#نهج_البلاغه
▫️ما أَصِف من دار اولها عنَاءو اخرها فنَاءٌ
🌍من چگونه توصيف کنم سرايى را که آغاز آن سختى و مشقّت است و پايانش نيستى و فناست
✍يک نگاهِ اجمالى به سراسر زندگى انسان در اين جهان نشان مى دهد که همه آن آميخته با رنج و مشقّت است سر آغاز آن که ولادت انسان است نه تنها درد و رنج عظيمى براى مادر دارد بلکه براى خود او رنج آورتر است چرا که از محيط بسته اى به محيط بازى که بسيار با آن متفاوت است وارد مى شود و همه چيز دگرگون مى گردد در آغاز کودکى چنان ضعيف و ناتوان است که نه تنها نمى تواند پشه اى را از خود دور کند بلکه قدرت حفظ آب دهان را در دهان ندارد و اگر از او به دقت پرستارى نشودهر لحظه با خطرى روبروست دوران شيرخوارگى رابا تمام مشکلاتش پشت سر مى گذارد و با درد و رنج از شيرى که شيره جان او بود جدا مى شود و کم کم به راه مى افتد در حالى که هيچ تجربه اى در زندگى ندارد و خطرات عظيمى از هر سو زندگى او را تهديد مى کندکم کم بر سر عقل مى آيد و هوش او کامل مى شود و تازه دردسرهاى او آغاز مى گرددچرا که از حجم مشکلات زندگى و گرفتارى هاو محروميّت ها باخبر مى شودبا چه زحمتى در ميان جمعى که به همه چيز چسبيده اندجاى پايى براى خود باز مى کند و خانه و لانه و همسرى با هزاران مشکل براى خود برمى گزيند مشکلاتى که تا پايان عمر همراه اوست دوران پيرى که نيروها از کف مى رود و انواع ضعف ها و بيمارى هادر چشم و گوش و دست و پا و قلب و عروق و استخوانش ظاهر مى شودمشکلات مضاعفى براى او مى آفريندآرى سراى دنيا سرايى است که با درد و رنج آغاز مى شود و با انواع گرفتاريها ادامه مى يابد
📘#خطبه_82