#رباعی
#حضرت_رقیه_س
🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴
بابا، برلب رسید ازغصه جونم
کجـا بـودی بـابـای مهـربونم
تمـام دختـران شـامی امروز
همه بابا شونو دادن نشونم
بیـا بـابـا یتیـم خـویش دریـاب
شدم از طعنه های شام بیتاب
یکی ازدختران باطعنه می گفت
رقیـه، مـن پـدر دارم،دلـت آب
پدر داران مرا تحقیر کردند
دگر از زنده ماندن سیر کردند
همه بر گریه ام خندیده بودند
سه ساله دخترت را پیرکردند
اگر دردمندی بگو با رقیه
اسیری به بندی بگو یا رقیه
بکارت گره گر فتاده بگو
ز کارت گره وا کند تا رقیه
میان خاک ها دادند جایش
پر از تیغ مغیلان بود پایش
برای دخترک جای عروسک
سر ببریده آوردند برایش
دهان من ز مشت زجر کج شد
تمام دنده هایم رج به رج شد
دگـر پاها و دستم حس ندارند
رقیـه جـان تـو دیگـر فلج شـد
سه ساله بـار غم بـردم بدوشم
دگر افتادم از آن جنب وجوشم
شکسته پهلـویم بـابـا ، بمـانـد
اَمــانـم را بــریـده درد گــوشم
به شام و کوفه دلم رامحک زدند
ز طعنه زخـم درونـم نمـک زدنـد
عـدو بـه خنده مـن و عمه ی مرا
چوشکل فاطمه بودیم کتک زدند
🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴
علی_اکبر_اسفندیار_مداح
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_حسین_ع
#محرم
گفتیم وقت شادی و وقت عزا، حسین
تنها دلیل گریه و لبخند ما حسین...
در وقت مرگ، چهرۀ ما دیدنیتر است
از اشکهایِ شوق ملاقات با حسین
هنگام غسل دادن ما، روضهخوان بگو:
عالم فدای بیکفن کربلا حسین
با گریه بر غریبی او خاکمان کنید
بر ریگهای داغ، تنش شد رها حسین
وقتی به سمت قبر سرازیر میشویم
مشکلگشای ماست در آن تنگنا حسین
نوکر به اسم و رسم خودش بیعلاقه است
بر سنگ قبر ما بنویسید: «یا حسین»
در گیر و دار محشر و هول و هراس آن
فریاد استغاثۀ ما یکصدا: حسین...
وحید_قاسمی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_رقیه_س
#شهادت
نیزهدارت به من یتیمی را
داشت از روی نی نشان میداد
پیش چشمان کودکانت کاش
کمتر آن نیزه را تکان میداد
تو روی نیزه هم اگر باشی
سایهات همچنان روی سرِ ماست
ای سر روی نیزه! ای خورشید!
گرمیات جان به کاروان میداد
دیگر آسان نمیتوان رد شد
هرگز از پیش قتلگاه... آری
به دل روضهخوان تو -که منم-
کاش قدری خدا توان میداد:
سائلی آمد و تو در سجده
«انّمایی» دوباره نازل شد
چه کسی مثل تو نگینش را
اینچنین دست ساربان میداد؟
کمکم آرام میشوی آری
سر روی پای من که بگذاری
بیشتر با تو حرف میزدم آه
درد دوری اگر امان میداد
رضا_یزدانی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#شب_سوم
#محرم
#روضه
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
🔸منم آن گنج الهی که به ویرانه نهانم
🔸گر چه طفلم به خدا بانوی ملک دو جهانم
امشب دلها رو روانه کنیم...
کنار حرم با صفای بی بی رقیه سلام الله علیها...
امشب به یاد غربت نازدانه ابی عبدالله اشک بریزیم...
🔸ابر سیلی است نقاب رخ همچون قمر من
🔸چادر عصمت زهراست همانا به سر من
نميدونم دختر سه ساله دارید یا نه...
حتما همتون دیدید...
دخترها علاقه خاصی به بابا دارن...
اصلا معروفه...
میگن دخترها بابایی هستند...
آنهایی که دختر دارند بهتر میفهمن چی ميگم...
خدا نکنه کسی این دختر بچه رو اذیت کنه...
میگه بزار بابام بیاد...
شکایتت رو به بابام میکنم...
خدا نکنه زخمی رو بدن دختر بچه باشه...
میگه بزار بابام بیاد...
بهش نشون میدم...
بهش ميگم...
🔸دم به دم بر جگرم زخم روی زخم نشسته
حالا میخواهی درد دل نازدانه حسین رو گوش بدی بسم الله...
🔸دم به دم بر جگرم زخم روی زخم نشسته
🔸دلم از داغ کباب و سرم از سنگ شکسته
چقدر بهش سنگ زدند...
چقدر بهش تازیانه زدند...
چقدر سیلی زدند...
یاصاحب الزمان...
🔸رخ نیلی، لب عطشان، دل خونین، تن خسته
اما...
🔸گره از خلق گشایم به همین بازوی بسته
امشب اگه با ابی عبدالله کار داری....
آقا رو به نازدانه اش قسم بده...
اگه گرفتاری، مریضداری، حاجت داری،
اگه کربلا میخواهی...
بگو حسین جان...
تو رو به صورت سیلی خورده دختر سه ساله ات قسم...
امشب دیگه دست خالی ردمون نکن...
🔸طواف شمع چون پروانه می کرد
🔸به دستش موی بابا شانه می کرد
تا سر بابا رو گذاشتند جلو دختر بچه صدا زد بابا...
چه بلایی سرت آوردن...بابا...
🔸سر و روی پدر را پاک می کرد
🔸برایش عقده ی دل باز می کرد
صدا زد بابای خوبم...
🔸به قربان سر نورانی تو
🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو
يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي خَضَبكَ بِدِمائكَ
🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا
🔸لبان تو چرا نیلی است بابا
بابا کی با چوب به لب و دندانت زده...
اما میخام بگم...
بابای خوبم...
🔸تو از چوب جفا داری نشانه
🔸مرا باشد نشان از تازیانه
اگه با چوب به لب و دندان تو زدن...
اما به منم تازیانه زدن...
🔸مرا باشد نشان از تازیانه
بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم...
طاقت سیلی خوردن ندارم...
طاقت سنگ خوردن ندارم...
🔸ز تو دارم تمنا جان بابا
🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_رقیه_س
#شهادت
#محاوره
تو وقتی اومدی گفتم
که تقصیر دل من بود
تو که دیدی بابات خوابه
چه وقت گریه کردن بود
حالا که اومدی پیشم
بازم آغوشتو وا کن
بغل کن بغضمو بازم
غریبیمو تماشا کن
حالا که اومدی پیشم
بزار خلوت کنم با تو
بزار تعریف کنم، بعدش
ببین من پیر شدم یا تو
ببخش حرفای تعریفیم
دیگه حرفای خوبی نیست
ببخش واسه پذیرایی
خرابه جای خوبی نیست
خرابه بسترش خاکه
خرابه بالشش خشته
تو خیلی خاکیای اما
برای دخترت زشته
برای دخترت زشته
که خونَش این طوری باشه
بزار چیزی نگم شاید
تو حرفام دلخوری باشه
کدوم خانوم با این حالش
پیش مهمون معذب نیست
ببخش از راه طولانی
سر و وضعم مرتب نیست
اگه مهمون داری باید
براش با جون مهیا شی
خجالت میکشی وقتی
نتونی از زمین پاشی
نگی من بی ادب بودم
نگی این دختر عاشق نیست
نمیتونم پاشم از جام
پاهام پاهای سابق نیست
حالا چشمای کم سومو
به هر چی جز تو میبندم
به زورم باشه پا میشم
به زورم باشه میخندم
مگه تو صورتم امشب
بغیر از خنده چی دیدی
که از وقتی پیشم هستی
یه بار حتی نخندیدی
یکی دستش تو تاریکی
به گونم خورده، چیزی نیست
یکی از من یه گوشواره
امانت برده، چیزی نیست
فقط دلتنگ تو بودم
که اعصابم به هم ریخته
یه قدری خستهی راهم
یه کم خوابم به هم ریخته
میخوام امشب سرت تا صبح
به روی دامنم باشه
میخوام امشب شب خوبِ
ازینجا رفتنم باشه
دیگه اخماتو واکردی
منم با بغض میخندم
بیا آغوشتو وا کن
منم چشمامو میبندم
هادی_جانفدا
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#روضه
#شب سوم
#محرم
🔸مرا که دانه اشک است، دانه لازم نیست
🔸به ناله انس گرفتم، ترانه لازم نیست
زبانحال بی بی رقیه سلام الله علیها...
گوشه خرابه...
🔸نشان آبله و سنگ و کعب نی کافیست
🔸دگر به لاله رویم نشانه لازم نیست
شب سوم محرم...
معمولا رسمه...
متوسل میشن به نازدانه ابی عبدالله...
زهرای سه ساله...
🔸به سنگ قبر من بیگناه بنویسید
🔸اسیر سلسله را تازیانه لازم نیست
چه کردن با این نازدانه...خدا...
🔸عدو بهانه گرفت و زد به او گفتم
🔸بزن مرا که یتیمم، بهانه لازم نیست
(سازگار)
نمیدونم تا حالا بچه یتیم دیدی یا نه...
کنار بدن بابا دیدی چطور ناله میزنه...
با زبان کودکی همه حرفهاش رو به بابا میگه...
هرکی ناله این بچه ی یتیم رو بشنوه ناخودآگاه اشکش جاری میشه...
اما ...
هر جا شما بچه یتیم ببینید...
حتما نوازشش می کنید...
باهاش همدردی می کنید...
من بمیرم برا یتیم ابی عبدالله...
چه خوب نوازشش کردند...
چه خوب باهاش همدردی کردن...
کنار سر بابا...
هر کجا رسیدن...
بهش تازیانه زدند...
بهش سیلی زدند...
🔸بزن مرا که یتیمم، بهانه لازم نیست
گوشه خرابه... نیمه های شب...
بی بی رقیه...
شروع کرد به گریه کردن...
هی بهونه بابا میگیره...
میگه عمه جان زینب...
من بابامو میخام
عمه جان...بابام کجاست...
بلاکش دوران زینب اومد کنار دختر نشست...
صدازد...
عمه جان انقده بی تابی نکن...
عمه جان بابات رفته سفر برمیگرده انقدر گریه نکن...
هرکاری کرد این دختر بچه آروم نشد...
اهل خرابه از خواب بیدار شدند با صدای گریه خانم رقیه همه به گریه افتادن
صدای ناله اهل خرابه بلند شد...
خبر به کاخ یزید معلون رسید...
خدا لعنتش کنه صدازد چه خبر شده...
گفتن دختر ابی عبدالله...
گوشه خرابه...
هی بهونه بابا می گیره...
نانجیب صدا زد...
سر بریده باباشا براش ببرید...
یا صاحب الزمان...
امان از اون لحظه ای که سر مقدس ابی عبدالله رو آوردن داخل خرابه...
گذاشتند جلو دختر بچه...
حالا تصور کن...
یه دختر سه ساله...
سر باباش رو در مقابلش بگذارن...
چه حالی پیدا میکنه...
تا نگاهش به سر بابا افتاد...
صدا زد بابای خوبم...
کجا بودی...
يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي خَضَبكَ بِدِمائكَ!
بابا... کی تو رو به خونت خضاب کرده...
يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي قَطع وَ رِيدَيْكَ
بابای خوبم... کی رگهای گردنت رو بریده...
يا أبتاهُ مَنْ ذَا الَّذي أَيتمني علي صِغَر سِنّي
(نفس المهموم 456)
بابا... بگو ببینم... کی منو تو بچگی یتیم کرد...
هی دست رو صورت بابا میکشه...
هی نوازش میکنه...
گریه میکنه...
صدا زد... بابا...
نبودی ببینی بعد از تو چی به سرمون اوردن بابا...
يا أبتاهُ، منْ بَعدكَ وا غُرْبَتاهُ
بابا... بعد از تو داد از غريبي
(انوار الشهادة 244)
خیمه هامون رو آتیش زدند...بابا
دستهامون رو بستند...بابا
طناب به گردنمون انداختند...بابا
ما رو شهر به شهر به شهر گرداندند...
بابا... نبودی ببینی از کربلا تا شام چقدر به ما تازیانه زدند...
🔸شامی ها بدند، بابا،بابا، بابا
🔸عمه رو زدن، بابا،بابا، بابا
هر کجا ميخواستند به ما تازیانه بزنند عمه جانم زینب...
بدن رو سپر میکرد...
مبادا تازیانه به ما اصابت کنه...
بابا اصلا باورم نميشه...
🔸زجر چه بی حیاست، بابا،بابا، بابا
🔸پس عمو كجاست، بابا،بابا، بابا
🔸صورت نیلی، بابا،بابا، بابا
🔸بچه و سیلی، بابا،بابا، بابا
بابا...
ببین صورتم کبود شده...
موهای سرم سفید شده...
مثل مادرم زهرا قدم خمیده...
بابا دیگه طاقت ندارم...
دیگه تنهام نزار...
منم با خودت با خودت ببر بابا...
انقدر کنار بدن بابا ناله زد...
یدفعه دیدند دختر یکطرف افتاد سر بابا یکطرف...
عمه جانش زینب اومد نگاه کرد دید دختر جان به جانان تسلیم کرده...
🔸ناز مرا به ضربت سیلی کشید خصم
🔸بابا گمان مبر که نوازشگرم نبود
🔸تا زنده ام به جان تو مدیون زینبم
🔸جز او کسی به فکر من و خواهرم نبود
(و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبون)َ
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_حسین_ع
#محرم
همه ذرات عالم خاکسار مادرت بودند
ملائک دستبوس خاندان اطهرت بودند
چه بسیار عالمانی که مُحرمها همه خادم
چه آیات عظامی که صَفَرها نوکرت بودند
همانهایی که میخواندند مدح از بخشش حاتم
همانها هم گداهای علیِ اصغرت بودند
منِ بی دست و پا را گر نخواهی نیز حق داری
که شاهان جهان از خادمان محضرت بودند
ولی پایین طومارت کناری گوشهای بنویس
که این بی دست و پاها هم غلام خواهرت بودند
::
ورق هرچه زدم بالا و پایینِ مقاتل را
تمام سطرهایش روضههای پیکرت بودند
بنی هاشم میان خاک دنبال چه میگشتند
گمانم که به دنبال علیِ اکبرت بودند..
مهدی_مقیمی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_رقیه_س
#شهادت
رفتی و با غم، همسفر ماندم در این راه
گاه از غریبی سوختم، گاه از یتیمی
گفتم غریبی، نه غریبی چاره دارد
آه از یتیمی ای پدر، آه از یتیمی!
من بودم و غم، روزِ روشن، شهرِ کوفه
روی تو را بر نیزه دیدم، دیدم از دور
در بین جمعیت تو را گم کردم اما
با هر نگاه خود تو را بوسیدم از دور
من بودم و تو، نیمهشب، دروازهٔ شام
در چشم من دردی و در چشم تو دردی
من گریه کردم، گریه کردم، گریه کردم
تو گریه کردی، گریه کردی، گریه کردی
در این زمانه سرگذشت ما یکی بود
ای آشنای چشمهای خستهٔ من
زخمی که چوب خیزران زد بر لب تو
خار مغیلان زد به پای خستهٔ من
ای لاله! من نیلوفرم، عمه بنفشه
دنیا ندیده مثل این ویرانه باغی
بابا شما چیزی نپرس از گوشواره
من هم از انگشتر نمیگیرم سراغی
سیدمحمدجواد_شرافت
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_رقیه_س
#شهادت
حالا که برگشتی سرت پیکر ندارد
بابا رقیه طاقتی دیگر ندارد
از بس که خورده سنگ و چوب و ضرب خنجر
یک جای سالم این سر و حنجر ندارد
سرخی چشمم را ببین از ضرب سیلی
حوریهات سویی به چشم تر ندارد
ای گوشوار عرش! بنگر دخترت را
گوشم شده پاره، دگر زیور ندارد
از تازیانه بالهای من شکسته
دیگر کبوتربچهی تو پر ندارد
زهرا مرا بوسید در صحرارکه دشمن
هرگز نگوید دخترت مادر ندارد
دردانهات را با شهیدان همسفر کن
تاب جدایی از علی اصغر ندارد
بس کن «وفایی» اضطرابم بیشتر شد
تاب سخن دیگر دل مضطر ندارد
سیدهاشم_وفایی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_رقیه_س
#شهادت
دستت کجاست تا که بگیری به بر مرا؟
یا لطف کن بگیر به بر یا بِبَر مرا
آن سنگدل که خواست سرت را جدا کند
ای کاش کشته بود ز تو زودتر مرا
آن طایرم که واشدن پَر ندیدهام
صیّادِ دون، شکست همه بال و پر مرا
مرهون عمه هستم اگر زندهام هنوز
هر جا رهاند بعد تو از هر خطر مرا
هر جا که خواست خصم زند تازیانهام
میگشت عمه با همه نیرو سپر مرا
با آبِ چشم، خون ز رخت پاک میکنم
یاری اگر کند ز وفا چشم تر مرا
من مفتخر به عالم و شرمنده از توأم
کاینگونه با سرت زدی از لطف، سر مرا
هر طفل جا به دامن لطف پدر کند
"افکندهای چو اشک چرا از نظر مرا"
علی_انسانی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_زمان_عج
#محرم
اینگونه در قفس به رهایی نمیرسیم
بی ناخدا، بدان به خدایی نمیرسیم
یک عمر صرف مدرسه و درس شد ولی
بی گریه بر حسین به جایی نمیرسیم
شکر خدا که روزی ما هم ز روضههاست
بی اشک، ما به نان و نوایی نمیرسیم
بی شوق انتظار به بیراهه میرویم
جز راه دل به کرب و بلایی نمیرسیم
یا ایّها العزیز! تو شرط رسیدنی
ما ماندهایم و تا تو نیایی، نمیرسیم
ما را بدون تو به پشیزی نمیخرند
جز با حضور تو به بهایی نمیرسیم
صاحب عزا ! به دست تهیمان نگاه کن
بی لطف تو به فیض گدایی نمیرسیم
عباس_احمدی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_حسین_ع
#محرم
سلام میدهم از دور بر تو و حرمت
سلام من به بلندای بیرق و علمت
سرودهاند فراوان برای تو اما
هنوز نقش کتیبهست شعر محتشمت
اگر که سر به هوا هستم و پریشانم
زمین زدم دل خود را به احترام غمت
گدایی ِ در این خانه سربلندم کرد
مرا جدا نکن از خیمههای محترمت
چگونه نام تو را هر نفس صدا نکنم؟
که شاملم شده یک عمر دائماً کرمت
زمان مرگ به راهت دخیل میبندم
بیا که سر بگذارم به محضر قدمت
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#شب_سوم
#محرم
#حضرت_رقیه_سلامالله
شب ویرونه که با گریه چراغونی میشه
من که هق هق میکنم خرابه بارونی میشه
هِی میخوام نشون بدم بابا که هیچیم نشده
ولی سرفهام میگیره کُنج لبم خونی میشه
بو دلِ شَبدَه بِویرانه گَلیبسَن یارالی
بو نَ دُنیادی بابا سَن یارالی من یارالی
می می میشه که نفس مو موقع صحبت نگیره
سر سرو پایین یتیمی از خجالت نگیره
ب ب بچهها بهم بهم می می میخندیدن
الهی د دختر یتیمی لکنت نگیره
بو دلِ شَبدَه بِویرانه گَلیبسَن یارالی
بو نَ دُنیادی بابا سَن یارالی من یارالی
من که درگیر توام غیر تو گیری ندارم
اگه تو پیشم باشی درد اسیری ندارم
من دیگه بزرگ شدم نشون به این نشونی که...
بعد تو چند روزه که دندون شیری ندارم
بو دلِ شَبدَه بِویرانه گَلیبسَن یارالی
بو نَ دُنیادی بابا سَن یارالی من یارالی
وضع ما رو میبینه هرکی از اینجا رد بشه
نمیخوام گریه کنم برای عمه بد بشه
شنیدم زجر اومده حرفمو آروم میزنم
نکنه نشونی خرابه رو بلد بشه
بو دلِ شَبدَه بِویرانه گَلیبسَن یارالی
بو نَ دُنیادی بابا سَن یارالی من یارالی
نمیشه که پا بشم تا به سر و روم برسم
عمه نشنوه باید به زخم بازوم برسم
نمیتونم که نفس پیش تو راحت بکشم
نمیدونم چطوری به داد پهلوم برسم
بو دلِ شَبدَه بِویرانه گَلیبسَن یارالی
بو نَ دُنیادی بابا سَن یارالی من یارالی
مشکل از چشام که نیست نمیبینه ، نیمه شبه
من میخوام ببوسمت مشکل ما زخم لبه
معلومه کارِ فقط یکی نبوده بابا جون
چقده رگای حنجره تو نامرتبه
بو دلِ شَبدَه بِویرانه گَلیبسَن یارالی
بو نَ دُنیادی بابا سَن یارالی من یارالی
میشه که بگی دیگه موهامو شونه نزنن
میشه که دعام کنی با هر بهونه نزنن
میشه که بیای پیشم صحبت کلفَت نکن
سر قیمتِ اسیرا دیگه چونه نزنن
بو دلِ شَبدَه بِویرانه گَلیبسَن یارالی
بو نَ دُنیادی بابا سَن یارالی من یارالی
حسن لطفی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_حسین_ع
#ورود_به_ماه
#محرم
بر اساس شعار مشترک هیأتها در محرم ۱۴۰۳
«آزادگان عالم در خیمه حسیناند»
آمد طلیعهی غم، ماه عزا محرم
از ماذنه بلند است، حی علی محرم
در نزد گریه کنها، عهدیست با محرم
اهل بکا محرم در خیمهی حسیناند
" آزادگان عالم در خیمهی حسیناند "
از تفرقه حذر کن در نقل گفتنیها
با وحدتیم ایمن از فرط دشمنیها
تنها نه ما عزیزان! این ماه ارمنیها
در سایهسار پرچم؛ در خیمهی حسیناند
" آزادگان عالم در خیمهی حسیناند "
نمرودها بسوزند، فرعونها بمیرند
گردن کشان دیروز، امروز گوشهگیرند
حتی پیمبران هم، از او مدد بگیرند
نوح و خلیل و آدم، در خیمهی حسیناند
"آزادگان عالم در خیمهی حسیناند"
سردارهای عاشق، همواره سر به داراند
دست از امام حتی، یکلحظه برندارند
پای عقاید خود، همواره پایدارند
حر و حبیب و میثم، در خیمهی حسیناند
"آزادگان عالم در خیمهی حسیناند "
بیداری جوامع، از معجزات دین است
جانم به مکتبی که، زکزاکی آفرین است
نوشیعیان دنیا، آیینشان همین است
ریز و درشت باهم، در خیمهی حسیناند
"آزادگان عالم در خیمهی حسیناند "
امثال رحمتیها، امثال آل هاشم
هستند در حوادث، چون کوهها مقاوم
اهل جهاد قطعاً مانند حاج قاسم
با اعتقاد محکم، در خیمهی حسیناند
"آزادگان عالم در خیمه حسیناند "
هنگامهی تشرف ساعات خوب پابوس
درس ادب گرفتیم از سید بن طاووس
خوشبخت هرکسی شد با اهل روضه مأنوس
دربندی و مقرم در خیمهی حسیناند
"آزادگان عالم در خیمهی حسیناند "
یکسو عزیز نجمه یکسو عزیز لیلا
قاسم پر از جراحت اکبر هم اربا اربا
هجده شهید پرپر از دودمان زهرا
این جسمهای درهم در خیمهی حسیناند
"آزادگان عالم در خیمهی حسیناند "
دل را به دست فردی غیر از ولی ندادند
فرصت به آل شیطان؛ آل علی ندادند
خوردند تازیانه معجر ولی ندادند
اطفال غرق ماتم در خیمهی حسیناند
"آزادگان عالم در خیمهی حسیناند "
علیرضا_خاکساری
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_رقیه_س
#شهادت
روضهات را قصه میگفتم برای دخترم
گریه کردم تا سحر با هایهای دخترم
گفتم از آب و غذا افتادی از روز دَهم
آنقدر کِز کرد، کم شد اشتهای دخترم
نیمهشبها میپَرم از خواب تا ویرانهات
با صدای گریههای بیصدای دخترم
با عروسکهای زیرِ خیمهی چادرسیاه
اشک میریزیم پای روضههای دخترم
تا زمین میخورد میدیدم شبیه قصّهات
اشک را در خندههای زخمِ پای دخترم
هیچ دختربچهای را زود بیبابا نکن
گریه کردم بارها با این دعای دخترم
اشکهایش ریخت روی گنبدِ نقاشیاش
یک حرم زائر شدم در کربلای دخترم
روضهات جاریست در دنیای دختردارها
با تو حتماً دوستم دارد خدای دخترم
رضا_قاسمی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_زمان_عج
#محرم
عطر تو زینت فزای روضهها، مهدی بیا
هجر تو از پا میاندازد مرا، مهدی بیا
مهربانتر از پدر مادر به فرزندان تویی
العجل ای بهترین بابای ما، مهدی بیا
ندبه باید کرد از درد فراق روی تو
اَبکیَنَّکَ صَباحاً و مَسا، مهدی بیا
به تقاص خون جدت یالثارات الحسین!
زودتر با ذوالفقار مرتضی مهدی بیا
ای فدای قد و بالای پیمبر گونهات
وارث حلم تمام انبیا، مهدی بیا
مادرت زهرای مرضیه صدایت میزند
روز و شب مهدی بیا، مهدی بیا، مهدی بیا
جان به لب آمد ولی نامت نیفتاد از لبم
عمر من طی شد فقط با ذکر یا مهدی بیا
صبح عاشورا نشد پس وعدهی ما اربعین
در مسیر از نجف تا کربلا مهدی بیا
شیرخواری با گلوی خشک و با چشمان تر
از دل گهواره میخوانَد تو را مهدی بیا
علیرضا_خاکساری
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_رقیه_س
#شهادت
پس از مادر که لبخندش گشاید باب رحمت را
خدا بر دختران بخشیده دریای محبت را
به مردان شعلهای از غیرت خود داده و جایش
به زنها هدیه داده مهربانی و نجابت را
به آنان که پسر داده، توان و عزت افزوده
به هرکه دختری بخشیده کامل کرده نعمت را
پسر دلگرمی و آرام مادر میشود اما
پدر با دخترش طی میکند راه سعادت را
به دخترها مگر چیزی بهغیراز ناز میآید
پدرها خوب میفهمند وصف این لطافت را
خدا آیات رحمت را به دختر دارها گفته
بپرس از هرکه دختر دارد این حق و حقیقت را
زمانی میشود امابیها بهر پیغمبر
به پایان میرساند سالها ظلم و جهالت را
زمانی میشود زینت برای ساقی کوثر
مزین میکند دامان خورشید ولایت را
زمانی چون سهساله دختر شیرین ثارالله
وجودش رنگ بو بخشد بهار سبز عصمت را
یگانه دختری از نسل پیغامآور خاتم
به روی دست آورده برای خلق رحمت را
یگانه دختری مثل علی عالی اعلا
صبورانه به عالم هدیه میدارد هدایت را
سهساله دختری از نسل نور و آب و آیینه
که مثل جدهاش زهرا شرف داده شرافت را
حسین بن علی را جان و از جان نیز شیرینتر
بمیرم اینهمه آرامش و مهر و عطوفت را
دلوجان پدر بوده، دلوجان پدر برده
چه باید گفت این دلدادگی بینهایت را
گلی که ارث برده از عموی مهربان خود
بصیرت را، فضیلت را، اصالت را، شجاعت را
بمیرم دختری را که به زینب اقتدا کرده
بهجا آورده چون او حق پاکی و صداقت را
در آن وادی که از هر سو بلایی تازه سر میزد
به صبری زینبی میبرد با خود درد غربت را
به روی شانهها میبرد پرچم را اگر زینب
سهساله برملا میکرد با گریه حقیقت را
دم دروازهی ساعت که خون شد چشمها از غم
به لحن کودکی فریاد زد بر شام غیرت را
خرابه دردهایش را به پایان برد تا زینب
به خاک تیره بسپارد نسیم صبح رحمت را
میان چادری کوچک نهانش کرد تا فردا
به دست کوچک خود واکند قفل قیامت را
حسن_شیرزاد
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_حسین_ع
#محرم
#شب_سوم
مُهر کرده روی قلب ما خدا اسم تو را
از همان اول بلد بودیم ما اسم تو را
هر زمان در کارمان گیر و گره افتاده است
یا (ابوفاضل مدد) گفتیم یا (اسم تو را)
رزق و روزی همه ایلوتبارش میرسد
میبرد هرلحظه، هر ساعت گدا اسم تو را
راهمان کوتاه شد، درها به رومان باز شد
هر زمان گفتیم بعد از ربّنا اسم تو را
آن زمانی توبهی آدم قبول افتاد که
در میان گریههایش زد صدا اسم تو را
پا به پای گریه کنها خواهرت هم گریه کرد
کربلا شد هرکجا بردیم تا اسم تو را
ای فدای آن شهیدی که کنار علقمه
بعدِ (یا زهرا) صدا زد ابتدا اسم تو را
خوش به حال زائر صاحب دلی که میشنید
از در و دیوارهای کربلا اسم تو را
هر شب آوردیم به دستور"فابک للحسین"،
دستکم بین گریز روضهها اسم تو را
بارهای بار در متن مقرّم دیدهام
پارهپاره قطعهقطعه زیر پا اسم تو را
حا و سین و یا و نونَ ت نامرتب شد حسین
پس مرتّب گریه کردم هر هجا اسم تو را
::
قسمتش یا کعب نی میشد وَ یا سیلیِ زجر
دخترت میبرد آقا، هرکجا اسم تو را
وحید_محمدی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#نوحه_واحد_سنگین
#حضرت_رقیه س
#سبک۱۲شبی
کریمه ی کرببلا ای یاس پرپر حسین
سه ساله ی کرببلا رقیه دختر حسین
ای باب حاجات همه حاجات ما را کن روا
بی بی عنایت کن به ما هم سوریه هم کربلا
جانم رقیه ، عشق من و ایمان من
جانم رقیه ، دین من و قرآن من
بی بی یا رقیه (۴)
ای آفتاب نیزه ها بابای من خوش آمدی
بابا کجا بودی که تو با سر به دختر سر زدی
بابای خوب من ببین حال رقیه دخترت
موی سرم گشته سفید مثل شهیده مادرت
بابایی حسین ، تنگ شده بود دلم برات
باهام حرف بزن ، ای من بقربون صدات
بابا یا حسین جان (۴)
در کوفه و شام بلا نالیدم و حیران شدم
از دوریِ روی تو من دلخسته و گریان شدم
از ناقه ها افتادم و من خورده ام سیلی پدر
از زجر و شمر و حرمله دارم پدر خون جگر
از بار غم بابا ببین پشت رقیه ات خمید
سه ساله کودک بودم و اما شده مویم سپید
خوش اومدی تو ، امشب کنار دخترت
بابا بمیرم ، واسه بُریده حنجرت
بابا یا حسین جان
کربلایی_مرتضی_شاهمندی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
نوحه واحدوسنگین حضرت رقیه(شاهمندی).mp3
2.43M
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_رقیه_خاتون
#نوحه زمینه ، سنگین ، واحد ، شور
(به همه سبکها خوانده میشود)
#محرم
سلام ای بابا حسین خوش اومدی تو خرابه
دل دخترت بابا از دوریِ تو کبابه
سلام ای بابا حسین خوش اومدی گُل پرپر
تو خرابه اومدی به دیدنم اما با سر
تویی نور دو عینم تویی بابا حسینم
حسین بابای خوبم (۴)
بذار برات بگم من از خاطراتم ای پدر
سیلی و کعب نِی بود سوغات ما از این سفر
زجر ملعون ای بابا تا نامت را از من شنید
با ضرب تازیانه ناز مرا هم می خرید
ببین افسرده حالم شده شکسته بالم
حسین بابای خوبم
نبودی ببینی که دستای عمه رو بستند
بابا کجا بودی که پهلوی من رو شکستند
شبیه مادر تو شده همهُ وجودم
بدن و دست و بازوم ، صورت و چشم کبودم
غم تو کرده پیرم بی تو بابا می میرم
حسین بابای خوبم
کربلایی_مرتضی_شاهمندی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
سبک نوحه سنگین یاواحدحضرت رقیه۱۴۰۲(شاهمندی).mp3
1.63M
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
در نام رقیه، فاطمه پنهان است
از این دو، یکی جان و یکی جانان است
در روی کبود آن دو، پیداست خدا
آیینه بزرگ و کوچکش یکسان است
سیدرضا_مؤید
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_رقیه_خاتون س
#محرم
روضه شده امشب به نام یک سه ساله
پای غمش جان می دهم با آه و ناله
نامش رقیه دختر دُردانه ی شاه
بابا بُوَد خورشیدِ عالَم ، دخترش ماه
واویلتا که عمر او طِی گشت با غم
سیلی ،خرابه ،تازیانه ،درد و ماتم
این قِصّه ی پُر غُصِه را گوید به بابا
از شام و کوفه ، کربلا گوید به بابا
بابا نبودی دختر تو پیر گردید
از زندگی بعد تو دیگر سیر گردید
دیدی که ارث مادرت بر من رسیده
در شام غم بابا شده مویم سپیده
دیدی که از دوریِ تو رفته شکیبم
خوش آمدی بابا ، تویی تنها طبیبم
در شام و کوفه تا تو را کردم بهانه
زد دشمنت از کینه بر من تازیانه
بابا ببین شد غَرق غم کُلِ وجودم
بالا نمی آید دگر دست کبودم
بعد تو دیگر روی آرامش ندیدم
هر جا که رفتم طعنه هایی می شنیدم
بابای من از روی تو شرمنده هستم
تو سر جدا گشتی ولی من زنده هستم
بابا ببین از غصه چشمان تَرم را
کو دامنت تا که به بر گیری سرم را
بابا دعایم کن که من زنده نَمانم
بعد تو دیگر ، من چرا باید بمانم ؟
اینجا رقیه عقده از دل باز کرده
در پیشِ عمّه از قفس پرواز کرده
کربلایی مرتض شاهمندی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG