کانون ادبیات عرب
کانون ادبیات عرب
🏃♂در ادامه، بحث را در قالبِ دو همبحث یعنی همبحثِ #شماره_یک و همبحثِ #شماره_دو نسبت به موضوع اعرف مع
👤همبحثِ #شماره_یک
❓سوال: ملاک در تعیین اعرف معارف از نگاه شما چیست؟
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
✅لینک کانال #کانال_ادبیات_عرب:
🔺 http://eitaa.com/joinchat/3330867217C71996cac28
کانون ادبیات عرب
👤همبحثِ #شماره_یک ❓سوال: ملاک در تعیین اعرف معارف از نگاه شما چیست؟ 💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز ا
👤همبحثِ #شماره_دو
🔊پاسخ: بحث از دو عنوانِ 《معرفه و نکره》، از جمله مباحث علم بلاغت می باشد لذا #حاکم بر تعیین اعرف معارف، حال و مقتضای حال است به همین جهت آن چه که اکثر نحویُّون در کتب نحوی خویش اذعان دارند به این که مثلاً {ضمیر}، اعرف معارف است و یا مثلاً {علم}، اعرف معارف است و ...، خروج از محلّ بحث نموده اند و لذا تمام مباحث مطرح شده از جانب نحویّون در این باره قابل قبول نمی باشد زیرا با نگاهی غیر از نگاهِ بلاغی پیش بُرده شده است.
✍تذکُّر:
✋بحث از {مراد از اعرف معارف} و {تفسیر نحویُّون از اعرف معارف}، سابقاً بیان گردید لذا رجوع بفرمایید به:👇
❓ # سوال شماره ۰۱: #مراد از 《اعرف معارف》در نگاه نحویّون چیست؟
🔰 #رجوع کنید #به:👇
💢 https://eitaa.com/kanon_adabi/237
🔵━━─⊱✅یا فاطمه✅⊰─━━🔵
❓ # سوال شماره ۰۲: #آیا تفسیر نحویّون در رابطه با اعرف معارف درست است یا خیر؟
🔰 #رجوع کنید #به:👇
💢 https://eitaa.com/kanon_adabi/257
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
✅لینک کانال #کانال_ادبیات_عرب:
🔺 http://eitaa.com/joinchat/3330867217C71996cac28
کانون ادبیات عرب
👤همبحثِ #شماره_دو 🔊پاسخ: بحث از دو عنوانِ 《معرفه و نکره》، از جمله مباحث علم بلاغت می باشد لذا #حاک
👤همبحثِ #شماره_یک
❌در پاسخ از پیام قبلی
👈از آن جایی که علم نحو، خود را بزرگ و اصل الاساسِ ادبیات می دانید لذا در اکثر اجزاء علوم ادبی ورود کرده است لکن شاید چون اغلب این بوده که مقتضای حال در اعرف المعارف، ضمیر بوده، مشهور از نحویُّون گفته اند: {بعد از اسم الله جل جلاله، ضمیر اعرف است}؛👇
🔺لکن علی ایّ حال به قول علامه مدرس افغان (رحمه الله)در المدرس الافضل، فائده ای بر این بحث مترتّب نیست چه ضمیر باشد چه علم... .
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
✅لینک کانال #کانال_ادبیات_عرب:
🔺 http://eitaa.com/joinchat/3330867217C71996cac28
کانون ادبیات عرب
👤همبحثِ #شماره_یک ❌در پاسخ از پیام قبلی 👈از آن جایی که علم نحو، خود را بزرگ و اصل الاساسِ ادبیات
کانون ادبیات عرب
👤همبحثِ #شماره_دو ⭕️در پاسخ از پیام قبلی 📝نسب به #تک_تکِ عباراتی که فرمودید، مطالبی به ذهن خطور ن
🔵۱) آن جا که فرمودید: 《از آن جایی که نحو، خود را بزرگ و اصل الاساس ادبیات می دانند لذا در اکثر اجزاء علوم ادبی ورود کرده است》بیان می گردد:👇
🔴به نظر می رسد آن چه که فرمودید یعنی: {نحو خودش را بزرگ و اصل الاساس ادبیات می داند}، از صحّت کافی ای برخوردار نمی باشد زیرا:👇👇
📝احوالاتی که بر کلمه عارض می شوند، بر سه قسم اند:
🔸۱) احوالات درونی: یعنی احوالاتی که از ذات خود کلمه حاصل می شود و مشروط به تحقّق ترکیب و تشکیل کلام نیست مثل اعلال و ابدال و تمامی اموری که علم صرف از آن ها بحث میکند.
🔸۲)احوالات بیرونی: یعنی احوالاتی که مقارن با تحقّق ترکیب و تشکیل کلام بر کلمه عارض می شود که بر دو قسم اند:
🔺۱) یکی احوالات بیرونی مستقیم و بدون واسطه یعنی احوالاتی که پس از تحقّق کلام به صورت مستقیم عارض بر کلمه می شود یعنی همان جایگاه های اعرابیِ فاعل، مفعول و... مثلاً در جمله ضرب زید بکرا، فاعلیت و مفعولیت با تحقق ترکیب، بر زید و بکر عارض شده اند. ✅علم نحو از احوالات بیرونی مستقیم بحث میکند.
🔺۲) دیگری احوالات بیرونی با واسطه یعنی احوالاتی که مقارن با تحقّق ترکیب و تشکیل کلام، با واسطه احوالات بیرونی مستقیم بر کلمه عارض می شود مثل تقدیم و تاخیر مثلا در جمله ضرب زید، کلمه زید اقتضای موخّر شدن از فعل رو نداشت اما بواسطه این که جایگاه فاعل رو به خود اختصاص داده از فعلش موخّر شده است. ✅این احوالات در علن بلاغت_علم معانی مورد بحث قرار میگیرند.
❌با وجودِ معیار فوق، به خوبی روشن است که هر علمی در راستای تحقُّق اهداف خود قدم بر می دارد و هیچ کدام بر دیگری اصل و به تعبیری که فرمودید اصل الاساس و بزرگ نیست بلکه تمام علوم ادبی، در کنار هم و بدون برتری و بزرگی بر یکدیگر، در مسیر کشف مراد متکلّم حرکت می کنند.
👆👈به همین جهت این که در علم نحو از طریقه ساخت جمع و تثنیه، معانی حروف، معلوم و مجهول، تقدیم و تاخیر، ذکر و حذف، #تعریف و #تنکیر بحث می شود هیچ کدوم بحث نحوی نیستند بلکه از مباحث صرفی است و یا از مباحث دیگری است که طرداً للباب یا تمکیلاً للفائده و به مناسب در این علم مطرح شده اند.
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
✅لینک کانال #کانال_ادبیات_عرب:
🔺 http://eitaa.com/joinchat/3330867217C71996cac28
کانون ادبیات عرب
👤همبحثِ #شماره_دو ⭕️در پاسخ از پیام قبلی 📝نسب به #تک_تکِ عباراتی که فرمودید، مطالبی به ذهن خطور ن
🔵۲) آن جا که فرمودید: 《لکن شاید》بیان می گردد:👇
استفاده از تعبیر 《شاید》 در عبارات علمی، گویای شکّ و تردید متکلّم نسبت به مساله حاضر می باشد یعنی با استفاده از تعبیرِ {شاید}، معلوم شد که خویش، نسبت به مساله حاضر به اطمینان خاطری نرسیده اید و الّا یعنی اگر نسبت به سخنی که فرمودید، به یک اطمینان خاطری رسیده باشید، معنا ندارد که از تعبیر {شاید} بهره ببرید.
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
✅لینک کانال #کانال_ادبیات_عرب:
🔺 http://eitaa.com/joinchat/3330867217C71996cac28
کانون ادبیات عرب
👤همبحثِ #شماره_دو ⭕️در پاسخ از پیام قبلی 📝نسب به #تک_تکِ عباراتی که فرمودید، مطالبی به ذهن خطور ن
🔵۳) آن جا که فرمودید: 《چون اغلب این بوده که مقتضای حال در اعرف المعارف، ضمیر بوده، مشهور از نحویُّون گفته اند: {...، ضمیر اعرف است}》بیان می گردد:👇
🔸این سخن هیچ دلیلی بر آن موجود نیست و اتّفاقاً خلاف آن نیز ثابت است و آن اعرفیّت علم و همچنین اسم اشاره و ... در نگاه برخی از نحویون می باشد زیرا اگر این دلیلی که فرمودید، صحیح باشد، آن گاه آن عدّه که مثلاً می گویند: {علم اعرف معارف است}، در مقام بیان دلیل، قابلیّت احتجاج به چنین سخنی هم دارند که مثلا بگویند: {چون اغلب این بوده که مقتضای حال، علم باشد لذا علم اعرف است》 لذا سخنی که فرمودید ظاهراً بُنیه علمی ندارد.
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
✅لینک کانال #کانال_ادبیات_عرب:
🔺 http://eitaa.com/joinchat/3330867217C71996cac28
کانون ادبیات عرب
👤همبحثِ #شماره_دو ⭕️در پاسخ از پیام قبلی 📝نسب به #تک_تکِ عباراتی که فرمودید، مطالبی به ذهن خطور ن
🔵۴) آن جا که فرمودید: 《اعرف المعارف را #بعد از اسم الله جل حلاله، ضمیر اعرف است》بیان می گردد:👇
🔺همان طور که روشن است، مساله تعریف و تنکیر، از جمله مسائل مربوط به علم بلاغت می باشد لذا حاکم بر تمام مسائل آن ها همانند بحث از تعیین اعرف معارف و ...، بر عهده علوم و مباحث بلاغی است؛
👆👈در این راستا نیز گرچه اجماع موجود است که لفظ جلاله الله اعرف المعارف تمام معارف است، لکن زمانی که بحث به سمت علوم بلاغی کشیده شد، آن گاه متکلّم با لحاظ مقام سخن، حال و مقتضای حال، تعیین می نماید که چه لفظی، اعرف معارف است #مثلاً متکلّم بلیغ با مد نظر داشتنِ اغراض و لحاظ مقتضای حال، به این نتیجه می رسد که لفظ جلاله الله را در مقامی استفاده کند که مخاطب هیچ گونه اعرفیّتی را نسبت به آن ندارد مثلا بگوید: 《خالقُ السّماوات و الارض اللهُ ربُّکُم》 که مخاطب در این مثال به هر دلیلی که شده است همچون این که تازهِ مسلمان شده است، نسبت به لفظ جلاله الله اعرفیّتی را درک نمی کند لکن نسبت به تعبیر 《ربُّکم》کاملاً آشنایی دارد به همین جهت متکلّم بلافاصله از عنوان {بدل} در قالبِ {ربُّکم} بهره می بَرد تا بفهماند الله همان ربّ تو است و همان طور که واضح است در این مقام، در نگاه مخاطب، اعرفیّت 《ربُّکم》 نسبت به 《الله》غیر قابل انکار است؛
🤔به همین جهت اجماع نحویُّون در این که لفظ جلاله الله، اعرف معارف است، موردِ پذیرش نخواهد بود زیرا ملاک در این گونه امور، حال و مقتضای حال است و حال و مقتضای حال امری است که قابلیت این را ندارد که به سببِ اموری محدود شود.
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
✅لینک کانال #کانال_ادبیات_عرب:
🔺 http://eitaa.com/joinchat/3330867217C71996cac28
کانون ادبیات عرب
👤همبحثِ #شماره_دو ⭕️در پاسخ از پیام قبلی 📝نسب به #تک_تکِ عباراتی که فرمودید، مطالبی به ذهن خطور ن
🔵۵) آن جا که فرمودید: 《لکن علی ایّ حال به قول علامه مدرس افغانی، فائده ای بر این بحث مترتّب نیست چه ...》بیان می گردد:👇
🔍آن چه که فرمودید، صحیح نمی باشد زیرا بحث اعرف معارف به طور مستقیم در مباحث روایی و اعتقادی تاثیر دارد مثلا با لحاظ روایاتی که در این باره مطرح گشته است، به خوبی فائده بحث ما نحن فیه روشن می شود همانند قول پیامبر که فرمودند: 《من کنت مولاه فهذا علی مولاه》؛
💮روشن است که متکلّم بلیغ با لحاظ مقام تخاطُب، مقام تکلّم و همچنین لحاظ شرایط حاکم بر آن دو و خلاصه این که با مدّ نظر داشتنِ مقتضای حال، به این نتیجه رسید که برای معرّفی جانشینی خود، از دو معرفه یعنی {هذا} و {علم} استفاده کند تا ما فی الضمیر خود را به طور کامل انتقال دهد و تا این که راهی برای مخالفت کردنِ مخالفین را نیز ببندد به همین جهت در این مقام، این دو یعنی اسم اشاره و علم، در کنار هم، اعرف معارف لحاظ می شوند زیرا اگر یکی از آن ها مثلا پیامبر اکرم فقط اسم اشاره را بیان می کردند و می فرمودند: 《من کنت مولاه فهذا مولاه》، امکان این را داشت که مخالفین بعداً بگویند: {مشار الیه هذا، امام علی نیست} و از این طریق درصدد تضعیف، جانشینی علی (علیه السلام) بر می آمدند و یا مثلاً اگر دیگریِ از آن ها، یعنی علم فقط ذکر می شد یعنی گفته می شد: 《من کنت مولاه فعلی مولاه》، امکان این را داشت که مخالفین بعداً بگویند: {مراد از تعبیرِ {علی} که پیامبر فرمودند، امام علی نیست} و باز از این طریق درصدد تضعیف، جانشینی علی (علیه السلام) بر می آمدند #لکن پیامبر با لحاظ مقام حال و مقتضای حال، هر دو (اسم اشاره به همراه علم) را مطرح کرده اند زیرا مقتضای حال، خواستارِ استفاده از آن دو بوده است و لذا اعرف معارف در این مثال، هر دویِ آن ها هستند؛
🔍همچنین با لحاظ موارد دیگر، به خوبی به فائده داشتنِ چنین بحثی، اذعان می شود.
✋روشن است که انکار فائده داشتنِ بحث حاضر، نوعی تحکُّم و مکابره گویی است.
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
✅لینک کانال #کانال_ادبیات_عرب:
🔺 http://eitaa.com/joinchat/3330867217C71996cac28
کانون ادبیات عرب
🔵۴) آن جا که فرمودید: 《اعرف المعارف را #بعد از اسم الله جل حلاله، ضمیر اعرف است》بیان می گردد:👇 🔺هما
👤همبحثِ #شماره_یک
❌در پاسخ از پیام قبلی
☢اگر بخواهید از بلاغت سخن بگویید، گفته می شود: صاحب فنّ و خریط در این باب جناب تفتازانی در کتاب مطول چاپ مکتبه الداوری صفحه 70 این چنین می نویسد: {و قدم المضمر لكونه اعرف المعارف}؛ #یعنی خود ایشان که اهل فن در زمسنه بلاغت است، اقرار دارد که ضمیر، اعرف المعارف است و همچنین می گوید: {نظر جناب خطیب بغدادی نیز همین است} و همچنین جناب ابن عربشاه از بزرگان علمای علم معانی در کتاب الاطول صفحه293 مینویسد: {المضمر اعرف المعارف} و کذلک دسوقی در کتاب حاشیه بر مختصر ج1 صفحه 533 مینویسد: {قول الصحيح و هو قول سيبويه من أن أعرف المعارف المضمرات}.
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
✅لینک کانال #کانال_ادبیات_عرب:
🔺 http://eitaa.com/joinchat/3330867217C71996cac28
کانون ادبیات عرب
👤همبحثِ #شماره_یک ❌در پاسخ از پیام قبلی ☢اگر بخواهید از بلاغت سخن بگویید، گفته می شود: صاحب فنّ و
👤همبحثِ #شماره_دو
⭕️در پاسخ از پیام قبلی
🔍بار ها تکرار گردید که بحث از تعیین اعرف معارف، با تعریف و تنکیر سازگاری دارد و این گونه مباحث با حال و مقتضای حال سروکار دارد لذا #مقتضای_حال می بایست درصدد تعیین برآید؛
🔸ظاهراً میان مباحث بلاغی که بارها تکرار گشت و میان علمای علم بلاغت خلط نمودید زیرا مراد از این که گفته شد، علوم بلاغی، همان بحث هایِ موجود در آن است یعنی همان حال و مقتضای حال است نه علمای آن تا این که این چنین بفرمایید زیرا اکثر علمای علم بلاغت هم، همچون علمای علم نحو، مسیر در چنین بحثی که به تعیین اعرف معارف بدون لحاظ مقتضای حال برآمده اند، صحیح نرفته اند لذا آن چه که فرمودید، در حدّ مویّد هم نمی تواند باشه چه برسد به دلیل.
🔵بهترین سخن بر این که حاکم بر تعیین اعرف معارف، مقتضای حال و نه علماء هستند، بحث از روایتی است که پیامبر اکرم نسبت به جانشینیِ امام علی بیان داشتند.
📚آن چه که مهم و بلکه اهمّ است، دلیل طرفِ بحث می باشد که از دو حالت خارج نیست: #یکی این که دلیلی که ذکر می گردد از پشتوانه عرفی برخوردار است که در این صورت دلیل ایشان موردِ پذیرش خواهد بود؛ #دیگری این که دلیلی که ذکر می گردد از پشتوانه عرفی برخوردار نمی باشد بلکه توجیهی بیش نیست و به تعبیری دلیلی که ذکر می شود، دلیلی برای چفت و بست نمودنِ قواعد و اقناع نفس بدون لحاظ نگاه عرفی است؛
🔺در ما نحن فیه، دلیلی که علمای علم نحو و علمای علم بلاغت بیان داشتند، گرچه فی حدّ نفسه خوب هستند، امّا غافل از نکته مقتضای حال بوده است لذا سخنان ها در این باب به این که مثلا ضمیر اعرف معارف است، موردِ پذیرش نخواهد بود؛
👆👈توضیح و دلیل بیان فوق در پیام های گذشته بیان شده است.
✋البته ناگفته نماند این که به نقل از شارح دسوقی فرمودید: {قول الصحیح و هو قول سیبویه من ان اعرف المعارف المضمرات}، و قول به اعرفیّت ضمیر را از قول دسوقی به سیبویه صراحتاً اسناد داده اید، صحیح نمی باشد زیرا جناب سیبویه در کتاب خویش، به چنین مطلبی تصریح نکرده اند کما این که صاحبِ {شرح التسهیل المسمی تمهید القداعد بشرح تسهیل الفوائد} در تتبُّعی که انجام داده اند، ذیل برخی از نتیجه گیری هایی که بیان می کند، می نویسد: 《اَن سیبویه لم ینص علی ان اعرف المعارف هو الضمیر و اِنّما حین ذکر انواع المعرفه الخمسه بدا بالعلم و ختم بالضمیر...》.
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
✅لینک کانال #کانال_ادبیات_عرب:
🔺 http://eitaa.com/joinchat/3330867217C71996cac28