🔳🔳🔳🔳🔳🔳
#امام_جواد_علیه_السلام
#شهادت_حضرت_جواد_الائمه_علیهالسلام
#مثنوی
حُجرهی سوختهاش کاش دری دیگر داشت
این جوان کاش به بالایِ سرش خواهر داشت
چه شده چند کنیز از پسِ در میخندند
یکنفر این طرف و چند نفر میخندند
خنده کردند بگویند تقلا کافی است
نالهی واحسن و وای حُسینا کافی است
طَشت دَف شُد که نفهمند کسی میسوزد
بِینِ این حجرهی بسته نفسی میسوزد
طَشت را پیشِ لبانش بگذارند ای کاش
کاسه آبی به دهانش بگذارند ای کاش
ظرف از آب پُر اما به زمین میکوبند
میزند داد ولی پا به زمین میکوبند
خندهی بد دهنی میرسد از هلهله ها
ناسزاهای زنی میرسد از هلهله ها
خواست بالی بزند غم پَرِ او را سوزاند
خواست آهی بکِشد حَنجر او را سوزاند
گفت آبی و نشد تا که بگوید جگرم
زهر وقتی نفَسِ آخرِ او را سوزاند
میکشد پا به زمین تا که بفهمند همه
جگرِ شعله ورش پیکرِ او را سوزاند
خواهری حیف ندارد که به دادش برسد
عوَضَش بی کَسی اش مادرِ او را سوزاند
تا بگِریند برایش دو سه همسایه که هست
رویِ این بام تنش مانده ولی سایه که هست
روی این بام تنش مانده ولی عریان نه...😭😭
#آجرک_الله_یابقیه_الله😔
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
@Kanoon_Ghaadir
🔰لطفا ما را در پیامرسان #ایتا دنبال کنید🔰
eitaa.com/kanoon_ghaadir
ـ🌺🍃🌺🍃🌺🍃
ـ🍃🌺🍃
ـ🌺🍃
ـ🍃
#امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
#مدح
#مثنوی
ای دو صد یوسف صدّیق به صدق تو گواه
ای علوم همه با کوه کمالت پر کاه
دو جهان زنده ی چشم تو به یک نیم نگاه
تا زمان هست تو از گردش چرخی آگاه
شهریاران سر کوی تو گدای سر راه
شیخ والای ائمّه ولی امر الّه
صدق تابنده چراغی بود از مکتب تو
علم تا علم شود بوسه زند بر لب تو
عرشیان دسته ای از خاک نشینان تواند
فرشیان از همه سو دست به دامان تواند
علم ها گوهری از لعل دُر افشان تواند
حلم ها ذکر خوشی بر لب خندان تواند
بحرها تشنه ی یک قطره ی باران تواند
سرو قدّان جهان سر به گریبان تواند
علم از روز ازل سائل دیرینه ی تو است
آنچه در سینه خلق است در آیینه ی تو است
لاله ای نیست که از دامن بستان تو نیست
طایری نیست که در باغ ثنا خوان تو نیست
آیه ای نیست که محتاج به برهان تو نیست
گوهری نیست که از بحر خروشان تو نیست
ذرّه ای نیست که از مهر درخشان تو نیست
پدر شیمی جز جابر حیّان تو نیست
علم تو مشعل و خلق و دو جهان انجمنی
آیة الکرسی از کرسی درست سخنی
سرّ سروّ علن از تو است امام صادق
فیض هر انجمنی از تو است امام صادق
حسن خلق حسن از تو است امام صادق
سبزی این چمن از تو است امام صادق
سیر چرخ کهن از تو است امام صادق
همگان را سخن از تو است امام صادق
تا که این چار ام و هفت اب و نه طاق است
مؤمن طاق تو در عالم هستی طاق است
دهر دانشگه و استاد سخن دانش تو
کلّ قرآن سخن داور و برهانش تو
حق به دور تو کند گردش و میزانش تو
مؤمن پاک بود پایه ی ایمانش تو
درد جان نیز طبیبش تو درمانش تو
علم نور است ولی مشعل تابانش تو
تا زمان است و به هر مرحله می تازد علم
از تو می گوید و دائم بتو می نازد علم
پشرو تر بسی از دور زمان مکتب تو است
ثمر خون حسین ابن علی بر لب تو است
راه حق مذهب تو مذهب تو مذهب تو است
آسمان شیفته ی زمزمه های شب تو است
نفس سوختگان شعله ی تاب و تب تو است
نور قرآن ز درخشنده گی کوکب تو است
اهل توحید که این قدر مجلّل دارند
هر چه دارند ز توحید مفضّل دارند
باغبانی و بود ملک جهان گلزارت
گرم تا دامنه ی حشر بود بازارت
گوهر وحی فرو ریخته از گفتارت
بوسه ی علم بود بر لب گوهر بارت
دیدن روی خداوند بود دیدارت
ای طبیبانِ همه خلقِ جهان بیمارت
ای خوش آن یار که تو یار و طبیبش باشی
خوشتر آن درد که تنها تو طبیبش باشی
ای که خوانده است خداوند به قرآن نورت
نوری و سینه خوبان دو عالم طورت
ملک جان خانه ی دلها همگان معمورت
انس و جنّ و ملک و حور و پری مأمورت
چه جفاها که رسید از ستم منصورت
کرد از خانه و از شهر پیمبر دورت
بود آگاه عدو از محن جانکاهت
برد با فرق برهنه سوی قربانگاهت
کثرت سنّ تو و این همه آزار ای وای
آفتاب حق و بیداد شب تار ای وای
برق شمشیر و رخ حجّت دادار ای وای
دوست در سلسه ی دشمن غدّار ای وای
خانه ی حجّت حقّ و شرر نار ای وای
صدمۀ خار ستم بر گل بی خار ای وای
پاسخ آنهمه خوبی شرر آذر بود
بیت آتش زده ارثیّه ای از مادر بود
آخر از زهر جفا رفت وجودت در تاب
جگر خونجگر پاره ی زهرا شد آب
ریخت از دیده ی یاران به عزای تو گلاب
جگر موسی جعفر شد از این داغ کباب
بعد از آن غریب و مظلومیت و رنج و عذاب
بوتراب دگری باز نهان شد به تراب
در عزای تو جهان صحنه ی محشر گردید
تازه در ماتم تو داغ پیمبر گردید
ای سلام همه بر تربت بی زوّارت
غم بسیار محبّان ز غم بسیارت
به چه تقصیر عدو این همه داد آزارت
وامصیبت که چه کردند به قلب زارت
برد سر بر فلک از خانه شرار نارت
ریخت اعجاز خلیل از لب گوهر بارت
شد خموش آتش و بهر تو دل عالم سوخت
بیشتر از همه زین غم جگر «میثم» سوخت
#هفته_وحدت
#عاشقان_عیدتان_مبارکباد
🌺🍃
🍃🌺🍃
🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#مدح
#وفات
#مثنوی
یاسی که نسیمِ تنِ او از گلِ سیب است
او فاطمه و خواهرِ سلطانِ غریب است
هجرانِ رخش برده قرار از کفِ خواهر
جان در تعَب است از غمِ دوریِ برادر
قلبش شده بی طاقتِ خورشیدِ جمالش
دل در هیجان آمده از شوقِ وصالش
تسبیح کنان می رسد از شهرِ پیمبر
تا وصف کند سوره ی نورانیِ کوثر
زخمی به جگر دارد و ای قافله بشتاب
در سینه ی او کوهِ غم از دوریِ مهتاب
شد عطرِ مسیرش همه از گلپر و اسپند
عشاق به شوقِ قدمش یکسره خرسند
در هودجی از نور چه باغِ ملکوتی
به به چه شکوه و چه جلال و جبروتی
گنجینهی جانش شده بستانِ ولایت
دل طعمِ شفا دارد و لب مُهرِ شفاعت
ماهیتِ قم را که ز نورش بسرشتند
بر لوحِ دلش حضرتِ معصومه نوشتند
خورشید افول آمده در باغِ حریمش
تا سبز بماند سندِ نامِ کریمش
او دفن شده در دلِ بستانِ ولایش
مانده به دلش حسرتِ دیدارِ رضایش
بین دستِ نیازم به دخیلش چه بلند است
هر لطفِ نگاهش به من آن شهد چو قند است
ای حضرتِ معصومه تو را جانِ رضایت
کن شاملِ حالم همه ی لطف و عطایت
هر جذبه نگاهِ تو مرا شوقِ حیات است
دستانِ کریمانهی تو بابِ نجات است!
#السلامعلیکیابنتموسیبنجعفرعلیهالسلام
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
#میلادامام_جوادعلیه_السلام
#ولادت
#مثنوی
،،هست،، در شهر نگاری که دل از ما ببرد
نه دل ما که دل حضرت زهرا س ببرد
در زمینی که خدا داشت خدایی میکرد
دل من بر سر سجاده گدایی میکرد
شب میلاد جوادت گل شعرم بشکفت
،،سینه از آتش دل در غم جانانه،، نهفت
نور چشمان مدینه که به دل سوسو کرد
وقت آن بود و خدا وعده ی خود را رو کرد
ماه میرفت به آلاله ی شب سر بزند
نور آمد به همین بیت سحر در بزند
،،دهه ی ماه رجب،، نیمه شبش مهتابی ست
قلب مادر پدری غرق تب بی تابی ست
آنچه بالاست در عالم به خدا پرچم توست
،،شادی مجلسیان در قدم مقدم توست،،
رحمت ناب الهی به پدر نازل شد
عشق بوسید گلش را و غمش کامل شد
کلّ هستی گل هستی که به دستش می داد
نام او گشت جوادبن کرم ، جود ،،جواد،،
قرّه العین ،،رضا،، راهی دنیا شده است
غنچه ی باغ ،،حبیبه،، چه شکوفا شده است
تا جواد است بخواه از کرمش هرچه که هست
،،ناامید از در رحمت نشو ای باده پرست
سحری بود و رضا مست گل رخسارش
که جواد آمد و شد پر برکت بازارش
آسمان باغ گلش را به ،،رضا،، می بخشید
نقل رحمت ز دل عرش، زمین می پاچید
هشتمین پیک زدم تا به فغان آمده ام
،،زیر شمشیر غمش رقص کنان آمده ام،،
۸ من در گروِ ۹ شده در شعر آباد
هشت من هست رضا جان نُه من هست جواد
چتر احسان به سر عالم و آدم وا شد
ابر عشق آمد و باران زد و گل پیدا شد
قرعه ی ،،جود و سخا،، هر سحر و شام افتاد
،،این گدا بین که چه شایسته ی انعام افتاد،،
از ازل گر دل من بر تو ارادت دارد
دست بر دامن پر مهر جوادت دارد
،،خیزران،، یافت مقامی که شود مادر تو
چو کبوتر بشود بال و پرش بر سر تو
نهمین اختر ماه نبوی آمده ای
دهم ماه رجب ساقی این میکده ای
ثمر باغ رضا نوگل این باغ شده
شربت و شهد و شکر هدیه ی آفاق شده
منکه در وصف تو اینگونه مهیّج شده ام
بخدا شیفته ی ،،باب الحوایج،، شده ام
پرقنداقه تو بسته شده بر مویم
که حدیث کرم و بخشش تو میگویم
مردم شهر مدینه همگی خوشحالند
شب میلاد جوادت به جهان می بالند
پرِ پروانگی ات را بده من هم بپرم
عطر ریحانگی ات ، قسمت من کن بخرم
مزرع سبز فلک ، غنچه ی رویت کم داشت
تا میاندار شدی هیئت ما دم برداشت
دم من هست رضا باز دمش هست جواد
،،لبم از بوسه ربایان بر و دوشش باد،،
ما که بر دامن تو دست عنایت داریم
روز محشر به خدا چشم شفاعت داریم
میکنم ختم سخن عشق رضا باز آمد
،،هدهد خوش خبر از طرف سبا باز آمد،،
شب میلاد شما کاش که نرگس ،،عج،، آید
با ظهورش همه جا نور به مجلس آید
سر داعش همه جا در همه دنیا بکنیم
پرچم صلح، سرِ قله عالم بزنیم
دست در حلقه ی آن زلف نه که خواهش ماست
،،مشکل عشق نه در حوصله ی دانش ماست،،
✍️#حسین_جعفری
•┄══••🔻••══┄•
eitaa.com/kanoon_ghaadir
telegram.me/Kanoon_Ghaadir
•┄══••🔺••══┄