eitaa logo
کانون تفکر
1.1هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
424 ویدیو
142 فایل
کانال حاضر پیرامون مجموعه صوتهای تدریس دروس  فلسفه،عرفان،کلام،حدیث و... توسط حجت الاسلام والمسلمین استادمهدی منصوری زیده عزه می باشد. https://eitaa.com/joinchat/2673606670Ca1a62c4f26
مشاهده در ایتا
دانلود
15_99.11.18الفصل الرابع.mp3
21.7M
الحکمه الفصل الرابع جلسه پانزدهم
016_99.11.19فصل پنجم.mp3
15.53M
الحکمه الفصل الخامس جلسه شانزدهم
نطق انقلاب هنوز ادامه دارد ( ۲ ) از آداب این است که تا کسی حرفش تمام نشده ، در میان حرف او وارد نشویم و نقدی و اعتراضی بر او وارد نکنیم چون هنوز تمام حرفش را نزده است . انقلاب اسلامی ، حرف اش در این تاریخ ادامه دارد و تمام نشده است و در بسیاری از موقعیت ها نگذاشته اند که حرفش تمام شود در بعضی مواقع ، وقتی خواست حرف بزند ، دست بر دهانش گذاشتند و نگذاشتند حرف اش را تمام کند گاهی که داشت حرف می زد ، عده ای آمدند و آنقدر فریاد زدند و نگذاشتند صدایش به گوش ها برسد گاهی داشت حرف می زد ، در میان حرفش رها کردند و با بی اعتنایی ، انگار نه انگار که دارد حرف می زند ، بدون اینکه محلی بگذارند ، مشغول فعالیت خودشان شدند و رفتند که رفتند و ....... کمک کنیم که انقلاب حرف بزند و نطق داشته باشد و نطق اش را به گوش ها برسانیم ...... اگر انقلاب به نطق بیاید ، جمله اول را که کامل کند ، یقین کنید او می آید و نطقش را تنها نطق در تاریخ می کند ...‌‌
001_99.11.1نمط۹ .mp3
26.84M
مقامات العارفین جلسه اول
002_99.11.15نمط۹.mp3
20.38M
مقامات العارفین جلسه دوم
073_99.11.19 وضعیت وجود و ماهیه متن نهایه.mp3
19.99M
الفصل الثانی:اصالت الوجود و اعتباریت ماهیت تطبیق وضعیت وجود وماهیت با فصل ثانی کتاب تهایه جلسه هفتاد و سه
074_99.11.20 دلیل اصاله الوجود.mp3
16.56M
الفصل الثانی:اصالت الوجود و اعتباریت ماهیت دلیل اصالت الوجود جلسه هفتاد و چهارم
017_99.11.20 فصل خامس.mp3
22.66M
الحکمه الفصل الخامس جلسه هفدهم
012_99.11.18 الشواهد الربوبیه .mp3
14.6M
حجت الاسلام استاد مهدی منصوری جلسه دوازدهم
018_99.11.21فصل خامس.mp3
22.72M
الحکمه الفصل السادس جلسه هجدهم
019_99.11.25،الفصل السادس.mp3
46M
الحکمه الفصل السادس جلسه نوزدهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹مانند سردار سلیمانی و شهید باکری 🎥 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر انقلاب اسلامی: در مقام عمل نترسیدن، خسته نشدن، نا امید نشدن، تنبلی نکردن، ندانسته در نقشه دشمن وارد نشدن، در جای خود هم فداکاری کردن لازم است. پ ن : نباید کسی در زندگی به دنبال این باشد که مشکلی در آن نباشد بلکه در زندگی چه بخواهیم و چه نخواهیم مشکلات وجود دارد ؛ از اینرو خود انسان ها باید فکری کنند و آنقدر بزرگ شوند تا عبور از مشکلات را فرا گیرند سلیمانی ها و باکری ها چه کار کردند ؟ راهی جز بزرگ شدن در پیش روی ما برای موفقیت نیست
تلفیقی نظام وار هستی شناسانۀ عالَم اول : عالَم ضرورت وجود در نفی و تقابل با عدم به سر می برد . جایی برای عدم در ساحت وجود نمی ماند از اینرو است که عالَم تکوین همچون عالَم ارزش یقینی است که در آن نفی احتمال خلاف است ،برای وجود هم چنین است که به طور تکوینی عالَم نفی عدم است و خود را با وجوبی همراه می کند . وجود چون وجود است ، راهی برای عدم نمی گذارد والّا اگر راهی برای عدم باشد که جایی برای وجود باز نمی شود . از اینرو وجود ، وجوب دارد و ملازمت با وجوب برای وجود مطرح است . پس عالَم وجود ، عالَم ضرورت است .
تلفیقی نظام وار هستی شناسانه عالم دوم : صمدانیت ،شکلِ ویژه وظهورِ برتر و عالی ترِ ضرورت در عالَم ضرورت ، ضرورت به شکل ویژه ظهور یافته است . در عالی ترین و برترین ظهورش ، اینگونه است که جایی برای هیچ نبودنی نگذارد اینجاست که ضرورت ازلیه سر بر می آورد . به تعبیر روایت : « موجود غیر فقید » ظهور می یابد . وجودی که همۀ دارائی است و هیچ نداری برای آن فرض ندارد . همه اش هست و هست اش همه است . از اینرو در روایت آمده است که : عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عِلْمٌ لَا جَهْلَ فِيهِ حَيَاةٌ لَا مَوْتَ فِيهِ نُورٌ لَا ظُلْمَةَ فِيهِ‏. (التوحيد (للصدوق) ؛ ص137 ) عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع رُوِّينَا أَنَّ اللَّهَ عِلْمٌ لَا جَهْلَ فِيهِ حَيَاةٌ لَا مَوْتَ فِيهِ نُورٌ لَا ظُلْمَةَ فِيهِ قَالَ كَذَلِكَ هُوَ. (التوحيد (للصدوق) ؛ ص138 ) عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فَقُلْتُ لَمْ يَزَلِ اللَّهُ يَعْلَمُ قَالَ أَنَّى يَكُونُ يَعْلَمُ وَ لَا مَعْلُومَ قَالَ قُلْتُ فَلَمْ يَزَلِ اللَّهُ يَسْمَعُ قَالَ أَنَّى يَكُونُ ذَلِكَ وَ لَا مَسْمُوعَ قَالَ قُلْتُ فَلَمْ يَزَلْ يُبْصِرُ قَالَ أَنَّى يَكُونُ ذَلِكَ وَ لَا مُبْصَرَ قَالَ ثُمَّ قَالَ لَمْ يَزَلِ اللَّهُ عَلِيماً سَمِيعاً بَصِيراً ذَاتٌ عَلَّامَةٌ سَمِيعَةٌ بَصِيرَةٌ. (التوحيد (للصدوق) ؛ ص139 ) وَ اللَّهُ نُورٌ لَا ظَلَامَ فِيهِ وَ حَيٌّ لَا مَوْتَ لَهُ وَ عَالِمٌ لَا جَهْلَ فِيهِ وَ صَمَدٌ لَا مَدْخَلَ فِيهِ رَبُّنَا نُورِيُّ الذَّاتِ حَيُّ الذَّاتِ عَالِمُ الذَّاتِ صَمَدِيُّ الذَّاتِ. (التوحيد (للصدوق) ؛ ص140 ) از اینرو ضرورت و حقّانیّت ، راه را برای صمدانیت باز می کند . قَالَ الْبَاقِرُ ع حَدَّثَنِي أَبِي زَيْنُ الْعَابِدِينَ عَنْ أَبِيهِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع أَنَّهُ قَالَ: الصَّمَدُ الَّذِي لَا جَوْفَ لَهُ‏ وَ الصَّمَدُ الَّذِي قَدِ انْتَهَى سُؤْدَدُهُ وَ الصَّمَدُ الَّذِي لَا يَأْكُلُ وَ لَا يَشْرَبُ وَ الصَّمَدُ الَّذِي لَا يَنَامُ وَ الصَّمَدُ الدَّائِمُ الَّذِي لَمْ يَزَلْ وَ لَا يَزَالُ. (التوحيد (للصدوق) ؛ ص90 ) سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع وَ سُئِلَ عَنِ الصَّمَدِ فَقَالَ‏ الصَّمَدُ الَّذِي لَا جَوْفَ لَهُ. (التوحيد (للصدوق) ؛ ص93 ) عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ الْيَهُودَ سَأَلُوا رَسُولَ اللَّهِ ص فَقَالُوا انْسِبْ لَنَا رَبَّكَ فَلَبِثَ ثَلَاثاً لَا يُجِيبُهُمْ ثُمَّ نَزَلَتْ هَذِهِ السُّورَةُ إِلَى آخِرِهَا فَقُلْتُ لَهُ مَا الصَّمَدُ فَقَالَ الَّذِي لَيْسَ بِمُجَوَّفٍ. ( التوحيد (للصدوق) ؛ ص93 ) قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا الصَّمَدُ قَالَ السَّيِّدُ الْمَصْمُودُ إِلَيْهِ فِي الْقَلِيلِ وَ الْكَثِيرِ. (التوحيد (للصدوق) ؛ ص94 )
تلفیقی نظام وار هستی شناسانه عالم سوم : ایجاد از سر کمال کامل ولی چون کامل است از اینرو از سر کمال به ایجاد روی می آورد . کمال کامل است که علّت صدور عالَم می باشد چون دارد ایجاد می کند و همین است که « لا تزیده کثره العطاء الا جودا و کرما » . ایجاد ، عملکرد و کاری است که از کامل سر می زند و کامل به جهت کمالش ، موجودی را به صحنه می آورد و ایجاد شدۀ آن ، نقصی را از کامل برطرف نمی کند .
004_99.11.30 اشارات نمط ۹.mp3
23.78M
مقامات العارفین جلسه چهارم
نکتۀ چهارم : ایجاد ، شکل دهندۀ قوس نزول است . ایجادِ علّت ، موجب این می شود که معلولی به وجود آید که ضرورت وجودیِ آن از ناحیۀ علّت باشد و ضرورت ذاتی برای اش مطرح نباشد و موجودیّت آن در پرتو و ظلّ وجودِ علّت باشد و همین باعث می شود که گفته شود معلول از علّت تنزّل یافته است . تنزّل از علّت به این معنانیست که علّت تجافی می یابد و همچون قطرات باران که نزول می کند در جای خود باقی نمی ماند و بلکه به این معنا است که علّت با حفظ مرتبۀ خود ، موجودی را که معدوم بوده است ، به صحنۀ وجود می آورد و در ذیل خود ، موجودیّت آن را تأمین می نماید تا همین طور ادامه می یابد و تنزّلِ موجودی به عنوان معلول پس از تنزّل موجودی دیگر از علّت باعث می شود که قوس نزول در عالَم هستی پدید آید . ایجاد ، صیرورت و حرکت از قوّه به فعلیت نیست که « ندار » در پرتو حرکت « دارا » شود و بلکه حرکت ایجادی ، حرکت تکمیلی است و حرکت از فعل به قوّه و در نهایت فعلیّت بخشی به قوّه می باشد ؛ در مقابلِ حرکت از قوّه به فعل که حرکت تکاملی است که دارا شدن ، در پرتو آن رقم می خورد از اینرو در این چنین حرکتی ، علّت ، صیرورت در نسبت به معلول پیدا نمی کند و علّت ، معلول نمی شود و بلکه علت در جایگاه خودش محفوظ است و معلول هم همینطور ولی از عدم به صحنۀ وجود می آید .
نکتۀ پنجم : در قوس نزول ، خلوّ علّت از معلول و خلوّ معلول از علّت معلولی که از علّت تنزّل دارد ، خالی از علّت می باشد و در مقابل ، علّت هم خالی از معلول می باشد . چون ایجاد ، تقیدی را به بار می آورد که نمی تواند اطلاق علّت را داشته باشد . در معلول ، علّت نیست و در علّت ، معلول نیست چون اگر در علّت معلول به وجود خاص اش باشد ، علّت ، معلول می شود و اگر علّت به وجود خاص در معلول باشد ، معلول ، علّت می شود ؛ در روایتی وارد شده است که : « ان الله تبارک و تعالی خلو من خلقه و خلقه خلو منه » . خلوّ ناشی از این است که علّت در تقدم بر معلول می باشد و تقدّم اش تقدّم بالعلیه می باشد .