#محکومیت_آل_سعود #شجرة_الملعونه - به بهانه سالروز #شهادت_شهدای_منا
#بصیرت
یاران ،سبکباران، چه زیبا پر گرفتند
خوش در کف اخلاص جان و سر گرفتند
آنانکه تن را ،همره جان میکشاندند
با پای سر خود را به مسلخ میرساندند
با جان و دل، چون رو به قربانگاه کردند
خود را همه ،قربانیِ الله کردند
مَحرم شدند و مُحرم مقصود ماندند
در حالت سجده بر آن مسجود ماندند
حج را ، چه ابراهیمیان آوازه دادند
حجاج بیت الله، درسی تازه دادند
یاد شهيدان را دوباره زنده کردند
خود را فدای امتی رزمنده کردند
این جان سپردن ها به ما پیغامی آورد
امواجی از بیداری اسلامی آورد
شد مفتضح آل سعود، آماده باشید
تا رفتن قوم یهود، آماده باشید
جرثومه کفار اینک رفتنی شد
تابوی استکبار بی شک مردنی شد
هر جا که هر دولت درافتد با ولایت
ضرب المثل گردد در عالم، بی کفایت
مُشت ابوسفیانِ استکبار وا شد
آمال دُور مشرکین باد هوا شد
ما با بنی مروان و مرهب در ستیزیم
با دشمنان دین و مذهب در ستیزیم
ما بولهب های زمان را میشناسیم
شیطان پرستان جهان را میشناسیم
ما کاخ های شیشه ای را رَد گرفتیم
رَد سران مشرک و مرتد گرفتیم
امروز با دشمن ،مسلمان آشنا شد
سرتاسر جغرافیای دین، منا شد
امروز مسلخ از یمن، تا قلب شام است
از بیت مَقدَس ،تا دل بیت الحرام است
این فتنه ها پرورده قوم یهودند
بازیگر این فتنه ها آل سعودند
اهل بصیرت بعد از این آماده تر شد
این امت آزاده بس آزاده تر شد
نسلی که خود را با شهادت روبرو دید
راه شهید کربلا را پیش رو دید
ما کربلا را کعبه دل میشماریم
شش گوشه را چون قبله دل میشماریم
پشت سر رهبر، نماز آنجا گذاریم
پا در رکاب مهدی زهرا گذاریم
محمود_ژولیده
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#امیرالمومنین_ع
مدح
بیراهه رفتن خیلی بی معناست
با دوست وقتی هم قدم باشی
کلاً بهشتُ می بری از یاد
وقتی نجف توی حرم باشی
پای ضریحش حالِ دل خوبه
حسِ خوشِ عاشق شدن داری
وابستگی هات تازه می فهمن!
از قبل ها اینجا وطن داری
خیرِ دو عالم رو اگه می خوای
باید که عمار غدیرش شد
باید به دنبال نگاهش رفت
باید که سلمان مسیرش شد
وقتی که پا میذاری توو راهش
تقدیر بن بست و شکستی نیست
ایمان مونه که یداللهِ
بالای دستش هیچ دستی نیست
به مردی و مردونگی یک عمر
با اسم و رسمش آبرو داده
هر کی خرابِ عشق مولا شد
دنیا و عقبا خونه ش آباده
میشه خدا رو توو نگاهش دید
قبله به چشماش اقتدا کرده
خیلی عزیزه ساقی کوثر
کعبه براش آغوش وا کرده
خواستم بگم از عدل و انصافش
دیدم نشد! حیرت نمیذاره
دنیا هزار و چار صد ساله
خیلی به خوبی هاش بدهکاره
وحید_قاسمی
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#امیرالمومنین_ع
عید_غدیر
صبح بوده ست و چنان قافله در آرامش
آسمان در هیجان، قافله در آرامش
کاروان مرحله در مرحله می رفت آرام
غافل از عرش رها و یله می رفت آرام
کاروان بود و زمین در تب و آتش می سوخت
چشم ابلیس در آن خوابِ مشوّش می سوخت
آن چنان بود که خورشیدِ عطش می بارید
ذکر تسبیح به پهنای لبش می بارید
کاروان تازه رسیده ست به منزلگاهش
آسمان بود و خدا بود و رسول الله ش
ناگهان آیه ی اَکمَلتُ لَکُم ...نازل شد
راز بعثت همه در سال دهم نازل شد
وحی نازل شد و آن برکه به جوش آمد باز
عرش با شوق ملائک به خروش آمد باز
ماه در خُمره به جوش آمد و کامل گردید
وحی در شأن علی بود که نازل گردید
جبرئیل آمده خندان لب و ساغر در دست
تا که ساغر بنهد ساقی کوثر در دست
همه از خُمّ ولایت شده نوشانوشش
باده بگرفت چنان حضرت حیدر در دست
بر جهاز شتران ماه درخشان پیداست
یا که خورشید نهاده ست پیمبر در دست
دور این قافله انبوه ملائک دارند
از زمرّد همه آئینه مکرّر در دست
دست در دست خدا برد یقیناً وقتی
که گرفته ست نبی دست برادر در دست
عده ای گرم تماشا و گروهی خندان
قومی از جنّ و بشر خامه و دفتر در دست
تا نویسند علی محشر محشر شده است
تا نویسند «ولی» گشت و برادر شده است
محضر فاطمه قدرش دو برابر شده است
فاطمه کوثر و او ساقی کوثر شده است
زیر لب فاطمه گلواژه ی تر می خواند
ها علیُُ بشرُُ کَیفَ بشر می خواند
چیست این نور خدایا زکجا می تابد
بر جهاز شتران ماه چرا می تابد
گوئیا بارقه ی شمس و ضحی می تابد
بین دست نبی و دست خدا می تابد
لب گشا خنده کنان با دل آگاه بگو
صد و ده بار علیّاََ ولی الله بگو
او فقط لایق آن است که مولا بشود
ولی الله و یدالله به معنا بشود
تا که دردانه ی آن عرش معلّا بشود
تا که دلبند خداوند تعالی بشود
چه قَدَر نام «علی جان» به علی می آید
این همه منصب و عنوان به علی می آید
علی_کفشگر
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#امام_باقر_علیه_السلام
#شهادت
#غزل
دیده در کودکی اش داغ کبوترها را
تبر و سوختن جان صنوبرها را
راوی مقتل سرخی ست که می سوزاند
شرح آن صفحه به صفحه همه دفترها را
تیغ بی مهر عطش بود و لب کودک ها
دیده او چهره ی شرمنده ی مادر ها را
عمه را دیده که در بی کسی عصر حرم
گره بر روی گره می زده معجر ها را
آنکه خود درد کشیده ست فقط می فهمد
پای پر آبله و گریه ی دختر ها را
مقتل از جانب او گفت که عمه جانش
دیده بر زیر گلو کندی خنجر ها را
ناگهان در وسط هلهله ها می چیدند
روی سرنیزه ی بی رحمی خود سرها
حسن_کردی
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
جلسه هماهنگی ادارت ونهادهاوستادمردمی غدیرشهرستان خمینی شهرباحضوردبیرستادغدیراستان حجت الاسلام والمسلمین دست افکن
برای دهه ولایت آقا ومولای متقیان حضرت امیرالمومنین علی(ع)
کانون وبسیج مداحان
شهرستان خمینی شهر
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
مقتل موجز و کاربردی.pdf
حجم:
1.54M
#مقتل_کاربردی ویژه مداحان اهلبیت ع
#آماده_محرم_میشویم
#التماس_دعای_فرج
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#امام_باقر علیهالسلام
#قصیده
آیینۀ خیر الاَنام
ای فروغ دانشت تا صبح محشر مستدام
وی تو را پیش از ولادت، داده پیغمبر سلام
منشأ کل کمال و باقر کل علوم
هفتمین نور و ششم مولایی و پنجم امام
اِنس و جان آرند حاجت در حریمت روز و شب
آسمان گردیده بر دور مزارت صبح و شام
این عجب نَبْوَد که بخشی چشم جابر را شفا
زخم دل را میدهی با یک نگاهت التیام
ساکنان آسمان را لحظه لحظه، دم به دم
از بقیعت عطر و بوی جنت آید بر مشام
در کمال و در جلال و علم و حلم و خلق و خو
پای تا سر، سر به سر آیینۀ خیر الاَنام...
کودکی بودی که از تیغ بیانت ناگهان
روز در چشم یزید بیحیا آمد چو شام
لال شد از پاسخ و زد بر دهن مهر سکوت
تشت رسوایی او افتاد از بالای بام
تو سر بالای نی دیدی به سن کودکی
گه به دشت کربلا، گه کوفه، گاهی شهر شام
خیمههای آل عصمت را که آتش میزدند
میدویدی در بیابان اشکریز و تشنهکام...
ماجرای کربلا و شام و کوفه بس نبود
از چه دیگر این همه آزار دیدی از هشام...
گاه آوردت به زندان، گاه پای تخت خویش
گاه زد زخم زبان و گاه میزد اتهام
حیف کز زهر جفا گردید قلبت چاک چاک
مرغ روحت پر زد از تن، جانب دارالسلام
بسکه بر جان عزیزت روز و شب آمد ستم
دادی از سوز جگر بر شیعیانت این پیام
تا به صحرای منا گریند بهر غربتت
حاجیان هنگام حج، پیر و جوان و خاص و عام...
در کنار قبر بیشمع و چراغت روز و شب
هم بشر سوزد چو شمع و هم ملک گرید مدام
از چه شد صد چاک قلبت با چنان قدر و جلال
وز چه ویران مانده قبرت با چنان جاه و مقام
بر تو میگریم که بردی کوه غم از کودکی
بر تو میگریم که شد با خون دل عمرت تمام...
غلامرضا_سازگار
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#امام_باقر علیهالسلام
#قصیده_واره
چشمانداز فردا
بیابان بود و صحرا بود آنجایی که من بودم
هزاران خیمه بر پا بود آنجایی که من بودم
شمیم یاس یاسین دشت را پر کرده بود اما
گلاب اشک زهرا بود آنجایی که من بودم
قیام عاشقان راستقامت بود عاشورا
قیامت آشکارا بود آنجایی که من بودم
تمام سورۀ ایثار و آیات جوانمردی
به هفتاد و دو معنا بود آنجایی که من بودم
پیام روشن «اَلموت اَحلی مِن عسل» یعنی
شهادت هم گوارا بود آنجایی که من بودم
چرا آتش بگیرند از عطش گلهای داودی
اگر بین دو دریا بود آنجایی که من بودم
کسی از اسب میافتاد پشت نخلها، آری
علم در دست سقا بود آنجایی که من بودم
صدای بت شکستن در فضا پیچیده بود اما
خلیلالله تنها بود آنجایی که من بودم
شعاع آفتاب از مشرق گودال سر میزد
که ثارالله پیدا بود آنجایی که من بودم
عدالت زیر سم اسبها پامال شد، آری
ستم در حد اعلا بود آنجایی که من بودم
شدم محو نگاه عمهام زینب که در چشمش
تمام دشت زیبا بود آنجایی که من بودم
چرا آن روز تل زینبیه اوج عزت شد
که چشمانداز فردا بود آنجایی که من بودم
چه گلهایی که زیر بوتههای خار پرپر شد
مگر پاییز گلها بود آنجایی که من بودم؟
هلال ماه نو وقتی نمایان میشد از محمل
فقط یک نیزه بالا بود آنجایی که من بودم...
محمدجواد_غفورزاده
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr