#شعر_پایداری
#انقلاب_اسلامی
#غزل
🔹صبر و بصیرت🔹
عمریست بیقرار، به سر میبریم ما
بر این قرار تا نفس آخریم ما
همراز روضهها و نواخوان نوحهها
دمساز سوز سینه و چشم تریم ما
ما را به سر هوای شهیدان بی سر است
از سر گذشتهایم چو بر این سریم ما
نام حسین محشر عظمای جان ماست
جان دادگان زندۀ این محشریم ما
محشر به پا کنیم به فریاد یا حسین
امروز لشکر شه بیلشکریم ما
ما را به دست، پرچم صبر و بصیرت است
با عشق و شور همدم و همسنگریم ما
ما امّت نه دی و اهل حماسهایم
مرد جهاد و همقدم حیدریم ما
حرف ولیّ ماست که «من انقلابیام»
در راه انقلاب ز جان بگذریم ما
با طلحه و زبیر بگویید تا ابد
عمّار وار همنفس رهبریم ما
«اَلفتنةُ أشدُّ مِن القتل» خواندهایم
هرگز ز جرم فتنهگران نگذریم ما
با فاتحان بدر ز سازش سخن مگو
امروز رهسپار دژ خیبریم ما
چشم انتظار منتقم آل مصطفی
چشم انتظار معرکۀ آخریم ما
سیار
کانون مداحان وشاعران خمینی شهر
ایتا
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_زینب س
#ولادت
تنها دلیل خنده ی حیدر خوش آمدی
آیینه ی لطافت مادر خوش آمدی
ای آن که کسی که شهرت نام بلند تو
از عرش رفته است فراتر...خوش آمدی
از اشک شوق پر شده چشمان مجتبی
ای روشنای چشم برادر خوش آمدی
دروازه های کوفه به دست تو فتح شد
یاد آور حماسه ی خیبر خوش آمدی
محشر به نام نامی ات آغاز می شود
ای زیر و رو کننده ی محشر خوش آمدی
امشب شب دف است ، شب جام و باده است
امشب خدا به فاطمه فرزند داده است
از خاک پات، بوسه گرفته ست کهکشان
سجده کنند بر تو شب و روز عرشیان
از شوکت مقام تو این بس که بی وضو
نام تو را حسین نیاورد بر زبان
عالم حریف جوش و خروشت نمی شود
آن لحظه ای که پای حسین است در میان
ای دست های تو پل مابِین عرش و فرش
پیوند داده ای تو زمین را به آسمان
محو علیِّ اکبرِ ارباب می شوی
از بس که او شبیه علی می دهد اذان
ذکر علی الدوام تمام ملائکه!
بر چادر تو باد سلام ملائکه
عالم فدای قلب صبوری که داشتی
خورشید و ماه خیره ی نوری که داشتی
ابن زیاد وقت ورودت به کاخ کفر
عاجز شد از شکوه و غروری که داشتی
دنیا ندیده است به خود در تمام عمر
مثل برادران غیوری که داشتی
صدها هزار حضرت موسی گذشته اند
از جای جای وادی طوری که داشتی
خورشیدِ بی غروبِ شب و روز کربلا!
عالم ندیده است حسینی تر از تو را
ای سرو پاکباز که غرق عنایتی
دست مرا بگیر که دریای رحمتی
از درک جایگاه تو این خلق عاجز اند
مثل علی و فاطمه اعجاز خلقتی
در وقت خطبه خواندن تو کل کائنات
گفتند یکصدا: چه وقاری! چه شوکتی
یک جا گناه های زبان پاک می شود
وقتی که نقل می کند از تو فضیلتی
جز اینکه خاک پای تو باشیم تا ابد
در زندگی خویش نداریم حاجتی
ای آبروی روی علی، ای خدای صبر
باید نوشت: "زینب کبری" به جای صبر
هدیه بده به خانه ی قلبم بهار را
آرام کن دوباره دل بی قرار را
زینب تو کیستی که به وقت نماز خویش
وا داشتی ستایش پروردگار را
آن خطبه های حیدری ات، بعد سال ها
زنده نمود خاطره ی ذوالفقار را
وقتی که خلق کرد خدا کائنات را
دست تو داد گردش این روزگار را
هر طور می شود دل ما را درست کن
ما داده ایم دست خودت اختیار را
جز تو کسی لیاقت زینب شدن نداشت
دلداده ای شبیه حسین و حسن نداشت
امشب بساط نوکری ما فراهم است
بانو! فقط زیارت کرب و بلا کم است
شکر خدا که سایه ی پر مِهر چادرت
روی سر تمامیِ ذرات عالم است
با اسم تو زمین و زمان زیر و رو شود
پس نام نامی تو همان اسم اعظم است
ای کوه صبر! ای که جهان زیر بال توست
از تو مدد گرفته اگر کوه محکم است
ما را بخر ، نگاه به اعمال ما مکن
اینجا که آمدیم بد و خوب درهم است
صدها هزار آسیه شاگرد مکتبت
نام حسین هست شب و روز بر لبت
خوشبخت آن دلی که گرفتار زینب است
عالم به زیر دِین علمدار زینب است
هر کس که حیدری ست بدهکار فاطمه ست
هرکس حسینی است بدهکار زینب است
امروز اگر که نامی از اسلام مانده است
مدیون جان فشانی و ایثار زینب است
از پادشاه های دو عالم غنی تر است
آن سائلی که خادم دربار زینب است
عباس ، ماهِ بی بدلِ خیمه هاست که
از روی نیزه نیز نگهدار زینب است
رضاپور
کانون مداحان وشاعران خمینی شهر
ایتا
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#ولادت_حضرت
#زینب س
آن قدر عاشقیم که املا نمیشود
مستی ما که در قلمی جا نمیشود
زلف مرا به پنجرههای ضریح عشق
طوری گره زدند، دگر وا نمیشود
باید که ناز داشت، کمی نیز غمزه داشت
هر دختر قبیله که لیلا نمیشود
آن کس که خاک پای مریدان میکده است
محتاج معجزات مسیحا نمیشود
«تاک» مرا به عشق تو در خم گذاشتند
حالا شراب میشود و یا نمیشود
ما مثل بادهایم شبی امتحان کنید
انگور زادهایم شبی امتحان کنید
شکر خدا که نام مرا مبتلا نوشت
از حاجیان کعبه سبز شما نوشت
شکر خدا که دست قدر، دست سرنوشت
نام مرا شریفترین خاک پا نوشت
صبح ازل به خاک تو پیشانیام رسید
این سجده را فرشته به پای خدا نوشت
از ما سؤال شد که اسیر تو میشویم؟
ما خواستیم و آیه «قالو بلی» نوشت
بالای سر در حرم کبریاییش
نام تو را به خط خودش با طلا نوشت
یعنی تمام جلوه آل عبا تویی
آیینه تمام نمای خدا تویی
اعجاز بی مثال شما تا ادامه داشت
موسی ادامه داشت مسیحا ادامه داشت
ای بارش همیشه سجادههای نور
در امتداد چشم تو دریا ادامه داشت
بانو اگر به آینهها سر نمیزدید
تاریکی همیشهی دنیا ادامه داشت
در آسمان چهارم افلاک جا زدیم
آیات رد پای تو اما ادامه داشت
تا زندگیات را به تماشا گذاشتی
آن عمر جاودانه زهرا ادامه داشت
ای آفتاب روشن شبهای کربلا
ای زینب مدینه و زهرای کربلا
گفتیم آسمانی و دیدیم برتری
گفتیم آفتابی و دیدیم بهتری
گفتیم دختر اسد الله غالبی
ایام کوفه آمد و دیدیم حیدری
تو از زمان کودکیت تا بزرگیت
شیواترین مفسر الله اکبری
تو از کدام طایفه هستی که مستقیم
فیض از حضور علم خداوند میبری
بر شانههای سبز تو باز رسالت است
تو اولین پیمبر بعد از پیمبری
خورشید روی تو شرف مشرقین شد
یک نیمهات حسن شد و نیمت حسین شد
ای ماورای حد تصور کمال تو
بالاتر از پریدن جبریل بال تو
از مادری چنین چنین دختری شود
هم خوش به حال فاطمه هم خوش به حال تو
غیر از حسین فاطمه، چیزی ندیدهایم
در انعکاس آینههای زلال تو
نزدیک سایههای عبورت نمیشویم
نامحرمان عشق کجا و خیال تو
از گوشههای چشم تو ساحل درست شد
محض رضای پای تو محمل درست شد
تو زینبی و شیر زن بعد کربلا
تفسیر نفس مطمئن بعد کربلا
زهرا، نبی، حسین و علی و حسن تویی
بانو تویی تو «پنج تن» بعد کربلا
ای سایه بلند اباالفضل بر سرت
ای بال جبرئیل گلستان معبرت
عباس هم رشیدی قد تو را ندید
از بس که سر به زیر بود در برابرت
شب زنده دار شام غریبان کربلا
دل بسته بر نماز شب تو برادرت
ای خطبه صدای تو نهج البلاغهات
وی محمل بدون جهاز تو منبرت
هجده سربریده به دنبال چشم تو
هجده سر بریده نگهبان معجرت
ای قله نجابت توحید، جای تو
عطر حضور فاطمه دارد حیای تو
لطیفیان
کانون مداحان وشاعران خمینی شهر
ایتا
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_زینب_علیهاالسلام
🌺#میلاد_مدح
#غزل
خجسته باد قدوم تو، اِی که بدر تمامی
فروغ دیدهی ما، مهر جاوانهی شامی
شکفتی ای گل صبر و شکیب دامن زهرا
تو زینبی و چو نام تو نیست نادره نامی
اگر پرندهی جانم سلام من نرساند
«مَنِ المبلّغُ عَنّی اِلی سُعادِ سلامی»
چگونه وصف تو گویم که در کلام نگنجی
چه از قیام تو گویم، که قامتی ز قیامی
سخن زصبرنگویم،که خویش اسوهی صبری
رسالتت نستایم، که در پیام تمامی
تویی توزینت«اَب»زینب، ای عصارهی عصمت
تو حلم فاطمه، علم علی، تو روح پیامی...
جمال عشق درخشید با پیام تو آنسان
که در کمال بدین جلوه کس ندید کلامی
سزد که از تو شود سرفراز رایت قرآن
که زان خطابه بلرزد ز خشم، دشمن خامی
اگر کلام شود هر نفس که شرح تو گوید
کجا ز عهده برآید ز وصف چون تومقامی
تو سایبان یتیمان، طلایهدار حسینی
صلای نهضت حق،قسط وعدل را تو دوامی
چه نوش کرد گل ما، مگر ز جام صبوری
که دسته دسته گل جان نثارکرده،به جامی
به کربلاست روان بیامان سپاه حسینی
هلا صبورترین! این سپاه را تو نظامی
مراست آرزوی آنکه آستان تو بوسم
تو ای فروغ دل ما، تو اِی که زینت شامی
خوشاطواف سرکوی دوست کردن ومردن
چنین خوشاست "سپیده"سفر به حُسن ختامی
کاشانی
کانون مداحان وشاعران خمینی شهر
ایتا
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#ولادت
#مدح
#مربع_ترکیب
شروع میشود این شعر تازه با زینب
مگر که گوشه چشمی کند به ما زینب
هزار فاطمه گفتم هزار تا زینب
سلام حضرت بانو سلام یا زینب
بغیر تو ز تمامی خلق دل کندیم
به چادر تو همیشه دخیل میبندیم
حیا به پاکی تو اقتدا مکرر داشت
علی به یمن تو در خانه اش دو کوثر داشت
خوشا بحال حسینی که چون تو خواهر داشت
و باتو فاطمه آیینه در برابر داشت
میاید از گل سجاده تو عطر خدا
فدای نافله هایت عقیله ی طه
اراده کرد خدا تا به عشق جان بدهد
به خاک سرد زمین نور آسمان بدهد
تورا نشان تمام پیمبران بدهد
که پیش صبر شما صبر امتحان بدهد
به آستان شما کوه سجده خواهد کرد
و هر مجاهد نستوه سجده خواهد کرد
تو آمدی و کس و کار من شدی بی بی
میان حادثه ها شیر زن شدی بی بی
شبیه مادر خود ممتحن شدی بی بی
کسای روی سر پنج تن شدی بی بی
همیشه ذکر لب اهل بیت نام شماست
منم غلام کسیکه خودش غلام شماست
ظهور عزت پروردگار خطبه تو
کلاس صبر کلاس وقار خطبه تو
قرار داده به هربی قرار خطبه تو
دمی شد از دودم ذوالفقار خطبه تو
کشانده ای تو به حیرت همه نظرهارا
زبان سرخ تو بر باد داده سرها را
پناه امت پیغمبر است چادرتان
زمان وحشت ما سنگر است چادرتان
یقین که فاتح صد خیبراست چادرتان
و سایبان وسط محشر است چادرتان
ندیده مردی دوران به مردی این زن
که رفته است به جنگ عقیده با دشمن
اگرچه رنج و بلا دید جا نزد اصلا
به راه عاشقی اش پشت پا نزد اصلا
به جز حسین کسی را صدا نرد اصلا
و دست رد به غم کربلا نزد اصلا
درست مثل علی در نبردها غوغاست
شجاعتش بخدا چون شجاعت زهراست
عقیله بود ولی در حصار غربت بود
هجوم درد به قلبش ورای طاقت بود
همیشه سهمیه اش از جهان مصیبت بود
دلش شکسته گودال بود و غارت بود
نرفته است ز یادش هجوم سر نیزه
سری که ذبح شد ازپشت و رفت بر نیزه
چقدر غصه ی بازار رفتنش را خورد
میان راه ز شمر و سنان لگدها خورد
شکست! زخم جدایی دلبرش را خورد
چنانکه شوهرش از دیدن رخش جا خورد
هنوز ظرف دلش را به سنگ میکوبند
دوباره پیش رویش طبل جنگ میکوبند
هاشمی
کانون مداحان وشاعران خمینی شهر
ایتا
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
علی:
#حضرت_زینب_سلاماللهعلیها
#مدح_و_منقبت
#ولادت
امشب مدینه شهر طلوع سپیده است
از نور کوکبی که سحرگه دمیده است
خورشید آرزوی دمیدن به شب کند
چندانکه وصف این مه زیبا شنیده است
تبریک یا علی! که به دامان فاطمه
دردانهای چو زینبِ تو آرمیده است
چون سینۀ بتول، بهشت محمّد است
این غنچه از بهشت محمّد دمیده است
گفتا رسول، نور دو چشمم بود حسین
زینب به نور دیدۀ او نور دیده است
این زینب است دختر دُردانۀ علی
نامش ز آستانۀ عزّت رسیده است
کلک قضا به دامن کوثر که فاطمه است
از قدّ او شمایل طوبی کشیده است
او را رسانده است به حدّ کمال عشق
شیری که او ز سینۀ عصمت مکیده است
هیچ آفریده نیست چو هم، غیر او که هست
زهرای دوّمی که خدا آفریده است
او مکتبی نداشت بهجز دامن علی
او جز زبانِ وحی، معلّم ندیده است
شیواترین قصیدۀ عشق و رشادت است
اسرار کربلا همه در این قصیده است
یک امتیاز او که کسی را نشد نصیب
تقدیم بوسهها به گلوی بریده است
این است آن حیای مجسّم که نطق او
کار یزید را به فضاحت کشیده است
پروانۀ قبولیِ قربانیانِ عشق
او میدهد، که فاطمهاش آفریده است
پیغمبران به همّت او غبطه میخورند
وقتی به دستش آن تن در خون طپیده است
ای دختری که مادر صدها فضیلتی
روی تو ماهِ برجِ صفات حمیده است
ای خواهری که هر که تو را دید با حسین
گفتا خدا دوباره حسین آفریده است
در رتبه، دختری چو تو مادر نزاده است
در مهر، مادری چو تو عالم ندیده است
صبر تو را و نُطق تو را جز ز مرتضی
نه دیده دیدهای و نه گوشی شنیده است
بر آستانهات، عظمت میبرد سجود
اینجا قدِ بلند شهامت خمیده است
ارکان کعبه در حرمت بوسه میزنند
بر چار رکن آن که جهاد و عقیده است
منّت خدای را که در این لیلۀ سعید
ما را محبت تو به اینجا کشیده است
ما را که هیچ مایه نداریم غیر آه
شمع شب ولادت تو اشک دیده است
عیدی ببخش تذکرۀ کربلا به ما
ای دختر علی که عطایت عدیده است
گر مورد قبول تو افتد به درگهت
اهدائی «مؤید» ما این قصیده است
موید
#صلوات
کانون مداحان وشاعران خمینی شهر
ایتا
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
علی:
#حضرت_زینب_سلاماللهعلیها
#مدح_و_منقبت
#ولادت
دست در عالم ایجاد تو داری زینب
خبر از مبداء و میعاد، تو داری زینب
کلماتی که خداوند به قرآن فرمود
آن معانی همه را یاد، تو داری زینب
چون حسین و حسن و احمد و زهرا و علی
خوبتر از همه استاد، تو داری زینب
پسر کعبه علی بود و تویی دختر او
خون آن مرد حَرمزاد، تو داری زینب
طینتی فاطمهپرور چوحسین است تو را
همّتی عاطفهبنیاد، تو داری زینب
چون علی منطق کوبنده و علمی سرشار
چون حسن صبر خداداد، تو داری زینب
همه اجداد تو آقای دو عالم هستند
ارث آقایی اجداد، تو داری زینب
پر شد از عطر تو امشب همه عالم گویا
باغ گل در گذر باد، تو داری زینب
چون گل صبح که شبنم چکد از هر برگش
خنده درگریۀ میلاد، تو داری زینب
گشتی از گریه تو خاموش در آغوش حسین
که به او اُنس خداداد، تو داری زینب
پنج معصوم به میلاد تو حاضر بودند
اینچنین لیلۀ میلاد، تو داری زینب
ای وفادارترین خواهر عاشورایی
مکتب زنده و آزاد، تو داری زینب
علم و حلم و ادب و عصمت و ایثار و وفا
فضل و بذل و کرم و داد، تو داری زینب
سخن عالمۀ غیر معلّم شرفی است
که ز فرموده سجّاد، تو داری زینب
ز عبادات چنانی که خدا خواسته است
برتری بر همه عبّاد، تو داری زینب
شام تسخیر تو شد، ای مه ویرانه نشین!
تا ابد دولت آباد، تو داری زینب
در اسارت، طلبِ خون شهیدان کردی
در سکوت، اینهمه فریاد، تو داری زینب
شعله زد اشک تو در هستی غارتگر شام
خطبه چون خطبۀ سجّاد، تو داری زینب
راز خود را به تو بسپرد چو دانست حسین
دل سرکوبی بیداد، تو داری زینب
از درا زنگ شترها ز نهیب تو فتاد
که به کف رشتۀ اجساد، تو داری زینب
ذرّهای کاش ببخشند «مؤید» را هم
ز جلالی که به میعاد، تو داری زینب
موید
#صلوات
کانون مداحان وشاعران خمینی شهر
ایتا
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_زینب
دل را به عشق کوثر حیدر جلا دهند
جان را به یمن مقدم پاکش صفا دهند
بیمار عشق وادی او را شفا دهند
دردی اگر که هست،به حالش دوا دهند
عنوان شاهی از کرمش بر گدا دهند
پیمانه ای ز باده قالوا بلی دهند
این زینب است،کوکب هفت آسمان عشق
زینت فزای قاطبه کهکشان عشق
حقا حقیقت از پی وصفش زبان نداشت
از بهر مدح او که زبان در دهان نداشت
صبر از برای شرح دوامش توان نداشت
بی او ریاض شور و صفا باغبان نداشت
چون او ستاره ای به کفش آسمان نداشت
گردون به مثل او که زنی قهرمان نداشت
برنده تر ز نطق کلامش بیان نبود
چون قامتش کمان،ز تالم کمان نبود
دختر بسان دختر زهرا نبود و نیست
عاشق بسان زبنب کبری نبود و نیست
مجنون چو او به وادی لیلا نبود و نیست
در قدر و شان و منزلتش تا نبود و نیست
چون او زنی به عرصه دنیا نبود و نیست
چون او کسی که زینت بابا نبود و نیست
هرگز کسی به پای مقامش نمی رسد
جز بندگی ز شرح کلامش نمی رسد
زانو زنند،کون و مکان پیش محضرش
مردانگی به خاک نشیند برابرش
پیمانه ازل شده مخمور ساغرش
جانش دخیل بسته به جان برادرش
برده نشان ز فاطمه و باب اطهرش
زیبد که بعد فاطمه خوانند کوثرش
چشمش به غیر مصیبت ندیده است
بعدازحسین،دل ز دو عالم بریده است
مجد و شرف چو نقطه پرگار زینب است
خلقت تمام،بنده دربار زینب است
باغ بهشت،غنچه گلزار زینب است
روح حیا اسیر و گرفتار زینب است
کرببلا تجلی ایثار زینب است
حیدر نشان عرصه کارزار،زینب است
او از لسان و صولت حیدر نشانه داشت
دریائی از وقار و حیا،بیکرانه داشت
گر پای پایداری او در میان نبود
گر صبر او میان سلسله و کاروان نبود
گر بر زبان شراره نطقش روان نبود
دیگر جفا و فتنه گردون عیان نبود
دیگر نشان ز غربت شاه زمان نبود
دیگر ز نام کرببلا هم نشان نبود
شام بلا چو شام شد از خطبه های او
آتش به جان کوفه فتاد از صدای او
دردا که داغ و غصه نصیبش زمانه کرد
سهمش زمانه داغ و غم بیکرانه کرد
در آشیانه دل او درد،خانه کرد
مرغ دلش به بام محن آشیانه کرد
وقتی لبش به یاد برادر بهانه کرد
نیلی تمام پیکر او تازیانه کرد
ناموس مرتضی و اسارت روا مباد
بر دخت مرتضی که جسارت روا مباد
آنکس که تیر،بر گلوی شیر خواره زد
با تازیانه بر بدن ماهپاره زد
بر جسم کودکان حرم بیشماره زد
هر کس که بود پای پیاده سواره زد
بر خیمه های شاه دو عالم شراره زد
خنجر به روی حنجره پاره پاره زد
(گودال قتلگاه پر از بوی سیب بود
تنها تر از مسیح کسی بر صلیب بود)
مولایی
کانون مداحان وشاعران خمینی شهر
ایتا
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
🖋 امیرالمؤمنین امام علي(عليهالسلام) می فرمایند :
🍂 « مَن كَثُرَ كَلامُهُ كَثُرَ خَطَؤُهُ وَ مَن كَثُرَ خَطَؤُهُ قَلَّ حَياؤُهُ وَ مَن قَلَّ حَياؤُهُ قَلَّ وَرَعُهُ وَ مَن قَلَّ وَرَعُهُ ماتَ قَلْبُهُ وَ مَن ماتَ قَلْبُهُ دَخَلَ النَّارَ »
✨ هر كسي كه سخنش افزايش يافت، اشتباهات او نيز فزوني خواهد يافت
✨ و هر كس خطايش افزايش يافت، حيايش كم ميگردد
✨ و هركس حيايش كم شد، تقوايش كم ميشود
✨ و كسي كه تقوايش كم شود، دلش ميميرد
✨ و هر كس قلبش مرد، به دوزخ وارد خواهد شد.
📚 نهج البلاغه، حكمت 349
کانون مداحان وشاعران خمینی شهر
ایتا
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_زینب
می طراود ز ساحل کوثر
چشمه چشمه حقیقت زمزم
مانده در کار خلقتش مبهوت
چشم حق بینِ هاجر و مریم
در تمامی عالم و آدم
نسل آدم ندیده مانندش
چه کسی مثل اوست بی همتا
هست حوا کجا همانندش
همه دل بستِ روی پیغمبر
مصطفی بسته دل ، به دیدارش
به جلال و شکوه او سوگند
هست مثل خدیجه رخسارش
آنقدَر با کرامتش دانند
که رسولش عقیله می نامد
همۀ پنج تن که پر بکشند
یک تنه در مسیر می ماند
رتبۀ بندگی او والاست
لحظه ای جز خدا نمی جوید
در جواب امام خود حتی
چون که یک گفت ، دو نمی گوید
کیست این آسمانِ عزّ و شرف
کیست این بانوی وفا یا رب
این چه اعجوبه ایست کز عظمت
نام او را گذاشتی زینب
این همان زینتِ علی زینب
این همان خواهر حسینِ من است
اُمَتُّ اللهُ و آیتُ الکبری
فخر کونین و عالمینِ من است
همۀ دین ، وجود این بانوست
اوست آئینه دارِ زهرایم
ید و بَیضای او یداللهی است
اوست پیغمبر خطرهایم
به نبی گر رسالتم دادم
به علی گر ولایتم دادم
هر نبی و وصی گواهِ من است
که به زینب هدایتم دادم
او امام هدایتی خاص است
از ازل تا ابد به هر منظر
همه دلهاست در تصرفِ او
کربلا کوفه شام تا محشر
بر سرش هفت آسمان سایه
زیر پایش زمین کند تعظیم
ابر و باد و بهار سرمستش
مهر و ماه و فلک پُر از تکریم
او به اندازۀ همه عالم
قد عَلَم می کند برابرِ ظلم
هر که خیزد برابر علمش
هر که باشد بُوَد برادرِ ظلم
همتش کوخ را کند آباد
دولتش کاخ را کند ویران
مکتب او سه ساله ای دارد
که شود پیر و مرشدِ پیران
هرکجا نام کربلا باشد
نام او می درخشد از مَحمل
می شود با سر برادر خود
همسفر در خطر چهل منزل
گاه جای علی ، ولی گردد
گاه گردد سپر برای یتیم
گه علی وار خطبه می خواند
گه شود زیر تازیانه مقیم
به تهجّد که می رود دل شب
نافله افتخار او دارد
چشمِ گریان شیعه مرهم بر...
دیدۀ اشکبار او دارد
تا خدا را قسم دهد به حسین
همۀ کائنات می گریند
چون قسم می دهد به نام حسن
جملۀ ممکنات می گریند
تا بگویند : به پهلوی مادر
لرزه ای بر مدینه می افتد
آه از آندم که در دل محراب
یاد آن زخم سینه می افتد
به گمانم هنوز در چشمش
کوچه ای مانده تیره و تاریک
ذات حق را قسم به او باید
تا زمانِ فرج شود نزدیک
خون سرخ حسین می گوید :
زینبا روز راز می آید
اتنقام امام در راه است
تک سوار حجاز می آید
ژولیده
کانون مداحان وشاعران خمینی شهر
ایتا
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_زینب
همتا زنی چو دختر خیرالنسا نبود
دختر بسان دختر شیر خدا نبود
این دخترازسلاله ایثار و عاشقی ست
بی عشق او که شوروصفا باصفانبود
زهد وعفاف، گرمی بازار محفلش
وصف حیای زینبی اش در حیا نبود
شاگرد درس فاطمه و تالی علی
آئينه وفاست و چون او دو تا نبود
اوکوکبی بودکه فروغش ستودنی ست
مهری بود که لایق شأنش سما نبود
او بنده بود و حق عبادت ادا نمود
یکدم جدا ز بندگی ربنا نبود
دشمن اگرچه تیغ و سنانش سلاح بود
او را به جز سلاح دعا و بکا نبود
چشم فلک ندید،چو زینب به روزگار
درک کسی به مرتبه اش آشنا نبود
درعرصه های صبروحیا و وقارو شور
او یکه تاز بود و جز او مقتدا نبود
خلقش تجلی سکنات خدیجه بود
نطقش جدا ز هیمنه مرتضا نبود
ازخطبه های شعله ورش بود،آشکار
جزدرمسیر حق دل او مبتلا نبود
زینب اگرنبود، نشانی زدین نبود
دیگر نشانی از اثر کربلا نبود
درراه حق،قدش خم ومویش سپیدگشت
اینها اگر نبود که در دین بقا نبود
جز خون دل نخورد ز خوان زمانه اش
دردش زیاد بود و ولیکن دوا نبود
بنیان کفر و ظلم و ستم را خراب کرد
او از لسان و صولت حیدر جدا نبود
زینب کجا و کوفه و شام بلا کجا؟
گویا که او ز طایقه هل اتا نبود
از کربلا به کوفه و از کوفه تابه شام
سهمش به غیر غصه و درد و بلانبود
دنیا چه کرد با دل او ، آنهمه ستم
در حق او ز راه عداوت روا نبود
آن پرچمی که سرخ شد از خون کربلا
بی صبر و بی رشادت زینب به پانبود
با آنکه گشت هجر و جدایی نصیب او
اما دلش ز یاد برادر جدا نبود
آمد به قتلگاه ،به یارش نظاره کرد
یک سالمی به تن از نیزه ها نبود
مولایی
کانون مداحان وشاعران خمینی شهر
ایتا
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr