eitaa logo
کانون وبسیج مداحان وهیئات مذهبی خمینی شهر
523 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
145 فایل
ارتباط با ادمین های کانال 👇👇👇 @H9132091518 @Madaheahlebait
مشاهده در ایتا
دانلود
📜 لیست زائرا دست کیه؟ 😔 هی خط می خورم، سرّش چیه؟ @ahlolbasar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از الان بگم که چن تا دخترت دیگه نیستن توی جمعمون داداش دوتاشون تو بیابونا جون دادن یکی تو خرابه با سر باباش دیگه ماموریتم تموم شده حالا بعد از این باید گریه کنم یاد حرفایی که تو بزم شراب به تو و بابام میزد گریه کنم کی میدونه چی کشیدم این روزا من عزیزه بودم و خوار شدم قبل تو صدامم هیچ کس نشنید بعد تو راهی بازار شدم تازه داغت تو دلم تازه شده بشینم باید برات گریه کنم بعد تو یاد بلایی که اومد به سر مخدرات گریه کنم یه سری دردامونو که بدجوری داغ اون به دل میشینه نمیگم دیگه اون یهودی تو بزم شراب چیا گفتش به سکینه نمیگم سپر بلای بچه هات شدم هیشکیو به قدر زینب نزدن تو که از تنور خولی اومدی دیگه بچه هات به نون لب نزدن منی که تو کوچه های مدینه میگرفتن دورمو برادرام روزگار کشید منو تو ازدحام توی کوچه‌ های تنگ شهر شام برا کندن یه قبر کوچولو تو خرابه خیلی زحمت کشیدم راستی تو خرابه هنده رم دیدم خلاصه خیلی خجالت کشیدم میبینی من که سر مزار تو شبیه برگای پاییز شدم روز عاشورا تو قتلگاه تو حتی با شمر گلاویز شدم زخمایی که من دیدم روی تنت به خدا هیچ جوره مرهم نمیشد کل فرشای دهاتم میومد تن تو روو همه‌شون جمع نمیشد آخه نیزه ها چجوری در اومد کجا جمع شد تن نامرتبت دیگه دیدن جا روی تن تو نیست دوسه تا به جاش زدن به زینبت کاشکی نامحرمی اینجاها نبود تا میگفتم کی واست شهید شده روسریمو برمیداشتم ببینی که چقد موی سرم سفید شده بعد از این روزا برات زار میزنم شبا هم براتو هق هق میکنم من تو رو نبینم آروم ندارم میدونم آخر سر دق میکنم وحید_عظیم_پور واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
مناجات همه‌شب راه می‌روم در خواب پای رویای من پُر آبله است مگر از آسمانِ خانه‌ی ما تا ضریحت چقدر فاصله است؟! تا در این شاهراه گم نشوم باز با چشم بسته بیدارم چند شب مانده است تا خورشید چند صد تا ستاره بشمارم؟! از مزارِ پدر به سمت پسر در مسیری که شب‌به‌شب رفتم تا ضریحت به احترام نجف جاده‌ها را عقب‌عقب رفتم روزها با شمارشِ معکوس می‌گذشتند زود، تا برسم ساعتم را عقب کشیدم تا سرِ ساعت به کربلا برسم یک‌هزار و چهارصد منزل یک‌هزار و چهارصد سال است سرِ این جاده در زمان ظهور انتهای مسیر، گودال است مقتلت را ورق زدم؛ می‌گفت ته این جاده صحبت از جنگ است یاری‌ام کن که زودتر برسم پای رویای من اگر لنگ است هر شب این دلهره‌ست کابوسم که مبادا دوباره دیر شود نکند آسمان غروب کند نکند خواهرت اسیر شود نکند آب تا حرم نرسد ساقی‌ات از خجالت آب شود «روی نیزه بخواب مادر جان!» ذکر لالایی رباب شود یاری‌ام کن به یاری‌ات برسم دستِ خنجر به حنجرت نرسد تا سواری به گَرد پاهای دخترِ نازپرورت نرسد قطره قطره به هم گره خوردیم تا به دریای سرخ‌تان برسیم تا سرِ ساعتِ طلوع سرت پله‌پله به آسمان برسیم مثل تسبیح، سوی آغوشِ ذکرِ «هل‌من‌معینت» آمده‌ایم گرچه دیر است، جای روز دهم یاری اربعینت آمده‌ایم پیش‌مرگانِ آسمان بودن آخرِ راهِ ما زمینی‌هاست روی زانوی تو شهید شدن همه‌شب خوابِ اربعینی‌هاست رضا_قاسمی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
حسین علیه السلام چشمِ ما عمریست ای آقا بر این در مانده است مثل رؤیا فکرِ دیدار تو در سر مانده است نیست جز یاریِ تو ، منظورِ ما از دیدنت آرزوی یاری اَت بر قلب نوکر مانده است با تحیُّر گاه گاهی چهره‌ها را بنگرم چشم ها خیره به هر روی منور مانده است در پیِ رخسار تو، سرها پریشان خاطرند از جدائیهای تو، دلها مکدّر مانده است کاش روزی شیعۀ دلخواه تان باشیم ما رتبۀ ایمانمان از درکِ تو درمانده است کسبِ ما در نزد تو چون پینه دوزی هم نشد وعدۀ دیدار ما تا کِی مقدر مانده است این چه سودائی است با خود کرده ام در عاشقی از تو گویم لیک، فکرم جای دیگر مانده است عده ای رفتند تا مقتل ز هیئت‌های تو چشم مامبهوت بر محراب و منبر مانده است هان! شهیدان، راهِ صد ساله به یکشب رفته اند دل هنور از راهِ خوبان صد برابر مانده است کربلا راهِ مرا نزدیک کرده با شما از میانبُر آمدم، یک دَم به لشگر مانده است وعدۀ ما شد ستونِ آخرِ راهِ نجف اربعین تا کربلا یک دیدۀ تر مانده است محمود_ژولیده واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
پیری زمین گیرم، صبوری ناخوش احوال حس می کنم افتاده ام از شیب گودال یادم نرفته ذوالجناح بی سوارت یادم نرفته دختران بی قرارت یادم نرفته سنگ بر آیینه ات خورد یادم نرفته چکمه ای بر سینه ات خورد یادم نرفته گریه ام سیلاب می شد طفلی رقیه پابه پایم آب می شد زهرا شدم، در تنگنا آتش گرفتم من زودتر از خیمه ها آتش گرفتم از کربلایت زخمی و بی بال رفتم با چشم هایی تار از گودال رفتم از حال و روزم بی خبر بودم برادر با شمر و خولی همسفر بودم برادر با دست خالی جنگ آن اغیار رفتم با چادر خاکی سر بازار رفتم زخم زبان از شهر پر نیرنگ خوردم در کوفه از شاگردهایم سنگ خوردم از ازدحام کوچه ها رنجید زینب از هم محلی، کم محلی دید زینب همسایه ای داغ دلم را تازه میکرد چادر نمازم را سرش اندازه میکرد خاکستر غم، بر سر من ریخت کوفه خورشید را از شاخه ای آویخت کوفه رفتم، برای ماندن اسلام رفتم با آستینی پاره شهر شام رفتم از خنده های ساربان رنجید زینب آخر سرِ دروازه را هم دید زینب از راه های سخت و بی برگشت رفتم با دست هایی بسته پای طشت رفتم پیراهنت را سوختم تا پس گرفتم با خونِ دل عمامه ات را پس گرفتم در قتلگاه غم، زمین گیرم برادر دارم به قتل صبر می میرم برادر وحید_قاسمی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
حسین علیه السلام عطشم قبل هر کلام: حسین بعد رفع عطش: سلام حسین اشک و لبخند توامان جهان شور صبح و سکوت شام: حسین گره افتاده است بر سفرم در گلو بغض ناتمام: حسین از همینجا هوایی ات هستم زائرم روی پشت بام حسین من که از کودکی از آن اول عاشقت بوده ام امام حسین زندگی شوق یک زیارت بود در هیاهو و ازدحام حسین زیر قبه نشسته ام حالا سایه ات باد مستدام حسین... عاطفه_جوشقانیان واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
# نوحه واحد یا سنگین رسیده خواهرت با کمر خمیده نمیشناسه دیگه هرکسی من رو دیده چهل روزه مهمون شامیا شدم چهل روزه با غربت آشنا شدم چهل روزه با چادری خاکی شده پناه و تکیه گاه بچه ها شدم برادرم غریب کربلا حسین آسمون چشام پر از غبار و دوده کاش میشدببینی سرتابه پام کبوده واویلتا از شامیا و طعنه ها واویلتا خارجی می گفتن به ما واویلتا از بُغض کوفیایِ پست زنده شده تو کوچه داغ کربلا برادرم غریب کربلا حسین از غم ربابت ببین در التهابم داغ دختر تو می بینی کرده آبم ازمن مپرس زینب معجرت چی شد به من بگو برادرم سرت چی شد از من بپرس شرح تمام سفرو اما نپرس تو شام دخترت چی شد برادرم غریب کربلا حسین یه دنیا درد و دل آوردم از اسارت سیلی و شادی و هلهله و جسارت زَدَن حسین پرستوهای خسته رو زدن حسین قلب بخون نشسته رو با غلاف و با تازیانه دشمنا زدن حسین طفلای دل شکسته رو برادرم غریب کربلا حسین کربلایی_مرتضی_شاهمندی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
چهل غروب جهان خون گریست در غم رویت چهل غروب، عطش سوخت، شرمسار گلویت چهل غروب مرا مویه بود و موی پریشان پناه می‌برم از شام هجر بر شب مویت چهل غروب نفس حبس شد، طلوع نیامد چهل غروب دویده‌ست جان خسته به سویت چهل غروب جهان خطبه‌خوان مرثیه‌ات شد چهل هزار غروب و طلوع، مرثیه‌گویت کجاست خانه‌ات ای بی‌کفن شقایق صحرا که ریگ ریگ بیابان معطرند به بویت به اربعین تو با جان خسته آمده این دل بگو که بشنود از شرح رازهای مگویت به اربعین تو مهمان شدند خیل ملائک قدم نهاده در این ره هزار عارف و سالک :: به‌جز نگاه تو شیرین نمی‌کند غم ما را قبول کن کمی از ذکر و نوحه و دم ما را نشان ز خون تو دارد نشان ز سبزی گامت کشیده راه سپیدت سه رنگ پرچم ما را... خدا نگیرد از این قوم، عشق آل عبا را که سیل غم نشکسته‌ست عزم محکم ما را کنار موکب دلدادگان راه زلالت علم به دست ببین غیرت مجسم ما را رسیده‌ایم به پابوستان به پای پیاده قبول کن غم ما را قبول کن کم ما را هزار بادیه سهل است در پی تو دویدن خوشا نگاه زلالت، خوشا به چشمه رسیدن :: نفس‌نفس، همۀ راه را به گریه دویدم به جز نگاه زلالت به چشمه‌ای نرسیدم چه زخم‌ها که به جامانده بر جهانِ پس از تو پس از غروب غریبانه‌ات چه‌ها که ندیدم چهل غروب پس از تو هزار درد نهان را میان بغض فرو خفته‌ام به دوش کشیدم هزار ساله منم، داغ قلب لاله منم من زمانه رشتۀ دل را برید و من نبریدم عطش نمی‌رود از خاطر مکدر دریا صدای العطش از طفل آب کم نشنیدم تمام عمر در این داغ جانگداز شکستم خیال نقش تو در کارگاه دیده کشیدم زلال خندۀ خورشید و وسع آینه‌داران منم که ران ملخ می‌برم به مُلک سلیمان نغمه_مستشارنظامی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
یادم نمیرود به برم ریختی بهم با گریه های اهل حرم ریختی بهم وقتی که آسمان به زمین سر گذاشتی دیدی دو دست بر کمرم ریختی بهم تو با نگاه اخر خود بین قتلگاه آتش زدی به بال و پرم ریختی بهم لب تشنه بودی و لب شمشیرهای کند تشنه به خون تو جگرم ریختی بهم از زیر دست شمر به گودال تا حسین من آمدم تو را ببرم ریختی بهم در مجلسی که برد مرا قاتلت به زور دیدی به گریه چشم ترم ریختی بهم گردیده ای شبیه حروف مقطعه گشتی شبیه موی سرم ریختی بهم از کوفه تا به شام تو دیدی ز نیزه ها معجر نداشتم به سرم ریختی بهم ابراهیم_میرزایی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
مناجات شد اربعین و بردل ما غم اضافه شد یک فصل دیگری به محرم اضافه شد تشبیه شد به کوثر و زمزم چو اشک ما بر آبروی کوثر و زمزم اضافه شد پای پیاده کار دوصد بال وپر کند وقتی به سر هوای تو هر دم اضافه شد دشمن شکسته تر شد و تیرش به سنگ خورد تا برشمار موکب و پرچم اضافه شد لبیک یاحسین زمین و زمان که گفت بر. اعتبار عالم و آدم اضافه شد خالیست جای محتشم واین چه شورش است گویا که رستخیز دگر هم اضافه شد میثم_میرزایی_ارانی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرش سیاه جاده نقش ردِّپا داشت آئینه ی روحی ترک خورده جلا داشت این خاک،خاک پاک،عطری آشنا داشت انگار بوی تربت مُهر مرا داشت راه نجف تا کربلا آغاز می شد بال کبوترها یکایک باز می شد چشمان دنیا محو این پرواز می شد این کوچ یک مقصد به نام:"کربلا" داشت حسِّ خوشی دارد پیاده راه رفتن مانند سربازِ سپاهِ شاه رفتن شب از مسیر آسمان تا ماه رفتن شب..،جاده..،خیلی عابر سر به هوا داشت این عشق،مجنون را به لیلا می رساند شاه و گدا را پای سفره می نشاند آهندلی را تا حریمش می کشاند انگار که شش گوشه اش آهنرُبا داشت موکب به موکب ناله ی جانکاه خوب است با سینه زن‌هایش شَوی همراه..،خوب است آن‌قَدر طعم روضه،بین راه،خوب است زائر همیشه قَدر آهی،اشتها داشت هر موکبی که پابرهنه می رسیدم بانگ هَلابیکُم هَلابیکُم شنیدم طعم خوش چای عراقی را چشیدم آن استکان هایی که طعم باده را داشت ما آیه های روشن فتح المبینیم فرزند خاکی امیرالمومنینیم ما سینه زن های یل ام البنینیم آن کوه که هر صخره را بر سجده وا داشت بی دغدغه..،بی دردسر..،ساده..،همیشه با گریه کارم راه افتاده همیشه زهرا هر آنچه خواستم داده همیشه مادر هوای کودکش را هر کجا داشت موکب به موکب با برادر های دینی با همسفرهای شریف اربعینی تا صبح گرم گفتگو و شب نشینی الحقُّ وَ الاِنصاف هر لحظه صفا داشت اینجا کسی جز اشک دارایی ندارد نام و نشان ها نیز کارایی ندارد در عشقبازی مُدَّعی جایی ندارد در راه می مانَد..،کسی که ادعا داشت شب‌گریه ها بغض‌گلو را حفظ می کرد با یار حال گفتگو را حفظ می کرد این آبله ها آبرو را حفظ می کرد هرسربلندی در کف پا،زخم ها داشت یاد رقیه راهِ ناهموار رفتم در نیمه‌شب..،با زخم پا..،دشوار رفتم با رخت پاره در دل انظار رفتم امّا مگر این راه چشمی بی حیا داشت!؟ این‌روزها از درد می بارم دوباره از هجر تو گریه شده کارم دوباره قصد گریز روضه را دارم دوباره می گویم از ذبحی که خیلی ماجرا داشت با قامتی خم خانمی از حال می رفت تا سمت جسمی درهم و پامال می رفت آن روضه خوانی که تهِ گودال می رفت روی سر خود چادر خیرالنسا داشت اهل قُریٰ بال و پرش را جمع کردند با چه مشقَّت پیکرش را جمع کردند انگشت بی انگشترش را جمع کردند شکرخدا که روستاشان بوریا داشت بردیا_محمدی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
11_Mostanade_Soti_Shonood_Aminikhaah.ir.mp3
17.09M
|مستند صوتی 🟦🟨 ============= 🔻[مروری بر نکات ]: 🔹واقعه هفتم 🔹تبعات گناه در فضای مجازی 🔹آثار وضعی وگسترده گناه، در فضای مجازی 🔹یادگیری عمیق، در دوران کودکی 🔹یه ساعت؛ از عاقبت سمیرا، به خودم لرزیدم 🔹اثر گناه، بر قلب امام زمان علیه‌السلام 🔹مال حرامی که تبدیل به خیانت می‌شود. 🔹عاقبت چت‌های بسیار معمولی در آخرت 🔹همه اعمال ذخیره می‌شود. 🔹تاثیر گناه بر روح و روان 🔹چرا روضه برای امام زمان علیه‌السلام تمام نمی‌شود. 🔹گناهان جبران ناپذیر 🔹حق‌الناس فکری نداشته باش 🔹چرا تصمیم گرفتم حضوری گفتگو کنم. 🔹کلمه‌ای که گفته می‌شود و چوب دارد. 🔹گناهانی که عادی شده در زندگی 🔹چه می‌شود که به شبکه نور وصل نمی‌شویم 🔹دائما به حق متصل باش 🔹وقتی به خدا وصل نباشی، به شیطان وصلی. 🔹شادی‌های کاذب 🔹زندگی که در آن خمس نباشد 🔹برای عقیده‌ات به اندازه خرید لباس وقت می‌گذاری؟ 🔹واقعه‌ای که در کما دیدم 🔹مرا برای کمک به دیگران می‌بردند 🔹عاقبت کارمندی که کار اداری را عقب انداخت. 🔹کارمندی که در وقت اداری فیلم ناجور می‌دید 🔹حساب وکتاب عجیب وترسناک 🍃🌹▪️ـــــــــــــــــــــــــ @ahlolbasar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🔴 آیا در حکومت اسلامی اختلاس نیست !!؟ یک سوم نهج البلاغه درباره اختلاس خواص است!! ایتا و روبیکا @ahlolbasar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ سرمایه ای که شاه از ملت ایران به سرقت برد🤯 🔹 احمدعلی مسعود انصاری پسر خاله فرح دیبا روبیکا @pahlaviir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@ahlolbasarجلسه113چراغیان.mp3
9.34M
صوت:🔥یکصد و سیزدهمین جلسه از سلسله نشستهای سه شنبه ها گروه بصیرتی اهل البصر ✅ موضوع : بیانیه مهم گام دوم انقلاب اسلامی،مبانی،فرصت ها و رویکرد تحقق 🎙کارشناس : استاد گرامی جناب آقای علی چراغیان ایتا و روبیکا @ahlolbasar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃اعظم الله اجورنا بمصابنا بالحسین لالنا الا حسین🍃 « بسمه تعالی» 🔴 با توجه به تلاش دشمنان به بایکوت رسانه ای «حرکت عظیم پیاده روی اربعین» ، وظیفه فعلی ماست که رسالت خود را در فضای مجازی انجام داده و در رسانه های مختلف داخلی و خارجی، لحظات ناب و تجمعات غرور آفرین مسلمین جهان را به تصویر بکشیم. 🌱در این راستا میتوان جهت بازدید دیگر کشورها، هشتک های مربوطه را با زبانهای مختلف پیوست فیلمها و کلیپهای مربوطه کرد. ⭕️در این راستا تمام ارسالی های پویش «هــر زائـــر یـــکـــ راویــــــ » بصورت کلیپهای صداگذاری شده و طراحی شده در کانال (گفتمان ۲)بارگذاری گردید. 👇👇 http://eitaa.com/goftemansazan2 https://rubika.ir/goftemansazan2 میتوانید از این آثار زیبا در انجام رسالت خود استفاده نمائید. بازتابهای موثر خود را با ما به اشتراک بگذارید. ادمین... @Roshangari313_12 ـــــــــ‌مجازی اربعینی شوــــــــــ @ahlolbasar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ی و از کنار نخستین عمود راه افتاد دوباره قافله مانند رود راه افتاد قدم قدم، دمِ "لبیک یاحسین" به لب عدم به سمت تمام وجود راه افتاد دهان قافله یکباره پر شد از صلوات بساط آتش و اسفند و دود راه افتاد به لطف زمزمه‌ی شعر دسته‌جمعی ما میان جاده گروه سرود راه افتاد نشست قافله قدری کنار موکب چای همین که خستگی‌اش رفت زود راه افتاد صلاة ظهر به یاد صلاة عاشورا چه هق‌هقی که میان سجود راه افتاد پس از نهار که یک روضه بود چاشنی‌اش بساط شوخی و گفت و شنود راه افتاد و من کنار همین خاطرات خوابم برد دوباره قافله مانند رود راه افتاد... و باز با غم و حسرت پریدم از این خواب و چشم‌هام پر از اشک بود... علی_سلیمیان واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
پا به پای تو دویدم از نجف تا کربلا.... ناله هایت را شنیدم از نجف تا کربلا ... لحظه ای غافل نبودم زائرِ قبرِ حسین ... هر کجا ماندی..رسیدم از نجف تا کربلا روضه خواندی من شدم پامنبری و گریه کن مثلِ یک اشکی چکیدم از نجف تا کربلا خستگی های تو را زیر نظر آوردم و.. من خودم نازت کشیدم از نجف تا کربلا امر کردم کا موکب ها به یاریت رسند .. تاولِ پا را خریدم ..از نجف تا کربلا .. من امامِ آخرینت مهدی ام ..تکیه گهم.. پای غمهایت خمیدم از نجف تا کربلا عهد و پیمان تازه کن با صاحبت تا فرصت ست من خودم کوهِ امیدم از نجف تا کربلا محسن_راحت_حق واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr