❇️زیارت آل یاسین❇️ 🎤بانوای:محسن فرهمند 💠به رسم وفا هرچهارشنبه قرائت می کنیم زیارت آل یاسین را جهت تعجیل در فرج نوگل نرگس،آقا صاحب الزمان و شِفاء عاجل همه بیماران ان شاءا... 🤲 #زیارت_آل_یاسین #با_نوای_محسن_فرهمند #اللهم_عجل_لولیک_الفرج _🍃🌷🍃________🍃🌷🍃_____ 🆔 http://eitaa.com/kanoonquranshahedjangravi _🍃🌷🍃__________🍃🌷🍃____

❇️ با تشکر از کلیه بزرگوارانی که در چله دعای هفتم صحیفه سجادیه مارو همراهی کردند.❇️ اجرتون با خانم فاطمه زهرا(س) ان شاءا...🤲

💠امیرالمومنین علی (ع) فرمودند: ✍ ارزش قرآن و قرآن را بیاموزید، كه بهترین گفتار است•• ✍و آن را نیك بفهمید كه بهار دلهاست•• ✍از نور آن شفا و بهبودی خواهید كه شفای سینه های بیمار است••• 📖و قرآن را نیكو تلاوت كنید كه سودبخش ترین داستانهاست••• 🔥 زیرا عالمی كه به غیر علم خود عمل كند، چونان جاهل سرگردانی است كه از بیماری نادانی شفا نخواهد گرفت، بلكه حجت بر او قویتر و حسرت و اندوه بر او ثابت و در پیشگاه خدا سزاوار سرزنش است••• 📚خطبه ۱۱۰ نهج البلاغه _🍃🌷🍃_______🍃🌷🍃____ 🆔 http://eitaa.com/kanoonquranshahedjangravi _🍃🌷🍃_________🍃🌷🍃____

❇️ساعت ۲۰ به رسم عاشقی❇️ به رسم عاشقی هر شب ساعت ۲۰ به وقت امام رضا صلوات خاصه امام رضا علیه السلام نیت کنید : ﺍﻟﻠﻬّﻢَ ﺻَﻞّ ﻋَﻠﻲ ﻋَﻠﻲ ﺑﻦْ ﻣﻮﺳَﻲ ﺍﻟﺮّﺿﺎ ﺍﻟﻤﺮﺗَﻀﻲ ﺍﻻ‌ﻣﺎﻡِ ﺍﻟﺘّﻘﻲ ﺍﻟﻨّﻘﻲ ﻭ ﺣُﺠَّّﺘﻚَ ﻋَﻠﻲ ﻣَﻦْ ﻓَﻮﻕَ ﺍﻻ‌ﺭْﺽَ ﻭ ﻣَﻦ ﺗَﺤﺖَ ﺍﻟﺜﺮﻱ ﺍﻟﺼّﺪّﻳﻖ ﺍﻟﺸَّﻬﻴﺪ ﺻَﻠَﻮﺓَ ﻛﺜﻴﺮَﺓً ﺗﺎﻣَﺔً ﺯﺍﻛﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮﺍﺻِﻠﺔً ﻣُﺘَﻮﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮﺍﺩِﻓَﻪ ﻛﺎﻓْﻀَﻞِ ﻣﺎ ﺻَﻠّﻴَﺖَ ﻋَﻠﻲ ﺍَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺍﻭْﻟﻴﺎﺋِﻚَ.  آمدم ای شاه پناهم بده😢😢 التماس دعا🤲 #صلوات_خاصه_ #امام_رضا_علیه_السلام #ساعت_بیست_به_رسم_عاشقی #آمدم_ای_شاه_پناهم_بده _🍃🌷🍃______🍃🌷🍃____ 🆔 http://eitaa.com/kanoonquranshahedjangravi _🍃🌷🍃________🍃🌷🍃___

🏴فاطمه صدات برای خونه لازمه😔 🏴 نگا به در نکن مزاحمه😔 🎤 بانوای: حاج مهدی میر داماد #واحد 🖤 فوق‌العاده _🍃🌷🍃_______🍃🌷🍃_____ 🆔 http://eitaa.com/kanoonquranshahedjangravi _🍃🌷🍃__________🍃🌷🍃___

رفت از خاکِ وطن سالم و بی سر آمد اِرباً اِربا شد و با روضه ی #اکبر آمد صاحبِ عصر، عزادار #سلیمانی شد روضه اش با دهه ی اول #مادر آمد #شهادت_سردار_قاسم_سلیمانی🥀 #شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر #صلوات🌷 #ای_وای_مادرم #اللهم_عجلـــ_لولیڪ_الفرجـ 🤲🍃 _🍃🌷🍃________🍃🌷🍃____ 🆔 http://eitaa.com/kanoonquranshahedjangravi _🍃🌷🍃_________🍃🌷🍃___ ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌

🥀🍂 🍂 ❇️ ﷽❇️ 🍂 🌹بسم ربِّ الشهدا🌹 #تنها_زیر_باران🌧 #قسمت_بیست_هفتم 💠(به روایت هادی فلاح زاده ؛ هم رزم در واحد اطلاعات سپاه قم) 🔸اولین بار آنجا دیدمش؛ ساختمان قدیم ساواک که حالا شده بود ساختمان سپاه قم.چند نفری در یک اتاق باهم بودیم و روی سوژه های اطلاعاتی کار می کردیم‌آقا مهدی سرآمدِ نیروهای واحد بود.از نظم وانضباط بگیر که به لطف حضورش اتاقمان نسبت به اتاق های دیگر از مرتب ترین ها بود، تا دقت وظرافت فوق العاده ای که داشت.همیشه در ماموریت ها سراغ جزئیاتی می رفت که کمتر کسی بهشان توجه می کرد. 🔸آن زمان سپاه ابزار پیشرفته ی جمع آوری اطلاعات، مثل شنود نداشت.بعد کلی تحقیق وبرو بیا در بازار، دستگاهی پیدا کرده بود که می توانست صدا را از راه دور دریافت وضبط کند.یک روز وقتی از اتاق مسئول واحد برگشتم، آقا مهدی نگاه سنگینی انداخت وبا لحنی که بوی شوخی نمی داد گفت: ((حالا می ری پیش رضویان پشت سر من حرف می زنی؟)) با تعجب گفتم: ((چی؟ ما اصلاً راجع به تو حرف نزدیم.جلسه مون خصوصی بود.)) همان جدیت را در نگاهش ودر صدایش حفظ کرد و ادامه داد:(( نه.من صدات رو دارم.می خوای بشنوی؟)) ضبط را روشن کرد و صدایم را گذاشت.هم جا خوردم، هم ناراحت شدم.گره ابروهایم را که دید، زد زیر خنده و گفت :((شوخی کردم بابا.چند وقته دارم دنبال دستگاهی می گردم که صدا رو از دور ضبط کنه.یه چیزی پیدا کردم می خواستم امتحانش کنم.رضویان هم در جریانه.حالا اخمات رو باز کن.من که حرفاتون رو گوش ندادم.)) 🔸هر چه می گذشت، رابطه مان خودماتی تر می شد؛ مهدی صدایش می کردم و او هم به اسم کوچک صدایم می زد.این صمیمیت ونزدیکی گاهی سر حرف را باز می کرد و می بردمان به خاطرات گذشته.آقا مهدی از قبل انقلاب می گفت، از خرم آباد واز مبارزه با شاه و بیشتر، از آیت الله مدنی؛ از اخلاص و معنویتش واز درس ها و منبرهایش.می گفت :(( من کمتر کسی رو شبیه آقای مدنی دیدم وچیزای زیادی ازشون یاد گرفتم.)) 🔸کنار نقش پر رنگ خانواده ی مذهبی ومقیدی که داشت، همین پای منبر نشستن ها ودرس هایی که از آیت الله مدنی گرفته بود، کمک می کرد در بزنگاه هاتصمیم درست بگیرد.هنوز تنور فتنه ی خلق مسلمان در قم داغ بود که جلسه ای برای ختم غائله برگزار شد.من، آقا مهدی وچند نفر دیگر از طرف سپاه رفته بودیم.شخص صاحب منصبی که خودش هم جلسه را تشکیل داده بود، پیشنهاد کرد بچه های سپاه ناشناس بروند لای معترض ها.تحریکشان کنند به راهپیمایی، سنگ پرانی وحمله به خانه او، ولی قبل از اینکه کار به جاهای باریک بکشد، چند نفرشان دستگیر شوند،بعد هم به جرم اغتشاش و حمله به خانه ی فلانی بروند پای چوبه ی دار.به خیال خودش این طوری حساب کار دستشان می آمد وهمه چیز تمام می شد.وقتی از جلسه بیرون آمدیم ، بعضی پیشنهاد را پسندیده بودند.آقا مهدی رو به من کرد و پرسید: ((هادی نظرت چیه،)) از چهره ی مضطرب ولحنی که تردید در آن موج می زد،معلوم بود موافق نیست.گفتم :(( من که زیر بار این کار نمی رم.)) ادامه ی حرفم را گرفت وگفت:((منم. اومدیم وما اینارو تحریک کردیم، بعد اعدامشون کردن، اون وقت خونشون پای کیه؟)) #ادامه_دارد... _🍃🌷🍃________🍃🌷🍃____ 🆔 http://eitaa.com/kanoonquranshahedjangravi _🍃🌷🍃_________🍃🌷🍃____