eitaa logo
کانون مداحان تیران وکرون
356 دنبال‌کننده
320 عکس
55 ویدیو
6 فایل
🇮🇷کانون مداحان شهرستان تیران وکرون🇮🇷 وابسته به اداره تبلیغات اسلامی پل ارتباطی با مدیرکانون شهرستان @amozeshmadahi7631 📞۰۹۱۳۲۳۲۸۳۵۵
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم نظر به رویِ تو شد قبلگاهِ آمالم تَرَحُمی بنما کن نظر به احوالم نوشته رویِ جبینم فراق تا به ابد بنالم از غمِ دل یا بدیِ اقبالم من آن کبوترِ بامم که هرکجا رفتم به سنگِ تهمتِ مردم شکسته شد بالم فقط ضمانت تو گشته مُهرِ تمدیدی به توبه نامه ی بی اعتبارِ هرسالَم نه پایِ رفتنی هست و نه رویِ آمدنی بگو چه چاره کنم من زدستِ اعمالم گناهکارم و توبه شکستۀ رمضان خودت بیا عرفه گریه کن به این حالم صدایِ پایِ مُحرَم به گوش می آید شبانه روز به یاد حسین می نالم قسم به مویِ پریشان عمه جانِ شما به گریه دلنگرانِ حسین و گودالم صدازد از تَهِ گودال خواهرم برگرد مگر نگفتم عزیزم نیا به دنبالم برو به خیمه نبینی بریدنِ سر را وگرنه پیر شوی پایِ جسمِ پامالم
چشمم امروز اگر خیس شد و بارانی...  علت این است که مهمانم و در مهمانی  کرده حق رحمت خود را به گدا ارزانی عرفه روز حسین است و خداهم بانی همه در سایه‌ی الطاف حسین آمده‌ایم اصلاً انگار به بین الحرمین آمده‌ایم سهمم از زندگی بی تو‌ بداقبالی شد کار من بعد گنه مستی و خوشحالی شد بعد ماه رمضان کاسه‌ی من خالی شد ولی امروز که خواندی تو مرا، عالی شد! بعد یک عمر که هی این در و آن در گشتم دیدی آخر که سرانجام به تو برگشتم! به رویم هیچ نیاور که زمین افتادم من برای هوسم رشوه به شیطان دادم باغ خشکیده شدم فاطمه کرد آبادم من ازآن روز که عبد علی‌ام آزادم جان آقام علی عفو کن الآن همه را کم نکن از سر ما مادریِ فاطمه را هرچه شد مهرِ علی را که ندادم زکفم موقع نوکری‌ام گُم نشد اصلا هدفم خاکم اما به روی دامن شاه نجفم با هرآنکس که علی‌دوست نباشد طرفم! با علی وعده گرفتم دم ایوان طلا اربعین از نجف او بروم کرب و بلا گریه‌ی هر شبه و ناله‌ی توأم داریم همه‌ی سال به دل شور محرم داریم ما فقط یک شبِ سوم بخدا کم داریم با رقیه شرف هر دوجهان هم داریم اوکه امروز خودش قبله‌ی حاجات شده روی دوش عمویش گرم مناجات شده روزی از عرشِ خداوند، نگین می‌افتد زینت دوش عمو روی زمین می‌افتد با لگدها به یسار و به یمین می‌افتد طفل با ضربه‌ی سیلی به یقین می‌افتد گرچه امروز به دستش زر و زیور دارد بعد یک ماه دگر غصه‌ی معجر دارد ✍ و
. یا صاحب الزمان! خوشبختىِ مُدام بُوَد در رضای تو شد عاقبت به خیرترین کَس، گدای تو از غيبت تو خادم ِ تو درد می‌کِشَد هرگز نیفتد از لب نوكر، دعای تو شب‌ها به شوق روی تو در خواب می‌رود هر کس که بین روز بُوَد بی‌نوای تو پیوسته زیر گام تو دارد نَفَس، کسی... که بسته اَست قلب خودش را به پای تو ناموس ِ نوکر تو بُوَد امر و نَهیْ هات آویزِ پلک‌هاش بُوَد امر های تو وقتش حرام ِ غیر تو هرگز نمی شود هرکس که وقف کرده خودش را برای تو جز حاجتِ تو نیست به قلبش حوائجی هرکس که غرق گشته به بحرِ ثنای تو در کربلا و در عرفات است بی گمان هرکس که هست در عرفه، در هوای تو ✍ چهارشنبه ۷ تیر ۱۴۰۲
. با تو بیا تا گِرِه از کار جهان باز شود با گُل روی تو هر روز من آغاز شود تو بیا تا که شوم عبد و غلام کویت تو شوی شاه و دلم بنده ی ممتاز شود عرفه آمده آقا ، تو بیا یادم کن با دعای تو فقط زندگیَم ساز شود دست خالی تو رهایم نکن آقای کریم با نگاه تو برای همه اعجاز شود کرمی کن که گناهم همه بخشیده شود تا دلم سوی خدا ، راهیِ پرواز شود غم دوریِ حرم را به تو می گویم تا حاجت کرببلا پیش تو ابراز شود ✍ .
ای بیابان منا یوسف زهرا کجاست.mp3
2.35M
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ای بیابـان منـا، یوسف زهرا کجاست؟ سیّد و مولای ما، یوسف زهرا کجاست؟ بوی مهدی می‌رسد از بیابان منا در کجا دارد مکان آن ولیّ کبریا؟ کاش می دیدم رخش می‌نمودم جان فدا ملجأ و مولای ما، یوسف زهرا کجاست؟ ای بیابـان منـا، یوسف زهرا کجاست؟ سیّد و مولای ما، یوسف زهرا کجاست؟ کاش می‌دیدم کجاست خیم? مولای من تا به گردش پر زند روح از اعضای من گر نبینم در منا روی او را، وای من وجه ذات کبریا یوسف زهرا کجاست؟ ای بیابـان منـا، یوسف زهرا کجاست؟ سیّد و مولای ما، یوسف زهرا کجاست؟ در کنار اویم و روی او را ننگرم من از او هستم جدا اوست اینجا در برم دیده‌ام قابل نبود، خاک عالم بر سرم تا مرا بخشد ضیاء یوسف زهرا کجاست؟ ای بیابـان منـا، یوسف زهرا کجاست؟ سیّد و مولای ما، یوسف زهرا کجاست؟ ای عزیز فاطمه، در کجا کردی وقوف ای تو مولای همه در کجا کردی وقوف با دعا و زمزمه، در کجا کردی وقوف می‌دهم دائم ندا، یوسف زهرا کجاست؟ ای بیابـان منـا، یوسف زهرا کجاست؟ سیّد و مولای ما، یوسف زهرا کجاست؟ خیزم از جا کو به کو شیون و غوغا کنم با سرشک دیدگان عقده از دل و اکنم بلکه آن گم گشته را در منا پیدا کنم بار معبودا خدا! یوسف زهرا کجاست؟ ای بیابـان منـا، یوسف زهرا کجاست؟ سیّد و مولای ما، یوسف زهرا کجاست؟ شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار
سر دارالعماره زار و بی جانم، حلالم کن نوشتم که بیا اما پشیمانم، حلالم کن نکردم لحظه‌ای گریه برای غربتم اصلاً برای غربتت اینگونه گریانم، حلالم کن فقط یک پیرزن در کوفه از مسلم حمایت کرد اسیر خدعه‌های ابن مرجانم، حلالم کن سر فرزند یک بدکاره عهد خود رها کردند من از این قوم کوفی روی گردانم، حلالم کن هر آن کس حرف حق گوید، دهانش سنگ خواهد خورد به فکر زینبین و سنگ بارانم، حلالم کن علی اکبر، علی اصغر، نبینی داغ اولادت فدای بچه‌هایت جان طفلانم، حلالم کن همینکه بی هوا چشمم به چوب خیزران افتاد میان ظرف آب افتاد دندانم، حلالم کن به قطره قطره خونی که میان مشت من پُر شد نوشتم بر زمین، با دست لرزانم حلالم کن اگر این آب، خونی شد فدای کام عطشانت مُواساتم شد اینگونه که عطشانم، حلالم کن شهیدانت همه بر روی پایت جان دهند اما غریبانه اسیر درد هجرانم، حلالم کن اراذل با منِ مسلم چه‌ها کردند در کوفه به یاد خواهرت خیلی پریشانم، حلالم کن تنم را بر زمین در پشت مرکب می‌کشند اما برای پیکرت پاره گریبانم، حلالم کن زبانم لال این‌ها تشنه‌ی تاراج تو هستند بخوان این نکته را از جسم عریانم، حلالم کن ✍
گر بردل ما نور امیدی برسد بر قفلِ دل بسته کلیدی برسد ای کاش که در دعای روز عرفه از صاحب ما به ما نویدی برسد ✍
نوحه شهادت حضرت مسلم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ  گوهرناب   اشعار آیینی  مسلم بن عقیل  مجموعه نوحه در سوگ شهادت حضرت مسلم بن عقیل(ع)   حضرت مسلم بن عقیل در ۱۵ رمضان سال ۶۰ از مکه خارج و به مدینه رفت و از آنجا به سوی کوفه رهسپار و در ۵ شوال به کوفه رسید. شیعیان به محل اقامت مسلم رفت و آمد می کردند و مسلم نامه امام حسین(ع) را برای آنها خواند و آنها را به همراهی با حق و حقیقت فرا خواند ولی کوفیان به عهد خود وفا نکرده و در نهایت به دست عمال مزدور به شهادت رسید. در اینجا گزیده ای از نوحه در سوگ شهادت حضرت مسلم بن عقیل از نظر می گذرد. تاریخ انتشار : 1401/3/2   بازدید : 7559 گرچه در کوفه غریبم(۲) سوی قربانگاه عشقم جان فدای راه عشقم ساقی بزم محبت جام غم کرده نصیبم(۲) گرچه در کوفه غریبم(۲) هر کجا می گردم امشب خون فشانم بهر زینب یاد گیسوی پریشانش ز کف برده شکیبم(۲) گرچه در کوفه غریبم(۲) تا نگردد سنگباران  روی نی، رأس شهیدان بر سر دارالاماره همدم اَمَّن یُجیبَم(۲) گرچه در کوفه غریبم(۲) عاشقی دیوانه ام کرد شمع تو پروانه ام کرد بال و پر می سوزدم از آتش عشقت حبیبم(۲) گرچه در کوفه غریبم(۲) چون به عشقت سینه چاکم  بسمل غلطان به خاکم جلوه رویت بهشت عدن در روز حسیبم(۲) گرچه در کوفه غریبم(۲)  یا حبیبی یا حسین یا طبیبی یا حسین(۴) شهید عشق حسین، به خون تپیده ببین به بام کوفه بیا، سر بریده ببین  ای گل خیرالنساء، یوسف آل عبا  حال زارم را ببین، جانب کوفه میا یا حبیبی یا حسین یا طبیبی یا حسین(۴) اگر عدو تن من، سرِ قناره زده غم غریبی تو، به جان شراره زده  جام خون گشته لبم دل کباب زینبم  یاد سنگ کوفیان کرده در تاب و تبم یا حبیبی یا حسین یا طبیبی یا حسین(۴)  واشهیدا واشهید شهید خون خدا! یا مسلم بن عقیل تنهاتر از شهدا! یا مسلم بن عقیل اولین یار حسین محو دیدار حسین واشهیدا واشهید تو ماهی و بدنت پر از ستاره شده فدای زخم تنت که بی شماره شده عاشق خون خدا تشنه سر از تن جدا واشهیدا واشهید تمام کوفه شده محیط غربت تو رود امام زمان کنار تربت تو بوده مهدی زائرت گشته دور حائرت واشهیدا واشهید سلام ما به سرو دل شکسته تو به جسم خسته تو به دست بسته تو شد جسارت با سرت با سر و با پیکرت واشهیدا واشهید کنار حبس عدو دو نازنین پسرت دو نازنین پسرت دو طفل خون جگرت دیده خونبار تواند دو عزادار تواند واشهیدا واشهید رسیده طوعه ز ره برای دیدن تو زند به سینه و سر به غربت تن تو هم به جای خواهرت هم به جای دخترت واشهیدا واشهید تو جان نثار حسین، عزیز فاطمه ای برای دادن جان جلوتر از همه ای داده تنها جان و سر از شهیدان پیش تر واشهیدا واشهید  آقام حسین (3) کوفه میا هستم سفیر عشق تو اما ندارم همنفس در شهر این نامردمان گردیده ام بی یارو کس چشمان از پر اشک من باشد گواه حال من دشمن میان کوچه ها گردد همی دنبال من آقام حسین (3) کوفه میا گفتم بیا کوفه ولی ای نور چشمان علی شرمنده ام آقا نیا کوفه شده شهر بلا لب تشنه ام اما دلم می سوزد از داغ لبت گر آمدی ای مهربان همره میاور زینبت آقام حسین (3) کوفه میا ای دلبر و دلدار من من بر سر دارم ببین کوفه میا ای با وفا جان یل ام البنبن می بینم این جا حرمله تیر و کمانی بسته است تیر سه شعبه دارد او در انتظار اصغر است آقام حسین (3) کوفه میا از آسمن ها جبرئیل با بانگ ماتم آمده ای عاشقان، ای عاشقا ماه محرم آمده وا کربلا، وا کربلا می سوزم از هجران تو باشد سر لطف حسین گردم شبی مهمان تو آقام حسین (3) کوفه میا  مولا حسین جان، مولا حسین جان مولا حسین جان، مولا حسین جان شکر حق که بار دیگر دیدم ای شاه کرم محرمت را گر سینه زنت شدم من بوده لطف و کرم حضرت زهرا وای، ماه ماتم رسیده موسم غم رسیده وای، سینه زن ها بیایید که محرم رسیده مولا حسین جان، مولا حسین جان مولا حسین جان، مولا حسین جان من لایق نباشم آقا ای خوش آن کسی که شده عبد و گدایت قلبم رو ربوده عشقت دل شده هوایی کرب و بلایت وای، بر غم تو اسیرم عبدم و تو امیرم وای، آرزویم همین است که در محرمت بمیرم مولا حسین جان، مولا حسین جان مولا حسین جان، مولا حسین جان باز آمد محرم و شد خواهر تو دل غمین و دیده گریان در بزم عزایت آقا فاطمه آمده با موی پریشان وای، عرش حق هم عزا شد ماه خون خدا شد وای، این دل بی قرارم زائر کربلا شد مولا حسین جان، مولا حسین جان مولا حسین جان، مولا حسین جان هر جا را کنی نظاره پر شده زبیرق سیاه و پرچم عرش حق شده سیه پوش شد بهار گریه بر شاه دو عالم وای، غرق در شور و شینم تا عبد زینبی ام وای، شکر حق بار دیگر مبتلای حسینم مولا حسین جان، مولا حسین جان مولا حسین جان، مولا حسین جان لطفی کنی تا تا دم آخر من شوم ثابت قدم میان راهت حاجتم فقط همین است جان دهم شبی میان قتلگاهت
وای، عشق تو بی قرین است نام تو دل نشین است وای، کربلای تو ارباب جنتی در زمین است مولا حسین جان، مولا حسین جان مولا حسین جان، مولا حسین جان در این شهر پر زنیرنگ بذر کینه از علی زده شکوفه رحمی کن به حال زینب جان زهرا مادرت میا به کوفه وای، خسته ام از جدایی درد بی هم نوایی وای، قسمت می دهم من تا به کوفه نیایی مولا حسین جان، مولا حسین جان مولا حسین جان، مولا حسین جان یا حسین میا به کوفه کوفیان رحم و مروتی ندارند می ترسم که نانجیبان داغ اکبرت به سینه ات گذارند وای، گل گلزار زهرا تو میا سوی اینجا وای، ترسم از خون پاکت شود این دشت چو دریا مولا حسین جان، مولا حسین جان مولا حسین جان، مولا حسین جان گر آیی به سوی این شهر می شود زکینه گل های تو پرپر با تیر سه شعبه اینجا حرمله نشسته در کمین اصغر وای از کفم رفته چاره گشته دل پر شراره وای ترسم حلقوم اصغر بشود پاره پاره مولا حسین جان، مولا حسین جان مولا حسین جان، مولا حسین جان خنجر ها در پی حنجر نیزه ها تشنه خون پاکت هستند این نامردمان بی رحم جشم براه معجر زینب نشستند وای ای عزیز پیمبر در رهت می دهم سر وای می خرم در ره تو من به جان تیر و خنجر مولا حسین جان، مولا حسین جان مولا حسین جان، مولا حسین جان بر بام دارالعماره ریزد از دو جشم پر خونم ستاره ای شاه بدون لشگر غربتت زده بر این دلم شراره وای کند این قوم جفایت من بمیرم برایت وای ای امام غریبم جان مسلم فدایت مولا حسین جان، مولا حسین جان مولا حسین جان، مولا حسین جان  آقا گرفتار تو ام آقا بده کار توام آقا عزادارم عزادار توام محرم اومده دلا رو غم گرفت دوباره شهرمون بوی حرم گرفت بازم سیاهی و باز پرچم و علم بازم روی لبم شعرای محتشم السلام شاه غریب السلام شیب الخضیب السلام خاکی شده صورتت خد التریب آقا گرفتار تو ام آقا بده کار توام آقا عزادارم عزادار توام کوچه به گوچه رو دارم می گردم و کسی نمیبینه انبوه دردم و تو این غریبه ها یه آشنا نبود میون مردمش یه جو وفا نبود ای آقام چی بگم از بی کسی، چی بگم از کوفیا دلشوره دارم واست، جون رقیت نیا آقا غریبم بی کسم آقا برات دلواپسم آقا گرفته توی این شهر نفسم آقا گرفتار تو ام آقا بده کار توام آقا عزادارم عزادار توام  ای عزیز فاطمه، میا به کوفه مسلمت آواره شد، کوچه به کوچه واغریبا وا حسین یابن الزهرا واغریبا وا حسین یابن الزهرا در میان کوفیان یاور ندارم سر به دیوار غریبی می گذارم گشته ام آواره عشق تو مولا واغریبا وا حسین یابن الزهرا من سفیر عشقم و یار حسینم مسلمم من افتخار عالمینم جان دهم در راه پاک آل طاها واغریبا وا حسین یابن الزهرا من بلا گردان طفلان تو هستم ذبح روز عید قربان تو هستم من فدای نوجوان اکبر لیلا واغریبا وا حسین یابن الزهرا قتلگاهم شد سر دارالعماره می دهم راس بریده بر قناره تا نگیرد راس تو بر نیزه اعدا واغریبا وا حسین یابن الزهرا
چهل و چهارمین جلسه مجمع الذاکرین امشب۷تیرماه روستای افجان منزل مداح اهل بیت جناب آقای علیرضارمضانی باحضوراستادحاج عباس جوادی همزمان با شب عیدسعیدقربان
دل سفر کن در منا و عید قربان را ببین چشمه‌های نور و شور آن بیابان را ببین گوسفند نفس را با تیغ تقوی سر ببُر پای تا سر جان شو و رخسار جانان را ببین سفرۀ مهمانی خاص خدا گردیده باز لالۀ لبخند و اشک شوق مهمان را ببین دیو نفس از پا درافکن، سنگ بر شیطان بزن هم شکست نفس را، هم مرگ شیطان را ببین تیغ در دست خلیل و بند در دست ذبیح حنجر تسلیم بنگر، تیغ بران را ببین کارد تیز و دست محکم، حلق نازک‌تر ز گل پای تا سر چشم شو، اخلاص و ایمان را ببین خاک گل انداخته از اشک چشم حاجیان در دل تفتیدۀ صحرا، گلستان را ببین گریه و اشک و دعا و توبه و تهلیل را رحمت و لطف و عطا و عفو و غفران را ببین آتش گرما گلستان گشته چون باغ خلیل در دل صحرا صفای باغ رضوان را ببین روی حق هرگز نگنجد در نگاه چشم سر چشمِ دل بگشا جمال حی سبحان را ببین خیمۀ حجاج را با پای جان، یک یک بگرد آتش دل، سوز سینه، چشم گریان را ببین دل تهی از غیر کن تا بنگری دلدار را سر بزن در خیمه‌ها شاید ببینی یار را سینه مشعر، دل حرم، میدان دید ما مِناست گر ببندی لب ز حرف غیر، هر حرفت دعاست غم مخور گر گم شدی یا خیمه را گم کرده‌ای سیر کن تا بنگری گم‌گشتۀ زهرا کجاست لحظه‌ای آرام منشین هر که را دیدی بپرس یار سوی مکه رفته، یا به صحرای مناست؟ حیف یاران در منی رفتم ندیدم روی او عیب از آن رخسار زیبا نیست، عیب از چشم ماست حاجیان جمعند دور هم به صحرای منا حاجی ما در بیابان در مسیر کربلاست حاجیان کردند دل را خوش به ذبح گوسفند حاجی ما ذبح طفلش پیش پیکان بلاست حاجیان سر می‌تراشند از پی تقصیرشان حاجی ما هم چهل منزل سرش برنیزه‌هاست حاجیان دست دعاشان بر سما گردد بلند حاجی ما از بدن دست علمدارش جداست حاجیان را هست یک قربانی آن هم گوسفند حاجی ما هم ذبیحش جمله تقدیم خداست حاجیان را از هجوم زائرین بر تن فشار حاجی ما سینه‌اش از سم اسبان توتیاست خوش بود «میثم» همیشه سوگواری بر حسین حاجی آن باشد که اشکش هست جاری بر حسین
شعرپندیات هر که پیشانی او زخم شده مومن نیست پیرِ وادی شدن ای دوست،به سال وسن نیست دینِ تسبح ومناجات ومحاسن دین نیست به خدای توقسم پیرو دین خود بین نیست دین کجاگفته که همسایه ی خودرا وِل کن دین کجاگفته که دل را ز خداغافل کن دین کجاگفته که چون کبک،ببرسردربرف دین کجاگفته فقط مغلطه باشد درحرف دین کجاگفته جواب سخن حق،تیراست دین کجا گفته که بیچاره شدن تقدیراست دین نگفته است ببرآبروی مومن را دین نوشته است بخر آبروی مومن را بخدا سخت درانجام خطا غرق شدیم ناخداجان همه درغیرِخداغرق شدیم دل خوشیمان همه این است ،مسلمان هستیم فخر داریم که ما پیرو قرآن هستیم مامسلمان دروغیم،مسلمانِ فریب همه ی دغدغه مان،این شده گندم یاسیب هر که از راه رسید آبروی دین رابُرد هرکه آمد فقط از گُرده ی این مذهب خورد آب راکد بشود قطع ویقین می گندد غرب یکدست به دینداری مان می خندد درنمازت خَمِ ابروی نگار آوردی باعبادات چنین شرم ببارآوردی هرچه را گم بکنی وقت نمازت پیداست اصلاً انگار نه انگار خدا آن بالاست چه نمازیست که یک ذرّه خدایی نشده این نمازیست زمینی وهوایی نشده پاره کن رشته ی تسبیح و مرنجان دین را این همه کِش نده،مَدِّ ولالضّالین را
حجِ اِمسال حُسین... 😭 عید قربان موسمِ لَبیک خواندن در مِنا سَعی حاجی می شود مرزِ صفا و مَروه را هر کسی قربانی خود را در اینجا می دهد شاه دین قربانیانش را دهد در کربلا بَرترین قربانی این حَج بُوَد ذِبح عَظیم جان خود را می کُنَد این بار تقدیم خدا ای خلیل الله کجایی تا ببینی جای تو سبطِ پیغمبر سَر فرزند خود بیند جدا در مسیر عشق از دریای خون باید گذشت حَجِ اِمسال حُسین در قتلگاه دارد صفا زیر خنجر لحظه ی لَبیک هایش می شود حاجیِ کرب و بلایی سَر کِشد جامِ بلا
عید قربان است... خدا امروز را ویژه خریدارِ مسلمان است و اینک لحظه ی اِعجازِ آیاتی ز قرآن است بگو با جان و دل تکبیر و لبیکی به درگاهش رها از بند کالاهای دنیا شو که خُسران است ز هر چیزی که آخر می شود فانی بِبُر دل را خریدار حقیقت باش روز عید قربان است بجز تقوا نخواهی بُرد با خود کوله باری را که هر دلبسته ی دنیا دَمِ مُردن پشیمان است رها کُن خویش را از شَرّ و وَسواس قسم خورده که روز سنگ کوبیدن به پیشانی شیطان است ز سَر مو را تراشیدن پیام روشنی دارد گناهان تو را امروز وقت برگ ریزان است تو حاجت از خدا خواهی و او هم شرط ها دارد دوباره موسم تمدیدِ قول و عَهد و پیمان است خدا امروز می گوید اگر باور کُنی من را جواب اعتمادت زَمزَمی اَندر بیابان است
🌺 🍃 "جمعه" با خود غالباً چشمان تر می‌آورد با خودش دلتنگی و خونِ جگر می‌آورد کل عمرم بی تو مانند غروب جمعه‌هاست جمعه‌ها عمر مرا دارد به سر می‌آورد بوی یاس انگار می‌آید میان ندبه‌ها باد از پیراهنت وقتی خبر می‌آورد بت پرستان هم حساب کار خود را می‌کنند بت شکن وقتی به همراهش تبر می‌آورد در دلم امّید دیدار رُخت را کاشتم هر گیاهی عاقبت روزی ثمر می‌آورد العجل‌هایم چه بی تأثیر شد! رویم سیاه قلب آلوده دعای بی اثر می‌آورد تشنه‌ات هستم ولی این تشنگی خیلی کم است تشنگی یک انتظار شعله‌ور می‌آورد تشنگی گاهی میان یک نبرد تن به تن یک پسر را سوی دامان پدر می‌آورد وای از آن وقتی که گوید یک پسر نزد پدر: تشنگی دارد مرا از پای در می آورد
عید غدیر خدا می خواست محبوبش امیر المومنین باشد برای حلقه ی هستی علی نقش نگین باشد به دستانش سپرد آن روز فانوس هدایت را که در تاریکی شكها على نور اليقين باشد فضائل جمع در ذات على بوده است از آغاز فضیلت فخر آن دارد که با ذاتش عجین باشد بپرس از راویان؛ از باد؛ از باران که غیر از او کسی دیده امیری با یتیمی هم نشین باشد؟ چه عیدی.. که در آن اتمام نعمت بر بشر آمد چه روزی بهتر از آن که در آن اکمال دین باشد سفارش کرد پیغمبر که راه این است و جز این نیست مبادا راهتان مردم مسیری غیر از این باشد سفارش کرد پیغمبر که از امروز ای مردم علی بن ابی طالب امیر المومنین باشد ... 🔸شاعر: زهرا نظری
بسم الله الرحمن الرحیم ♦️در اعتراض به بی احترامی به ساحت مقدس قرآن کریم چند بیتی تقدیم می گردد: باید زند فریاد هر صاحب کلامی بر پاشود هر گوشه از عالم قیامی گشته جریحه دار قلب اهل ایمان بر ساحت قرآن شده بی احترامی تاریخ ثابت کرده گر کوتاه آییم هرگز ندارد بی حیایی ها تمامی یک روز قرآن روی نیزه رفت بالا یک روز شد نیزه نشین راس امامی آغاز این بی حرمتی ها قتلگاه و پایان آن هم می شود دشنام شامی آیا مهیای ظهور یار هستیم؟! مانند تیغ ذوالفقارِ در نیامی گمراه خواهد شد کسی که رو بتابد از انقلاب و رهبرش از روی خامی آنروز که خونخواه مظلومان بیاید می گیرد از اهل ستم چه انتقامی دست ادب بر سینه بگذاریم و داریم بر محضر آقای مظلومان سلامی ای انتقام غربت شیعه کجایی ای کاش جانِ مادرت زهرا بیایی
»»» آیه ی روز : ************** (ارسال شده توسط برنامه ی «قلم قرآنی هُدی» دریافت و نصب از https://zenderoid.ir ) وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَلِقَائِهِ أُولَئِكَ يَئِسُوا مِن رَّحْمَتِي وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ عنکبوت - ٢٣ کسانی که به آیات خدا و دیدار او کافر شدند، از رحمت من مأیوسند؛ و برای آنها عذاب دردناکی است! ************** پیام ها: - تنها گروهى كه از رحمت گسترده ى الهى مأیوس و محرومند، كفّار هستند. «والّذین كفروا... اولئك یئسُوا» و در آیه 87 سوره یوسف مى خوانیم: «انّه لا ییئسُ من روح اللَّه الاّ القوم الكافرون» ************** ارسال شده توسط برنامه ی «قلم قرآنی هُدی» دریافت و نصب از https://zenderoid.ir
مردان خدا چه باصفا میمیرند دلباخته در ره خدا می میرند گویی که رسیده حکم آزادیشان خندان لب و با میل و رضا می میرند اعلام مراسم یکمین سالگرد عروج خادم الحسین ع محب آل لله بزرگ مرد صنعت سنگ ایران و خیر ارجمند زنده یاد حاج احمد امینی
📢📢توجه...توجه....📢📢 🌷به مناسبت فرا رسیدن ایام دهه امامت و ولایت و عید سعید غدیر خم و برای تبلیغ نام مبارک حضرت علی علیه السلام، اداره تبلیغات اسلامی شهرستان تیران وکرون به پنج نفر از 👬فرزندانی که از عید غدیر سال گذشته(1401/04/27) تا عید غدیر امسال به دنیا آمده باشند و نام مبارک علی یا ترکیبی از نام علی مثل امیر علی، محمد علی، حسین علی و...داشته باشند به قید قرعه مبلغ ۵۰۰۰۰۰۰ میلیون ریال تقدیم می کند.🌷🌷 👌برای شرکت در این قرعه کشی کافی است عکس صفحه اول شناسنامه فرزندتان را همراه با یک شماره تماس به آیدی @Edresii66 ارسال نمایید. 🔷️مهلت ارسال : تا ۲۲ تیرماه مصادف با روز مباهله پیامبر گرامی اسلام (ص) 🇮🇷 اداره تبلیغات اسلامی شهرستان تیران کرون🇮🇷 ...................ایتا👇 @tmtirankarvan .............. روبیکا👇 https://rubika.ir/joing/CIDCGGBA0PCXICXCZRAXQWNKETAEDFBC
‍ ❣﷽❣ 🔰 🔰 زند وکیلی مدینه بار دگر غوغا شد گلی از گلشن دین پیدا شد از قدوم گل عالم هادی خانه ی نهم امام زیبا شد دوباره یثرب شده رویایی درون شهر مدینه شد غوغایی در عالم گشته شب زیبایی رسیده هادی امام بی همتایی مدد یا هادی مدد یا هادی 🔰مدد یا هادی این خبر باد صبا آورده سمانه شمس هدی آورده بهر یاری ولایت امشب پسری ابن رضا آورده دوباره روح ولایت آمد دهمین شمس دین،نور هدایت آمد به شیعه امشب عنایت آمد به ما لطف و جود بی نهایت آمد مدد یا هادی مدد یا هادی 🔰 مدد یا هادی مدینه عجب صفایی دارد سمانه شور و نوایی دارد خانه ی نهم امام از شادی به عجب حال و هوایی دارد دوباره ماهی هویدا آمد امام هادی امشب به دنیا آمد دوباره یاسی شکوفا آمد دهم نور حق روح تولا آمد مددیا هادی مدد یا هادی 🔰مدد یا هادی شور و شادی همه جا مشهود است نهمین امام ما خوشنود است حی داور ز کرامات خود در رحمت سوی ما بگشوده است زلطف داور دوباره‌ عیداست دوباره نور خدا به دل تابیده است سپهر دین را چنان خورشید است ولای او در سینه ی ما جاوید است مددیا هادی مددیا هادی 🔰 مدد یا هادی یابن زهرا شده‌ام مهمانت شاملم لطف تو واحسانت آمدم دست تهی سوی تو آقاجون دست من و دامانت دوباره بر تو پناهم مولا نما از لطف و کرم نگاهم مولا گل زهرایی گواهم مولا ز تو دارم من عزت و جاهم مولا مدد یا هادی مدد یا هادی 🔰 مدد یا هادی شکرحق خیر کثیری مولا آمده عبد فقیری مولا شب میلاد شدم مهمانت دست من را تو بگیری مولا تو چونان شمعی منم پروانه نشستم من در کنار این گلخانه منم چون خارو تویی ریحانه نگاهم کن آقا که نیم بیگانه مددیا هادی مددیا هادی 🔰 مدد یا هادی مدد
. |⇦•آستان خدا کمال شما... و توسل ویژۀ میلاد امام هادی علیه السلام اجرا شده به نفس سیدمهدی ●━━━━━━─────── آستان خدا کمال شما هفت پرواز زیر بال شما با شما می شود به قرب رسید ای وصال خدا وصال شما گاه با آدم و گهی با نوح بی زمان است سن و سال شما مثل جبرئیل می شود بالم با همین غوره های های کال شما روزگاری ست در پی دلم آید گر چه نا قابل است مال شما بال ما را به آسمان ببرید تا خداوند لا مکان ببرید هر کسی تو را سلام کند به مقام تو احترام کند کاش در صحن سامرات خدا تا قیامت مرا غلام کند پر و بال کبوترانه ی من در حریم تو میل دام کند هر که بی توست واجب است به خود خواب احرام را حرام کند بر دلم واجب است بعد طواف عرض دین محضر امام کند نیمه ی ماه حج که شد باید شیعه در محضر شما آید ای مسیحای سامرا هادی آفتاب مسیر ما هادی علی بن محمد بن علی نوه ی اول رضا هادی نیست جز دامن کرامت تو پردهٔ خانهٔ خدا هادی ذکر هر چهارشنبه ام این است یا رضا یا جواد یا هادی به ملک هم نمی دهم هرگز گریهٔ زائر تو را هادی یک شبی را کنار ما ماندی سر سجاده جامعه خواندی تو دعا را معرفی کردی مرتضی را معرفی کردی با فراز زیارت سبزت راه ما را معرفی کردی مرتضی و حسین و فاطمه و مجتبی را معرفی کردی نه فقط اهل بیت را بلکه تو خدا را معرفی کردی سامرایت غریب بود اما کربلا را معرفی کردی با تو ما مرتضی شناس شدیم تا قیامت خدا شناس شدیم ریشه های محبت ما تو مزرعه های سبز دنیا تو خواهش سرزمین پائین من اشتیاق بهشت بالا تو گاه ابلیس می شوم بی تو گاه جبریل می شوم با تو من نمی دانم این که من دارم به تو نزدیک می شوم یا تو چه کسی از مسیر گمراهی داده ما را نجات؟... آقا تو تو مرا با ولایتم کردی آمدی و هدایتم کردی دل من در کفت اسیر بود به دخیل تو مستجیر بود گر شود ثروتم سلیمانی باز هم بر درت فقیر بود شکر حق می کنم صدای بلند حضرت هادی ام امیر بود آبرو خرج می کنی بس که کرم سفره ات کثیر بود شب میلاد تو به ذی الحجه مطلع شوکت غدیر بود ریشه ي ناب اعتقاد علی پسر حضرت جواد علی دوست دارم گدای تو باشم سائل دست های تو باشم مثل بال و پر کبوترها دائماً در هوای تو باشم دوست دارم که از زمان ازل تا ابد خاک پای تو باشم نیمه شب های ماه ذی الحجه زائر سامرای تو باشم یا دعای قنوت من باشی یا قنوت دعای تو باشم ما فقیریم سفره ای وا کن سامرایی حواله ی ما کن با تو این عقل ها بزرگ شدند اعتقادات ما بزرگ شدند پای دل های شیعیان آن قدر گریه کردید تا بزرگ شدند با نگاه تو با محبت تو اِبن سکّیت ها بزرگ شدند خوب شد بچه های هیئت ما پای درس شما بزرگ شدند بچه های قبیله ما با کربلا کربلا بزرگ شدند بی تو دل های ما بهار نداشت مثل یک شاخه ای که بار نداشت علي اكبر لطيفيان ــــــــــــــــــ
از عرش خدا بوی گل زهرا میاد خورشید هُدی میتابه رو دستِ جواد با نغمه شادی پیچیده صدای منادی میخونه سرود ولادت که اومده حضرت هادی امشب آسمون دل بیتابه نور ازلی میتابه به ظلمت دنیا بارون تا دم سحر میباره زمانه رو دستاش داره یک غنچه زیبا از عرش خدا بوی گل زهرا میاد خورشید هُدی میتابه رو دستِ جواد دریای کَرَم تو نگاه آسمونیشِ عالم اسیر سخاوت و مهربونیشِ مهتاب سعادت طلیعه ی نور هدایت یه روزی میشه عاشقا رو میبره برای زیارت هستی بیقرار و خاطرخواشه دلا میون دستاشه که یوسف زهراست عشقش چراغ شبای تاره که نور محبت داره تجلی یکتاست از عرش خدا بوی گل زهرا میاد خورشید هُدی میتابه رو دست جواد شوق حرمش آرزوی اهل ولا شیش گوشه ی تو آینه ی کرب و بلا تو عین بهاری یه عالمه دیوونه داری سائلای تو همه میگن برای ما کم نمی ذاری دلها به کرامتت مدیونن تو حریم تو مهمونن عنایتِ عشقی شیعه به ولای تو پاینده به هوای تو پابنده حقیقت عشقی
. زیبا ویژۀ میلادِ ابنُ الجواد امام هادی علیه السلام به نفسِ حاج محمد طاهری روزیِ زیادی رسیده برکتُ شادی رسیده یا ضامنِ آهو مبارک امشب هادی رسیده .. لبخند رویِ لب جوادِ امشب دیگه شبِ جوادِ مدینه باز دوباره با صفا شد گلِ امام رضا بابا شد .. مدینه خداییش بهشتِ همه جا پره از فرشته به کوریِ چشم حسودا رویِ دلِ ما جانم هادی نوشته ... روزیِ زیادی رسیده برکتُ شادی رسیده یا ضامنِ آهو مبارک امشب هادی رسیده .. طبقِ جامعۀ کبیره دستِ مارو آقا میگیره اونی که تا خونه ش دلُ میاره هوامونو همیشه داره .. نوادۀ سلطانِ مایی آقا تو هم ابنُ الرضایی اگه فقیر و بی نواییم ، آره گداییم تو شاهِ سامرایی .. روزیِ زیادی رسیده برکتُ شادی رسیده یا ضامنِ آهو مبارک امشب هادی رسیده .. نورِ نقی که می درخشه عزت به شیعه ها می بخشه دعایِ ما ان شالله زود بگیره وهابیت بره بمیره .. ____________ 👇
فقــــط حـــیدر امیر المومنین است? ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ آخر همه باید به علی رو بزنند... هم مرده و هم زنده دم از او بزنند... علی شاه ، علی ماه علی راه ، علی نصر من الله علی زمزمه ی هر دل آگاه علی حصن حصین است  علی عین یقین است علی حبل متین است  به کوری دو چشم دشمنانش علی امیرالمؤمنین است علی کاشف هر غم علی بر همه مرهم علی ذکر لب عیسی مریم على هستی خاتم علی اصل وجود است  علی روی سجود است علی معدن جود است علی راز و نیاز است  علی سوز و گداز است علی محرم راز است  علی مُهر قبولی نماز است علی صوم و صلات است  علی حج و زکات است  علی برگ برات است  علی تجلی صفات است همه عالم بگویند علی امیر المومنین است علی گفتم سخن آغاز کردم به سوی عرش حق پر باز کردم علی شیر خدا و شاه مردان علی آیینه دار روی یزدان علی فاتح علی پیروز میدان علی بر جمع جن و انس سلطان به هر منبر سخنران و سخندان علی با گریه ی ایتام گریان علی با خنده ی ایتام خندان علی گفتیم و شد هر درد درمان علی گفتیم شد هر مشکل آسان علی و فاطمه لؤلؤ و مرجان     ‎علی عادل ، علی عدل عدیل است علی علت ، همه هستی علیل است علی رهبر علی راه و دلیل است علی آموزگار جبرئیل است علی شهد و شراب سلسبیل است علی زیبایی صبر جمیل است علی بر مؤمنان اجر جزیل است علی در حشر قاضی و وکیل است علی بر کافران نار وبیل است چه گویم رشته ی مدحش طویل است علی آیات قرآن مبین است علی اصلی ترین اصل دین است علی عالم علی علم و علیم است علی حاکم علی حکم و حکیم است که حُبش فتح جنات نعیم است و بعضش عاقبت نار حمیم است علی سِرّ صراط المستقیم است علی تصویر قرآن کریم است  و بسم الله رحمن رحیم است علی صابر علی صبر و حلیم است علی روح طراوت در نسیم است علی هر نبض در قلب سلیم است علی شأن نبأء آیات توحید همه آیات از او کردند تمجید علی سیمای گلها در گلستان علی شیرینی بار درختان علی سرسبزی باغ است و بستان علی شادابی فصل بهاران علی برف است در فصل زمستان به اذن مرتضی ابر است باران علی فرمانروای باد و طوفان علی بخشنده ی ملک سلیمان علی سبّوح و قدوس است وسبحان علی ارباب مقداد است و سلمان علی یعنی قیامت در قیامت علی سالم علی سلم و سلامت علی در چهره ی مؤمن علامت علی بر کافران یعنی ملامت علی غفار بر اهل ندامت علی سلطان دین ، شاه امامت علی شمشیر علی یعنی شهامت علی گو تا شود شیرین کلامت علی گو تا شود دنیا به کامت علی گو تا شود هستی غلامت دلا در زندگانی با هدف باش غلام حضرت شاه نجف باش علی صدیق علی صدق است و صادق علی معشوق علی عشق است و عاشق علی نور فلق رب المشارق علی مافوق ادراک است و فائق علی حق است و کشاف الحقایق علی خلق خدا بر خلق خالق علی رزق و علی رزاق و رازق علی وارسته از بند علایق علی فرق و علی فاروق و فارق علی حجت به مجموع خلایق علی میزان علی معیار ایمان قسیم جنت است و نار نیران علی یعنی که انصاف و مروت علی یعنی که در عین شجاعت به زیر دست خود باید فتوت علی یعنی که یک دنیا صلابت علی جان نبی جان رسالت علی دنباله ی راه  نبوت علی قادر علی قدر است و قدرت علی رحمن علی آیات رحمت علیّ حبهُ رضوان و جنت علی بغضهُ نیران و ذلت دو عالم را به عشق او بهشتم چه غم دارم که با او در بهشتم علی آیات قران مبین است علی در عرش با حق همنشین است علی حق است و حق با او قرین است علی ایمان علی امن و امین است علی حبل المتین عین الیقین است علی مرآت یزدان در زمین است علی حصن حصین یعسوب دین است علی بر حلقه ی خاتم نگین است چه خوش گفتی که حرف حق همین است فقط حیدر امیرالمومنین است چه میدانم چه میدانی علی کیست کسی غیراز علی مثل علی نیست علی آگه ز راه آسمانهاست علی آگه ز عمق بیکرانهاست علی آگاه سرّ کهکشانهاست علی فوق زمین ها و زمانهاست مکین لامکان لامکانهاست که آگه از عیانها و نهانهاست علی فوق تصور در روانهاست علی شیرینی شیرین زبانهاست کلام الله بزم خطبه خوانهاست  علی نیروی دست پهلوانهاست ولیّ والی والاست حیدر علیّ عالی اعلاست حیدر خدا عالی شد و او را ، علی گفت به طوفان نوح ، غم را با علی گفت به اعجاز عصا موسی ، علی گفت بهنگام شفا عیسا ، علی گفت خلیل الله به آتش ، تا علی گفت گلستان گشت و در آنجا علی گفت شب معراج احمد یا علی گفت به طاق عرشه ی اعلا علی گفت ندانم پشت در زهرا علی گفت و یا محسن به او بابا علی گفت یقین دارم که وقتی رفت زهرا همه گفتند علی افتاد از پا
*شعر بدون نقطه و تکرار ۱۱۰ بار نام مبارک امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام در وصف حضرتش:* علی عالی علی اعلی علی والی علی والا علی روح همه دلها علی سرلوح هر املا علی کرّارعلی سردار علی سرّوعلی اسرار علی سرور علی سالار علی حاء وعلی طاها علی اکمل علی کامل علی اعلم علی عامل علی عدل و علی عادل علی درّ کلام ما علی اعلم علی اکرم علی محرم علی مرحم علی هم دم علی همدم علی لوُءلوُء  علی لا لا علی احکم  علی حاکم  علی صائم علی دائم علی سلم و علی سالم      علی  سرّ  دعای  ما علی علم همه عالم علی حکم و علی محکم علی حال و علی احوال علی اول ولیِّ ما علی کی درکلام آمد علی کو در مرام آمد علی روح سلام آمد     علی مُهر کلام ما علی مُلک و علی مالک   علی سِلک وعلی سالک علی حُلو عَلی حالک   علی داروی دردما علی اسعد علی مسعود علی احمد علی محمود علی کو در حرم مولود   علی آگاهی دلها علی طاهر علی اطهر علی داور علی محور علی محو روی داور علی آرام دل ما را علی دُرّ کلام الله علی صهر رسول الله علی روحُ عَلَی الاَرواح علی آدم عَلی حوّا دلم مملوّ مِهر او علی را مهر عالم گو مگو اصلا علی را هو ملک مَهو روی مولا معلّم درهمه عالم ومهو علم او آدم علی اعلا عَلَی الآدم علی اعلا عَلَی الموسی علی را دم دهم هردم دهم درراه او سرهم علی وردم علی روحم علی آرامه ی دلها علی صلح و علی صالح علی سمع و علی سامع علی مدح وعلی مادح علی روح دل اعما علی هم اسم الله و علی همراه الله و علی را گو ولی الله صدا سرده علی مولا علی‌حمد وعلی حامد علی مرد و علی واحد علی را در سماء مائد علی دارد محمد را علی امر و علی آمر علی راحِم علی عامر علی ماه وعلی ماهر همه مهو روی مولا علی درّ وعلی گوهر علی واکرده اوهر در کسی اسم علی آرد    رود همّ همه دلها علی دلداده همسر   دل آرام علی همسر و کرده مدح او همسر علی را همسری والا محمد را علی امداد محمد را علی داماد گلی اطهر علی را داد که او عطر همه گلها دلم مِهر ولی دارد دمادم اسم اوآرد سروری در دلم کارد سرم گَردِ ره مولا  صد و ده مرحله اسم علی آورده ام که هر مصراع سردادم مدد مولا مددمولا مدد مولا 🤲🏼🤲🤲🏼🤲🤲🏼🤲🤲🏼🤲برجمال پرنورش صلوات
خورشید سامرا و کریم جهان تویی ما را بده پناه، که کهف امان تویی هادی تویی در این شب ظلمت، به داد رس گمگشته‌ایم و مشعله‌ی کاروان تویی کاخ ستم به لرزه فکندی به حرف حق حقا که جان ِعدلی و حق را زبان تویی مستی ربودی از سر بزم شراب، لیک مستی‌فزای جان و دل عاشقان تویی جَدّت امام هشتم و سلطان دین رضاست جَدِّ امام عصر و ولی زمان تویی با «جامعه کبیره» سلامم شنیدنی‌ست مهمان هر امام شوم، میزبان تویی ✍