هدایت شده از خانه کتاب و ادبیات ایران
📚 نوزدهمین جشنواره بینالمللی شعر فجر فراخوان داد
نوزدهمین جشنواره بینالمللی شعر فجر در چهار بخش شعر کلاسیک، شعر نو، شعر محاوره و درباره شعر فراخوان داد. مهلت ارسال آثار تا یکم دی ۱۴۰۳ تعیین شده است.
https://ketab.ir/News/31465
#خانه_کتاب_و_ادبیات_ایران
#نوزدهمین_جشنواره_بین_المللی_شعر_فجر
بله | ایتا | تلگرام | اینستاگرام
@khaneh_ketab_adabiat
هدایت شده از حوزه هنری انقلاب اسلامی
فراخوان جشنواره ملی شعر جوان #سوره
🔹 #مرکز_آفرینشهای_ادبی حوزه هنری انقلاب اسلامی هجدهمین جشنواره ملی شعر جوان سوره را با اهداف شناسایی استعدادهای شعر جوان، تبادل اندیشه و تجربههای شاعران جوان انقلاب اسلامی، جریان سازی در #شعر_جوان_امروز و معرفی و برجستهسازی چهرههای ممتاز عرصه شعر جوان انقلاب و حمایت از آنها برگزار میکند.
🔹بر اساس این فراخوان، بخشهای جشنواره به شرح زیر است:
۱ - مجموعه شعر- منتشر نشده/منتشر شده
۲ - پنجگانه : بررسی معدل کیفی مجموعه پنج شعر دریافتی از هرشاعر
۳- یادداشت، نقد و جستار(کوتاه/بلند) (شش جایزه ۲۰ میلیون تومانی و ۱۰ میلیون تومانی)
📌مشروح خبر را در این لینک بخوانید.
🆔 @hozehonari_ir
پرتلاطم مثل دریا پشت این در ایستاده
پشت این در، جاریِ آیات کوثر ایستاده
آنطرف طوفان غیرت، پای دین حق نشسته
اینطرف دریای عصمت، پشت حیدر ایستاده
ریشه در خاک ازل دارد که اینسان راستقامت
روبروی -تا قیامت قوم ابتر- ایستاده
پشت این در، جبرئیل -آن عند ذیالعرش المکین- تا
اذن از ناموس ِحق گیرد، مکرر ایستاده
تا ببوید عطر آن سیب بهشتی را دوباره
بر در این خانه، صبح و شب پیمبر ایستاده
اینک اما... آتشی بر دامن این در نشسته
پشت در، پروانهای افروخته پر ایستاده
شعله از شرم بد اقبالیِ خود میسوزد آنک
دست بر دامان در، بیتاب و مضطر ایستاده
شعله در اقبال شومش دیده شاید دختری را
در بیابان -آتش افتاده به معجر- ایستاده
یک پدر -افتان و خیزان- هر قدم را پیر میشد
هر قدم، بر تکهای از نعش اکبر ایستاده
مادری آنسوی خیمه، بر لبش "لالایی اصغر"
تا نبیند شرم شوهر را، عقبتر ایستاده
کربلای چار بود و دستبسته تهنشین شد
چشم بر در، مادرش تا روز آخر ایستاده
امر فرمانده به ماندن بود، تا فرمان بعدی
او چهل سال است -تنها- تنگ معبر ایستاده
اینطرف گودال خونپالا و آنسو تل مضطر
آنطرفتر مادری با دیدهی تَر ایستاده
خواهری تا یک نشان از کهنه پیراهن بیابد
روی تلی از سنان و تیر و خنجر ایستاده
وارثان غیرتاند این قوم، آنک نوجوانی
بی لباس رزم، رودرروی لشکر ایستاده
سالهای پیش هم، در غربت دلتنگ کوچه
کودکی -بر پنجه- بالاخواه مادر ایستاده
ساکت و غمبار -خانه- بغض در جانش نشسته
مدتی را... مادرِ این خانه، کمتر ایستاده
میفروغد -همچنان- این ماه، حتی در مُحاقش
تا فلک برپاست -با خورشید و اختر- ایستاده
لیلةالقدری که دنیا، وسع درکش را ندارد
در طلوعندهترین آفاقِ محشر ایستاده
#فاطمیه
شاعر: #وحید_اجاقی
از اعضای کانون شعر