#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
#وفات
🩸« وَیْلِی عَلَیٰ شِبْلِی » ... به من خبر رسیده که عمود آهن بر سر بچهشیرم زدند ...
در نقلها آمده است:
حضرت ام البنین سلاماللهعلیها هر روز عبیدالله پسر حضرت عباس علیهالسلام را همراه خود به بقیع میبرد و در آنجا مرثیه میخواند و زنها برای شنیدن مرثیه او در بقیع جمع میشدند؛ آن حضرت در بقیع مینشست و اینگونه در رثای ابالفضل العباس علیهالسلام روضه میخواند:
📋 یا مَنْ رَأَی الْعَبّاسَ کَرَّ عَلی جَماهیرِ النَّقَدِ
▪️ای كسی كه عباس علیهالسلام را ديدی كه بر دشمن حمله میكرد.
📋 وَ وَراهُ مِنَ ابْناءِ حَیْدَرَ کُلُّ لَیْثٍ ذی لَبَدٍ
▪️و فرزندان حيدر علیهالسلام پشت سر او مثل شیر حمله میکردند.
📋 اُنْبِئْتُ أنَّ ابْنی اُصیبَ بِرَأْسِهِ مَقْطوعَ یَدٍ
▪️به من خبر دادهاند که دست فرزندم عباس علیهالسلام قطع شده است ؟!
📋 وَیْلی عَلی شِبْلی أ مالَ بِرَأْسِهِ ضَرْبُ الْعَمَدِ
▪️آه و واویلا از داغ بچهشیرم ابالفضل... آیا درست است که عمود بر فرق نازنینش زدند؟!
📋لَو کانَ سَیْفُکَ فی یَدَیْکَ لَما دَنی مِنْکَ احَدٌ
▪️آه ای ابالفضل! من میدانم که اگر شمشيرت را در دست داشتی، كسی جرأت نداشت به تو نزديك شود.
📚إبصار العین، ج۱ ص۶۴
📚منتهی الآمال، ج۱ ص۶۸۹
يا اُمّ بنين! حالِ گرفتار نديدی
دستانِ قلم، اشك علمدار نديدی
بر پيكر بي دستِ علمدارِ رشيدت
آشفتگیِ سيد و سالار نديدی
مادر! بهخدا بسكه وفا داشت ابالفضل
غوغای مواساتِ سپهدار نديدی
گر آب نياورد ، مگو آبرويش رفت
خونبارشِ آن ديده و رخسار نديدی
يك لشگرِ قَدّار كه بنشست به زانو
پا تا سرِ او تير ، چنان خار نديدی
شقُّ القمرِ كوفه كه در علقمه رخ داد
تكرار رُخِ حيدر كرار نديدی
آنقدر ادب داشت كه با سر به زمين خورد
سجّادة خون بر قدمِ يار نديدی
مادر كه شود اُمّ بنين ، هيچ غمی نيست
در عهد و وفای پسرش ، هيچ كمی نيست
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
#وفات
◾️ دیگر مرا امّ البنین نخوانید...
نقل کردهاند:
حضرت أم البنين عليهاالسلام همراه با عدهای از زنان بنیهاشم به بقیع میرفتند و آن بانوی مکرّمه اینگونه نوحه سرایی مینمود:
اَ تدَعُوَنِّی وَیکَ ام البنین
تُذکِّرینی بلیوث العرین
کانت بنونَ لی اُدْعَی بِهِمْ
و الْیَوْمَ اَصْبَحْتُ وَ لاَ مِنْ بَنِین
▪️ای زنان مدینه! دیگر مرا ام البنین مخوانید و مادر شیران شکاری ندانید. من فرزندانی داشتم که به سبب آنها مرا ام البنین میگفتند، ولی اکنون دیگر برای من فرزندی نمانده و همه را از دست داده ام.
اَرْبعَةٌ مِثْلَ نُسُورُ الرّبی
قَدْ وَاصَلُوا المَوْتَ بِقَطْعِ الْوَتِینِ
تَنَازَعُ الْحِرْصانَ اَشلاَئَهُمْ
فَکُلّهُمْ اَمْسُوا صَرِیعا طَعینِ
یا لَیْت شِعْری اَکَما اَخبَروا
بِاَنَّ عبَّاسا مَقْطُوعَ الیَدَیْنِ
▪️آری! من چهار باز شکاری داشتم که آنها را هدف تیر قرار دادند و سر از تنشان جدا کردند.
دشمنان با نیزههای خود بدنهای پاک آنان را از هم متلاشی کردند و در حالی روز را به پایان بردند که همه آنان با جسد چاک چاک بر روی خاک افتاده بودند.
ای کاش! میدانستم آیا این خبر درست است که دستهای فرزندم عباس علیه السلام را از تن جدا کردند...
📚ریاحین الشریعة، ج ۳، ص ۲۹۴
📚 ابصار العین، ص ۶۴
📚معالی السبطین، ص ۴۳۲
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
#وفات
#مقتل_مستند
🩸وداعِ حضرت ابالفضل العباس با مادرش حضرت امّالبنین «سلاماللهعلیهما» به هنگام خروج از مدینه...
در نقلی آمده است:
به هنگام حرکت قافله سیدالشهداء علیهالسلام از مدینه بود که حضرت امّالبنین علیهاالسلام برای بار دیگری آمد تا با حضرت عباس علیهالسلام و دیگر پسرانش وداع کند.
🥀 در آخرین کلامی که به فرزندانش گفت، اینچنین فرمود:
📋 أطيعُوا إمامَكمُ الحُسين علیهالسلام و قاتِلوا دُونَهُ أعدٰاءَه.
▪️از امامتان حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام با تمام وجود اطاعت کنید و در پیش پای او با دشمنانش بجنگید.
📋 قاتِلُوا قِتالاً حَيدَرياً، كَرّاراً، بَتّاراً… يا بِلا هَوادَة، ولا تَهابُوا المَوتَ يا لُيُوثيَ البَواسِل.
▪️چون پدرتان، حیدارانه و با صلابت بجنگید؛ با دشمنان مولایتان، مدارا به خرج ندهید و از مرگ هراسی نداشته باشید ای شیران دلیر من!
🥀 در اینجا ابالفضل العباس علیهالسلام لب به سخن گشودند و فرمودند:
📋 أمّاه يا أمَّ البنين، لا تَقلَقي فأنا الحسينُ والحسينُ أنا، أنا زينب و زينب أنا، نفسي لِنَفسهما الوِقىٰ، روحي لِروحِهمَا الفِدىٰ،
▪️ای مادرجان من! ای أمّ البنین! هیچ نگران نباشید؛ چرا که جان من، جان حسین علیهالسلام است و جان او، جان من؛ جان من، جان زینب کبری سلاماللّهعلیها است و جان او، جان من؛ به فدایشان بشوم؛ جان و دلم به قربانشان.
📋 و مَشَتِ القٰافلةُ و مَشَت خَلفَها عَينًا أمُّالبنين حتّى حَجَبَتْها الدُّموعَ، وَ مَشَتْ بِرِجلَيها حتّى غابتِ القافلةُ
▪️سپس قافله به راه افتاد و حضرت امالبنین سلاماللهعلیها پشت سر آنها به راه افتاد تا اینکه، اشک چشمانش مانع دید او شد؛ چند قدم دیگر به پیش رفت تا اینکه قافله از دیدهگانش غائب شد.
📚أُم البنين علیهاالسلام سیرتها و کراماتها،زهيري، ص۱۴۵.
📚المجالس الشجیه،تاجالدین، ص۱۰۳
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
#وفات
#مقتل_مستند
🩸وداع امام حسین علیهالسلام با حضرت أمالبنين عليهاالسلام به هنگام خروج از مدينه ...
در نقلی آمده است:
وقتی که کاروان سيدالشهداء عليهالسّلام، عزم حرکت از مدینه را داشت، حضرت أم البنين عليهاالسّلام نزدیک امام حسین علیهالسّلام آمدند و عرضه داشتند:
📋 بِأبي أنتَ و اُمِّي يا أبا عَبدِاللّهِ، أَستَودِعُكَ اللّهُ يا نورَ عَيني يا سَيِّدي و إمامي، يا حُسين
▪️پدرم و مادرم فدایتان ای أباعبدالله! شما را به خدا میسپارم ای نور چشمم! ای سرور من! ای امام من! ای حسین!
📋 ثُمَّ أَجهَشَتْ بِالْبُكاءِ واِنقَطَعَتْ عَنِ الْكَلماتِ
▪️در این هنگام گریهٔ بیامان، راه گلوی أمالبنين عليهاالسّلام را بست و نتوانست دیگر صحبت کند.
🥀 امام حسین علیهالسّلام به او فرمودند:
📋 جَزاكِ اللّهُ عَنّا خَيرَ الْجَزاءِ يا اُمّاهُ، فَقَد كُنتِ لَنا أُمَّاً بارَّةً
▪️خدا از جانب ما به شما جزای خير دهد ای مادر! به درستی که شما برای ما، مادر نیکوکار و مخلصی بودی!
🥀 حضرت أمالبنين عليهاالسّلام مقداری جلوتر آمد و عرضه داشت:
📋 اُذكُرني يا ولَدِي عِندَ اُمِّكَ الزَهراءِ و بَلِّغْها أَجمَلَ سَلامي و تَحِيّاتي
▪️ای پسرم! من را در نزد مادرت زهرای مرضيه سلاماللهعلیها، به یاد آور و زیباترین سلام و تحیت من را به آن حضرت برسان.
🥀 امام حسین علیه السلام فرمودند: حتما این کار را خواهم نمود. سپس فرمودند: وِداعاً يا أم البنين، وداعاً... وداعاً...
📚أُمالبنين علیهاالسلام،سیرتها و کراماتها،زهيري، ص۱۴۵
📚 المجالس الشجیه،تاجالدین، ص ۱۰۱
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
#وفات
روضه
🩸امّالبنین با بچههای اباالفضل «علیهماالسلام» روزها جلوی آفتاب مینشست و گریه میکرد...
در نقلی آمده است:
🥀 امام باقر علیهالسلام فرمودند: روزی همراه با پدر بزرگوارم به خانه عموی شهیدم عباس علیهالسلام رفتم؛ دیدم امالبنين علیهاالسلام دست دو کودک را گرفته و در پیش آفتاب نشسته است؛
🥀 گاهی ناله «واحسيناه» میكرد و گاهی گریهکنان به آن اطفال نظر کرده و میگفت: نمیدانم پدر و عموهای شما کودکان چگونه جاننثاری کردند؟! آیا رسم جانبازی را درست به عمل آوردند؟! یا آنچنانکه باید و شاید به یاری گوشواره عرش ربالعالمین (وجود مقدس سیدالشهداء علیهالسلام) نپرداختند و مرا در خدمت مادرش شرمسار ساختند؟!
🥀 پدر بزرگوارم چون گفتگوی او را شنید، در کمال مهربانی به آن مخدّره فرمود: ای امالبنین! هیچ کدام از جاننثاران و یاران سیدالشهداء صلواتاللهعلیه مانند فرزندت عباس علیهالسلام نبودند! خدای متعال هم نیز به لطف خود، جزای شهادتش را بهتر از سایر شهدا داد و پایه سعادتش را برتر از تمام ایشان نهاد.
📚 تحفه الذاکرین،کرمانشاهی، مجلس دوازدهم، ص۴۰۳ (نسخه خطی)
مویم که شد سفید فدای سرت حسین
عباس من فدای علی اکبرت حسین
گفتم سکینه جان ، عمویت را حلال کن
شرمنده ام هنوز هم از دخترت حسین
از چار نازنین پسرم یک سپر رسید
با کاروان غمزده خواهرت حسین
اینجا همه ز گریه من گریه می کنند
اما تو خنده شد به دو چشم ترت حسین
این گریه ها برای دو دست بریده نیست
گریم به دست بسته دو خواهرت حسین
تیر سه شعبه چشم اباالفضل را درید
ماندم چه کرد با گلوی اصغرت حسین
عباس آخرین نفسش روی پای تو
تو زیر دست و پا نفس آخرت حسین
طبق سفارشم همه جا همره تو بود
جز کنج آن تنور که رفته سرت حسین
از خواهرت شنیدهام ای شاه بیکفن
مانده سه روز روی زمین پیکرت حسین
از خواهرت شنیدهام غارت شد از تنت
پیراهن و عمامه و انگشترت حسین
زهرا اگر نبود بگرید برای تو
من گریه میکنم عوض مادرت حسین
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG