#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#دودمه
#ایام_فاطمیه
#طلیعه_فاطمیه
تسلیَت یَابنَ الحَسن، آمد عزای مادرت
آسمان دارُالعَزاست ۲
بر مزارِ مخفیِ او، خاک ریزی بَر سَرت
آسمان دارُالعَزاست ۲
.
#فراق_پیامبر_صلوات_الله_علیه_وآله
ای پدر جان رفتی و مَحزونِ تو زهرا شده
حیدرم تنها شده ۲
بعدِ تو پای غَریبه دَر سَرایم وا شده
حیدرم تنها شده ۲
.
#دیوار_و_در
پهلویم بشکسته دیگر دَر پسِ این دَر شده
فضّه بَر دادم بِرِس ۲
با علی چیزی نَگو که غُنچه ام پَرپَر شده
فضّه بَر دادم بِرِس ۲
.
#آتش_گرفتن_در_خانه
بینِ آتش دربِ خانه بَر سَرَم آوار شد
دیده هایم تار شد ۲
سینه ی من داغ از گُلبوسه ی مِسمار شد
دیده هایم تار شد ۲
.
#کوچه_ی_بنی_هاشم
ضربه ای از ثانی و یک ضَربه از دیوار خورد
مادرم ای مادرم ۲
خواست برخیزد زِ جا، سیلیِ دیگر بار خورد
مادرم ای مادرم ۲
.
#بلال
با اَذانت شَهرِ یَثرِب بیقراری می کُند
ای اَذان گوی نبی ۲
فاطمه یادِ پِدر اُفتاده، زاری می کند
ای اَذان گوی نبی ۲
.
#بیت_الاحزان
بعد از این قبرِ عمویم بیتُ الاحزانِ من است
عرش گریانِ من است ۲
میزبانِ ناله های قلبِ سوزانِ من است
عرش گریانِ من است ۲
.
#بستر_بیماری
بس که لاله می چِکَد از جای جای پیکرت
شد گُلِستان بسترت ۲
باغبانی گَشته این ایّام، کارِ همسرت
شد گُلِستان بسترت ۲
.
#وداع
می شود خاموش از امشب ناله های یارَبَم
جانم آمد بر لبم ۲
یا علی، جانِ تو و جانِ حُسین و زینبم
جانم آمد بر لبم ۲
.
#شهادت
ای مسیحای علی بارِ دگر اِعجاز کن
دیده بر من باز کن ۲
ای پرستویم بمان، یا با علی پرواز کن
دیده بر من باز کن ۲
.
#شام_غریبان
باغبان تنها شده، گُلخانه ی او سوخته
قلبِ او افروخته ۲
دیده بر تِکّه لباسِ بر روی در دوخته
قلبِ او افروخته ۲
.
#غسل
می دَهم با فضّه امشب شُستشویت فاطمه
وای از پهلوی تو ۲
بازویت دارد ورَم، سُرخ است رویت فاطمه
وای از پهلوی تو ۲
.
#تشییع
من اَمیرَالمُؤمنینَم پهلوانِ خیبرم
خورده سیلی همسرم ۲
جسم بی جان گُلم را رویِ دوشم می بَرم
خورده سیلی همسرم ۲
.
#تدفین
خاک می ریزم به روی جِسمِ چون نیلوفرت
ای فدایت حیدرت ۲
لَرزه اُفتاده به زانویم کنارِ پیکرت
ای فدایت حیدرت ۲
.
#بعد_از_شهادت
رفتی و تاریک شُد بعد از تو این کاشانه ام
ای صفای خانه ام ۲
چادرت بر سَر نَماید دخترِ دردانه ام
ای صفای خانه ام ۲
.
#وفات_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
آمدم باشم کنیزِ بچّه های فاطمه
در سَرای فاطمه ۲
مادرِ عبّاس هستم، خاکِ پای فاطمه
در سَرای فاطمه ۲
.
رضا_رسول_زاده
کانون وبسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#فاطمیه
#غربت_مولا_علی
#بستر_بیماری
میخ و مسمار و در و شعله ، همه در کارند
که غمت را به دل شیر خدا بگذارند
دردت از ناحیه ی سینه و پهلوست ولی
زخم هایی که تو داری به تنت، بسیارند
چند روزی وسط بستری و می بینم
بچه ها بیشتر از مادرشان تب دارند
قنفذ آمد وسط کوچه و خوب فهمیدند
کار افتادن من را به چه کس بسپارند
چهل نفر روی درِ سوخته پا کوبیدند
چهل نفر که همگی فتنه گر و اشرارند
آمدند بهر #عیادت، که بخندند به من
بانیان زدنت ، باز پی آزارند
مرتضی_عابدینی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
#بستر_بیماری
#زبانحال_مولا
ای صفا بخش ِ دلِ حیدرِ کرار، بخند
هستیِ خانهی من، همسرِ غمخوار، بخند
دلخوشیِ همهای، نالهی خود را کم کن
جانِ من، جانِ حسن، فاطمه، یکبار بخند
دردِ پهلو و کمر، کرده زمین گیر، تو را
من که دانم چه کشی، لیک به اجبار بخند
گذرِ کوچه چقدر پیر نموده است تو را
ای ستمدیدهی دستانِ ستمکار، بخند
محسنت رفت، ولی جان حسین و زینب
جای این خیره شدن بر در و مسمار، بخند
قولمان چیز دگر بود، نه افتادن تو
محرمِ رازِ علی، یار و وفادار، بخند
این دمِ آخری از کرب و بلا میخوانی؟
نرود دختر تو بر سرِ بازار، بخند
مرتضی_عابدینی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG