eitaa logo
کانون وبسیج مداحان وهیئات مذهبی خمینی شهر
557 دنبال‌کننده
4هزار عکس
2هزار ویدیو
152 فایل
ارتباط با ادمین های کانال 👇👇👇 @H9132091518 @Madaheahlebait
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
2.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢حمایت از فرزندآوری 🔻مشوق های جدیدی که برای خانواده ها در قبال تولد فرزندان درنظرگرفته شده است. @ahlolbasar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@tahlil_samen7093266986.m4a
زمان: حجم: 26.63M
بسم الله 🔈صوت گفتگوی صوتی تحلیل سیاسی هادیان سیاسی فعال کشور جلسه چهل و ششم 🎙سخنران: استاد گرامی جناب آقای دکتر صفر پور کارشناس ارشد مسائل اوراسیا دکترای علوم سیاسی با گرایش امنیت ملی 🖋موضوع جلسه: بررسی شرایط جدید منطقه و سفر پوتین و اردوغان به ایران 🕤زمان: چهارشنبه ۵ معاونت سیاسی سازمان بسیج مستضعفین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی @tahlil_samen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ع -صدای خنده از یک سو صدای آه از یک سو طلوع شمس از یک سو هلال ماه از یک سو به پای شیر مردان خستگی راه از یک سو به دریا خیرگی مادری ناگاه از یک سو - علم را بر زمین کوبید ساقی اینچنین باشد که تا محشر فقط حیدر امیرالمومنین باشد - جوانان بنی هاشم به گرد محمل زینب به هیبت مثل حیدر از همان آب و گل زینب همه هستند تا که غم نیاید بر دل زینب صدا آمد که جان ما چه دارد قابل زینب؟ - دل ارباب ما قرص است با مردان و شیرانش وزیر شاه ساقی و بنی هاشم به فرمانش - عجب حالی عجب شوری عجب دریای زیبایی عجب آرامشی دارد..رباب و صوت لالایی پر از گل گشته این صحرا،چه گل هایی چه گل هایی جوانانی علی صولت و خانم های زهرایی - تمام دشت حیران حسین و کاروان او فدای کاروان او فدای خاندان او - به زینب دست بسته...حالِ آواره نمی آید به زینب حالت اندوه و بیچاره نمی آید کبودی داشتن بر جسم و رخساره نمی آید به این خانم که اصلا معجر پاره نمی آید - محال است از دل زینب که آه سرد برخیزد ز کوه صبر او حتی نشان درد برخیزد - الهی چشم نامحرم نیوفتد بر حجاب او حجابش جای خود اصلا نیوفتد بر نقاب او کسی هرگز نخواهد دید چشمان پر آب او نخواهد دید هرگز ناله ی بس کن رباب او - قسم خورده که تا اخر کنار یار می ماند کما اینکه تمام ماجرا را خوب می داند - حسینش را تن عریان به روی خاک خواهد دید علی اکبرش را با تنی صدچاک خواهد دید به پای دختری خار و خس و خاشاک خواهد دید ربابش را فقط افسرده و غم ناک خواهد دید - ولیکن دم نخواهد زد چرا که استوار است او شبیه رافت مولا شبیه ذوالفقار است او - میان خیمه ها باید ببیند غارت معجر بماند بی پناه و بی کس و بی یار و‌بی یا‌ور حسینش را ببیند بر زمین اما بدون سر خدا صبرش دهد وقتی که بیند نیزه ی اصغر _ به دوشش می کشد این بار را خانم به تنهایی نمی بیند ولی چشمش به غیر از اوج زیبایی - آرمان_صائمی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
ع من ندانم چه حساب است، بیا برگردیم که دلم در تب و تاب است؛ بیا برگردیم نام این دشت زد آتش به غم آباد دلم این چه خاک است؟ چه آب است؟ بیا برگردیم جلوه ی روی تو در مردمک چشم من است تا که این عکس به قاب است، بیا برگردیم نکند بی تو از این معرکه برگردم من هجر، سرگرم شتاب است، بیا برگردیم بین اینان که ز صخره دلشان سنگ تر است سنگ بر آینه باب است، بیا برگردیم ما همه تشنه ی دیدار تو و طرح عطش نقشه اش نقش بر آب است، بیا یرگردیم دخترت چشم به من دارد و گوید: عمّه تا عمو پا به رکاب است، بیا برگردیم دوش در گوش دلم خواند رفیقی بیتی با ردیفی که چه ناب است: بیا برگردیم طاقت تیر ندارد گلوی اصغر تو تا در آغوش رباب است، بیا برگردیم جواد هاشمی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
ع در سرم پیچیده باری، های و هوی کربلا می‌روم وادی به وادی رو به سوی کربلا می‌روم افتان و خیزان، از دل بن‌بست‌ها جاده‌ای پیدا کنم تا جست‎‌وجوی کربلا تشنگی می‌بارد از ابرِ سترون، می‌روم تا بنوشم جرعه آبی از سبوی کربلا ترسم این بیراهه‌ها با خویش مشغولم کنند «بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» من نمی‌دانم کی‌ام یا از کجایم، هر چه هست آب‌رو می‌آورم از خاک کوی کربلا مانده در گوشم صدای پای «هل من ناصر»ی خواهم اکنون تا شوم لبیک‌گوی کربلا بغض تاریخم، نباید در خودم ویران شوم باید آوازی بخوانم با گلوی کربلا در سرم شوری دگر برپاست، شمشیرم کجاست؟ «بر مشامم می‎رسد هر لحظه بوی کربلا» امیدمهدی نژاد واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
اهل بیت (ع) به به شاه تشنه دیار بلا چو منزل شد بلا رسید برابر اجل مقابل شد فکند بار شه تشنه لب کنار فرات زمین ماریه از اشک بیکسان گل شد در آن دیار چو افکند بار و کرد قرار تو گفتی آیت رحمت به خلق نازل شد طلب نمود برِ خویش ساربان و بگفت رسید بار به منزل مراد حاصل شد شما به منزل مقصود خویش برگردید که بهر ما دگر امروز طیّ منزل شد فتاد ناقۀ گردون ز پویه در آن دشت پیاده زینب مظلومه تا ز محمل شد بپا نمود سراپرده ای که پردگیش درون پرده به سبعین الف کامل شد ولی رسید پی قتلش آن چنان سپهی که گرد او به مه و آفتاب حایل شد چو گشت بسته بر آن شاه راه گفت قضا ز بهر زینب مظلومه کار مشگل شد دریغ و آه که شد زیب نوک نیزه سری که مهر می نتوان با رخش مقابل شد زهم گسیختی ای کاش رشتۀ شب و روز چو دست سلسله ای بستۀ سلاسل شد سرادقی که در او جبرئیل راه نداشت فغان که از پی تاراج شمر داخل شد بریز بهر شهیدی ز دیده خون «جودی» که پاره پاره ز تیغ هزار قاتل شد جودی_خراسانی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
مقتل اهل بیت (ع) به کربلا پس از آن که حر نامه ابن زیاد را مبنی بر سخت گرفتن بر امام و سکنی دادن ایشان در زمینی خشک و بی‌آب و علف دریافت کرد، بر امام سخت گرفتند. زهیر گفت تا عده‌ای قلیلند با ایشان بجنگیم، اما امام فرمود: ما هرگز جنگ را آغاز نمی‌کنیم تا اینکه مرکب امام در نقطه‌ای مشخص از حرکت باز ایستاد. حضرت نام آن محل را پرسید. جناب زهیر اسامی مختلف آنجا را اعم از طف، قاضریه و نینوا ذکر کرد، اما حضرت هر بار می‌فرمودند: «آیا نام دیگری هم دارد.» تا این که گفتند: «کربلا». سپس فرمود: «اعوذ بالله من الکرب و البلاء» و فرمود: همینجا توقف کنید و بار بگشایید که این سرزمین، خوابگاه شتران ما و محل قبور ما خواهد بود؛ همانجایی که جدم رسول‌الله (ص) به من فرمود و وعده داد. حضرت مشتی از خاک کربلا برداشت و بو کرد و با خاکی که همراه داشت، مقایسه کرد. آنگاه فرمود: این همان خاک است که ام سلمه گفت: جبرئیل نزد رسول خدا بود و تو هم بودی. پس گریستی. پیامبر فرمود: فرزندم را رها کن. بعد، شما را در دامان خود نشاند. جبرئیل گفت: او را دوست داری؟ پیامبر فرمود: آری. گفت: امت تو او را خواهند کشت و اگر می‌خواهی قتلگاهش را نشانت دهم. پیامبر فرمود: آری. پس زمین کربلا را نشان داد و جبرئیل مقداری خاک آنجا را به پیامبر داد. آنگاه تمام یاران و اهل بیت (ع) خود را جمع کرد. به آنان نگاه می‌کرد و می‌گریست. آنگونه که با گریه امام، تمام یارانش گریان شدند. سپس امام فرمود: خدایا! ما اهل بیت پیامبر توییم که از حرم جدمان اخراج و طرد شده‌ایم و بنی‌امیه به ما تعدی کرد. خدایا! حق ما را بستان و ما را بر کافران پیروزساز. سپس فرمود خیمه‌ها را برپا کنند؛ خیمه زنان در میان خیمه‌ها و خیمه بنی‌هاشم در اطراف. سپس امام حسین (ع) برای لشکریان خطبه‌ای خواند و نصیحت کرد. حضرت ام کلثوم عرض کرد: ‌ای برادر! احساس عجیبی در این سرزمین دارم و اندوه زیادی بر دلم سایه افکنده است. امام، خواهر خود را تسلّی داد. برخی گفته‌اند امام برای عده‌ای که همراهش بودند،‌ خطبه خواند و فرمود: آن روز که از مدینه و مکه با من آمدید، تصور بر این بود که کوفیان از ما حمایت می‌کنند، اما بدانید که از ما حمایت نمی‌کنند و تصمیم بر قتل من و اسارت اهل بیتم دارند. نیرنگ در فرهنگ ما اهل بیت نیست و خواستم مطلع باشید. هرکس از این سفر کراهت دارد، می‌تواند برگردد و از تاریکی شب استفاده کند. جدم فرمود: ولدی الحسین قتیل بطف کربلا غریباً وحیداً عطشانا فمن نصره فقد نصرنی و نصر ولده القائم و لو نصرنا بک نه فهو فی حزبنا یوم القیامه. عده‌ای نوشته‌اند: زهیر، بریر، نافع بن هلال و ... برخاستند و اظهار وفاداری کردند. بعضی مورخان از قول سکینه بنت‌الحسین نقل می‌کنند که سخن امام که به اینجا رسید، مردم گروه گروه پراکنده شدند و امام را ترک کردند. اشک بر چهره‌ام نشست و به تنهایی پدرم گریه کردم. به سمت خیمه زنان برگشتم و چون عمه‌ام ام کلثوم مرا دید، گفت: چرا اینگونه گریانی. شرح ما وقع گفتم. ناله عمه‌ام بلند شد: واجدا، واعلیا، واحسنا، واحسینا، وا قلّه ناصراه أین الخلاص من الأعداء امام در حالی که گریه می‌کردند، آمدند و خواهر را تسلّی دادند و فرمودند: خواهرم! چاره‌ای نیست و باید تسلیم امر خدا بود. من حجت را بر مردم تمام کردم و ایشان جز قتل من به چیزی نیندیشند و این همان است که جدم به من خبر داده است. شما ناچار باید کشته مرا بر خاک و خون نظاره کنید؛ ولیکن وصیت می‌کنم شما را به صبر و بردباری. 👈 منابع: بحارالانوار/ مجلسی/ ج44 لهوف/ سید بن طاووس مقتل‌الحسین/ مقرم ارشاد/ شیخ مفید واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
ع دل نیست ، مگر آنکه شود جای حسین غمناک شود ، آب شود ، پای حسین در خلـــق جهان نَگـــرد پیدا نشـــود مانند و شبیه و مثل و همتای حسین مانند سپـــر ، تو را نگـــه می دارد از روی لبتـــ نیفتـــد آوای حسیـــن رحمت به روان مادرم روحش شـــاد بر من بِگُذاشتـــ نــامِ زیبـــای حسین عشقست و یا معجزه ای است شگفت جمعیت بی دین ، شده شیدای حسین ممنون دعـــای مادرش فاطمه ایـــم دعوت شده ایم اگر به دنیای حسین با دست شکسته هم دعامان میکـــرد یارب تو ببخش گریه کن های حسین سیدحسین_میرعمادی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr