عدّه ای از طلّاب هستند که به خاطر بد تدبیری موقعیت خود را از دست می دهند و آن را به خسران تبدیل می کنند . و فرصت را از بین می برند . با مواجه شدن با مشکلات ، نوبت به مدیریت است . عده ای گمان می کنند که از کمی ظرفیت برخوردارند ولی نمی دانند که اینگونه نیست و بلکه ناشی از بی مدیریتی و کم مدیریتی است که آرام آرام گمان می شود که از نبودِ ظرفیت است . گاهی کسی می گوید که ظرفیّت لازم وجود ندارد ، کسی منکر این نمی شود ولی اینگونه هم نیست که در ابتدای کار از نبود و یا کمی ظرفیّت باشد بلکه اول باید به سمت مدیریت رفت و بعد از آن حکم به چنین چیزی کرد .
باید به مدیریت در زندگی دست یافت . بی عزمی و بی نظمی و بی ارادگی همه و همه از نبودِ مدیریت است . مدیریت مشکلات هم نیاز بینشی دارد و هم نیاز اخلاقی و هم نیاز رفتاری . یعنی تا به سطحی از بینش نرسیم و در عین حال خُلقیات لازم را به دست نیاوریم و رفتار متناسب را نداشته باشیم ، مدیریت را غیر ممکن می کند .
نیاز به مدیریت است .
با شروع به مشکلات متعددی برخورد می کنید که در ادامه نیاز است که بتوان یکایک مشکلات را کنار گذاشت . هر پله را طی می کنید خود را آماده کنید تا مشکلی جدید خود را نشان دهد و با آمدن مشکلات جدید مدیریت را بالا ببرید . با ظهور موانع نباید صحنه را خالی کرد و بلکه باید مدیریت را بالا برد . از اینرو مولفه هایی مثل صبر ، از جملۀ مولفه های مدیریت راهبردی است که بتوان حلّ مسئله نمود نه اینکه صورت مسئله را پاک کرد .
مدیریت دستیابی به نصفی از دستیابی به مقصد است ؛ بدون تدبیر نباید انتظار دستیابی داشت . « التّدبير نصف المعونة. » . بدون مدیریت علمی ، انسان خود را در مسیر علمی به هلاکت می کشاند و باید فقط انتظار سرمایه سوزی را داشته باشد و در اینجاست که باید انتظار فقر و نداری و بیچارگی را کشید . « سبب التّدمير سوء التّدبير. »
( سبب هلاك گردانيدن بدى تدبيرست. ظاهرست كه هلاك گردانيدنها كه از جانب حق تعالى باشد در آخرت يا در دنيا بعنوان عذاب همه از بدى تدبير ناشى مىشود و بسيارى از هلاك گردانيدنهاى ديگران نيز بآن سبب مىشود. ) « سوء التّدبير سبب التّدمير. »
کسی که بد مدیریت می کند و قواعدو سنن را رعایت نمی کند ، تعجیل در نابودی و هلاکت خود می کند و در واقع دوست دارد هر چه سریعتر خودش را در آن مسیر از بین ببرد و از میان بردارد . « من ساء تدبيره تعجّل تدميره. « هر كه بد باشد تدبير او شتاب كند هلاك گردانيدن او، يعنى هرگاه كسى تدبير او بد باشد زود خود را در هلاكت و زيان و خسران مىاندازد. » تدبیر و مدیریت را نباید تأخیر انداخت که تأخیر آن همراه با پیشی گرفتن هلاکت و از دست دادن فرصت ها و سرمایه سوزی است . « من تأخّر تدبيره تقدّم تدميره. »
انسان ها با تدبیر و مدیریت علمی می توانند خود را قدرتمند سازند و خود را از عجز نجات دهند چرا که مدیریت صحیح علمی برای انسان موجب این می شود که انسان ها بتوانند به خوبی به خود بپردازند و دست از اهمال گذاشتن خود بردارند که نتیجۀ آن دستیابی به قدرت و اقتدار می باشد . « لا عاجز أعجز ممّن أهمل نفسه فأهلكها. » ( نيست ناتوانى ناتوانتر از كسى كه وا گذاشته باشد نفس خود را، پس هلاك كرده باشد آنرا. )
با توجه به چنین قدرت و قدرتی ، با مدیریت علمی می توانند لغزش ها را کم کنند « التدبیر قبل الفعل یؤمن العثار » و در نتیجه خودشان را به غنای علمی برسانند و از فقر نجات دهند « سوء التّدبير مفتاح الفقر. » « لا فقر مع حسن تدبير. » با سوء تدبیر نباید انتظار پیشرفت و نتیجه دهی داشت . « لا غنى مع سوء تدبير. » و همین باعث می شود که دیگر به پشیمانی نرسند « التدبیر قبل الفعل یؤمن الندم » . با حسن مدیریت می تواند کم را زیاد کند و با سء مدیریت می تواند بهترین فرصت ها و زیادترین فرصت ها را به کمترین فرصت تبدیل نماید . « حسن التدبیر ینمی قلیل المال و سوء التدبیر یفنی کثیره »
انسان ها با نوع مدیریتی که دارند ، معلوم می کنند که خدای متعال چگونه ظاهر شود و چگونه با او تعامل کند و به عبارتی ما معلوم می کنیم که خدای متعال با ما چگونه رفتار کند ؛ آن کسی که اهل تلاش و زحمت است ، به خدای متعال می گوید خدایا می خواهم اینگونه با من تعامل کنی از اینرو با سوء تدبیر ، انسان گاهی آن چه را که تقدیرش بوده است باطل می کند و از بین می برد . خدای متعال برای او منوط به خواستش تقدیر کرده است که به نتیجه برسد ولی بد تدبیر کرده است و باعث می شود که تقدیرش باطل گردد . « من ساء تدبيره بطل تقديره. » « هر كه بد باشد تدبير او باطل شود تقدير او، يعنى آنچه تقدير كند و اندازه قرار دهد كه فلان نحو و فلان طرز خواهم كرد. » « قوام العيش حسن التّقدير، و ملاكه حسن التّدبير. »
اگر خدای متعال خیر بنده ای را بخواهد به او حُسن تدبیر و مدیریت در زندگی می دهد که باید خود را مشمول چنین چیزی کرد . « اذا اراد اللّه بعبد خيرا الهمه الاقتصاد و حسن التدبير و جنّبه سوء التدبير و الاسراف. » انسان باید تدبیر به عقلانیتی می رسد و خدای متعال عقل تدبیری به او می دهد « لا عقل کالتدبیر » و اینگونه به صلاح زندگی خود می رسد « صلاح العیش التدبیر » و خود را از آفت زندگی که سوء تدبیر باشد نجات می دهد « آفه المعاش سوء التدبیر »
#سلوک_علمی
ما نیاز مند به اندیشه و نگاهی هستیم
بدون برخورداری از اندیشه و نگاه و دید صحیح به یقین نمی توان به نتیجه رسید . دید ما مهم است . ما از چه دیدی برخوردار هستیم . دید من چه هست؟ تا اصلاح در دید و معرفت صورت نگیرد این باعث می شود که انگیزه ها و رفتارها و قضاوت ها صحیح نباشد . برای صالحیت رفتارو قضاوت و اخلاق نیاز به صالحیت در اندیشه هست . ازجمله عوامل بی نظمی ها و بی عزمی و بی ارادگی همین نبود دید درست است . چون در نبود دید درست تشخیص ها و تفکیک ها و تصمیم ها غلط و نادرست از آب در می آید .
نبودِ اندیشۀ صحیح باعث می شودکه انسان پناهگاه در زندگی نداشته باشد . انسان باید بتواند موقع اضطراب به آن پناه برد . انسان ها معمولا مضطرب می شوند و اضطراب طبیعیِ در زندگی است ولی در صورتی می تواند از اضطراب نجات پیدا کند که پناهگاه در زندگی داشته باشد . کسی که از اندیشه برخوردار نیست پناهگاه ندارد از اینرو کسانی که مضطرب می شوند و پناهگاه ندارند باعث می شود که روز به روز به اضطرابش افزوده شود . انسان پناهگاه می خواهد و پناهگاه انسان ، اندیشه و نگاه اوست .
این اندیشه و نگاه همان عالَمی است که انسان می تواند در آن به سر برد . و هر چه این اندیشه و نگاه و دید در وسعتی بیشتر مطرح گردد ، سقف انسان بالا می رود و با بالا رفتن سقف انسان و آرمان های او ، باعث جولان بیشتری برای او می شود . هر چه سقف انسان ارتقاء پیدا کند ، می تواند راحت تر حرکت کند و کمتر به کم قانع می شود .
انسان با برخورداری از اندیشه و نگاه و دید وسیع می تواند در عالَم وسیع نَفَس کشد و با نَفَس کشیدن در عالَم وسیع ، می تواند هر چیزی را به انتظام کشاند . از اینرو خواندن زندگینامۀ علماء و ورود به عالَم عالم های وارسته و آگاه و حقیقت بین می تواند ما را متذکر عالَم وسیعی نماید که این عالَم وسیع اقتضائات خودش را دارد.
#سلوک_علمی
باید بتوان هنر در فرصت سازی داشته باشید .
اگر بتوانیم که کلّ زندگی را به عنوان فرصت های رشد ببینیم ، شاید بتوانیم به موفقیت لازم دست پیدا کنیم . مهم است که در هر موقعیتی ، بتوانیم فرصت ها را مشاهده کنیم . با هر واقعیتی که روبرو می شویم و موقعیت ما می شود ، دو چیز قابل انتزاع است : اول که قابل انتزاع است ، آن تعینی است که انسان با آن روبرو می ش ود ، مثل اینکه مواجه با مریضی خود و یا پدر و یا مادر می شود و یا اینکه مواجه با تولّد بچه می شود و همچون این موارد . این تعینی دارد که به سادگی قابل انتزاع است و همه با این وجه روبرو می شوند ولی وجهی دیگر هم در این موطن مستبطن است که قابلیت انتزاع دارد ولی ممکن است که مغفول واقع شود ومورد مشاهده قرار نگیرد و آن اینکه چه خدمتی به وجه وجودی انسان که همان وجه ربطی انسان است ، می تواند داشته باشد . این همان فرصتی است که انسان می تواند برای خود از آن داشته باشد . باید به جایی برسیم که در هر موقعیتی وجه فرصت برای خود داشته باشد و ببینیم چگونه می توان از آن حادثه و واقعه برای خود بهره و فرصت داشته باشیم . انتزاع وجه فرصت ، همان مدیریت حادثه و واقعه را به عهده می گیرد و انسان با توجه به وجه فرصت ، در تعارض ها و در تزاحم ها می تواند بهتر مدیریت داشته باشد .
گاهی زندگی ما به گونه ای است که هر چیزی را در تعارض قرار می دهیم و به راحتی دست از انجام وظیفه برمی داریم که این تفکر غلطی است که گاهی بر ما حاکم می شود و مسیر زندگی ما را به انحراف و دوری از وظیفه می کشاند .
ما اگر بدانیم که حادثه ها و وقایع به صحنه می آیند تا بزرگ شوم و تا برسم و تا حالم بهتر شود و تا خُلقم روان گردد و تا توسعۀ در جان و عالَم و جهان پیدا کنم ، آن موقع با پیش آمدن مشکلی در زندگی ، می فهمم که اگر برنامه ریزی نمی دانم ، این مشکل و حادثه به صحنه آمده است تا برنامه ریزی هم بدانم و بتوانم . اصلا گاهی این مشکلات در زندگی آدم ها ظهور می کند تا انسان ها مدیریت یاد بگیرند ؛ تا انسان برنامه ریز شوند .
از اینرو تعامل ما در نسبت به حادثه ها و واقعه ها باید به خدمت رفتن و به استقبال رفتن باشد و نه اینکه با اعراض ، حقیقت های مستبطن در آن واقعه و حادثه را علَن و آشکار نکنیم .
مهم این است که من در زندگی پایه ثابت وظیفه داشته باشم . عده ای هستند که پایه ثابت وظیفه ندارند و به عبارتی اولویت در زندگی شان معنا نمی دهد واز اینرو یک به هم ریختگی در زندگی آن ها پیش می آید . اگر از جمله اولویت ها ، تحصیل و ملّاگی باشد از اینرو باید قاعده ها و سنن آن را ملتزم باشیم و رعایت بکنیم . نمی شود بدون رعایت قاعده ها و شرایط به نتیجه رسید .
اگر مشکلات آمد باید بدانیم که وظیفۀ ما مبارزه و جنگیدن است و این مبارزه و جنگیدن به مدیریت است پس با آمدن مشکلات باید مبارزه کنیم و مدیریت کنیم نه اینکه فرار کنیم . فرار از مشکلات ، راه خلاصی از مشکلات نیست و بلکه راه مدیریت مشکلات است .
وقتی من بدانم که وظایفی به گردن دارم ، آن موقع است که با آمدن چند مشکل آن ها را به تعویق نمی اندازم و بلکه در صورت وظیفه به آن می پردازم ولی به معنای ترک وظیفه های پایه نیست و بلکه آن ها را باید در مدیریت انداخت .
#سلوک_علمی
🌹هشتم اسفند سالروز تاسیس نهاد امور تربیتی گرامی باد.
♦️امام خمینی (ره) : اگر تهذیب در کار نباشد علم توحید هم به درد نمی خورد.
در سا لهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی، نهاد «امور تربیتی» با هدف گسترش و تعمیق ارزشهای طور اسلامی در نظام آموزش و پرورش کشور شروع به شکل گیری کرد و بر همین اساس شهیدان رجایی و با هنر در دوران تصدی وزارت آموزش و پرورش در سال 1359 شمسی اقدام به تاسیس ستادهای امورتربیتی در مدارس کردند تا دانش آموزان را به ارزشهای اسلامی ترغیب کنند.
♦️مقام معظم رهبری :عزیزانی که در امورتربیتی هستند سعی کنند رفتار خودشان را، عاقلانه، حکیما نه، خیرخواها نه، اصلاح جویا نه، صمیما نه و سرشار از محبت و صفا قرار بدهند ..
هشتم اسفند ماه سال یکهزار و سیصد و پنجاه و نه هجری شمسی، « ستاد امور تربیتی » در مدارس کشور به همّت شهیدان رجائی و باهنر تأسیس شد.
♦️امور تربیتی بودن افتخار است. (شهید رجایی)
♦️مربیان زمانی با انبیا هم صف و با امام عادل هم ردیف هستند که آموزش را از محتوای تزکیه پر کنند. (شهید باهنر)
👤شهید آوینی درباره حاج حسین خرازی گفته بود: آن آستین خالی که با باد این سو و آن سو میشود، نشان مردانگیست. گاهی باد باید فقط به افتخار حسین خرازی بوزد تا نامردهای روزگار رسوا شوند.
🗓به مناسبت ۸ اسفند، سالروز شهادت #شهید_حسین_خرازی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹خاطره ای از سردار شهید حاج حسین خرازی، وقتی در محاصره اروند اسلحه و مهماتی نمانده بود...
برای مومن ، بن بست در زندگی بی معناست ؛ حتی آن جایی هم که دیگران گمان می کنند ، کار تمام است ، باز هم راهی به روی او گشوده شده است ؛ ایمان به غیب برای مومن ، دریچه ای است برای ورود به وسعت عالم غیب که با وسعت آن خود را وسعت می بخشد و از وسعت عالم غیب ، دنیای خود را مدیریت و تدبیر می کند .
075_99.11.26 ،اصالت الوجود.mp3
26.5M
#نهایه_الحکمه
#المرحله_الاولی_فی_احکام_الوجود
الفصل الثانی:اصالت الوجود و اعتباریت ماهیت
اصالت الوجود
جلسه هفتاد وپنجم
استادمنصوری،نهایه27،11،99.mp3
30.05M
#نهایه_الحکمه
#المرحله_الاولی_فی_احکام_الوجود
الفصل الثانی:اصالت الوجود و اعتباریت ماهیت
اصالت الوجود
دلیل اصالت ماهیت
جلسه هفتاد و ششم
recording-20210216-135248.mp3
8.43M
#نهایه_الحکمه
#المرحله_الاولی_فی_احکام_الوجود
الفصل الثانی:اصالت الوجود و اعتباریت ماهیت
اصالت الوجود
دلیل اصالت الماهیه
جلسه هفتاد و هفتم
03-02-21 11-46-17 - 020_،99.11.26، ،مرحله10،فصل7.mp3
16.56M
#بدایه الحکمه
#المرحله_العاشر
الفصل السابع
جلسه بیستم
استادمنصوری،991127،مرحله10،فصل7.mp3
40.05M
#بدایه الحکمه
#المرحله_العاشر
الفصل السابع
جلسه بیست و یکم
022_99،11،28،مرحله10،فصل8.mp3
43.68M
#بدایه الحکمه
#المرحله_العاشر
الفصل الثامن
جلسه بیست و دوم
023_99.12.9،مرحله10،فصل8.mp3
52.42M
#بدایه الحکمه
#المرحله_العاشر
الفصل الثامن
جلسه بیست و سوم
024_99.12.10 مرحله ۱۰ فصل۸.mp3
19.9M
#بدایه الحکمه
#المرحله_العاشر
الفصل الثامن
جلسه بیست وچهارم
078_99.12.10 ادله اصالت الماهیت.mp3
16.37M
#نهایه_الحکمه
#المرحله_الاولی_فی_احکام_الوجود
الفصل الثانی:اصالت الوجود و اعتباریت ماهیت
اصالت الوجود
دلیل اصالت الماهیه
جلسه هفتاد و هشتم
079_99.12.12ادله اصالت الماهیه.mp3
18.67M
#نهایه_الحکمه
#المرحله_الاولی_فی_احکام_الوجود
الفصل الثانی:اصالت الوجود و اعتباریت ماهیت
اصالت الوجود
دلیل اصالت الماهیه
جلسه هفتاد و نهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انسان ، جز با تفکر و اندیشه ابدیت زندگی خود را نمی تواند سامان دهد