه مادراتون بچه سیدا منو حلال کنین روضه ناموسی میخونم براتون اومدن به هر دلیلی بزنن گل یاسو رنگ نیلی بزنن فکرشو بکن چهل تا بی حیا توو کوچه زنت رو سیلی بزنن تو برو بیا میزد فاطمه رو خیلی بی هوا میزد فاطمه رو علی حق داره بمیره به خدا یه غلام سیاه میزد فاطمه رو خیلی بی عاطفه هستن به خدا راهشو توو کوچه بستن به خدا توی لفافه میگم غیرتیا بار شیشه شو شکستن به خدا خاکساری کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
س بستر گاهی تکان میداد سر را پیکرش را نه این روزهای آخری حتی سرش را نه پلکش جوابِ السلامِ همسرش را داد اما جوابِ التماسِ دخترش را نه بر چشمِ خیسِ زینبش با رویِ بسته‌اش وا میکند چشمانِ خود را معجرش را نه این شانه سنگین است وقتی بازویش خُرد است زینب ببین بازوی او را بسترش را نه خون سرفه‌هایش بسترش را غرقِ خون کرده است چاره کند تب را اگر ، دردِ سرش را نه... تنها علی را خوب میبیند در این خانه با چشمهای زخمی‌اش دوروبرش را نه هر روز زینب در حیاط خانه می‌آید در را تماشا می‌کند میخِ درش را نه فهمید دشمن با هجومش هم محال است او... خالی کُنَد در بینِ آتش سنگرش را نه پس آنقدر زد روی در تا که زِ جایش کَند هُل داد در را نشنود وا حیدرش را نه نه تنها خودش رد شد جماعت هم که رد شد آه مادر صدا زد : فضه اما شوهرش را نه بارش زمین اُفتاد دیگر او نمی‌بیند از بچه‌های کوچکش کوچکترش را نه بُردند بابا را یتیمانش دویدند و... در را جدا کردند از او میخ ترش را نه در کربلا میگفت مادر بین گودالش او را زدید اُفتاد اما خواهرش را نه بیرون کشید از زیر شالش خنجر خود را خانم صدا میزد حرامی حنجرش را نه بر روی نیزه میزنی جان مرا اما در پیش چشمان ربابم اصغرش را نه لطفی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
فکر کردن به غم و غصه‌ی مادر سخت است خواندن روضه‌ی «در» چند برابر سخت است از حسین(ع) اصرار کردن که: حسن(س)! حرف بزن از حسن(ع) هی بغض کردن که: برادر! سخت است زیرِ بار غم تو می‌شکند پشت پدر زندگی بی سر و بی همسر و سرور سخت است دلِ حیدر دل کوه است، دلِ کوه، آری! ولی این داغ برای دل حیدر سخت است من همان اولِ بسم الله اشکم جاری است چقدَر زمزمه ی سوره‌ی کوثر سخت است... شیخ الاسلامی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
می رود تابوتِ تو بر شانه هایِ اهل بیت بازهم محبوس شد نا و نوایِ اهل بیت می زند بر صورتش گاهی حسین گاهی حسن دردِ هجرانِ تو سخت ست از برایِ اهل بیت شوهرت در احتضار افتاده است بانویِ من می رود از دست قطعاً مرتضایِ اهل بیت بیشتر از هر کسی حالِ حسن باشد خراب خاطره دارد ز کوچه ،مجتبایِ اهل بیت گوشه ی تابوت می لرزد به رویِ شانه اش یادش افتاده گمانم از جفایِ اهل بیت این همان کوچه ست که بر تو جسارت کرده اند ؟ فاطمه! خاکی شده اینجا ردایِ اهل بیت یک دعایی کن بمیرد شوهرِ مظلوم تو با تو تا دفنم کنند آل عبایِ اهل بیت راحت حق کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
علیهاالسلام 🔹یا فاطمة الزهرا🔹 بی‌تو چه کند مولا؟ یا فاطمة الزهرا افتاده علی از پا، یا فاطمة الزهرا وقت است که از رحمت، دستی ز علی گیری افتاده ز پا مولا، یا فاطمة الزهرا بعد از تو علی، از پای افتاد و به غم خو کرد با خانه‌نشینی‌ها، یا فاطمة الزهرا... چون محرم رازی نیست، با چاه سخن گوید تنهاست علی، تنها، یا فاطمة الزهرا... بر خرمن جان او، چون شعله شرر می‌زد می‌ریخت چو آب اسما، یا فاطمة الزهرا... هم وصف تو ناممکن، هم قدر تو نامعلوم هم قبر تو ناپیدا، یا فاطمة الزهرا مجاهدی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
هرکه با اخلاص دراین خانه خدمت می کند بهر رستاخیز خود کسب سعادت می کند هرکه این جا اشک می ریزد به یاد اهل بیت با علی وفاطمه تجدیدبیعت می کند می رسدبرگلشن جان های ما بوی بهشت هرکه این جا نام زهرا را تلاوت می کند هرکه دارد گوهر مهرش چه کم دارد مگر ازچه برخوان خدا کفران نعمت می کند گرکه باشد نامه ی اعمال ما چون شب سیاه اشک این جا کار آب ابر رحمت می کند آن که همراهش برد نور ولایت را به خاک کی درآن ظلمت سرا احساس غربت می کند رازق عالم به هرکس روزیش رامی دهد رزق مارا از سرشک وآه قسمت می کند روز محشر ازندامت لب به دندان می گزد هرکه این جا ازسرشک وناله غفلت می کند من کیم بی فاطمه تو چیستی بی مهر او اوست مارا صاحب این قدرو شوکت می کند گر«وفایی» حاجتی دارد به زهرا گفته است باز هم با مادر سادات صحبت می کند وفائی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
الزهراء قصیده ارکان فلک را ،  اشباح  ملک  را ، سکّان  سمک  را  ، چه  پیر  و  چه   برنا مخلوق  دو عالم ، ارواح مکرّم ، از دوده آدم، ذریه حوا چون نیست مناصی ،جویندخلاصی،از  مومن و عاصی، از جاهل و دانا خواهند شفاعت ، آرند ضراعت ، دارند  اطاعت ،در دنیا  و  عقبا از  زهره  زهرا  ، صدّیقه کبری ، انسیّه حورا ، فرمانده  آفاق هم صادر اول ، هم کامل و اکمل ، تنزیل  و منزّل ،تأویل و مأوّل در بحر بلا نوح، در جسم رسل روح، باب  الله مفتوح،وحی الله منزل از دوده خاتم ، در رتبه مقدّم ،ازعیسی مریم،از موسی مرسل محتاج عطایش، مشغول ثنایش ،باقی    ببقایش، از آخر و اوّل بر خلد مخلّد بر نعت سرمد بر قدرت ایزد  ذاتش شده  مصداق هم محیی اموات،هم مظهر آیات،هم مرجع طاعات،هم اصل کرامات هم ملجأ ایّام، هم ماحی آثام، هم حامی اسلام، هم  آینه  ذات هم قائل و سامع، هم باعث و مانع، هم رافع و دافع،از جمله  بلیّات هم مرشد جبریل،هم  معنی تنزیل، هم نسخ اباطیل،هم محو خرافات منجای بد و خوب هم منجی ایّوب،هم ملجأ یعقوب هم ناجی اسحاق ایجاد جهان را امکان و مکان را پنهان و عیان را شد آمر و ناهی فرمانده سامی   رزّاق گرامی  فیّاض دوامی  چون ذات الهی فرخنده خصالش اوصاف جلالش  آیات کمالش خارج  ز  تناهی زو عالم ایجاد   زو  زمره امجاد ز اقطاب در  اوتاد  گردیده مباهی انوار جلی بود   سرّ  ازلی  بود  گر جفت علی  بود از کون و مکان طاق در جلوه  نمائی  آثار سمائی  آیات خدائی برحضرت او حصر از همّت والاش  از رحمت عظماش   آثار نبی فاش  آیات  خدا  قصر هم قائمه دین    هم ذخر تبیین هم آیه  والتّین  هم سوره والعصر هم ظاهر و مکنون هم مظهر بی چون در  پرده  و  بیرون  در  جلوه  به  هر  عصر زان   لعل  بدخشان   تابنده   و   رخشان  خورشید  درخشان   اندر  که   اشراق هم   مام    ائمّه     هم   کاشف   غمّه   هم   شافع    امّه     هم    دخت    پیمبر از  حضرت   آدم    و   ز   عیسی   مریم   از   رتبه   مقّدم    در   دوره   مؤخّر حلّال   مشاکل    کشّاف   مسائل    بر   سامع   و   قائل     بر   ابیض   و   احمر در چرخ شرف  ماه  در  ملک  هنر  شاه  از  او  نه  کس  آگاه  جز  حضرت  داور هم   مایه   نعمت    هم   آیه   رحمت هم   ناصر   امّت     هم   کافل   ارزاق صدّیقه    و    عذرا     مخدومه    لعیا   هم    دختر    حوّا     هم    مادر    آدم از   کثرت   احسان    اوراست   ثناخوان   هم  موسی  عمران   هم  عیسی  مریم بر خیر مصبّ  است  با  قدرت  ربّ  است  هم  فالق  حبّ  است  هم  خالق  عالم سویش    نبرد    ره      در    بیگه    و   درگه    اجسام   منزّه     ارواح   مکرّم آن   جوهر  قدسی،    حوریه  انسی،    از   رومی   و  فرسی   برهانده  ز  املاق دخت  شه  لولاک  کز  خلقت  افلاک  و  ز آب و گل و خاک مقصود خدا اوست ز اسرار   نهانش    و  آیات   عیانش    وقت   جریانش   منشور   قضا   اوست بر    سرّ    معایب     هنگام   نوائب    درگاه    مصائب     آیات   رجا   اوست فیض   متراکم   فرمانده  و  حاکم   دیوان   محاکم   در  ارض  و  سما   اوست هم  عاشق  و معشوق  هم  رازق  و  مرزوق  هم  خالق  و مخلوق هم بنده خلاق در  بحر  کرم  موج   بر  چرخ  شرف  اوج   با  شیر  خدا  زوج  مانند  خدا  فرد صدّیقه   کبری    مختومه  عظمی    مخدومه  والا    بر   هر   زن   و   هر  مرد او  عالم  هر  غیب ، او  دافع  هر  ریب ، او  ساتر  هر  عیب ، او  داروی  هر درد از  جان  شریفش ، از جسم  لطیفش  ،از شخص  منیفش ، عطر  است  به  هر  ورد با  لطف  عمیم  است با خلق عظیم است  بر خلق  رحیم  است  از  نیکی  اخلاق خرگاه   جلالش      توقیع   کمالش     الطاف   و   نوالش    آن   جوهره   پاک از  عیب  مصون است ، از حصر برون  است  ،بیرون و فزون است، از حیّز ادراک هم   مصدر  تأیید  ،هم  زینت  ناهید  ،افلاک  دو  خورشید  ،بل  برتر  از  افلاک خارج  ز بیان  شد  برتر  ز  جنان  شد  نورش  چه  عیان  شد  اندر  کره  خاک بخشید   جنابش    ای  بس  ز  ثوابش   بر  امّت   بابش     از   کثرت   اشفاق افسوس  که   امّت    ناداشته  حرمت    زان  مایه  رحمت    آن  شمع   هدایت بردند  فدک  را     آرام  ملک  را     خوش  حق   نمک   را    کردند  رعایت زان   واسطه  فیض    آن  رابطه  فیض    آن  ضابطه  فیض    آن  عین  عنایت زان   گوهر   ن
ایاب    بردند  ز  دل  تاب    از  زاده  خطّاب     کردند  حمایت تا  یافت   ز  سیلی   رخساره  نیلی   و ز  فرط  علیلی    شد  طاقت   او  طاق فیضش  همه  بردند   و ز  سینه  ستردند   عالم  همه  خوردند   نان  و  نمک او مطرود  بشر  کرد    هر  روز  بتر  کرد   از  کینه  عمر  کرد    غصب  فدک  او بر  ظلم  رضا  شد   در راه  خدا  شد   تا  آنکه  جدا  شد    قلب  از  محک  او غافل  که  چه  خیزد    آن  کس  که  ستیزد   نمرود  گریزد،  ز  اسفل  درک  او شد زآفت بازوش در صدمه پهلوش و آن لطمه که بر روش حق را به حق الحاق از   جور  عمر  داد   کان  ثانی  شدّاد   از  آتش  بیداد    بر  خانه   شرر  زد شد  زلزله  آئین  بر  خیل  نبیّین  او  را  لگد  از  کین  آن  دم  که  عمر  زد آن  کفر  مجسّم   با  ظلم  پسر  عم   آتش   به  دو  عالم   از  آتش  در  زد با  حال  فکارش    با  جسم  نزارش    بر  سینه  شرارش    از  قتل  پسر  زد تا  عمر به  سر رفت  با سوز جگر رفت  پس سوی  پدر رفت  با شدّت اشواق میرزا یحیی مدرس بیدآبادی اصفهانی عالم فاضل اديب شاعر، کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
کو به کو، منزل به منزل، دیده را دریا کنم  گم شوم در اشک، شاید مرگ را پیدا کنم پای رفتن دِه خداوندا! من افتاده را  تا روم بیرون ز شهر و، گریه در صحرا کنم  رو بگیرم از علی، یا از حسن، یا از حسین؟!  ناله از بهر پسر، یا گریه بر بابا کنم؟!   طالب مرگم، ولی قوت ندارد بازویم  تا به سوی آسمان دست دعا بالا کنم  تخته‏‌ی در، صفحه‏ ی تاریخ غم های علی ست  من به خون محسنم این صفحه را امضا کنم (صورت من، صفحه‌ای تاریخ غم های علی ست می‌سِزَد تا عمر دارم گریه بر مولا کنم)  در دل شب، سنگدل ها می‏برند از ریشه‏اش  روز اگر در سایه‏ی نخلی، عزا بر پا کنم!  من دعا کردم اجل آید ملاقاتم ز راه  از چه باید در به روی قاتل خود وا کنم؟!  کفْن و دفن و قبر من باید نهان ماند ز خلق  تا که دشمن را به هر عصر و زمان رسوا کنم  کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
بعد احمد حرمت دین خدا پامال شد دین جدا، ایمان جدا، قرآن جدا پامال شد بیت وحی آتش گرفت و دست مولا بسته شد آیهء تطهیر زیر دست و پا پامال شد ای تمام انبیا خاک عزا بر سر کنید در حریم وحی، ناموس خدا پامال شد گیرم آنکه جرم زهرا بود یاریّ علی! محسن ششماهه اش دیگر چرا پامال شد!؟ کشت یک ضرب لگد یک سوّم سادات را خون این سادات تا روز جزا پامال شد "میثم" آن روزی که ناموس الهی را زدند کل قرآن در زمین کربلا پامال شد کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
28912314951758330395.gif
124.3K
⚫️ایام شهادت حضرت زهرا (س) تسلیت باد
سلام ارباب خوبم✋🌸 لطفی بنما که خاک پایَت گردم دامن بتکان تا که گدایت گردم دلتنگ زیارت توأم اربابم من را به حرم ببر فدایت گردم... کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
افضل الاعمال من گریه برای فاطمه است برکت این زندگی از روضه‌های فاطمه است درس توحیدم بوَد زهراشناسی، زین سبب می‌پرستم آن خدایی که خدای فاطمه است منکر این روضه‌ها! بشنو که گفته رهبرم روزی یک سالِ کشور در عزای فاطمه است چشم دل وا کردم و دیدم که قرآنِ خدا آیه‌هایش یک به یک مدح و ثنای فاطمه است هیچ‌کس با پای خود در مجلس روضه نرفت هر کجا روضه بوَد، مهمان‌سرای فاطمه است گرچه باشد قبر او بین قلوب شیعیان عالم امکان ولی دولت‌سرای فاطمه است خلقت جنت برای شیعه‌ی حیدر بود نار، جای منکرین بی‌حیای فاطمه است بین قبرم دو ملک تا سینه‌ام را بو کنند پیش خود گویند:«به‌به، این گدای فاطمه است» روز محشر سینه‌زن‌هایش شفاعت می‌کنند این شفاعت برکتِ شال عزای فاطمه است نیست ذکری برتر از ذکر شریف فاطمه افضل الاعمال من گریه برای فاطمه است قاسمی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
گل که شد مقصود حتی خار حاجت می‌دهد خار با تو می‌شود گلزار حاجت می‌دهد زینب و زهرا بماند فضه هم جای خودش توی این خانه در و دیوار حاجت می‌دهد گرچه ایام عزای فاطمه این روزهاست ذکر یا حیدر ولی بسیار حاجت می‌دهد حب مولا را میان قلب خود تشدید کن چون که زهرا طبق این معیار حاجت می‌دهد فاطمه با ذکر مولا می‌دهد کرببلا کعبه گر با ذکر استغفار حاجت می‌دهد فاطمیه شد اذان را نیز با حاجت بگو یاعلی وقتی شود تکرار حاجت می‌دهد از طبیبان جهان باید بپرسی که چطور درمیان بستر این بیمار حاجت می‌دهد شعله می‌داند که از نزدیک شاهد بوده است فاطمه بین در و دیوار حاجت می‌دهد رحیمی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr