آدم از همان ابتداء برای زندگی روی زمین خلق شد
نکاتی از آیه ۳۵ سوره بقره :
« قلنا یا آدم اسکن انت و زوجک الجنه و کلا منها رغدا حیث شئتما و لا تقربا هذه الشجره فتکونا من الظالمین »
✅- در آیات قبل نشان داده شد که آدم ، خلیفۀ خداست و دوست و دشمن و آن کسی که به او احترام می گذارد و آنکه در برابر او قد عَلَم می کند به طور دقیق مشخص شد .
در آیات قبل نشان داده شد که :
آدم ، می تواند ظرف اسماء الهی شود و ملائکه چنین توانی را ندارند .
و نشان داده شد که آدم می تواند آن اسماء را نشان دهد
و نشان داده شد که دشمن اش چه کسی است .
حالا که اینها مشخص شد ، پس تو و همسرت در بهشت باشید و هر طور که می خواهید در بهشت تصرف کنید ولی در این درخت تصرّف نکنید که اگر تصرف کنید قاعدتا ضرر می کنید و ناکام می مانید و به نتیجه ای که می خواهید نخواهید رسید .
✅- خاصیّت و طبیعت این درخت انحطاط آور است :
آن درخت ، درختی نبود که قرار داد خدا باشد که با نزدیکی به او ناچاراً از بهشت خارج می شوید . طبیعت آن درخت ، به گونه ای است که توجه به آن انسان را به پایین می کشد . خاصیّت آن درخت این است . قرب و نزدیکی به آن درخت ، موجب انحطاط انسان می شود و ظرفیّت های انسان را از بین می برد و موجب نادیده گرفته شدن ظرفیّت های انسان می شود .
اینکه می فرماید : « فتکونا من الظالمین » نتیجۀ قرب و نزدیکی به درخت است یعنی نزدیکی به درخت ، نتیجه اش این است نه نتیجه نادیده گرفتن حرفِ خدا . قرب به درخت ، اثر آن است . وقتی که دکتر می گوید فلان غذای ترش را نخور حال اگر کسی تخلّف کرد و خورد ، قاعدتا حال او وخیم تر می شود و وخیم تر شدن حال آن ، نه به خاطر این است که حرفِ دکتر را زمین زده است و گرنه غذای ترش خاصیّت آن ، وخیم تر کردن حال مریض نیست ولی چون صِرف حرفِ دکتر زمین زده شده است ، حال او وخیم تر شده است بلکه کاملاً عکس این است ؛ چه دکتر بگوید و چه دکتر نگوید اثر غذای ترش این است و دکتر دارد او را متذکر می شود و به او خبر می دهد که خاصیّت غذای ترش این است . حال خاصیّت درخت این است که توجه و سراغ آن رفتن ، لازمه اش این است که انسان انحطاط نصیبش می شود. از اینرو نباید « ظالمین » را به معنای معصیت کار معنا کرد بلکه باید به معنای این گرفت که به مشکلات می افتید . از اینرو نهی در « لاتقربا » ، ارشادی است نه مولوی .
✅- علامه طباطبایی در المیزان می نویسد : « انی جاعل فی الارض خلیفه » این معنا را دست می دهد که آدم در اصل و در آغاز برای این خلق شده بود که در زمین زندگی کند و در زمین بمیرد و اگر خدا او را چند روزی در زمین منزل داد ، برای این بود که امتحان خود را بدهند ...... »
طبق این آیه معلوم می شودکه آدم ، نمی تواند این نهی را رعایت نماید و آدمیّت اقتضایش این است که در آن بهشت نمی ماند و بلکه با انتخابِ نزدیکی به شجرۀ ممنوعه ، زندگی زمینی را برای خود انتخاب می کند . قاعدۀ آدم این است که به آن شجره نزدیک می شود و به زمین هبوط می کند . جنسِ آدم نزدیکی به زمین است و به عبارتی وجهی دارد که مطابق آن وجه زمین را انتخاب می کند و از اینرو آدم ، به عنوان آدمیت به شجره نزدیک می شود .همین که آدم ، آدم و انسان است به گونه ای است که به این شجره نزدیک می شود . قرار است به آدم گفته شود که تو زمینی هستی و باید بیاید در بهشت و زمینی بودن اش را خودش به خودش ثابت نماید و در واقع در آن بهشت قرار است حقیقت هایی به انسان گوشزد شود و قرار است که فهمانده شود که جنبۀ آدمیّت آدم آنچنان است که زمینی بودن را برای خود انتخاب می کند و اساسا اقتضای آدمیت هر انسان چنین است که باید از برزخ نزولی و بهشت اولیه به دنیا بیاید و زندگی تکاملی خود را از این جا شروع کند .
#تفسیر
#جریان_آدم
انسان شناسی قرآنی ( ۱ )
آدم از همان ابتداء برای زندگی روی زمین خلق شد
نکاتی از آیه ۳۵ سوره بقره :
« قلنا یا آدم اسکن انت و زوجک الجنه و کلا منها رغدا حیث شئتما و لا تقربا هذه الشجره فتکونا من الظالمین »
✅- در آیات قبل نشان داده شد که آدم ، خلیفۀ خداست و دوست و دشمن و آن کسی که به او احترام می گذارد و آنکه در برابر او قد عَلَم می کند به طور دقیق مشخص شد .
در آیات قبل نشان داده شد که :
آدم ، می تواند ظرف اسماء الهی شود و ملائکه چنین توانی را ندارند .
و نشان داده شد که آدم می تواند آن اسماء را نشان دهد
و نشان داده شد که دشمن اش چه کسی است .
حالا که اینها مشخص شد ، پس تو و همسرت در بهشت باشید و هر طور که می خواهید در بهشت تصرف کنید ولی در این درخت تصرّف نکنید که اگر تصرف کنید قاعدتا ضرر می کنید و ناکام می مانید و به نتیجه ای که می خواهید نخواهید رسید .
✅- خاصیّت و طبیعت این درخت انحطاط آور است :
آن درخت ، درختی نبود که قرار داد خدا باشد که با نزدیکی به او ناچاراً از بهشت خارج می شوید . طبیعت آن درخت ، به گونه ای است که توجه به آن انسان را به پایین می کشد . خاصیّت آن درخت این است . قرب و نزدیکی به آن درخت ، موجب انحطاط انسان می شود و ظرفیّت های انسان را از بین می برد و موجب نادیده گرفته شدن ظرفیّت های انسان می شود .
اینکه می فرماید : « فتکونا من الظالمین » نتیجۀ قرب و نزدیکی به درخت است یعنی نزدیکی به درخت ، نتیجه اش این است نه نتیجه نادیده گرفتن حرفِ خدا . قرب به درخت ، اثر آن است . وقتی که دکتر می گوید فلان غذای ترش را نخور حال اگر کسی تخلّف کرد و خورد ، قاعدتا حال او وخیم تر می شود و وخیم تر شدن حال آن ، نه به خاطر این است که حرفِ دکتر را زمین زده است و گرنه غذای ترش خاصیّت آن ، وخیم تر کردن حال مریض نیست ولی چون صِرف حرفِ دکتر زمین زده شده است ، حال او وخیم تر شده است بلکه کاملاً عکس این است ؛ چه دکتر بگوید و چه دکتر نگوید اثر غذای ترش این است و دکتر دارد او را متذکر می شود و به او خبر می دهد که خاصیّت غذای ترش این است . حال خاصیّت درخت این است که توجه و سراغ آن رفتن ، لازمه اش این است که انسان انحطاط نصیبش می شود. از اینرو نباید « ظالمین » را به معنای معصیت کار معنا کرد بلکه باید به معنای این گرفت که به مشکلات می افتید . از اینرو نهی در « لاتقربا » ، ارشادی است نه مولوی .
✅- علامه طباطبایی در المیزان می نویسد : « انی جاعل فی الارض خلیفه » این معنا را دست می دهد که آدم در اصل و در آغاز برای این خلق شده بود که در زمین زندگی کند و در زمین بمیرد و اگر خدا او را چند روزی در زمین منزل داد ، برای این بود که امتحان خود را بدهند ...... »
طبق این آیه معلوم می شودکه آدم ، نمی تواند این نهی را رعایت نماید و آدمیّت اقتضایش این است که در آن بهشت نمی ماند و بلکه با انتخابِ نزدیکی به شجرۀ ممنوعه ، زندگی زمینی را برای خود انتخاب می کند . قاعدۀ آدم این است که به آن شجره نزدیک می شود و به زمین هبوط می کند . جنسِ آدم نزدیکی به زمین است و به عبارتی وجهی دارد که مطابق آن وجه زمین را انتخاب می کند و از اینرو آدم ، به عنوان آدمیت به شجره نزدیک می شود .همین که آدم ، آدم و انسان است به گونه ای است که به این شجره نزدیک می شود . قرار است به آدم گفته شود که تو زمینی هستی و باید بیاید در بهشت و زمینی بودن اش را خودش به خودش ثابت نماید و در واقع در آن بهشت قرار است حقیقت هایی به انسان گوشزد شود و قرار است که فهمانده شود که جنبۀ آدمیّت آدم آنچنان است که زمینی بودن را برای خود انتخاب می کند و اساسا اقتضای آدمیت هر انسان چنین است که باید از برزخ نزولی و بهشت اولیه به دنیا بیاید و زندگی تکاملی خود را از این جا شروع کند .
#تفسیر
#جریان_آدم
#انسان_شناسی_قرآنی
انسان شناسی قرآنی ( ۲ )
تفسیر آیه ۳۵ سوره بقره
✅درخت ، حقیقت ملکوتی کثرات دنیایی است .
- هر شیئی دارای جنبۀ ملکوتی است و آن جنبۀ ملکوتی ، باطن و حقیقت جنبه های مُلکی و ناسوتی است . هر چه در این دنیاست ، حقیقت اش در ملکوت عالَم ، به صورت خاصّی جلوه گر می شود .
- عوالم متطابق اند ؛ هر چه در عالَم پایینی به شکل می آید در عالَم بالا از حقیقتی برخوردار است و به عبارتی هر چه در بالاست ، وقتی خودش را در پایین نشان می دهد ، می شود آنچه که ما می بینیم . انسان در این دنیا ، روی به عالَم مادّه کرده است و عدّه ای هم میل کامل به دنیا دارند و خود را متوجّه کثرت کرده اند ، حال لازم می آید که همین توجه و روی و میل به عالَم دنیا ، خودش را در عالَم بالاتر به یک طوری نشان دهد که خود را در عالَم پایین تر این شکل نشان می دهد . نمی شود چیزی در عالَم پایین تر باشد مگر اینکه آن در حقیقت بالاتر بوده و همان در مرتبۀ بالاتر بوده ، خودش را در مرتبۀ پایین تر نشان می دهد . مثل اینکه ما آمدنی و رفتنی و ... می بینیم ولی همۀ اینها حقایقی هستند که در روح و جان آدمی از احساسات و گرایشات رخ می دهد که خود را در مرتبۀ بدن اینگونه نشان می دهد . مثلا می بینیم کسی صورت اش قرمز می شود ، حقیقتی در نفس به نام خجالت تحقّق یافته است که خود را در مرتبۀ بدن اینگونه نشان داده است .
- وجودِ غیبی و ملکوتی کلّ عالَم مادّه به صورت شجره است . قرب و نزدیکی به شجره ، عبارت است از نزدیکی به عالَم مادّه ؛ حال اگر کسی به عالَم کثرت و دنیا و مادّه نزدیک شود ، به این معناست که به « شجره » نزدیک شده است .
- اگر به کثرت توجه شود ، از خدای که « واحد » و « احد » است دور می شود ؛ چون نظر به درخت ، نظر به کثرت است . از اینرو خدای متعال به همه می گوید : « لا تقربا هذه الشجره » می فرماید به این درخت نزدیک نشوید ؛ به کثرات نظر نکنید ؛ به اندازه ای که به کثرات نظر کنید و میل کنید ، مشکلات متعدّدی نصیبتان می شود . نزدیکی به آن شجره ، خروج از بهشت را به همراه دارد . همین که به کثرت توجه می شود ، موجب خروج از وحدت می شود .
#تفسیر
#انسان_شناسی_قرآنی
#سوره_بقره
انسان شناسی قرآنی ( ۳)
تفسیر آیه ۳۵ سوره بقره
✅شکل گیری عالَم نزول و نزدیکی آدم به درخت ممنوع
- در سیر نزولی عالَم ، اگر مرتبه ای بخواهد نازل شود و در مرتبۀ پایین قرار بگیرد و به عبارتی به وجود بیاید ، لازم است که علّتی داشته باشد و به بیان دیگر در مرتبۀ بالا و عالی تر ، سببی برای آن باشد . مثلا خدای متعال وقتی که می خواهد این عالَم را خلق کند ، می فرماید اینکه دوست دارم که خلق خدا من را بشناسند و در پناه آن رشد کنند ، سبب خلق عالَم شد « کنت کنزا ً مخفیا فاحببت ان اعرف فخلقت الخلق لکی اعرف » . پس باید در مرتبۀ عالی تر ، سببی برای ایجاد مرتبۀ پایین تر باشد . از اینرو اگر آدم بر روی زمین است و نقص هایی هم دارد لازم است که در مرتبۀ بالاتر ، سببی باشد که آن باعث شود که انسان در مرتبۀ پایین تر و دنیا و عالَم مادّه قرار بگیرد .
- درخت ممنوع ، چون یک درخت برزخی و ملکوتی است و مانند درخت های دنیا نیست تا یک میوه داشته باشد از اینرو توان نتیجه دهی چندین میوه را دارد .
#تفسیر
#انسان_شناسی_قرآنی
⬅️انسان شناسی قرآنی ( ۴. )
تفسیر سوره بقره آیه ۳۵
✅شجرۀ ممنوع ، صورت باطنی عالَم مادّه
- صورت شجره در عالَم ملکوت ، همۀ این عالَم ماده است با همۀ این صورت های کثیری که دارد . آن درخت در برزخ ، صورت باطنی عالَم مادّه است . اگر کسی حقیقت آن شجره را بشناسد ، حقیقت همۀ عالَم مادّه را شناخته اس
- جنس حیات زمینی توجّه به عیب هاست ، همین که به شجره نزدیک می شوند و از آن می خورند ، عیب ها و نقص ها ظهور می کندو آشکار می شود . با تصرّف در صورت باطنی دنیا و خوردن از شجره و در نتیجه ظهور نقص ها باید به زمین بروند و در زندگی زمینی این نقص ها را برطرف کنند . با ظهور عیب ها ، از بهشت بیرون رفتند . وقتی که عیب انسان در جایی ظاهر شود که نتواند برطرف کند ، دیگر آن جا جای ماندن نیست . این عیب در انسان بود و بر آن پوشیده بود ، همین رفتن به سمت درخت این عیب را آشکار ساخت و باعث شد که بفهمد که بهشت ، جای ماندن برای اش نیست .. تا عیب و نقص ظاهر نبود ، خودش بود و خدای خود ولی عیب و نقص که ظاهر شد ، باید روی زمین بیاید تا یک فکری برای این نقص ها و عیب ها داشته باشد .
- انسان بر روی زمین آمده است که با اراده و اختیار خود ، نقص ها و عیب های خود را از بین ببرد و بر روی زمین باشد ولی زمینی نباشد و توجّه به کثرات نداشته باشد . آمده است روی زمین تا خودش را پیدا کند و بتواند توجّه به کثرات را مدیریت نماید .
- آدم همین که در عالَم ملکوت هم که باشد ، ابعاد زمینی را در آن عالَم انتخاب می کند که همین باعث می شود که در سیر نزول قرار بگیرد و بر روی زمین قرار بگیرد ؛ از اینرو معلوم می شود که آدم و آدمیان جایشان بهشت نمی باشد
#تفسیر
#انسان_شناسی_قرآنی