eitaa logo
کانون شهید عباس دانشگر شهرستان بابل ۵۰
95 دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
2.6هزار ویدیو
96 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج شهید عباس دانشگر سال تولد : ۱۳۷۲٫۲٫۱۸ سال شهادت: ۱۳۹۵٫۳٫۲۰ محل تولد: سمنان محل شهادت: سوریه مزار شهید: امام زاده علی اشرف ⏳پایگاه رسانه فرهنگی شهید مدافع حرم عباس دانشگر در بابل راه ارتباطی با خادم: @Sarbaz_gomnaaam
مشاهده در ایتا
دانلود
ألسَّلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ الزَّمان وقتی «اَلّلهُمَّ کُن لِوَلِیّک» را می خوانید، در واقع دارید ارتباط می گیرید با امام زمانتان که فرموده‌اند ما را دعا کنید، ما هم شما را دعا می کنیم با حضرت حرف بزنید، سلام کنید، زیارت کنید، با همین زیارات مأثوری که هست یا حتّی با همین زبان معمولی خودتان با حضرت حرف بزنید. خدای متعال پیام شما را، و سخن دل و زبان شما را به آن بزرگوار می رسانَد، و آن بزرگوار مطّلع می شود. مقام معظّم رهبری 💚💚💚💚💚 أللَّھُمَّ عَجِّــلْ لِولیِّکَ الفَرَج وَ الْعافِیَةَ وَ النَّصْرَ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
╭━⊰✨✨⊱━╮ @quran124 ╰━•⊰ ❀ 🌸 ❀ ⊱•━╯ ↔️ ادامه بسته دویست و هفتاد و ششم قرآنی 📖 پیام دو ترجمه صوتی صفحه ۲۷۶ قرآن کریم «سوره نحل» 📋 نکات تفسیری را در پیام سوم می‌بینیم. ⬅️ ✨🌸✧🌸✧🌸✨ 👆 تقدیمی اندیشکده علوم "قرآن، عرفان، اخلاق و عقاید" وابسته به "دانشگاه ملی مجازی" ═✨✧🌸✧✨═
🔆💠🔅💠🔅 💠🔅💠🔅 🔅💠🔅 💠 🔥 اسراف از بزگترین گناهانه! خداوند اسراف کارا رو دوست نداره.[سوره اعراف/31] 🔷نمونه هایی از اسراف: 1⃣وقتی حمّوم میرید تا آب بخواد گرم بشه، یه مقداری آب هدر میره! این اسرافه! این آب رو توی تشتی بریزید و برای شستن لباس توی لباسشویی بریزید مثلاً. 2⃣ اگه با لیون آب می‌خورید، آب ته لیوان رو دور نریزید؛ یا بخوریدش یا پای گلدان بریزید یا در ظرف رو بپوشونید و بعداً از همون آب استفاده کنید! نقل شده مرحوم امام، روی لیوان کاغذ میذاشت تا بعداً از آب دوباره استفاده کنه! 3⃣ با فشار آب درِ خونه و حیاط رو نشورید؛ همون سنگی که با فشار آب میخای از این ور کوچه به اون ور کوچه انتقالش بدی، باور کن با دست میتونی برداری بندازیش اون طرف کوچه! باور نداری امتحان کن!! تو می‌تونی! خودتو باور کن! 4⃣ خیلی توی غذا و خصوصاً برنج اسراف می‌کنیم! دور ریزمون خیلی زیاده!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۷۱ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش اول محبت شهید به همکاران 👤 عباس جزینی، استان کرمان پنجم محرم سال ۱۴۰۱ بود. تصمیم گرفتم از شهرستان بم به شهر مقدس قم بروم تا در مراسم عزاداری حضرت اباعبدالله‌الحسین(علیه‌السلام) شرکت کنم و ره‌توشۀ معنوی بیشتری کسب کنم. بین راه توی فکر بودم به کدام مجلس عزاداری بروم. در قم منزل یکی از بستگانم رفتم. بعد از احوال‌پرسی گفتم: «یه مجلس سخنرانی و مداحی می‌خوام برم که معروف باشه.» هرکس مجلسی را به من معرفی کرد. مانده بودم به کدام مجلس بروم. به‌طور اتفاقی، تلویزیون را روشن کردم دیدم مرکز سیمای شهر مقدس قم است. یک لحظه عزاداری مسجد جمکران با مداحی مهدی سلحشور را نشان می‌داد. توجهم به برنامۀ عزاداری مسجد جمکران جلب شد. به دلم آمد به مسجد جمکران بروم. شب ششم محرم به آنجا رفتم و بعد از عزاداری متوجه شدم که مجلس جاذبۀ معنوی خوبی دارد. شب هفتم زودتر رفتم تا در داخل مسجد جای مناسب پیدا کنم و لحظاتی قرآن و دعا بخوانم. یک‌مرتبه دیدم یک نفر من را به اسم صدا می‌زند. تعجب کردم در این جمعیت چه‌کسی مرا می‌شناسد!... ... 📗 ╭─┅🍃🌺🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shahiddaneshgar ╰─┅🍃🌸🍃•┅─╯
۷۲ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش اول محبت شهید به همکاران ... سرم را برگرداندم و دیدم یکی از همشهری‌های ما است که از قبل در شهر بم مسئولیت داشته و بعد از احوال‌پرسی بهش گفتم: «اینجا چی‌کار می‌کنید؟» گفت: «توفیق پیدا کردم بعد از بازنشستگی به این مکان مقدس اومدم تا خدمت کوچیکی بکنم و می‌بینی که لباس خادمی مسجد جمکران رو پوشیده‌م.» بسیار خوشحال شدم. من را به اتاق انتظامات برد و ازم پذیرایی کرد. همان‌طور که گرم صحبت بودیم، آقایی که در مسجد جمکران مسئولیت داشت، وارد شد. وقتی متوجه شد زائر هستم و از راه دور آمده‌ام، به من گفت: «نمی‌دانم شما کی هستید. نمی‌شناسمتون؛ اما می‌خوام امشب یه هدیۀ گران‌بها بهتون بدم. یقین دارم این هدیه روزی شماست.» رفت و بعد از چند دقیقه، با یک بسته در دستش آمد. گفت: «من امسال حج تمتع بودم. مقداری تبرکات برای شما آوردم.» از محبت او تشکر کردم. خداحافظی کرد و رفت. بعد از چند دقیقه با خودم گفتم: منظورش از چیز گران‌بها چی بود؟ بسته را باز کردم... ... 📗 ╭─┅🍃🌺🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shahiddaneshgar ╰─┅🍃🌸🍃•┅─╯
۷۳ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش اول محبت شهید به همکاران ... از چیز گران‌بها خبری نبود. ولی دیدم در بین سوغاتی‌ها یک کتابی خودنمایی می‌کند. کتاب را گرفتم. دیدم نوشته آخرین نماز در حلب، دو ویژگی جوان مؤمن انقلابی مدافع حرم پاسدار شهید عباس دانشگر. مدام در این فکر بودم که این چیز گران‌بها چه بود. بعد از عزاداری به خانۀ فامیل برگشتم. دوباره بسته را باز کردم. دیدم مقداری سوغاتی است و چیز گران‌بهایی در بسته نیست. کتاب را گرفتم. از صفحۀ اول شروع به مطالعه کردم. آرام‌آرام عشق و علاقه‌ام به شهید بیشتر شد. از مطالعۀ کتاب لذت بردم. وقتی وصیت‌نامه را می‌خواندم، به عظمت روح بلند شهید پی بردم. اشک می‌ریختم و حسرت می‌خوردم که من هم روزی همکارش بوده‌ام؛ اما از کاروان شهدا جا مانده‌ام. متوجه شدم خداوند متعال چه بندگان پاک و مخلصی دارد که ما از آنان غافلیم. هرچه می‌خواندم، علاقه و عشقم به شهید و کتابش بیشتر می‌شد. صفحات آخر را به پایان بردم. دلم طاقت نداد. دوباره از اول شروع کردم... ... 📗 ╭─┅🍃🌺🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shahiddaneshgar ╰─┅🍃🌸🍃•┅─╯
سالروز عروج ملکوتی شهید سعدی غلامی بیشه نام پدر : غلامعلی نام مادر: فاطمه تاریخ تولد :1339/00/00 تاریخ شهادت : 1362/07/13 محل شهادت : سرپل ذهاب گلزار:بقیع بیشه سر بابل در سال 1361 به خدمت سربازي اعزام و پس از حدود 14 ماه خدمت مقدس سربازي در سر پل ذهاب به درجه شهادت نايل آمد. و جان شيرين خويش را فداي انقلاب اسلامي و امام امت و اسلام كرد و در مصاف با صدام افلقي با خداي متعال معامله نمود. آقا سعدي زمان حياتش اوقات بيكاري خود را به كارهاي كشاورزي وزراعت مي‌گذرانيد و بيشتر. هَمُّ و غمش داشتن محصولات خوب و بهتر براي جمهوري اسلامي بود تا ايران اسلامي از وابستگي اقتصادي رهايي يابد و خود از منبع در آمد بيشتري بهره‌مند گردد و خداوند ان‌شاالله اين شهيد مد نظر و همه شهدا را با شهداي كربلاي امام حسين (ع)محشور بفرمايد .آمين روحش شاد ویاد ونامش گرامی باد🌺 🌼 🌺🍃 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دنیا برای اهلش؛ هیئت برای ما...💔 👤 زیبای «من اهل کربلام» با نوای کربلایی‌حسین تقدیم نگاهتان 📌 هوایت نکنم می‌میرم