#داستانک
✍روزی با دوستم از کنار یک دکه روزنامه فروشی رد میشدیم ؛
دوستم روزنامه ای خرید و بسیار مؤدّبانه از مَردِ روزنامه فروش تشکر کرد،
اما آن مرد، هیچ پاسخی به تشکر او نداد!!!
همان طور که دور میشدیم، به دوستم گفتم:
چه مرد عبوس و ترش رویی بود
دوستم گفت:
خواهش میکنم که پشت سر دیگران اینطور حرف نزن.
مرد خوبیست، اینطور نیست که هر کسی به ما احترام نگذارد، انسان بدیست
#پرسیدم: تو چرا به او احترام گذاشتی؟
دوستم با تعجب گفت:
چرا باید به او اجازه بدهم که برای رفتار من تصمیم بگیرد؟
من؛ خودم هستم، نمیگذارم دیگران با رفتار خود برای من تصمیم بگیرد
#آری
📌نباید اجازه دهيم که برخوردهاى نامحترمانه(آگاهانه یا غیر آگاهانه) ديگران؛ موجب تغيير رفتارهاى ما بشود
✍هميشه مثل گــــــــــــل باشيم كه در هر شرايطى؛ خوش عطرى و زيبايى خود را حفظ مىكند
✍در هر ديدارى؛ ردپايى از عطر زيباى درون خود را به يادگار بگذاریم، شاید کسی با رفتار ما، به راه درست هدایت شد
✍متين، باوقار، خندان، شاد، پـــــــرانرژى و پــــــرتلاش باشیم