eitaa logo
کانون وبسیج مداحان وهیئات مذهبی خمینی شهر
526 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.7هزار ویدیو
145 فایل
ارتباط با ادمین های کانال 👇👇👇 @H9132091518 @Madaheahlebait
مشاهده در ایتا
دانلود
کی مرد میدونه؟ من کی مثل پهلوونه؟ من کی واسۀ امامش تا پای جون می‌مونه؟ من می‌مونیم، روی حرفمون تا پای جون می‌مونیم، پای قول و قرارمون می‌مونیم، مثه مرد میدون منم می‌خوام بیام تو این سپاه می‌خوام با تو باشم تموم راه منم یه نوجوون، مثه عبدالله منم باید بیام، آره بیام قدم قدم می‌خوام که تو باشی، همیشه سایۀ سرم قبول کنی منم، بشم کبوتر حرم «حسین آقام آقام» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کی آرزو داره؟ من کی خیلی بی‌قراره؟ من کی توی جادۀ عشق می‌خواد قدم بذاره؟ من تو این راه، با پا نه می‌ریم با بال و پر تو این راه، نسیم با ما می‌شه هم‌سفر تو این راه، می‌شیم ما یه لشکر برامون این سفر شده مهم می‌خوایم بشیم سپاه منتقم یار امام بشیم، شبیه قاسم به سوی تو میایم، حی علی خیر العمل ضریحتو می‌خوایم، بگیریم آقا تو بغل شیرینه سختیا، تو این مسیر مثه عسل «حسین آقام آقام» سیدعلی‌اکبر_حسین‌پور یوسف_رحیمی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
از الان بگم که چن تا دخترت دیگه نیستن توی جمعمون داداش دوتاشون تو بیابونا جون دادن یکی تو خرابه با سر باباش دیگه ماموریتم تموم شده حالا بعد از این باید گریه کنم یاد حرفایی که تو بزم شراب به تو و بابام میزد گریه کنم کی میدونه چی کشیدم این روزا من عزیزه بودم و خوار شدم قبل تو صدامم هیچ کس نشنید بعد تو راهی بازار شدم تازه داغت تو دلم تازه شده بشینم باید برات گریه کنم بعد تو یاد بلایی که اومد به سر مخدرات گریه کنم یه سری دردامونو که بدجوری داغ اون به دل میشینه نمیگم دیگه اون یهودی تو بزم شراب چیا گفتش به سکینه نمیگم سپر بلای بچه هات شدم هیشکیو به قدر زینب نزدن تو که از تنور خولی اومدی دیگه بچه هات به نون لب نزدن منی که تو کوچه های مدینه میگرفتن دورمو برادرام روزگار کشید منو تو ازدحام توی کوچه‌ های تنگ شهر شام برا کندن یه قبر کوچولو تو خرابه خیلی زحمت کشیدم راستی تو خرابه هنده رم دیدم خلاصه خیلی خجالت کشیدم میبینی من که سر مزار تو شبیه برگای پاییز شدم روز عاشورا تو قتلگاه تو حتی با شمر گلاویز شدم زخمایی که من دیدم روی تنت به خدا هیچ جوره مرهم نمیشد کل فرشای دهاتم میومد تن تو روو همه‌شون جمع نمیشد آخه نیزه ها چجوری در اومد کجا جمع شد تن نامرتبت دیگه دیدن جا روی تن تو نیست دوسه تا به جاش زدن به زینبت کاشکی نامحرمی اینجاها نبود تا میگفتم کی واست شهید شده روسریمو برمیداشتم ببینی که چقد موی سرم سفید شده بعد از این روزا برات زار میزنم شبا هم براتو هق هق میکنم من تو رو نبینم آروم ندارم میدونم آخر سر دق میکنم وحید_عظیم_پور واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
صدا شدی و صدایت هزار واحه سفر کرد هزار معرکه دید و هزار کوفه خطر کرد صدا شدی و صدا از گلو بریده برآمد صدا شدی و صدا در سکوت تیغ اثر کرد به نیزه تکیه زد، از راه‌ مستقیم سخن گفت سوار باد شد، از کوچه‌های فتنه گذر کرد صدات خیمه به خیمه، صدات خانه به خانه گذشت و سینه‌زنان را برای روضه خبر کرد صدات ابر شد و بر کویر دغدغه بارید صدات شعر شد و فتح قله‌های هنر کرد صدات بیرق هل من معین به بام فلق زد صدات یک‌تنه شب را به خون کشاند و سحر کرد صدات در همه‌جا، در تمام پهنۀ تاریخ درون بتکده‌ها چرخ خورد و کار تبر کرد به داد کوخ‌نشیان رسید و سنگ بنا شد بنای کاخ ستم را به لحظه زیر و زبر کرد و هرکجا که شهیدی… صدات در جریان بود و هرکجا که یزیدی… صدات سینه سپر کرد و هرکجا که به بن‌بست خورد راه تکامل صدات معجزۀ تازه‌ای برای بشر کرد صدا شدی و صدایت هزار حنجره جوشید صدا شدی و صدایت هزار واحه سفر کرد واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
پیچید نامت با نسیم صبح در گوشم روشن شد از خورشیدِ رویت چشم خاموشم وقتی شنیدم قصه‌هایی از غمِ عشقت، دیدم تمام غصه‌هایم شد فراموشم ای روضه‌ات آغاز دلتنگی آدم، آه! پایان ندارد غربتِ آهنگِ چاووشم _ کی زائر زلف پریشان توام؟... گفتی: آن دم که مثل باد باشی مست و مدهوشم شب‌های جمعه در جهان عطر بهشت توست ای کاش می‌دیدم ضریحت را در آغوشم _ پای پیاده، اربعینت... می‌رسم آیا؟! سنگینیِ بار گناهان است بر دوشم... با شورِ شیرینت، میان موکبی کوچک دور از عراقت در فراقت چای می‌نوشم... سراج‌الدین_سرایانی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
حسینی چهل روزه تو نیستی پیش زینب چشش خونه، دلش آتیشه زینب چهل روزه سرم بی‌سایبونه سرت رو نی برام روضه می‌خونه چهل روزه عطش دارم بیادت شبیه ابر می‌بارم بیادت چهل روزه که تاج سر ندارم کنار خود علی اکبر ندارم چهل روزه تنم جانی نداره حرم دیگه نگهبانی نداره چهل روزه دلم پیش ربابه به یادت زیر نور آفتابه همین‌جا خصم بی‌بال‌وپرش کرد کمان حرمله بی‌اصغرش کرد همین‌جا از فرس افتاد جسمت همین‌جا از نفس افتاد جسمت همین‌جا از اراذل تیر خوردی عمود و نیزه و شمشیر خوردی همین‌جا پیکرت سنگ‌جفا خورد تنت از پیرمردی هم عصا خورد همین‌جا بود بد شرّی بپا شد به دست شمر جسمت جابه‌جا شد همین‌جا پنجه در گیسوت انداخت جسورانه بزاقی روت انداخت تو رو وقتی ذبیحاً بالقفا کرد سرت رو از تنت وقتی جدا کرد تنت وقتی که غارت شد سرت رفت به دست ساربان انگشترت رفت حرم تنها شد و شد وقت غارت جسارت، هی‌جسارت، هی‌جسارت هجوم از دشمن تو، زیور از من عمامه از تو بردن، معجر از من دلم خیلی برای دخترت سوخت موهای اون مثِ موی سرت سوخت سر تو توی آغوشش نمی‌رفت دیگه گوشواره تو گوشش نمی‌رفت  امیر عظیمی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
شعر روضه گرچه غمدیده و بی تاب ولی برگشتم من به خاک غمت امروز معطر گشتم من چهل روز فقط همسفر شمر شدم من چهل روز فقط همقدم سر گشتم هر کجا صحبت آزار شد و کعب نی ای سپر دخترکان تو برادر گشتم چشم عباس به دور، آه نمی دیدی کاش من چهل روز پی چادر و معجر گشتم چشم واکن که ببینی قد زینب تا شد خیز از جا و ببین هم قد مادر گشتم نظر لطف خدا بود عزیز الزهرا سایه ات بر سر ما بود عزیز الزهرا هر کجا از نوک نیزه سر تو خورد زمین پا به پای سر تو خواهر تو خورد زمین دست بسته چقدَر سخت زمین می خوردیم از روی ناقه اخا، دختر تو خورد زمین نیزه ها در کف کفّار چه مستی می کرد هی تکان خورد و سر اصغر تو خورد زمین شام شد مثل مدینه، به غمم خندیدند پیش زینب، سر آب آور تو خورد زمین ما که از کوچه به جز غم نکشیدیم حسین وسط کوچه، چه بد مادر تو خورد زمین قصّه ی غربت مولا چقدَر غم دارد روضه ی چادر زهرا چقَدَر غم دارد یادمان هست همینجا کفنت را بردند گرگ ها، یوسف من پیرهنت را بردند یادمان هست همینجا به زمین افتادی نیزه ها تا لب گودال تنت را بردند سنگ هاشان به لب قاری قرآن می خورد رمقِ مانده ی ناله زدنت را بردند یادمان هست که گودال قیامت شده بود با سرِ تیغ، عقیق یمنت را بردند ناگهان بر نوک نیزه سر تو بالا رفت ده نفر زیر سم اسب تنت را بردند دختر فاطمه شد قافله سالار، حسین رفتی و زینب تو رفت به بازار حسین وحید محمدی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
نمیخواهم بگویم آنچه دیدم نمیخواهم بگویم ماجرا را کجا رفتم چه ها دیدم بماند نکرده هیچ کس با من مدارا به روی شانه بار غم کشیدم میان سینه ام غیر از تبت نیست همین اندازه می گویم برادر دگر این زینبت آن زینبت نیست اگر چه زنده ام-اما به سختی خودم را تا مزار تو رساندم مرا با زور از پیش تو بردند خودم ناراحتم این جا نماندم تنت روی زمین ماند و سرت هم فراز نیزه بالای سرم بود چهل روزه است روز وشب ندارم غم تو بغض و آه حنجرم بود رسیدم از سفر آن هم چگونه پر از دردم، غمینم ،نیمه جانم شکسته حرمتم در کوچه بازار شهیدِ طعنه و زخم ِ زبانم دم دروازه ها یادم نرفته سرت را نیزه دار تو تکان داد میان حلقه ی نامحرمان هم کسی با دست طفلت را نشان داد همان بهتر که سر بسته بماند مصیبت های سنگینی که دیدم اگر چه دور بودم از تو اما ولی شکر خدا پیشت رسیدم محمدحسن_بیات_لو واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
14.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توضیح برخی از مخارج جشن ۲۵۰۰ ساله 🧐 مقایسه کنید با کلیپ های حلبی آبادها همان زمان😢 کانال واقعیت پهلوی روبیکا @pahlaviir
مابین خوبانت به بدها هم نظر کن یک بار هم از کوچه اینها گذر کن خیلی گناه آورده ام اینجا ببخشی شام مرا با نور آمرزش سحر کن من بند بندم با گناهان انس دارد آتش بزن!جسم مرا زیرو زبر کن هرتیررا شیطان به سمت قلبم انداخت یا نور و یاقدوس هایم را سپر کن بی گریه میمیرم تورا حق سه ساله سهمیه چشمان من را بیشتر کن این بنده سرکش به تو امیدوار است خیلی بدم اما تو با من خوب سر کن بگذار با هم اربعین درراه باشیم یارب مرا با دوستانم همسفر کن کرببلا را از حسن باید بگیرم آقا!تو رحمی به گدای دربه در کن هرموقعی امضا زدی شش گوشه ام را درروضه ی زینب گدایت را خبر کن سیدپوریا_هاشمی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
یک اربعین آتش گرفتم از فراقت آتش گرفتم از غم و رنج و مصیبت تا که دوباره زائرت باشم برادر چله گرفتم، چله در رخت اسارت یادم نرفته تشنه بودی بین گودال هَل مِن مُعینت ماند آخر بی اجابت یک لقمه نان هم بعد تو راحت نخوردم حتی ننوشیدم پس از تو آب، راحت یادم نرفته لحظه ای که نیزه خوردی تکیه زدی بر نیزه ای غرق جراحت در خاطرم مانده سرت را می بریدند در خاطرم مانده زمان سخت غارت با گریه افتادم به روی پیکر تو با کعبِ نی بُردند من را از کنارت دور از نگاه ساقی لشکر ابالفضل خیلی به ما شد شام عاشورا جسارت دیدی مرا بر ناقه ی عریان نشاندند؟! دیدی چگونه شد ادا اجر رسالت؟! در آسمان کردی طلوع و سر شکستم وقتِ غروبت جان سپردم در حقیقت هر جا که رفتم مثل حیدر خطبه خواندم نام تو را بردم برادر با جسارت من دشمنت را بر سر جایش نشاندم با ذوالفقار صبر و تیغ استقامت اما دلم خیلی پر است از دشمنانت بر حرمله، بر ابن سعد و شمر لعنت هر کس که می افتاد ما را می کشیدند حتی به ما یک دم نمی دادند مهلت قبل از ورود شام با صوت حزینم گفتم به نیزه دار تا از یک راه خلوت... ... این دختران را وارد این کوچه ها کن لج کرد با ما آن خبیث بی مروت دروازه ی ساعات ما را دوره کردند خیلی در آن ساعات افتادم به زحمت از صبح دَم تا عصر مابین اراذل... باشد نمی گویم بماند تا قیامت تا سنگ خوردی سنگ خوردم، بین عشاق گونه به گونه می رود صورت به صورت یک خواهشی دارم بیا و جان زینب چیزی نپرس از دخترت از آن امانت داغ رقیه مثل داغ مادرم بود نگذار تا این که بمیرم از خجالت خیلی برایت درد و دل کردم ببخشید آخر رسیده بر دلم غم بی نهایت غم گر غم یار است شیرین است این غم باشد برادر جان دگر خوردم شکایت من می روم باور مکن زنده بمانم من می روم دیگر از این وادی غربت محمدجواد_شیرازی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
زبان حال سلام الله علیها از راه آمد خواهرت ای سر بریده اما بدون دخترت ای سر بریده دارد رباب از راه مي آید برادر اما بدون اصغرت ای سر بریده از گوشه ی مقتل هنوزم که هنوز است آید صدای مادرت ای سر بریده از شامیان پیراهنت را پس گرفتم از ساربان انگشترت ... ای سر بریده من که نفهمیدم، خودت می گفتی ای کاش خولی چه کرده با سرت ای سر بریده بالای نیزه ماه من بودی برادر در کوچه ها همراه من بودی برادر حتما خودت دیدی دو دستم را که بستند حتما خودت دیدی غرورم را شکستند حتما خودت دیدی که بر محمل نشستم حتما خودت دیدی چهل منزل شکستم حتما خودت دیدی بساط کوفیان را حتما خودت دیدی مرام شامیان را قرآن که می خواندی لبت را سنگ می زد عمدا کنیزی زینبت را سنگ می زد حالا دگر هم چیزی از آن لب نمانده هم جای سالم در تن زینب نمانده این آخر عمری مرا بازار بردند من را میان مجلس اغیار بردند رفتی میان طشت و زینب نیمه جان شد تو خیزران خوردی و قد من کمان شد وحید محمدی ۲۸ / ۶ / ۱۴۰۰ واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
پای خِلقَت در مسیرِ شاهراه زینب است نه فقط شیعه که دنیا در پناه زینب است هر زمان در اوج روضه رزق گریه شد زیاد بی برو برگرد از تاثیر آه زینب است اشکِ بانو ریشه ی اسلام را محکم نمود نخل توحید خداوندی،گیاه زینب است دور کعبه‌گشتن ما علتش این است که پرده اش همرنگ با چادرسیاهِ زینب است گفت بی بی: "ما رَأَیْتُ..."،عالمی دیوانه شد افتخار مذهب ما این نگاه زینب است سر‌شکستن پایِ این غم را خودِ او باب کرد خون رویِ چوبه‌ی محمل گواه زینب است با کمال میل رنج کوفه را گردن گرفت در حقیقت این اسارت دلبخواه زینب است خطبه ها سربازهای ارتش این خانم‌اَند کاخ ها ویرانه ی دستِ سپاه زینب است شام تار از برکت صحن رقیّه روشن است دست ما تا حشر بر دامان ماه زینب است عشق یک روح است..،نیمی کربلا نیمی دمشق گوشه ی شش گوشه،کُنج بارگاه زینب است بعد چل روز آمده با خاطراتی که مپرس... نیزه‌ها یادآورِ حلقومِ شاه زینب است بی رقیه آمدن خیلی برایش سخت بود در حقیقت آن خرابه قتلگاه زینب است واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
حسینی باور نمیکنم که رسیدم کنارِ تو باور نمیکنم من و خاکِ دیارِ تو یک اربعین گذشته و من پیر تر شدم یک اربعین گذشت و شدم همجوار تو یک اربعین اسیرِ بلایَم اسیرِ عشق یک اربعین دچارِ فراقم دچار تو یک اربعین دویده‌ام و زخم دیده‌ام دنبالِ ناله‌های یتیمانِ زارِ تو یک اربعین بجای همه سنگ خورده‌ام یک اربعین شده بدنم داغدارِ تو یک اربعین به گریه‌ی من خنده کرده‌اند لبهای قاتلانِ تو و نیزه دارِ تو مثلِ رُباب مثلِ همه تار تر شده چشمان خسته‌ی منِ چشم انتظارِ تو روز تولدم که زدم خنده بر لبت باور نداشتم که شوم سوگوار تو با تیغ و تیر و دشنه تو را بوریا کنند با سنگ و تازیانه مرا داغدارِ تو یادم نمیرود به لبت آب آب بود یادم نمیرود بدنِ نیزه زار تو مانده صدای حرمله در گوشِ من هنوز وقتی که نیزه زد به سرِ شیرخوار تو حالا سرت کجاست که بالای سر روم؟ گریَم برایِ زخمِ تنِ بی شمار تو من نذر کرده‌ام که بخوانم در علقمه صد فاتحه برای یَلِ تکسوار تو یک مُشت خاک رویِ تو و من دعا کنان شاید شوم نشانِ تو – سنگ مزار تو حسن لطفی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13_Mostanade_Soti_Shonood_Aminikhaah.ir.mp3
17.44M
|مستند صوتی 🟦🟨 ============= 🔻[مروری بر نکات]: 🔹واقعه هشتم 🔹روزی که به بدنم برگشتم 🔹وضعیت جنگ اسرائیل درغزه 🔹التماس والتهابی که به درگاه خدا داشتم 🔹گردابی از نور که من را به دشت بسیار نورانی برد 🔹ابر سیاهی که نصف آسمان را گرفت 🔹فرشته‌هایی که مسلح بودند. 🔹فرشته‌هایی که امر الهی به دست آنهاست⁦ 🔹ما ثابت بودیم زمین گرد ما میرخید. 🔹با یک اشاره‌اش، اسرائیل نابود می‌شد. 🔹نقش نیت واراده شیعیان در پیشبرد اهداف 🔹افرادی که از جنگ، رضایت خدا را در نظر نداشتند. 🔹سران جنگی که با اسرائیل بسته بودند 🔹با یک چرخش زمین، یمن را می‌دیدم 🔹حجاب‌هایی که با اراده او کنار می‌رفت. 🔹نیت هرکس از جنگ را می‌فهمیدم 🔹تفرقه‌ای که در عراق بود 🔹جنگ عراق، جنگ قدرت بود 🔹افرادی که خود را به آمریکا نزدیک می‌کردند 🔹کسی به دنبال رضایت خدا نبود 🔹به ایران هم سر زدم. 🔹دیدم دوتا ملک از ملائکه که کمک می‌کردند. 🔹همه دنبال اثبات منیت خود بودن 🔹ملائکه مخصوص به جهاد 🔹ما غائبیم 🔹افرادی که با دستور آنها، کارها پیش می‌رود. 🔹سکینه‌ای که بعد از دیدن تمثال امام، به من دست داد. 🔹همه عالم هستی در اختیار ماست وما غافلیم 🔹مقام حضرت آقا 🔹جنگ اطلاعاتی که درگیر آن هستیم. 🍃🌹▪️ـــــــــــــــــــــــــ @ahlolbasar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگر به باغ رسالت دگر سبک بارم ولی زخون جگر لاله ها به بر دارم اگر که مانده دوباره مطاعی از داغت به جان خسته ی خود باز هم خریدارم سیاه بر تنم از تازیانه پوشیدم به بند بند وجودم چنین عزادارم اگر دوباره بخواهی اسیر می گردم هنوز نیمه ی جانی از این سفر دارم ولی فراق تو را آنچنان بگریم زار که راه و رسم سفر را ز دهر بر دارم در آفتاب نگاهم کسوف را بنگر که یادگاری شام است دیده تارم برای انکه بگویند خارجی هستم به کوچه های یهودی کشیده شد کارم موسی_علیمرادی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
علیه‌السلام صد بار اگر شویم فدای تو یاحسین کاری نکرده‌ایم برای تو یاحسین.. چشمان ماست در عطش نینوا، فرات در جان ماست شور و نوای تو یاحسین امسال اربعین تو به دیدار ما بیا میقات ماست بزم عزای تو یاحسین از راه دور، محضر تو شکوه می‌کنیم از درد هجر کرببلای تو یا حسین تا نایب الزّیاره، امام زمان ماست سهل است هجر صحن و سرای تو یاحسین شکر خدا که سجده به خاک تو می‌بریم در هر نماز رو به خدای تو یاحسین صد لعن و صد سلام زیارت شهود ماست تسبیح ماست اشک عزای تو یاحسین.. تا شاهراه «سیر الی الله» کربلاست در قلب ماست شوق لقای تو یاحسین از کوچه‌ها به کرببلا کوچ می‌کنیم همراه دسته‌های عزای تو یاحسین این روضه‌ها مسیر رسیدن به کربلاست قربان ذکر راهگشای تو یاحسین میثاق ماست با شهدای تو یاحسین آن وارثان صدق و وفای تو یاحسین ای کربلا مقام شهیدان راه حق ای کربلا حریم خدای تو یاحسین ای اربعین روایت فتح قریب تو قربان منطق شهدای تو یاحسین ای اربعین رسانۀ خط قیام تو ای اربعین پیام عزای تو یاحسین ای اربعین قیامت «هل من معین» تو ای اربعین صدای رسای تو یاحسین باید که لب به نغمۀ لبیک باز کرد باید که داد دل به ندای تو یاحسین ما ملت امام حسین و شهادتیم اسلام ناب ماست ولای تو یاحسین یک ملتیم تابع هفتاد و دو شهید یک اُمّتیم تحت لوای تو یاحسین حُسن ختام آن به شهیدان رسیدن است عمری که سر شود به هوای تو یاحسین بایست در مقابل ظالم بایستد هرکس که سر گذاشت به پای تو یاحسین تا انتقام خون تو آرام نیستیم عمری گریستیم برای تو یاحسین تا خیمه‌گاه سبز فرج می‌توان رسید از خیمۀ سیاه عزای تو یاحسین.. تو وارث رسولی و ما وارث توایم میراث ماست مرثیه‌های تو یاحسین از جد خود عمامه به سر داشتی چه شد!؟ کو پیرهن!؟ کجاست ردای تو یاحسین!؟.. تیر سه‌شعبه بود و دل داغدار تو تیری که خون گریست برای تو یاحسین پنجاه سال سینۀ تو تیر می‌کشید تیر سقیفه بود بلای تو یاحسین.. با خون محاسنت دم آخر خضاب شد این‌گونه بود رنگ حنای تو یاحسین ای روی لاله‌گون تو هردم شکفته‌تر مشهود بود شوق لقای تو یاحسین فریاد استغاثۀ تو تا بلند شد لرزید پیکر شهدای تو یاحسین دیدی حرامیان به حریم تو تاختند طاقت نمانده بود برای تو یاحسین تابی نبود تا بتوانی بایستی نیزه شکسته بود عصای تو یاحسین.. از فرط تیر، جای جراحات محو شد اثبات شد، مقام فنای تو یاحسین ای ذکر تو «رضاً بقضائک» به قتلگاه ای «ارجعی» جواب دعای تو یاحسین ذکر خدا به لعل لب تشنۀ تو بود جوهر ولی نداشت صدای تو یاحسین.. فریاد از آن دمی که صدایت نمی‌رسید دردا به نی دمید نوای تو یاحسین تن در نشیب مقتل و سر بر فراز نی طی شد چگونه سعی و صفای تو یاحسین!؟ آن خیمه‌های سوخته، غمخانۀ تو شد آن شب چه گرم بود عزای تو یاحسین زینب به هر نماز شبش بر تو می‌گریست با یاد التماس دعای تو یاحسین ای وای دخترت که به دستان بسته دید در دست باد، زلف رهای تو یاحسین پیچیده بود از سر گلدسته‌های نی عطر اذان کرببلای تو یاحسین.. سیدمحمدرضا_یعقوبی_آل واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
در صحن حرم حیرت ما دیدنی است در وقت سلام، این صدا دیدنی است دیدیم بهشت می‌وزد از حرمت آری، شب جمعه کربلا دیدنی‌ است سیدمحمدجواد_شرافت واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
Roze_Shab-Jome_Mirzamohamadi_41.mp3
7.7M
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله 🔊 شبهای جمعه فاطمه با سوز و آه و واهمه آید به دشت کربلا گوید حسین من چه شد ◼️ ذکر توسل شب جمعه، توسل به حضرت سیدالشهدا و حضرت زهرا سلام الله علیهما 🎤حجت الاسلام میرزامحمدی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
جمعه حسین ع شبهای جمعه نیمه شبها تا سپیده بر روی اسرارش خدا پرده کشیده از راه می آید زنی قامت خمیده لب میگذارد روی حلقوم بریده فریادهای یا بنی پا بگیرد حیدر بیاید بازوی زهرا بگیرد روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد یک تکه ای سالم همه پیکر ندارد جایی برای بوسه ی مادر ندارد گیسوی خود را ریخته روی گلویش مادر بود اینگونه شکل گفتگویش گوید بنیّ یا بنیّ یا بنیّ برخیز آمد مادرت زهرا بنیّ دیدم خودم در عصر عاشورا بنی افتاده بودی زیر دست و پا بنیّ من بی وضو موی تو را شانه نکردم حالا به دنبال سرت باید بگردم از تشنگی لبهای عطشانت به هم خورد ترکیب ابروها و چشمانت به هم خورد از شدت ضربه دو دندانت به هم خورد آیه آیه نذر قرآنت به هم خورد راه تو را در گودی گودال بستند بر پیکر تو نیزه ها را می شکستند شاعر : قاسم نعمتی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
جمعه امشب به دلم باز هوای حرم افتاد دیدار رخ ات سید و شاه کرم افتاد از دور شدم زائر آن صحن و سرایت دور حرمت بال زدم تا پرم افتاد واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
های جمعه حسین ع وقتی حسین جنس غمش فرق می کند حتمازیارت حرمش فرق می کند دارم یقین که نوکریش به زشاهی است این شاه بی بدل کرمش فرق می کند دارم مدام چشم امیدی به اصغرش دستان کوچک پسرش فرق می کند در لحظه های آخر عمرم خدا کند  آقا نظر کند، نظرش فرق می کند گفته امام ضامن ما فابک للحسین زیرا مصائب و المش فرق می کند هرگز ندیده ایم حصیری شود کفن این شاه بی کفن کفنش فرق می کند شب های جمعه فاطمه فریاد می زند زخمی که خورد بر بدنش فرق می کند باز این چه شورش است که در خلق عالم است حقا که شعر محتشمش فرق می کند واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
بوی حرمِ جمعه شب جمعه حرمت بوی محرم دارد بانویی کنج حرم مجلس ماتم دارد شب جمعه شده و باز دلم رفت حرم دل آشفته ی من، صحن تو را کم دارد مادرت روضه گرفته است برایت آقا زیر لب زمزمه وای حسینم دارد بیرق روضه عیان است ز روی گنبد مجلس روضه همانجاست که پرچم دارد گریه ی مادرتان عرش خدا را لرزاند روضه آه بُنَیَّ چقدر غم دارد حجره های حرمت پر شده از ذکر حسین هر که آید به حرم نام تو را دم دارد در هوای لب خشکت به لب آب فرات چشم هر زائرتان چشمه ی زمزم دارد عطر سیب حرمت از سر شب تا به سحر برده غم از دل هرکس که به دل غم دارد فطرس امشب چقدر بر تو سلام آورده فطرس انگار خبر از همه عالم دارد مصطفی قربانعلی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
خاک تربت دوست جمعه حسین ع دوباره بغض و کمی آه، علتش این است حرم نرفته بمیرم خجالتش این است «سلام می دهم از بام خانه سمت حرم ببخش نوکرتان را بضاعتش این است» هنوز توبه نکرده، مرا خرید آقا محبت و کرم یار سرعتش این است به ذکر و نام قشنگش لبم شده شیرین تمام لذت فرهاد و خلوتش این است رقیق شد دل آلوده از گناهم باز کمی ز معجزه چای هیئتش این است به قطره قطره اشکم ملک خورَد غبطه که اشکِ روضه ارباب قیمتش این است شفای هر مرضی گشت، خاک تربت دوست چه ها کند نظرش آنکه تربتش این است عجیب نیست که بدکاره هم شود زاهد که جذبه نظر یار، قدرتش این است محبتش ز ازل با گلم شد آغشته که ماجرای من و عشق قدمتش این است خوشا میان عزا جان دهم، همه گویند: غلام کویِ حسینیه قسمتش این است محمد جواد شیرازی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
جمعه و دلم کربلاست شب جمعه است و دلم کرببلا می خواهد کربلا هم که دلِ غرقِ صفا می خواهد چه کنم من که ندارم به جز این قلبِ سیه دلِ من از تو حسین قدری دوا می خواهد روضه ی آب و عطش گر چه ملول است و ولی دلِ بشکسته و صد شور و نوا می خواهد شب جمعه شد و مادر به حرم آمده است وا که این صحنه عجب حال و هوا می خواهد آخر این غرقِ گنه را چه به این حال و هوا دلِ من جرعه ای از آبِ شفا  می خواهد کی شود قسمت من هم بشود کرببلا دلم عطرِ حرمِ شاهِ ولا می خواهد محرابی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
مناجات جمعه ای کشتی نجات بشر دستمان بگیر ماییم غرق موج خطر دستمان بگیر بر ما که در کمین بلا گیر کرده ایم با چشم مرحمت بنگر دستمان بگیر شیعه کم و محب گنهکارتان زیاد درهم محب و شیعه بخر دستمان بگیر ما؛ ای حسین، مسلم و هانی نمی شوییم ما و همین دو دیده ی تر دستمان بگیر از دست غیر دشنه ی دشنام می خوریم از دست دوست خون جگر دستمان بگیر راهی که پیش روست، دراز است و پای لنگ ای روی نیزه رفته سفر دستمان بگیر زینب اشاره کرد به سر، گفت یاحسین ای بر خیام سایه ی سر دستمان بگیر از قامت رشیده ی زن های خیمه ات جز سایه ای نمانده اثر دستمان بگیر رو کرد بعد بر سر عباس و گفت آه ماه منیر، قرص قمر دستمان بگیر هم بر لباس پاره ی ما سایه سار باش هم بر رخ سه ساله سپر دستمان بگیر امیر عظیمی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
جمعه شبهای جمعه نیمه شبها تا سپیده بر روی اسرارش خدا پرده کشیده از راه می آید زنی قامت خمیده لب میگذارد روی حلقوم بریده فریادهای یا بنی پا بگیرد حیدر بیاید بازوی زهرا بگیرد روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد یک تکه ای سالم همه پیکر ندارد جایی برای بوسه ی مادر ندارد گیسوی خود را ریخته روی گلویش مادر بود اینگونه شکل گفتگویش گوید بنیّ یا بنیّ یا بنیّ برخیز آمد مادرت زهرا بنیّ دیدم خودم در عصر عاشورا بنی افتاده بودی زیر دست و پا بنیّ من بی وضو موی تو را شانه نکردم حالا به دنبال سرت باید بگردم از تشنگی لبهای عطشانت به هم خورد ترکیب ابروها و چشمانت به هم خورد از شدت ضربه دو دندانت به هم خورد آیه آیه نذر قرآنت به هم خورد راه تو را در گودی گودال بستند بر پیکر تو نیزه ها را می شکستند شاعر : قاسم نعمتی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
در ظلمت عصری که زمین تیره‌ترین است نام تو گرفته است جهان را خبر این است... مهدی_جهاندار واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
🔻اربعینِ سکولار، اربعینِ انقلابی! ۱. استاد شهید آیت‌الله مطهری بر این باور بود که: گاهی یک جریان موج‌خیز و حرکت‌زای اجتماعی‌، روح خود را از دست می‌دهد و از آن جز یک سلسله "آداب و تشریفات بی‌‌اثر" باقی نمی‌ماند. ... عزاداری سنتیِ امروز امام حسین، تبدیل حرکت به بنیاد است. این عزاداری که به‌حقّ درباره‌اش گفته شده: من بکی او ابکی او تباکی‌ وجبت له الجنه؛ که حتّی برای تباکی (خود را شبیه گریه‌کن ساختن) هم‌ ارزش فراوان قائل شده، در اصل، فلسفه‌اش تهییج احساسات علیه یزیدها و ابن‌زیادها و به سود حسین ها و حسینی ها بوده. در شرائطی که حسین به‌صورت‌ یک مکتب در یک زمان حضور دارد و سمبل راه و روش اجتماعی معیّن و نفی‌‌کنندۀ راه و روش موجودِ معیّن دیگری است، یک قطره اشک برایش ریختن،‌ واقعاً نوعی سربازی است. در شرائط خشن یزیدی، در حزب حسینی‌ها شرکت‌‌کردن و تظاهر به گریه‌کردن بر شهدا، نوعی اعلام وابسته‌بودن به گروه اهل حقّ‌ و اعلان جنگ با گروه اهل باطل و در حقیقت، نوعی از خود گذشتگی است. اینجا است که عزاداری حسین‌بن‌علی یک "حرکت" است، یک "موج" است، یک "مبارزۀ اجتماعی" است. امّا تدریجاً، روح و فلسفۀ این دستور فراموش می‌شود و محتوای این ظرف‌ بیرون می‌ریزد و مسأله، شکل یک "عادت" به خود می‌گیرد که مردمی دور هم جمع‌ بشوند و به مراسم عزاداری مشغول شوند، بدون اینکه نمایانگر یک "جهت‌گیری‌ خاصِ اجتماعی" باشد و بدون آنکه از نظر "اجتماعی"، عمل معنی‌داری به شمار رود، فقط برای کسب ثواب - که البتّه دیگر ثوابی هم در کار نخواهد بود - مراسمی را "مجرّد از وظائف اجتماعی" و "بی‌رابطه با حسین های زمان" و "بی‌رابطه‌ با یزیدها و عبیدالله‌های زمان" به‌پا دارند. اینجا است که حرکت تبدیل به‌ بنیاد یعنی عادت شده و محتوای ظرف، بیرون ریخته و ظرف، خالی باقی مانده‌ است. در چنین مراسمی است که اگر شخص یزیدبن‌معاویه هم از گور به در آید حاضر است که شرکت کند، بلکه "بزرگ‌ترین مراسم" را به پا دارد! در چنین مراسم‌ است که نه‌تنها "تباکی" اثر ندارد، اگر "یک مَن اشک" هم نثار کنیم‌ به جائی برنمی‌خورد (مرتضی مطهری، نهضت‌های اسلامی در صد سالۀ اخیر، صص۸۲-۸۳). پس مراقبت کنیم که راهپیمایی اربعین: به "آداب و تشریفات بی‌‌اثر" تبدیل نشود! فقط برای "کسب ثواب" نباشد! "مجرّد از وظائف اجتماعی" نباشد! "بی‌رابطه با حسین های زمان" و "بی‌رابطه‌ با یزیدها و عبیدالله‌های زمان" نباشد! یک "حرکت" باشد! یک "موج" باشد! یک "مبارزۀ اجتماعی" باشد! نمایانگر یک "جهت‌گیری‌ خاصِ اجتماعی" باشد! و در یک کلام، "انقلابی" باشد، نه "سکولار"! @ahlolbasar