eitaa logo
کانون وبسیج مداحان وهیئات مذهبی خمینی شهر
516 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.7هزار ویدیو
147 فایل
ارتباط با ادمین های کانال 👇👇👇 @H9132091518 @Madaheahlebait
مشاهده در ایتا
دانلود
مدح مصائب وقتی که عالم با وجودت آبرو داشت باید برای بردن نامت وضو داشت بیت علی یک عمر با تو رنگ و بو داشت زهرا دمادم دیدنت را آرزو داشت عصمت ز سیمای تو معلوم است معلوم ای دختر شیر خدا یا ام کلثوم روح دعا ،أخت الوفا، بنت الوقاری روح ادب، زهرا نسب، حیدر تباری مثل علمداری ، شکوهی، اقتداری مانند زینب خواهرت همتا نداری پرورده‌ی دست عطوف چند معصوم ای دختر شیر خدا یا ام کلثوم نقش تو در کرببلا انکار، هرگز چون خواهرت تسلیم استکبار، هرگز در راه کوفه تو بگو یکبار هرگز، زینب نشد بی یاور و غمخوار، هرگز ای خواهر کوچکترِ ارباب مظلوم ای دختر شیر خدا یا ام کلثوم بر ناقه، اطفال برادر را نشاندی یک‌لحظه از احوالشان غافل نماندی خاک از لباس و چادر خواهر تکاندی مانند زینب جای جایش خطبه خواندی کاخ بنی شیطان به ذلت گشت محکوم ای دختر شیر خدا یا ام کلثوم ای همسفر مانند زینب با سرِ یار ای هم‌قدم با خواهرت در کوچه بازار ای مثل خواهر سنگ کوفی خورده بسیار ای ساقی لب تشنگان بعد از علمدار یک عمر با این روضه گریانیّ و مغموم ای دختر شیر خدا یا ام کلثوم یادت نرفته کربلا رنجی که دیدی از خیمه‌ها با زینبت بیرون دویدی بی‌بی نمی‌دانم به تلّ، آیا رسیدی؟ دیدی خودت یا اینکه از زینب شنیدی با چکمه زد بر سینه‌اش آن دشمن شوم ای دختر شیر خدا یا ام کلثوم مهدی_مقیمی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
مدح مصائب ای نخل کوثر را ثمر، یا ام کلثوم ای مایه‌ی فخر بشر، یا ام کلثوم ای دومین زینب، سراپا زینت اب ای زینت نام پدر، یا ام کلثوم ای چارمین خورشید نور از نسل کوثر بر فاطمه نور بصر، یا ام کلثوم ای کوکب افلاک، ای نور مجسم ای خواهر شمس و قمر، یا ام کلثوم زینب که سر تا پا علی بود و علی بود رفتی به زهرا بیشتر، یا ام کلثوم حتماً تو هم مانند زینب دیده بودی که مادرت در پشت در... یا ام کلثوم حتماً تو هم از داغ کوچه داغداری از ماجرا داری خبر، یا ام کلثوم از کوچه‌ها تا کوچه‌های شام رفتی رفتی کنار تشت زر، یا ام کلثوم با خیزران دیدی چه غوغایی به پا کرد جام شراب و چشم تر...، یا ام کلثوم ای وای از ساعات قتل صبر! ای وای! ای وای از ساعات سر...! یا ام کلثوم هر کس می‌آمد جای زخم قبل می‌زد با نیزه و سنگ و سپر، یا ام کلثوم سرها که شد بر نیزه‌ها، تازه شروع شد وقت هجوم صد نفر، یا ام کلثوم هرکس که آمد قتلگاهش، دستِ پُر رفت انگشتر و دستار سر...، یا ام کلثوم وحید_محمدی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
مدح ای نامۀ سر به مهر مکتوم ای مادر صبر، ام کلثوم! ای لالۀ بوستان احمد ای حاصل وصلت دو معصوم مجهول جهانیان، چو زهرا چون زهره، ولی به عرش، معلوم... نان و نمک تو خورده مولا در آن شب واپسین محتوم... مانند حسین، گشته جاری آوازه‌ات از حجاز تا روم شرمندۀ خطبۀ بلیغت منظومۀ هر کلام منظوم در صبر و وقار، همچو زینب پروندۀ ظلم کرده مختوم... هم ظلمت کوفه از تو نابود هم شام سیاه، از تو معدوم جانم به فدای خاک پایت ای سرو خمیده، ام کلثوم! افشین_علا کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
مصائب کمتر کسی‌ست در غم من انجمن کند از من سخن بیاورد، از من سخن کند «دل‌های جمع را کند آشفته یاد من راضی نمی‌شوم که کسی یاد من کند» یاد آورم ز قاسم و عبّاس و اکبرم چشمم نظر چو بر گل و سرو و سمن کند غوغای کربلا، غم کوفه، حدیث شام جان بر لبم رسانَد و خون، قلب من کند ما را خرابه، جای شد و هیچ کس نگفت: باید که لاله جلوه به صحن چمن کند از بازگشتمان به مدینه کنایتی‌ست هر کاروانِ خسته که رو در وطن کند بار مرا اگر چه اجل بسته است و باز خوش روبه‌رو مرا به حسین و حسن کند شرمندۀ محبّت زینب شوم که آه! باید دوباره جامۀ ماتم به تن کند وقتی کفن برای من آماده می‌شود او باز گریه بر بدن بی‌کفن کند جواد_هاشمی_تربت کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
مصائب دیار عشق و جنون پُر ز آه مظلوم است روایت غمشان صد کتاب منظوم است هر آنچه کرببلا بر سر حسین آورد حکایت دل پر خون ام کلثوم است یکی فتاده به هامون ز خاک و خون غلطان یکی اسیر و پریشان، ز یار محروم است اگر چه زینب ثانی بُوَد ولی او هم همیشه در کنف ظل چار معصوم است نصیب زینب و تو شد فراغ و خون‌جگری گواه صبر شما ذات حیِّ قیوم است تو دخت شیر خدایی، تو شیر زن هستی عناد با اسد اله چقدر مرسوم است تو خطبه خواندی اگر در رثای مظلومان کلام نافذ تو هم به گریه مختوم است به شام و کوفه اسیران حقیر گردیدند چقدر شامِ بلا، نامبارک و شوم است کسی که نسبت پیوند با حرامی داد نفاق و دشمنی او همیشه معلوم است نگشته بوته‌ی خاری هنوز لایق گُل نصیب هرزه فقط میوه‌های زقوم است تو و سکینه به باب الصغیر سوریه‌اید مزارتان حرم دو فقید مغموم است تو عین صبر جمیلی، تو زین اب هستی که حسرت تو فقط بوسه‌ای ز حلقوم است جواد_کلهر کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
مدح مصائب ياد تو ای تجّلی توحيد عطر ناب حضور آورده نام پُرشورت ای خدا آئين بر دلم شوق و شور آورده ای كه از سّر عشق آگاهی نوری از طور عصمت اللهی ای كه آئينه‌ات پُر از نور است آينه‌دار پنج معصومی دختر ماهِ ماه و خورشيدی خواهر زينب، ام كلثومی گوهر بحر بوترابی تو آفتابی و در حجابی تو قدر تو اوج تا خدا دارد گرچـه مجهول مانده شوكت تو می‌خروشد به روز رستاخيز چشمه‌ی افتخار و عزّت تو مثل رنگين كمان خورشيدی چشمه چشمه زُلال توحيدی همچو زينب در آستان شرف دختر بانوی عفافی تو مُحرم كعبه‌ی حيا شده‌ای دور اين كعبه در طوافی تو سعی و زمزم حريم ايمانت هاجر و ساره مات و حيرانت افترايی كه بسته‌اند به تو جز دروغی به سير خلقت نيست هرچه تاريخ را ورق زده‌ام نـور را نسبتی به ظلمت نيست آن كه درحق تو جفا می‌كرد كاش از فاطمه حيا می‌كرد فصل فصلِ بهار زندگی‌ات حاكی از غُربت و غم و درد است مثل زينب كه مادر غم‌هاست اشك تو گرم وآهِ تو سرد است ای رسيده به عرش آوايت بانوی غم، فدای غم‌هايت در مدينه كنار قبر رسول شاهد ماجرای خانه شدی همچو لاله به موج آتش و دود داغدار گُل و جوانه شدی آن كه غم در زمانه ديد، تویی خواهر محسن شهيد، تویی چه شبي بود آن شب دردی كه تو را درد و داغ افسردند همره داغ مادرت ماندی جسم او را به نيمه‌شب بردند آسمان رفت و بر زمين چه گذشت بر تو و زينب حزين چه گذشت اف برآن مردمی كه از غفلت سنگ بر نخلِ پُرشكوفه زدند در شب قدر، قدرنشناسان تيغ كين بر علی به كوفه زدند تابه گوش تو "قد قُتِل" آمد ناله‌ی تو برون ز دل آمد در مدينه چگونه پرپر ديد چشم تو ياس باغ حيدر را ديدی ای پاره‌ی وجود علی پاره‌های دل برادر را باز چشم تو خون‌نگر شده بود دلت ازپيش، پاره‌تر شده بود آه بانو! ببخش شعرم باز چه سفرنامه‌ی غمی شده است سخن از كعبه‌ی وجود آمد آه چشمم چه زمزمی شده است دلِ غمگين و چشمِ خون پالا برده دل را به سوی كرب وبلا كربلا بود و صحنه‌ی ايثار روز عاشور بود و غوغا بود لحظه‌ی غرق شور رستاخيز ملكوت عروج گل‌ها بود دامن آسمان زخون، تر شد همه گل‌های باغ پرپر شد آه وقتی به قتلگاهِ گُل شاهد جسم بی سرش بودی همره زينب و رباب آن جا تو تسّلای دخترش بودی بين درد و مصيبت و احساس تازيانه چه كرد با گل ياس ای كه با خطبه‌ای شرار انگيز كوفه و شام را تكان دادی با كلامی به روشنایی نور راه توحيد را نشان دادی گاه بَر نی نگاه می‌كردی آسمان را پُر آه می‌كردی بعد از آن در مدينه و همه‌جا از حسين غريب می‌گفتی ياد قرآن بر سر نيزه ذكر شيب الخضيب می‌گفتی كم نشد لحظه‌ای غم و مِحَنت شمع گشتی و آب شد بدنت بعد كرب وبلا به گلشن وحی بی گل و بی جوانه ماندی تو عاقبت از فراق جان دادی رفتی و جاودانه ماندی تو بی خزان مانده تا ابد باغت سوخت جـان «وفایی» از داغت سیدهاشم_وفایی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
مصائب رباعی غم بر دل هر پیر و جوان است امشب ماتم زده بغض آسمان است امشب در سوگ غریبانه‌ی «امّ‌کلثوم» محزون، د‌ل صاحب الزّمان است امشب محمدرضا_یزدی_آینه تا آخر خط به خاطر مکتب رفت جانش اگر آمد از جفا بر لب، رفت در مهر و وفا بر «امّ‌کلثوم» نگر دنبال حسین، همره زینب رفت سیدمحمد_رستگار در راه شما هر که قدم بگذارد پا در حرم جود و کرم بگذارد فردا نکند شفاعت از او زهرا در حقّ شما کسی که کم بگذارد سیدمجتبی_شجاع آن شب که پدر به خانه، مهمان تو بود تو جان پدر بودی و او جان تو بود آن کس که تمام خلق مهمان وی‌اند آن شب به سر سفره‌ی احسان تو بود میثم_کریمی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
مصائب رباعی ای مرهم زخم دل و غم‌خوار پدر! هم غم‌خور مادریّ و هم یار پدر در لیله‌ی قدرِ آخرِ عمرِ علی شد مهر تو، سفره‌دار افطار پدر سیدرضا_مؤید داغ است، دل لاله‌ی صد چاک دمشق زآن گل که بُوَد به تربت پاک دمشق خورشید به سوگ «امّ‌کلثوم» گریست تا ماه مدینه خفت در خاک دمشق سیدمحمد_رستگار هم ماه مدینه است و هم زهره‌ی شام همه عمّه و هم خواهر و هم دخت امام ای دوست! اگر سوریه رفتی برسان از جانب ما به «امّ‌کلثوم»، سلام سیدمحمد_رستگار در دفتر عشق، حرف منظوم شدم تا آینه‌دار پنج معصوم شدم هر کس به ردیف عشق نامی را خواند من خادم بیت «امّ‌کلثوم» شدم حسین_دیلم_کتولی هم دختر خورشیدی و هم دختر ماه هم خواهر مجتبی و هم خواهر شاه بعد از سخنان تو بگفتا زینب: لا حول و لا قوّة الّا بالله محمدرضا_یزدی_آینه کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
مصائب رباعی یکی این سان، یکی این گونه باید که شام و کوفه را رسوا نماید ببین پیشانی زینب شکسته بگو اخت المصائب لب گشاید ایوب_پرندآور به حق بر فاطمه بوده است، نائب که یک لحظه نشد در صحنه، غائب در این عالم به غیر از «امّ‌کلثوم» برادر را که شد اخت المصائب؟ سید_محمد_رستگار کسی نشناختت، ‌ای دخت مظلوم! نباشد قدر تو بر خلق، معلوم اگر زینب بُوَد امّ المصائب تویی اخت المصائب، «امّ‌کلثوم»! محمدرضا_یزدی_آینه کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
مدح مصائب منم تشنه، تویی باران، منم قطره، تویی دریا منم پایین‌تر از پایین، تویی بالاتر از بالا تویی فرزند ختم الأنبیا، فرزند خیر الناس تویی فرزند خیر الأوصیا، فرزند اعطینا ببخش از این که عمری چشم‌های بی فروغ من نمی‌دیدند نورت را کنار زینب کبری دم از تو می‌زند "وَالْفَجْر" هر صبحی که می‌آید قسم به چادرت، به لیلة القدرت، إِذَا يَغْشى تو با تیغ کلامت کفر دشمن را در آوردی شبیه خواهرت زینب، شبیه مادرت زهرا مقامت مثل قبر مادرت پنهان‌تر از پنهان ولی نور تو پشت ابر هم پیداتر از پیدا بلاغت، می‌چکد از خطبه‌هایت واژه در واژه فصاحت، ذوالفقاری در بیانت محکم و شیوا چه می‌بیند؟ همان "حیدر"، به وقت خشم تو، طوفان چه می‌بیند؟ همان "زهرا"، به وقت خطبه‌ات، دریا بخوان بین رجزهایت "علیٌ حُبُّه جُنَّه قَسیمٌ النّارِ وَ الجَنّه وَصیُّ المُصطفی حَقّا" "امامُ الاِنسِ و الجِنَّه" که تا دشمن بفهمد تو علی هستی؛ علی هستی؛ علیِ عالی اعلا نرنج از تهمت اغیار، عروس جعفر طیّار که بی رحم است این تاریخِ پُر تحریف و بی مبنا چنان از اشک تو بارانی است این جاده می‌ترسم که بعد از رفتنت دیگر بماند ناقه در گِل‌ها من از اندوه می‌گویم، من از اندوه می‌خوانم و می‌دانم نمی‌دانم از اندوهت کمی حتی اگر چه بغض داری، اشک داری، غصه‌ها داری ولی در چشم تو زیباست تقدیر خدا، زیبا به کوه طور برگشتی، عصای صبر در دستت چهل مغرب گذشت از روز عاشورا، "وَ وٰاعَدْنٰا" تو بعد از کربلا سمت مدینه آمدی یک شب چه باید گفت آن شب را، به غیر از لیلة الأسراء؟ سرودی و همه با گریه و ناله به همراهت چنین گفتی (وَ اَخبِر جَدَّنا اَنّا اُسِرنا) را* اگر شعر آن چه تو فرموده‌ای باشد، نمی‌دانم چه می‌گوییم پس ما شاعران از روز عاشورا رضا_خورشیدی_فرد *نقل شده که‌ حضرت ام کلثوم (س) پس از بازگشت از سفر شام و در بدو ورود به مدینه، زمانی که شهر پیامبر (ص) از دور پدیدار شد، با حزن و اندوه بسیار، شهر مدینة النبی را با شعری خطاب قرار دادند و در یکی از ابیات، چنین فرمودند: وَ اَخبِر جَدَّنا اَنّا اُسِرنا وَبَعدَ الأسر _يا جَدّا_ سبينا به جدمان خبر بده که ما اسیر شدیم و پس از اسارت‌، _ای جد بزرگوار ما_ به انواع مصائب اسارت مبتلا شدیم‌. 📚بحارالأنوار، ج ۴۵، ص ١٩٧ کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
مدح مصائب چه خوب آموختی تحت لوای مادرت باشی تمام عمر زیر سایۀ تاج سرت باشی صدف باشی و بی‌اندازه فکر گوهرت باشی خودت می‌خواستی تحت‌الشعاع خواهرت باشی نوشتی در کتاب فاطمیون خط به خط زینب قدم برداشتی گفتی فقط زینب فقط زینب   مدینه از حسن هم یک نفر مظلوم‌تر دارد همان خواهر که از حال دل خواهر خبر دارد فدای ام کلثومی که فرمان از پدر دارد که جای خویش زینب را همیشه در نظر دارد برای یاری زهرا، دو دم را مرتضی آورد علی می‌خواست تا زینب دوتا باشد، تو را آورد   قسم بر غربت تاریخ؛ این ترفند ممکن نیست دروغ محضشان کافی‌ست؛ این پیوند ممکن نیست علی باشد به این وصلت رضایتمند؟ ممکن نیست به تیغ خشمگین مرتضی سوگند؛ ممکن نیست فلانی را بگو شهر نبی دروازه‌ای دارد نمی‌داند مگر که هر کسی اندازه‌ای دارد   در این مکتب که حفظ شأن کعبه می‌شود لازم تویی کعبه، که گرد تو جوانان بنی‌هاشم برادرزاده‌هایت از ادب پیش تو چون خادم حجابت قامت اکبر، رکابت زانوی قاسم چنان عباس، جانت از وفاداری لبالب بود که بعد از کربلا کارت علمداری زینب بود   شنیدم ساربان نامهربانی کرده با سرها سوار ناقه خواهرها، به روی نی برادرها چهل منزل شدی سنگ صبور داغ مادرها چهل منزل کشیدی خار از پای کبوترها گمانم خوب فهمیدی پریشانی زینب را که بستی با سکینه زخم پیشانی زینب را مجید_تال کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
مدح مصائب بیان وصف تو در واژه‌ها نمی‌گنجد چرا که خواهر صبری و دختر نوری شبیه شأن تو، نامت غریب و پنهان است تو مثل سورۀ قدری، تو سِرّ مستوری تو خواستی که فقط، ذکر خواهرت باشد میان مرثیه‌ها از تو گر نشانی نیست اگر چه عالمه‌ای خود، ولی نشان دادی به وقت تابش شمس، از قمر نشانی نیست تویی مفسر خون حسین و اصحابش که روضه‌خوان شده عالم ز فیض تفسیرت «علی ز سفرۀ افطار تو نمک برداشت» که تا ابد همه عالم شود نمک‌گیرت عقیله در ره روشنگری قدم برداشت در این مسیر تو بودی هماره همگامش اگر چه خون حسین آیۀ بصیرت شد تو و عقیله رساندید بر سرانجامش... تو در مدینۀ جدت چه روضه‌ای خواندی؟ که شعله بر دل و جان جهانیان زده است: «مدینه قافلۀ عشق را به خود مپذیر چرا که جانب تو بی‌حسین آمده است» نوید_اطاعتی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG