eitaa logo
وحدت
84 دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
5.8هزار ویدیو
750 فایل
هر ملتی که متحد باشد، هر ملتی که میان خود تنازع و جدالِ ویرانگر نداشته باشد، مقابل همه ی دشمنی ها شکست ناپذیر خواهد شد.
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷🇵🇸 🔰 | سواد رسانه؛ تعطیل؟! ◾️▫️◾️ 🔹بعد از مصاحبه پر حرف و حدیث آقای پزشکیان، سه مصاحبه مهم و با ارائه نکاتی هدفمند توسط قالیباف (صدا و سیما)، عارف (سایت رهبر معظم انقلاب) و عراقچی (لوموند فرانسه) صورت گرفت. مصاحبه‌هایی هوشمندانه و دقیق که جای کار و پردازش رسانه‌ای بسیار بالایی داشته و دارد. اما در این‌جا یک سؤال اساسی وجود دارد؛ چرا رسانه‌ها و کارشناسان سیاسی، این مصاحبه‌ها و نکات کليدی آن را پوشش شایسته نمی‌دهند و آن را در جلوی چشمان دوستان و دشمنان ایران برجسته نمی‌کنند؟ چرا برخی عادت دارند، بگردند و بچرخند و چند تا نقطه ضعف مانند مصاحبه رئیس جمهور با تاکر کارلسون پیدا کنند و بر اساس آن فضای اجتماعی و سیاسی کشور را به سمت تنش و دو قطبی ببرند؟ 🔸سواد رسانه و تشخیص منافع ملی حکم می‌کرد، حتی اگر مصاحبه آقای رئیس‌جمهور اشکالاتی هم داشت، رسانه‌ها نکات مثبت مصاحبه ایشان را که کم هم نبود، برجسته کنند و ضریب دهند که نکردند؛ قضاوت کسانی که تمام مصاحبه رئیس‌جمهور را دیده‌اند متفاوت است. واقعیت اما این است که نمره سواد رسانه بسیاری از رسانه‌های مدعی، بشدت پایین است. 🔹برخی صاحبان رسانه و تحلیل‌گران اگر سواد رسانه‌ و فهم تشخیص اولویت‌ها داشته باشند، فعالیت‌های خودشان را به سمت نقد دلسوزانه و پیش‌برد انسجام و همدلی می‌برند و نه گشودن باب تفرقه و پراکندن تنفر در جبهه درونی. اما مع‌الاسف هيجان بالا، عشق به روحیه حال‌گیری از برخی نیروهای طیف مخالف، حب و بغض در ارزیابی چهره‌های سیاسی و عدم تشخیص اولویت‌ها و منافع ملی، برای عده‌ای بر هر امر عقلانی و منطقی غلبه پیدا کرده است. این روال و رویه حقیقتاً مخاطره‌آمیز است و باید برای آن چاره‌جویی کرد. |
🇮🇷🇵🇸 🔰 | شاهکاری به اسم حاج باقر ◾️▫️◾️ 🔹 مصاحبه آقای قالیباف بسیار دقیق و فنی بود، اما به نظرم شاهکار قضیه آن جایی بود که گفت «ما به سمت اسرائیل یک اتوبان به اندازه اتوبان همت باز کرده بودیم که هر نقطه‌ای را اراده می‌کردیم با موشک می‌زدیم.» علت شاهکار بودنش چند دلیل دارد: 1⃣ اولاً قالیباف زمانی فرمانده نیروی هوایی سپاه یا همان هوافضای فعلی بوده و اطلاعاتش کافی است، دشمن هم می‌داند که او واقعی سخن می‌گوید. 2⃣ ثانیاً این بخش از صحبت‌های حاج باقر پاسخ متقابلی بود به ادعاهای نتانیاهو که مدتی پیش گفته بود که «کنترل آسمان تهران را در اختیار داریم و رژیم آیت‌الله‌ها را با قدرتی عظیم هدف قرار داده‌ایم.» 3⃣ نکته سوم موازنه تهدید در بیان دکتر قالیباف بود. رهبر معظم انقلاب مدتی قبل فرمودند که ما در مقابل تهدید، تهدید می‌کنیم و در مقابل اقدام، اقدام. 4⃣ نکته چهارم اعتباربخشی تهدید در بیان سردار قالیباف بود. تهدید اگر بلوف باشد اعتباری ندارد و پوچ است، ولی وقتی بر یک واقعیت بنا می‌شود بازدارنده است. 👌 اینجا رسالت جریان دغدغه‌مند و ایران دوست مشخص می‌شود که به جای خورده گرفتن از مصاحبه رئیس‌جمهور یا ضریب دادن به دن کیشوتی مانند کواکبیان، بیایند و چنین صحبت‌هایی را ضریب دهند. ✍ یعقوب ربیعی |
🇮🇷🇵🇸 💢 | اروپا و آزمون نهایی اعتماد در مسیر برجام ◾️▫️◾️ 🔹وزیر امور خارجه ایران در گفت‌وگوی اخیر خود با روزنامه فرانسوی لوموند، پیامی روشن و در عین حال هشدارآمیز خطاب به سه کشور اروپایی عضو برجام – (موسوم به E3) – صادر نمود: اگر این کشورها در مسیر فعال‌سازی مکانیسم ماشه گام بردارند، از منظر تهران معادل حمله‌ای نظامی علیه ساختار امنیت ملی جمهوری اسلامی تلقی می‌شود؛ اقدامی که به‌طور طبیعی پیامدهای غیرقابل بازگشتی به‌همراه خواهد داشت. اگر اروپایی‌ها پیام این بیان وزیر محترم خارجه ایران را دریافت نکرده‌اند، بهتر است این یادداشت را تا آخر بخوانند. در شرایطی که ایران همه تعهدات خود را وفق اجرا نموده و طرف‌های غربی به تعهداتشان عمل نکرده‌اند، تمسک به مکانیسم ماشه، نه یک ابزار حقوقی، بلکه یک سازوکار فشار سیاسی زورگویانه است که ماهیتاً با هرگونه دیپلماسی در تضاد قرار دارد. کاملاً روشن است، در شرایطی که ایران بارها آمادگی خود را برای تعامل و همکاری سازنده اعلام کرده، تهدید به استفاده از این سازوکار، نشانه‌ای از تصمیم اروپا برای عبور از مسیر دیپلماسی و حرکت به‌ سمت تقابل سخت است. 🔸نخست، باید تأکید کرد که در سال‌های اخیر، ایران به‌ رغم خروج یک‌جانبه آمریکا از توافق و اعمال فشارهای حداکثری، در نهایت تلاش کرد از طریق مسیرهای حقوقی و سیاسی و حفظ مسیر دیپلماسی، ثبات توافق را حفظ کند. اما تعلل سه کشور اروپایی در اجرای تعهداتشان و افزایش فشارهای دیپلماتیک و ایستادن آن‌ها در کنار رژیم صهیونیستی در جنگ اخیر، موجب فرسایش اعتماد متقابل شده است. 🔹دوم، استفاده از این ابزار تنش‌زا، به منزله پایان نقش‌آفرینی اروپا در پرونده هسته‌ای ایران خواهد بود. سه کشور اروپایی باید بدانند که نمی‌توان هم‌زمان نقش میانجی و داور را بازی کرد، هم در کنار رژیم صهیونیستی بر طبل جنگ بکوبند و در عین حال، در موقعیت تهدیدکننده نسبت به یک طرف توافق باقی بمانند. در شرایطی که منطقه غرب آسیا بیش از هر زمان دیگری نیازمند عقلانیت و گفت‌وگوست، تکرار بازی فشار حداکثری تنها به تقویت بی‌اعتمادی و شکل‌گیری معادلات جدید امنیتی منجر خواهد شد. 🔸سوم، بازگشت تحریم‌های سازمان ملل تحت عنوان مکانیسم ماشه، ایران را به‌ سوی اتخاذ تدابیر متقابل سوق می‌دهد که دیگر در چارچوب تعامل متعارف نخواهد گنجید. واکنش ایران در قبال مکانیسم ماشه، فارغ از پیامدهای حقوقی در حوزه قراردادهای بین‌المللی و تجدیدنظر در راهبرد هسته‌ای، اثرات امنیتی فوری در کل منطقه غرب آسیا خواهد داشت. 🔹در نهایت، پیام جمهوری اسلامی ایران روشن است: ما از نقش سازنده اروپا در احیای برجام استقبال می‌کنیم، مشروط بر آن‌که این نقش با رفتارهای مسئولانه، واقع‌بینانه و دور از فشار و تهدید همراه باشد. مکانیسم ماشه، اگر فعال شود، نه‌تنها راه‌حل نیست، بلکه زنگ پایان دیپلماسی خواهد بود. این انتخابی است که مسئولیت تبعات آن به‌طور کامل بر عهده تصمیم‌گیرندگان اروپایی خواهد بود. ✍🏻 علی محمدی
🇵🇸🇮🇷 💢 | توهم ژئوپلیتیکی صهیونیست‌ها در قفقاز و شام ◾️▫️◾️ 🔹تحولات ژئوپلیتیکی در منطقه قفقاز و غرب آسیا، در سال‌های اخیر بیش از آن‌که مبتنی بر واقعیات میدانی باشد، با نوعی خوش‌خیالی بیمارگونه از سوی برخی بازیگران همراه بوده است. دو پروژه‌ی موسوم به «کریدور زنگزور» و «کریدور داوود» نمونه‌هایی از این تحرکاتند؛ طرح‌هایی که به‌رغم تبلیغات فراوان و حمایت‌های خارجی، با موانع متعدد داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی روبه‌رو هستند و بیش از آن‌که تهدید فوری به شمار آیند، بیانگر بحران راهبردی طراحان آن‌هاست. 🔸در مورد کریدور زنگزور، دولت جمهوری آذربایجان با حمایت ترکیه و برخی شرکای غربی، تلاش دارد از طریق استان سیونیک ارمنستان، مسیری میان نخجوان و خاک اصلی آذربایجان ایجاد کند. این طرح، که قرار است مکمل رؤیای «کمربند ترک‌زبان» باشد، با مخالفت‌های جدی داخلی در ارمنستان، حساسیت‌های ایران و نبود اجماع بین‌المللی روبه‌رو است. سیونیک نه‌تنها گذرگاه ژئوپلیتیکی ایران به ارمنستان و اروپاست، بلکه خط قرمز امنیتی تهران نیز به شمار می‌رود. برخلاف ادعاها، نه وضعیت میدانی منطقه اجازه اجرای بدون چالش این طرح را می‌دهد و نه ملاحظات حقوقی و تاریخی چنین تحولی را مشروع می‌سازد. 🔹در سوی دیگر، پروژه‌ای بلندپروازانه با عنوان «کریدور داوود» توسط رژیم صهیونی و برخی گروه‌های نیابتی‌اش دنبال می‌شود که هدف آن ایجاد مسیری از جولان تا مرزهای عراق از طریق اراضی شرقی است. این طرح، بخش کوچکی از توهم قدیمی "اسرائیل بزرگ از نیل تا فرات" است که در عمل، با چالش های فراوان و موانع متعددی همراه است و البته با واقعیات ژئوپلیتیکی منطقه هم کاملاً بیگانه است. درگیری‌های محلی، حضور مقتدر محور مقاومت، مخالفت ترکیه با شکل‌گیری هر نوع ساختار خودمختار در شمال سوریه، و حساسیت بالای دولت عراق نسبت به حضور نیروهای بیگانه، همه و همه مانع تحقق چنین طرحی خواهند شد. 🔸توجه شود که تحولات پیش‌رو اگرچه نیازمند رصد دقیق و واکنش هوشمندانه است، اما هیچ‌کدام نشانه‌ای از برتری قطعی دشمن نیستند. اتفاقاً این تحرکات، بیش از آن‌که نشانه‌ای از اقتدار باشند، انعکاسی از اضطراب راهبردی دشمنان محور مقاومت‌اند؛ طرح‌هایی که بیش از آن‌که به واقعیت نزدیک باشند، در رؤیاهای ژئوپلیتیکی‌شان گیر افتاده‌اند. بنابراین با نگاهی واقع‌بینانه، می‌توان گفت آنچه در قالب کریدورهای زنگزور و داوود به‌عنوان پروژه‌های ژئوپلیتیکی بزرگ معرفی می‌شود، در عمل با مجموعه‌ای از تناقض‌ها، موانع میدانی و واکنش‌های منطقه‌ای مواجه است. این طرح‌ها بیشتر به نقشه‌هایی شبیه‌اند که پشت میزهای طراحی در پایتخت‌های بی‌خبر از پیچیدگی‌های میدانی منطقه کشیده شده‌اند. 🔹رژیم صهیونی و متحدانش در حالی برای ترسیم نظم جدید تلاش می‌کنند که ظرفیت‌های تاریخی، فرهنگی، نظامی و ژئواستراتژیک ایران، سدهایی جدی در برابر تحقق این توهمات ایجاد کرده‌اند. واقعیت آن است که در میدان عمل، نفوذ پایدار، مشروعیت منطقه‌ای و توان چانه‌زنی تعیین‌کننده است؛ و ایران، برخلاف بسیاری از بازیگران، این مؤلفه‌ها را داراست. بنابراین، اگرچه این طرح‌ها تهدیداتی را مطرح می‌کنند، اما مسیر تحققشان چنان پرهزینه، ناهموار و پُر از مقاومت است که بیش از آن‌که آینده‌ساز باشند، بیانگر بی‌افقیِ راهبردی طراحان آن‌هاست. ✍🏻 مصطفی علیجان زاده |
🇵🇸🇮🇷 💢 | کاممان را تلخ نکنید! ◾️▫️◾️ 🔹ما در جامعه مدرن با یک کارخانه عظیم با انبوهی از پیچ‌ومهره‌های منسجم مواجه هستیم. عبارت «پیچ و مهره» را از بیان رهبر معظم انقلاب در ۲۹ اردیبهشت ۱۳۶۰ عاریه گرفتم. یک نانوایی از آن جهت که نان مردم را تأمین می‌کند، یک نظامی از آن جهت که متولی امنیت کشور است، یک پزشک از آن جهت که سلامت جامعه را تضمین می‌کند، رسالتی بزرگ بر دوش دارند. 🔸جنگ ۱۲روزه نشان داد که این پیوستگی و نقش‌ها در جامعه ایرانی به‌ درستی تعریف شده است. در پیام دیروز رهبر معظم انقلاب بر این نکته تأکید شد که پیروزی در ۱۲ روز از آن جهت محقق شد که بازماندگان شهدا صبور ماندند، همرزمانشان به‌ سرعت به عرصه جنگ بازگشتند و مردم هم با وحدت و استواری به میدان کمک کردند. به همین خاطر بود که از روز اول جنگ مشخص شد که «دشمنان ایران آهن سرد می‌کوبند.» 🔹واقعیت آن است که ایرانیت و جمع شدن حول محور ، عامل چسبندگی جامعه و ایجاد انسجام اجتماعی در جنگ ۱۲روزه بود. اما تکیه بر ایرانیت و جمع شدن حول ملک ایران، زمانی پدید می‌آید که نظام سیاسی کارآمدی آن را مدیریت کرده باشد. وگرنه از زمان ترکمانچای، گلستان، پاریس و... هم ایرانیت بوده و هم ایران. مزیت جامعه شیعی در دوره معاصر ـ از قرارداد رژی تا به امروز، و از ملاعلی کنی و میرزای شیرازی تا امام خمینی(ره) و امام خامنه‌ای ـ این بوده که علمای شیعی عامل انسجام‌بخش، مقوم و بازدارنده در مقابل مهاجم بوده‌اند. 🔸به نظر می‌رسد پیام دیروز رهبر معظم انقلاب دو محتوای اساسی داشت. محتوای اول، بازگشت به همان تقسیم کار و وظیفه اساسی است. در پیام دیروز، برای جوان، روحانی، استاد دانشگاه، نظامی و یکایک جامعه نقش‌هایی تعریف شد؛ یکی باید به تبیین بپردازد، دیگری باید تأمین امنیت کند، یکی باید معنویت بیفزاید و... . امروز دیپلمات، نظامی، دولتمدار و... هرکدام در نقشی بازی می‌کنند که بر دوششان گذاشته شده است. 🔹اما وظیفه دوم، سخت‌تر و پیچیده‌تر است؛ آن‌جایی که می‌فرمایند: «حفظ اتحاد ملی وظیفه یکایک ما است.» امروز یقه‌گیری ممنوع است. ممنوع بودن یقه‌گیری به معنای تعطیلی نقد و نقادی نیست، بلکه یعنی زمان آن نیست که هر روز و با یک اسم و رمز به جان هم بیفتیم. قرار نیست برای یک مصاحبه، حادثه یا هر پدیده‌ای به جان هم بیفتیم. امروز همه ذیل ولایت و حول پرچم ایران گرد هم آمده‌ایم؛ این گردهمایی را تلخ نکنیم. ✍🏻یعقوب ربیعی‌مطلق |
🇮🇷🇵🇸 💢 | کریدور داوود یا توطئه‌ای ژئوپلیتیکی علیه ایران؟ ◾️▫️◾️ 🔹کریدور داوود، همان زنگ خطری است که در پسِ حملات اخیر رژیم صهیونی به دمشق و تنش‌های فزاینده در سویدای سوریه به گوش می‌رسد. این کریدور که از شمال شرق سرزمین‌های اشغالی آغاز شده و از جنوب به مناطق تحت کنترل کردهای قسد در شمال شرق این کشور امتداد می‌یابد، ظاهراً هدفی فراتر از اقلیم کردستان عراق دارد. فرضیه‌ای جسورانه اما نگران‌کننده مطرح است و آن اینکه: آیا این کریدور می‌تواند از طریق ترکیه و زنگزور به کریدور لاجوردی در آسیای میانه متصل شود و به حیفا در سرزمین‌های اشغالی ختم گردد؟ چنین طرحی، اگر محقق شود، رژیم صهیونی را به لولای اقتصادی و امنیتی منطقه تبدیل خواهد کرد؛ جایی که کالاهای چین و هند برای رسیدن به اروپا ناچار به عبور از حیفا هستند! 🔸از جمله شواهدی که در این فرضیه رخ‌نمایی می‌کند، همکاری‌های نزدیک رژیم صهیونی با آذربایجان، مذاکرات سطح بالای ترکیه و رژیم بر سر سوریه، و دیدارهای جولانی با طرف‌های صهیونی در امارات و آذربایجان است که هرکدام از این موارد، نشانه‌هایی از یک پازل پیچیده‌اند. تحرکات نظامی آذربایجان در مثلث مرزی ایران–ارمنستان–آذربایجان نیز احتمال تلاش برای گشایش زنگزور را تقویت می‌کند. حتی در ترکیه، گمانه‌زنی‌هایی درباره همکاری با رژیم برای جلوگیری از تهدیدات بعدی مطرح شده است. آیا اردوغان حاضر است بخشی از نفوذ خود را به نفع این کریدور فدا کند؟ 🔹اما چرا این کریدور برای رژیم صهیونی حیاتی است؟ پاسخ کاملاً روشن است: تسلط بر شریان‌های اقتصادی منطقه. کریدور داوود در کنار کریدور آمریکایی (از هند به حیفا) و کریدور لاجوردی (از چین به حیفا)، رژیم را به دروازه‌بان تجارت جهانی تبدیل می‌کند. این یعنی قدرت چانه‌زنی بی‌نظیر با قدرت‌های شرق و غرب و تضعیف رقبایی چون ایران و روسیه. با این حال، این طرح چالش‌های بزرگی نیز دارد: سوریه چندپاره، فاقد امنیت لازم برای یک کریدور اقتصادی است؛ زنگزور هنوز محقق نشده و ایران و روسیه با تمام قوا در برابر آن ایستاده‌اند؛ ترکیه نیز بعید است به‌راحتی از مسیر بالکان خود به نفع حیفا صرف‌نظر کند. 🔸با این حال، این فرضیه برای ایران هشداری جدی است. کریدور داوود می‌تواند به محمل جدیدی برای تضعیف ژئوپلیتیکی و امنیتی ایران تبدیل شود. حملات اخیر رژیم به ایران، شاید بخشی از استراتژی تضعیف تهران برای جلوگیری از مداخله در مناقشات زنگزور باشد؛ اما ایران، با تکیه بر قدرت نظامی و مزیت‌های ژئوپلیتیکی بی‌نظیر خود، آماده‌ی خنثی‌سازی این توطئه است. گفت‌وگوهای جدی با ترکیه برای جلوگیری از همکاری این کشور با رژیم صهیونی، ضروری است. همچنین، ایران باید طرحی ایجابی و فراگیر ارائه دهد که با همکاری کشورهای قدرتمند، بر اساس واقعیت‌های اقتصاد سیاسی منطقه، هر توطئه‌ای را عقیم کند. لحظه‌ای که ایران به چنین همکاری راهبردی دست یابد، جهشی تاریخی در انتظارش خواهد بود. هوشیاری و اقدام به‌موقع، کلید پیروزی است! ✍🏻 حسن نوروزی |
🇮🇷🇵🇸 🔰 | استحکام بی‌نظیر پایه‌های نظام ـ اقتصاد ◾️▫️◾️ 🔹«جمهوری اسلامی، استحکام بی‌نظیر پایه‌های نظام خود و کشور خود را به دنیا نشان داد.» 🔸این بخشی از فرمایشات رهبر معظم انقلاب در مراسم بزرگداشت شهدای جنگ تحمیلی اخیر بود. 🔹درباره استحکام بی‌نظیر پایه‌های نظام در جریان جنگ اخیر که ناظر به ایستادگی ساختاری کشور در برابر جنگی چندبُعدی بود، از جنبه‌های نظامی بحث و گفت‌وگو شده است. اما بخشی که کمتر به آن پرداخته شده، حوزه است؛ حوزه‌ای که با هدف فروپاشی درونی و خسته‌کردن مردم، طراحی و اجرا گردید. 🔸در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، جبهه‌ی غربی ـ صهیونی، جنگ اقتصادی علیه ایران را که در بیش از چهار دهه گذشته با اشکال مختلفی ادامه داشته، به اوج رساند. هدف این بود که اقتصاد ایران را از کار بیندازند؛ آن هم با روش‌هایی چون حمله به زیرساخت‌های مالی کشور. سامانه‌های کلیدی مانند شتاب، شاپرک، درگاه‌های پرداخت رمزارزی داخلی و بانک‌ها هدف مستقیم حملات سایبری قرار گرفتند. هم‌زمان، شایعه‌پراکنی و بمباران رسانه‌ای برای تخریب روانی اقتصاد و اعمال فشار بر مشتریان نفتی ایران چون چین و هند، از طریق ابزارهای دیپلماتیک، به‌صورت هم‌زمان دنبال شد. 🔹با وجود این حجم گسترده از تهاجم، ایران موفق شد ظرف مدت کوتاهی نه‌فقط از بحران عبور کند، بلکه نشان دهد که زیرساخت‌های اقتصادی آن، علیرغم همه آسیب‌پذیری‌ها و نارضایتی‌های عمومی، از تاب‌آوری نسبی برخوردارند. بانک مرکزی با مدیریت به‌موقع، کنترل سامانه‌ها را در روزهای نخست بازگرداند. اختلالی در توزیع سوخت، پرداخت‌ها، عرضه‌ی کالاهای اساسی یا انتقال انرژی در کشور به وجود نیامد. اقتصاد ایران ـ که همواره مورد نقد و گلایه بوده ـ در آزمونی سخت، سربلند بیرون آمد. 🔸در پاسخ، ایران نیز به اقدام متقابل پرداخت؛ از کار افتادن پالایشگاه حیفا تا ۸ ماه آینده، قطع موقت انتقال گاز به منطقه‌ی کرمل، حملات سایبری به بانک لئومی و سقوط شاخص‌های بورس تل‌آویو، تنها بخشی از پیامدهای ضدحمله‌ی ایران بود. در طرف مقابل، زیرساخت‌های داخلی ظرف ۷۲ ساعت بازسازی شد، مسیرهای تهاتر با روسیه، چین و ونزوئلا تقویت گردید، تشریفات گمرکی برای واردات در بنادر عربی تسهیل شد و مهم‌تر از همه، افکار عمومی در ایران به‌جای وحشت، با دولت همراهی کردند. در حالی‌که در سرزمین‌های اشغالی، جامعه دچار وحشت، هجوم به فروشگاه‌ها و اعتراضات خیابانی شد. 🔹این تجربه نشان داد که توان و تاب‌آوری اقتصادی ایران، اگر با همراهی و انسجام مردم و مدیریت دولت همراه باشد، می‌تواند پایه‌ی استحکام نظام باشد. مقایسه‌ی این تاب‌آوری با وضعیت اروپا در برابر جنگ تعرفه‌ای با آمریکا، تصویر روشن‌تری از قدرت ساختاری اقتصاد ایران به دست می‌دهد. در حالی‌که اروپایی‌ها ـ با وجود اقتصاد پیشرفته ـ در برابر فشارهای تعرفه‌ای آمریکا به توافقی تن دادند که حتی نخست‌وزیر فرانسه آن را «روز تاریک و غم‌انگیز برای اروپا» نامید، ایران با اقتصادی تحریمی، پایه‌ای برای استحکام ملی و کشور گردید. ✍🏻 علی محمدی |
💢 | فرصتی برای همگرایی منطقه‌ای 🔹سفر رئیس‌جمهور کشورمان به پاکستان، نخستین سفر دوجانبه او به یک کشور خارجی پس از جنگ تحمیلی ۱۲روزه محسوب می‌شود. این سفر که در پاسخ به حضور شهباز شریف، نخست‌وزیر پاکستان، در تهران انجام شد، نشان‌دهنده تحکیم روابط دو کشور در شرایط حساس منطقه‌ای است. اگرچه پیش از این، پزشکیان برای شرکت در اجلاس اکو به آذربایجان سفر کرده بود، اما این نخستین بار است که او به‌عنوان میهمان رسمی یک کشور همسایه وارد می‌شود.روابط تهران و اسلام‌آباد همواره تحت تأثیر تحولات جهانی و منطقه‌ای قرار داشته است. با این‌ حال، در دو سال اخیر، شاهد تلاش دو طرف برای کاهش تنش‌های مرزی و افزایش همکاری‌ها بوده‌ایم. دولت شهید رئیسی به این موضوع توجه ویژه‌ای داشت و سفرهای متعدد وزیر امور خارجه و رئیس‌جمهور ایران به پاکستان منجر به امضای تفاهم‌نامه‌هایی مانند استقرار افسران رابط مرزی شد که تأثیر مستقیمی بر کاهش ناامنی‌ها در مناطقی مانند زاهدان و تربت داشت. 🔸در جریان جنگ اخیر، پاکستان موضعی حمایتی از ایران اتخاذ کرد که ریشه در اشتراکات تاریخی، فرهنگی و دینی دو کشور دارد. علاوه بر این، تنفر عمیق پاکستانی‌ها از رژیم صهیونی نیز به این حمایت دامن زد. این همگرایی نه‌تنها در سطح دولتی، بلکه در میان جامعه پاکستان نیز مشهود بود. سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، در یادداشتی در رسانه‌های پاکستانی نوشت: «یکی از اصول اساسی سیاست خارجی ایران، ایجاد روابط قوی، پایدار و متقابلاً سودمند با همسایگانش است. در این چشم‌انداز، رابطه ما با پاکستان جایگاه ویژه‌ای دارد.» 🔹با وجود حجم مبادلات تجاری نزدیک به ۲ میلیارد دلار، دو کشور از سطح فعلی همکاری‌ها راضی نیستند و به‌دنبال رفع موانعی مانند تحریم‌ها و محدودیت‌های بانکی هستند. یکی از راه‌حل‌های پیش‌رو، استفاده از کریدور چین–پاکستان است که می‌تواند ایران را به بازارهای آسیایی متصل کند. پاکستان با داشتن بندر گوادر، نقش کلیدی در ترانزیت کالاهای چین به ایران ایفا می‌کند. سرمایه‌گذاری ۶۰ میلیارد دلاری چین در پاکستان نیز فرصتی است که ایران می‌تواند از آن برای دور زدن تحریم‌ها استفاده کند. 🔸این سفر سه محور اصلی دارد: ▪️۱. تقویت همکاری‌های امنیتی و مرزی برای مقابله با تروریسم و قاچاق. ▪️۲. توسعه روابط اقتصادی با تمرکز بر پروژه‌های مشترک انرژی و حمل‌ونقل. ▪️۳. هماهنگی در مسائل بین‌المللی، به‌ویژه در پرونده‌هایی مانند افغانستان و بحران غزه. 🔹ایران و پاکستان به‌عنوان دو قدرت تأثیرگذار در آسیا، می‌توانند با همکاری بیشتر، نه‌تنها منافع دوجانبه خود را تأمین کنند، بلکه به ثبات منطقه کمک نمایند. این سفر می‌تواند آغازی برای تحول در روابط تهران و اسلام‌آباد باشد؛ به‌ویژه اگر دو کشور بتوانند از ظرفیت‌های چین برای تقویت پیوندهای تجاری و امنیتی استفاده کنند. در شرایطی که غرب به‌دنبال انزوای ایران است، همکاری با همسایگان شرقی می‌تواند راهبردی حیاتی برای عبور از تحریم‌ها و تهدیدها باشد. ✍🏻 مصطفی علیجان‌زاده
🇮🇷🇵🇸 💢 | وقت تغییر پارادایم ◼️◾️▪️ 🔻این روزها برخی از افراد معلوم‌الحال منصوب به یک جریان سیاسی امتحان پس داده که سال‌ها بر مسند اجرایی کشور حاکم بوده و هستند، صحبت از تغییر پارادایم می‌کنند. آری درست گفتند وقت مناسبی برای تغییر پارادایم است . به خصوص این جنگ تحمیلی ۱۲ روزه که خیلی از مسائل را برای مردم عزیزمان روشن کرد و نشان داد که اگر این تغییر پارادایم صورت نگیرد چالش‌ها و مشکلات بیشتری در راه خواهد بود. اما سوال اساسی این جاست کدام تغییر پارادایم؟! 🔻برای فهم بهتر مسأله به جمله معروفی از امام خمینی (ره) اشاره می‌کنم. امام فرمودند: «ما از شر رضاخان و محمدرضا خلاص شدیم؛ اما از شرّ تربیت‌یافتگان غرب و شرق به این زودی‌ها نجات نخواهیم یافت.» بر اساس این جمله‌ی امام، تغییر پارادایم اول خلاصی از دست استبداد داخلی و رهایی از استعمار و کسب استقلال، آزادی و تحقق شعار نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی بود. لکن تغییر پارادایم دوم که امام اشاره کردند از دست آن‌ها به این زودی‌ها خلاص نمی‌شویم همان جریان لیبرال و غرب‌گرا هستند که سال‌ها بر مسند اجرایی کشور چنبره زده، نسخه‌های پوسیده آن‌ها کشور را به این وضعیت درآورده و به جای پاسخ‌گو بودن، فریاد کی بود کی بود من نبودم سر داده طلبکارانه سخن می‌گویند. همان‌ها که اگر در مسائل دفاعی و امنیتی به نسخه آن‌ها عمل می‌شد آنچه از شرارت و جنایت دشمنان بر سر ما می‌آمد، جنایت غزه در برابرش داستان‌سرایی بود. نسخه اقتصادی‌شان و مصائبی که بر کشور آورد جای خود دارد. 🔻القصه، وقت تغییر پارادایم رسیده به عبارت دقیق‌تر زمان تحقق این خواسته امام راحل، خواسته‌ای که امام یک بار در زمان حیات مبارک خود به ملت ایران التماس کردند و آن این بود که: من از همه می‌خواهم، من التماس می‌کنم به ملت ایران، من دست ملت ایران را می‌بوسم... این غرب‌زده‌ها را کنار بگذارند. ✍ حمید جعفری
🇮🇷🇵🇸 💢 | خنجر به وحدت! ◼️◾️▪️ 🔹در شرایط حساس پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، انتشار بیانیه جبهه موسوم به اصلاحات با شعار «آشتی ملی» و تأکید بر تعلیق داوطلبانه غنی‌سازی هسته‌ای، نظارت گسترده آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و تعامل بیشتر با غرب، پرسش‌های جدی درباره همسویی این خواسته‌ها با اهداف استراتژیک دشمنان ایران ایجاد کرد. تحلیل محتوای این سند نشان می‌دهد که برخی جریان‌های سیاسی داخلی، آگاهانه یا ناآگاهانه، به ابزاری برای پیشبرد اهداف دشمن تبدیل شده‌اند. 🔸بند ۱۰ بیانیه، که پیشنهاد تعلیق داوطلبانه غنی‌سازی اورانیوم و پذیرش نظارت‌های گسترده آژانس را مطرح می‌کند، عیناً همان مطالباتی است که آمریکا و متحدانش سال‌هاست تلاش کرده‌اند از طریق تحریم‌ها و فشارهای سیاسی به ایران تحمیل کنند. این پیشنهادها دقیقاً در زمانی مطرح می‌شود که سه کشور اروپایی انگلستان، فرانسه و آلمان تهدید به فعال‌سازی مکانیسم ماشه و بازگرداندن پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت کرده‌اند. آیا این همزمانی تصادفی است؟ 🔹در بند ۷ بیانیه، ادعای «تبعیض سیستماتیک علیه زنان» مطرح شده است؛ عبارتی که پیش‌تر در گزارش‌های سازمان ملل و رسانه‌های غربی علیه ایران به کار رفته است. این رویکرد نه تنها واقعیت‌های داخلی را تحریف می‌کند، بلکه آب به آسیاب تبلیغات دشمن می‌ریزد. 🔸نکته تأمل‌برانگیزتر، زمان انتشار این بیانیه است: روزهای پس از دفاع مقدس ۱۲ روزه، زمانی که ملت ایران با انسجام بی‌سابقه‌ای در برابر تجاوز دشمن صهیونی ایستادگی کرد. در چنین شرایطی، طرح خواسته‌هایی که پیش‌تر از زبان مقامات غربی شنیده شده‌اند، نه تنها کمکی به حل بحران‌های کشور نمی‌کند، بلکه مانند خنجری بر پیکره وحدت ملی فرود می‌آید. 🔹برخی از حامیان این بیانیه استدلال می‌کنند که این پیشنهادها راهی برای جلوگیری از فروپاشی اقتصادی است، اما تاریخ نشان داده که تعامل یک‌جانبه و پذیرش شرایط دشمن، هرگز به رفع تحریم‌ها یا بهبود معیشت مردم منجر نشده است. برجام نمونه بارز این ادعاست؛ توافقی که با وعده رفع تحریم‌ها آغاز شد، اما در نهایت به تحریم‌های بیشتر و فشارهای گسترده‌تر انجامید. 🔸ملت ایران در طول تاریخ ثابت کرده که در سایه وحدت و هوشیاری می‌تواند بر هر توطئه‌ای غلبه کند. اما جریان‌هایی که در بحبوحه جنگ ترکیبی دشمن، خواسته‌های خارجی را بازتولید می‌کنند، به عوامل تفرقه تبدیل می‌شوند. امروز بیش از هر زمان دیگری، نیاز به انسجام داخلی و مقاومت در برابر فشارهای خارجی احساس می‌شود.در شرایطی که آمریکا و رژیم صهیونی در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه با حملات ناجوانمردانه خود، مردم بی‌گناه را فارغ از علایق سیاسی و فرهنگی، صرفاً به جرم ایرانی بودن به خاک و خون کشیدند، بیانیه اصلاحات به تریبونی برای انعکاس خواسته‌های نامشروع دشمن تبدیل شده است که در میدان جنگ و میز مذاکره نتوانسته محقق شود. این بیانیه به مهم‌ترین عامل پیروزی ایران در دفاع مقدس ۱۲ روزه، یعنی وحدت و انسجام ملی، آسیب می‌زند. ✍🏻 مصطفی علیجان‌زاده
🇮🇷🇵🇸 💢 | آمریکای نامردِ وامانده! ◼️◾️▪️ 🔹نحوه برخورد ترامپ با رهبران اروپایی در نشست واشنگتن، از جمله تحقیر علنی آنها و اجبار به پذیرش طرح‌های آمریکا و دیکته‌گویی سیاسی، نشان‌دهنده رویکرد سلطه‌جویانه واشنگتن و شخص ترامپ است. این رفتار مخالف همبستگی و یکپارچگی بلوک غرب بوده و عملاً ثابت می‌کند آمریکا حتی برای نزدیک‌ترین متحدان خود نیز ارزشی قائل نیست. این جلسه برای هماهنگی و همراه‌سازی اروپایی‌ها با سیاست‌های ضداروپایی آمریکایی‌ها برگزار شد و ترامپ اثبات کرد که «سیاست اول آمریکا» به معنای نادیده گرفتن، تضعیف و زیاده‌خواهی از همه، حتی متحدین سنتی، است. 🔸ترامپ با پیشنهاد توافق صلحی که خواستار واگذاری بخش‌های وسیعی از شرق اوکراین به روسیه بود، عملاً حاکمیت کی‌یف را زیر پا گذاشت. این طرح که با فشار بر زلنسکی برای پذیرش تبادل اراضی همراه است، هم حقوق بین‌الملل را نقض می‌کند و هم نشان‌دهنده نادیده گرفتن اصل تمامیت ارضی کشورها و غیرقابل اعتماد بودن سیاست «دست چدنی در دستکش مخملی» ایالات متحده است. 🔹تلاش ترامپ برای مشروعیت‌بخشی به خواسته‌های سرزمینی روسیه در اوکراین، مانند الحاق کریمه و دونباس، و تأکید بر عدم لزوم پیوستن اوکراین به ناتو، در حالی همسویی آشکار با اهداف ژئوپلیتیک مسکو قلمداد می‌شود که این رویکرد از یک سو امنیت اروپا را تهدید می‌کند و از سوی دیگر نشان‌دهنده پذیرش شکست در برابر روس‌هاست. 🔸مضافاً، تلاش ترامپ برای دریافت جایزه صلح نوبل از طریق اقدامات نمایشی برای ایجاد صلح، نشان‌دهنده نگاه ابزاری به مفهوم صلح است. پیشنهاد او برای آتش‌بس موقت بدون حل ریشه‌ای اختلافات، شاید تنها به تثبیت دستاوردهای نظامی روسیه کمک کند و برای اروپایی‌ها آورده‌ای نداشته باشد. همچنین، طرح صد میلیارد دلاری فروش سلاح‌های آمریکایی به اوکراین با تأمین مالی اروپایی‌ها، نشان می‌دهد ترامپ به جای حل دیپلماتیک بحران، به دنبال منفعت‌طلبی اقتصادی و گسترش نفوذ نظامی آمریکاست. این رویکرد که با سیاست‌های جنگ‌افروزانه آمریکا در غرب آسیا نیز همسو است، صلح پایدار را در اوراسیا غیرممکن می‌سازد. در این میان، پیشنهاد ترامپ برای ارائه تضمین‌های امنیتی مشابه اصل پنجم ناتو به اوکراین، نیز نشان‌دهنده تلاش برای گسترش نفوذ نظامی آمریکا تا مرزهای روسیه است؛ تلاشی که سال‌ها پیش باعث شروع جنگ شد و نشان می‌دهد ابرقدرت وامانده با نامردی در حق اروپای متحد خود، همچنان اهداف بلندمدت خود را پیگیری می‌کند. 🔹به هرحال، سیاست‌های آمریکای ترامپ در قبال اوکراین و اروپا، تجلی دیگری از رویکردهای یکجانبه‌گرایانه، نقض حاکمیت ملی کشورها و اولویت‌دهی به منافع کوتاه‌مدت بر صلح پایدار است. این روند، که با تحقیر متحدان و تشدید تنش‌ها همراه است، بحران‌ها را حل نمی‌کند و صرفاً نشان‌دهنده واماندگی و استیصال قدرت آمریکاست. ✍🏻 رامین نصیری
🇮🇷🇵🇸 💢 | سقوط معنادار F18 های آمریکایی ◼️◾️▪️ 🔹به گزارش شبکه سی‌بی‌اس آمریکا روز گذشته مقام‌های آمریکایی اعلام کردند که یک جنگنده اف-۱۸ سوپر هورنت نیروی دریایی این کشور در سواحل ایالت ویرجینیا سقوط کرد. 🔹جنگنده F18 نیروی دریایی آمریکا در حالی سقوط کرده است که این ششمین جنگنده از سری اف آمریکاییست که در ده ماه گذشته دچار سانحه شده و سقوط میکند. 🔹هزینه ساخت ۶۷ میلیون دلاری برای هر فروند از این جنگنده‌ها ماجرا را جالب‌تر می‌سازد و خبر از یک باپ بسیار بزرگ در سیستم نظامی و امنیتی و به طور کلی سیستم آمریکا می‌دهد: فرسودگی تجهیزات و زیرساخت‌های آمریکایی 🔹فرسودگی و نیاز به بازسازی نه فقط در تجهیزات نظامی بلکه در زیرساخت‌های آمریکایی نیز قابل مشاهده است. انجمن مهندسان ارتش آمریکا اعلام کرده است که برای تعمیر زیرساخت‌های فرسوده‌ ایالات متحده حداقل ۴,۶ تریلیون دلار بودجه مورد نیاز است. 🔹گفتنی است روزانه ۸۵۰ شاه ‌لوله‌ آب در آمریکا می‌ترکد و به‌طور کلی سالانه ۲,۱ تریلیون و روزانه ۶ میلیارد گالن آب در ایالات متحده به دلیل زیرساخت‌های فرسوده به هدر می‌رود. همچنین ۲ میلیون آمریکایی به آب لوله‌کشی و فاضلاب دسترسی ندارند. 🔹متوسط عمر پل‌های آمریکا ۴۳ سال بوده و ۴ پل از هر ۱۰ پل ایالات متحده ۵۰ سال یا بیشتر عمر دارند. نزدیک به ۱۰ درصد پل‌های آمریکا، یعنی ۵۶ هزار پل معیوب یا ناکارآمد هستند و نزدیک به ۷۰ درصد سدهای آمریکا تا سال ۲۰۲۰ بیش از ۵۰ سال عمر کرده‌اند که به معنای آن است که امروز این سدها کاملاً فرسوده و غیرقابل اعتماد برای ادامه استفاده هستند. 🔹بزرگ‌ترین و گسترده‌ترین تجهیزات‌ها و زیر ساخت‌های آمریکایی نیازمند یک سرمایه‌گذاری بسیار کلان در ایالات متحده آمریکا می‌باشند، در حالی که ایالات متحده خود با بحران‌های اقتصادی مزمن و بلند مدت مواجه هست. حال با این تفاسیر به نظر می‌رسد سقوط جنگنده‌های سری اف آمریکایی معانی قدیمی‌شدن، فرسودگی و افول قدرت آمریکا را بازگو می‌کند. ✍🏼 رامین نصیری