eitaa logo
علوم غریبه کنزالاسرار
10.4هزار دنبال‌کننده
131 عکس
38 ویدیو
16 فایل
✅اَلا اِنَّ لَکُم عَدُوٌ اَشَدُّ عَداوَةٍ وَ اَلَدُّٱلخِصامِ وَ هُوَٱلْیهود‼️ ✅ مجموعه کنزالاسرار : منتشر کننده مقالات تخصصی در ابواب #علوم_غریبه و #یهودشناسی برمبنای خفیات 🔮بررسی آسیب های ماورایی و ابطال سحر و جادو؛ کتابت حرز امام جواد👇 @baaheer
مشاهده در ایتا
دانلود
علوم غریبه کنزالاسرار
#علما_و_علوم_غریبه 7 #شیخ_جعفر_مجتهدی_تبریزی 4 🔻تذکر مواردی در ذیل آخرین پیام از این شماره بسیار ضر
8 1 ✅شیخ جعفر بن حسین بن علی شوشتری اعلی الله مقامه، از اکابر سیر و سلوک معنوی و از معدود نفراتی بودند که با جناب زعفر(پادشاه سابق اجانین شیعه) ارتباط داشته و برخی از مسائل مگوی کربلا را او به ایشان نقل کردند‼️
علوم غریبه کنزالاسرار
#علما_و_علوم_غریبه 8 #شیخ_جعفر_شوشتری 1 ✅شیخ جعفر بن حسین بن علی شوشتری اعلی الله مقامه، از اکابر س
8 2 ✅شیخ جعفر بن حسین بن علی شوشتری؛ صاحب کتب: منهج الرشاد، الخصائص الحسینیه، مجالس المواعظ، فوائد المشاهد، نتایج المقاصد، اصول دین، دمع العین، لوائح اللواحین، فیوضات مسعودیه، الدر النضید فی خصایص الحسین الشهید،از اکابر سلوک معنوی که اعاظم کبیر شیعی به صدارت و علو روحی ایشان آرای متفقی دارند؛ در سال ۱۲۳۰ قمری در شهر شوشتر متولد شد. @kanzolasrar 🔻علامه شیخ آقابزرگ تهرانی در مورد ایشان می‌نویسد: «مرحوم حاج شیخ جعفر شوشتری فرزند حسین شوشتری، از بزرگان علما و اجلاّء فقها و مشاهیر دانشمندان و از فراخوانان به سوی خدا ودعاة الی اللّه در عصر خود بوده‌ است.» 🔰نسب پدری ایشان به عالم شیعه علی بن حسین نجار می‌رسد. پدرشان مدتی در شهر کاظمین عراق سکونت داشت و ایشان نیز مدتی به همراه پدر در این شهر ساکن بودند. شیخ جعفر در اوایل هم مباحثهٔ علامه شیخ محمدحسن آل یاسین بود که در محضر شیخ عبدالنبی کاظمی و شیخ اسماعیل بن اسدالله کاظمی شاگردی نمود. در ایام طاعون به شوشتر مراجعت کرده و پس از چندی به کربلا بازگشت و مدتی از تدریس شیخ محمدحسین اصفهانی، صاحب «فصول» استفاده کرد. سپس برای تحصیل علم به همراه پدرش به نجف رفت و این در زمانی بود که شیخ محمدحسن نجفی صاحب جواهر الکلام در رأس حوزه علمیه نجف بود، از محضرش استفاده کرد. @kanzolasrar 🔰در سال ۱۲۵۵ به شوشتر بازگشت. رساله علمیه منهج الرشاد را نوشت و حسینیه‌ای در شوشتر بنا کرد. در سال ۱۲۸۷ مقبره دانیال نبی در شهر شوش به دستور شیخ جعفر شوشتری و به دست حاج ملا حسن معمار ترمیم شد. مجدداً در سال ۱۲۹۱ قمری با خانواده به کربلا بازگشتند و در سال ۱۳۰۲ یک سفر تاریخی به ایران داشتند که از مسیر نجف، کربلا، بغداد به قصد زیارت حضرت امام رضا حرکت کردند و در حالی که سیزده روز از ماه رمضان باقی‌مانده بود، به شهر ری در جوار مرقد حضرت عبدالعظیم وارد شدند. پس از ورود به آنجا عده‌ای از علمای بزرگ تهران و امنای ناصرالدین شاه قاجار و سایر طبقات مردم به دیدار او رفته و درخواست کردند که به تهران بیایند، ایشان نیز قبول و به تهران آمدند و در تهران در مسجد مروی به اقامه نماز جماعت و وعظ و ارشاد پرداختند. @kanzolasrar ✅شیخ جعفر، خطیبی توانا با بیانی رسا و بلیغ بودند. (ناحرای عنایت عجیب حضرت سیدالشهدا به ایشان در ادامه نقل می‌شود) موعظه‌ها و سخنانشان آنچنان به شهرت رسیده بود که فقاهت او را تحت‌الشعاع قرار داده بود‼️ پس از مدتی چون مسجد مروی گنجایش جمعیت زیاد را نداشت ایشان به پیشنهاد شاه، به مسجد سپهسالار اقامه نماز و خطابه می‌کردند. به گفته یکی از شاگردان، چهل هزار نفر در این جماعت شرکت می‌کردند. ایشان در اوایل ماه شوال همان سال به طرف خراسان عازم شدند ولی در آنجا مریض شدند؛ با این حال در نماز جماعت شرکت می‌کرده و مردم را موعظه می‌نمودند، لیکن اقامتشان در خراسان یک ماه هم کمتر شد، مجددا به تهران مراجعت نمودند. از همان دهه اول و چند روز از دهه دوم محرم آن سال در تهران منبر رفته و موعظه نمودند. @kanzolasrar 🔰پس از انجام رسالت دینی و ارشاد مردم در شهرهای مختلف ایران و زیارت حضرت امام علی بن موسی الرضا در مشهد؛ به شوق زیارت حرم مقدس امیرالمؤمنین امام علی بن ابی‌طالب، راه عراق را درپیش گرفتند، اما در منطقه غرب کشور و مرز کنونی ایران و عراق، در منطفه کرند بیمار شده و پس از چند روز، سرانجام در تاریخ ۲۸ صفر سال ۱۳۰۳، درگذشتند. پیکرشان بوسیله جمعی از ارادتمندان، به نجف حمل و در یکی از رواق‌های حرم مطهر امام علی بن ابی طالب به خاک سپرده شد. @kanzolasrar :ایتا 📝احمدی تبریزی 📌کانال
علوم غریبه کنزالاسرار
#شیخ_جعفر_شوشتری ✅ماجرای عنایت سیدالشهدا از کلام استاد رفیعی. ❌آیت‌الله شیخ جعفر شوشتری: «کسان
8 3 ✅علامه شیخ محمّد تقی شوشتری در کتاب «آیات بینات فی حقیقة بعض المنامات» از قول مرحوم آیت اللّه حاج شیخ جعفر شوشتری چنین نقل می کند: 🔰«زمانی که از تحصیلات علمی خویش در حوزه ی نجف، فارغ شدم و به وطن خود، شوشتر بازگشتم، با تمام وجود دریافتم که باید در هر چه بیشتر و بهتر آشنا ساختن مردم با معارف قرآن و اسلام بکوشم؛ به همین جهت در گام نخست، تصمیم گرفتم که روزهای جمعه را به منبر بروم و پس از آن با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان، به خاطر انجام این مسؤولیّت به منبر خویش ادامه دادم؛ امّا شیوه ی کار این گونه بود که، تفسیر «صافی» را به دست می گرفتم و از روی آن، مردم را موعظه و ارشاد می نمودم و در آخرین بخش منبر هم، به بیان مشهور و معروف که هر غذایی نیاز به نمک دارد و نمک مجلس وعظ و ارشاد نیز، روضه و یادآوری مصائب جانسوز عاشورا و امام حسین(ع) است، به ناچار از کتاب «روضة الشهداء» مقداری مرثیه می خواندم. @kanzolasrar 🔰ماه محرم را نیز که در پیش بود، به همین صورت گذراندم؛ امّا به هیچ عنوان توانایی جدایی از کتاب و منبر رفتن بدون کتاب را نداشتم و مردم نیز بدین صورت بهره ی کافی نمی بردند؛ امّا به هر حال حدود یک سال بدین صورت گذشت. سال بعد با فرا رسیدن محرم با خود زمزمه کردم، تا چه زمانی باید کتاب در دست گیرم و از روی کتاب، مجلس و منبر را اداره کنم؟ وتا کی نتوانم از حفظ منبر بروم؟ باید چاره ای بیندیشم و خویشتن را از این وضعیّت ناگوار نجات بخشم. امّا هر چه در این مورد اندیشیدم، راه به جایی نبردم و بر اثر فکر زیاد، خستگی سراسر وجودم را فرا گرفت و از شدّت نگرانی به خواب خوشی رفتم. @kanzolasrar 🔰در عالم رؤیا دیدم که در سرزمین کربلا هستم، آن هم درست به هنگامی که کاروان امام حسین (ع) در آنجا فرود آمده است. به همه جا نگریستم، چشمم به خیمه ای برافراشته افتاد؛ دریافتم که سپاه دشمن در صف های فشرده برگرد خیمه ی امام گرد آمده اند؛ گام به پیش نهادم. دیدم خود امام حسین (ع) در درون آن خیمه نشسته است، وارد شدم. سلام گرمی نثار آن سیمای نورافشان نمودم. آنگاه حضرت، مرا در نزدیکی خویش جای داد و به «حبیب بن مظاهر» فرمود: «حبیب! شیخ جعفر، میهمان ماست! باید از میهمان پذیرایی کرد. درست است که آب در خیمه نیست، امّا آرد و روغن موجود است؛ بپا خیز و برای میهمان، غذایی آماده ساز». «حبیب بن مظاهر» به دستور امام برخاست و پس از لحظاتی چند، به خیمه برگشت و غذایی پیش روی من نهاده فراموش نمی کنم که قاشقی هم در ظرف غذا بود. چند لقمه از آن طعام بهشتی صفت خوردم. سپس بلافاصله از خواب بیدار شدم و دریافتم که از برکت زیارت آن حضرت و عنایت ایشان، نکات ولطائف و عنایات و ظرافت هایی از آثار خاندان وحی و رسالت بر من الهام شده که تا آن ساعت، بر کسی الهام نگشته و فهم کسی بر آنها از من پیشی نگرفته بود». @kanzolasrar :ایتا 📝احمدی تبریزی 📌کانال
علوم غریبه کنزالاسرار
#فاطمیه 6 #یهودیان_غاصب_حق_ائمه #لعن_تبری 2 #اقوال_الصواب 4 #در_محضر_استاد ✅حضرت امام سجاد علیه الس
7 🔻انتشار بدون ذکر منبع جایز نیست‼️ ✅در باطن عالم، اموراتی بس عجیب در جریان است که هرکس را به درکش راه نمی‌دهند و خود حضرات اطهار، دافعه ای برای عدم ورود نا اهل به این خطه و کنوزالاسرار ایجاد و بدیعی می‌شوند در این حیث از آثار خلقت‼️ @kanzolasrar 🔰شهادت بی‌رحمانه، پر غرض و مظلومانه حضرت روح القدس، زهرای محدثه را خدمت اول شخص عالم؛ حضرت حجت علیه السلام تعزیت عرض کرده و با اجازتی، نکاتی از پرده مودت را تقدیم حضار می نمایم. 🔰از موثرات ارتباط گیری با پریان، احترام ویژه و جمیع مشاعر قلبی در مناقب و فضائل زهرای بتول، حضرت حانیه ی طاهره میباشد. همانطور که؛ ارتباط باطنی و احترام به حضرت سیدالشهدا علیه السلام برای ارتباط با پنج طایفه اجانین اصیل شیعه بسیار موثر است‼️ @kanzolasrar 🔰ارتباط باطنی با نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم نیز، برای تسخیرات مهم بوده و محبت باطنی به مولی الموحدین؛ امیرالمومنین علیه السلام بعنوان شاهراهی برای ارتباط با موجودات روحانی ناری_نوری، حتی بالاتر موثر است و نکاتی از این قبیل که در این رشحه گنجایش کلام ندارد‼️ چراکه فی المثل حتی شئونی از دو بانوی بزرگوار، حضرت زینب سلام الله علیها وایضا حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها؛ در عالم باطن و این موجودات وجود دارد که بازهم عجیب و جالب است. و آن اهم اینکه بدانید دیوان بادی به شدت از این دو بانوی بزرگوار می هراسند‼️ 🔰این دو بانوی بزرگوار در زمان حیاتشان، اعمالی را در عالم این موجودات به سر منزل رساندند که حاصل این خبر است. عملی در حد شهادت ایشان به دست کابالیست های همدان و ساوه‼️ عجیب آنکه، حضرت فاطمه معصومه باید جایی دفن شوند که طهمورث دیوبند بنا نهاده‼️ @kanzolasrar 🔰از نمونه های دیگر این شئون باطنی، آگاه باشید که جفر بدون ارتباط باطنی با امام جعفر صادق علیه السلام؛ و کیمیا بدون ارتباط باطنی با امام رضا علیه السلام نیز میسر نیست‼️ ولیکن تمام آنچه هست و نیست،جامع آن در وجود ذی جود حضرت حجت یافت میشود‼️ منتهاالامر؛ ارتباط باطنی با ایشان بسیار سنگین و سخت است زیرا قدرتمندترین شخص در تاریخ کل خلقت ایشان هستند. اما نکته جالب اینجاست که ارتباط قلبی و احترام ویژه به مادرشان؛ حضرت زهرای حوریه، توجه همه این انوار الهی را به همراه دارد‼️ از نبی مکرم تا حضرت صاحب الزمان. 🔻انتشار بدون ذکر منبع جایز نیست‼️ @kanzolasrar :ایتا 📝احمدی تبریزی 📌کانال
9 1 ✅سیدمحمدتقی معصومی اشکوری از شاگردان برجسته سیدموسی‌زرآبادی و مولف کتاب «دو چوب و یک سنگ» که به اقرار خود آيت الله اشکوری و علمای جلیل، اسم اعظمی در مطالب این کتاب مخفی و دفن شده است‼️ @kanzolasrar 🔰درباره وجه تسمیه این کتاب گفته‌اند: به نام مقدس علی علیه السلام مسمی می‌باشد؛ چون دو چوب اگر به طور عمودی گذاشته شود، با یک سنگ بدین صورت نوشته می‌شود: «۱۱۰» و عدد ۱۱۰ مطابق با عدد نام مقدس حضرت علی علیه السلام است. ❌اما برخی از بزرگان از جمله مرحوم آیت الله سید محمود مجتهد سیستانی از علماء حوزه مشهد فرمودند: این نام «دو چوب و یک سنگ» نمادی از مطالب دیگر است که ماذون در بیان نیستیم... ‼️ 🔻فایل کتاب، داخل گروه مفاتیح موجود میباشد. https://eitaa.com/joinchat/3546480781C3664f9714b
10 2 🔻بیان سه کرامت از ایشان: ✅آیت الله العظمی بهجت فرمودند: «سالی در گیلان ما، برداشت محصول برنج مصادف شد با بارندگی شدید؛ طوری که بارش باران به طور متوالی ۱۲ روز ادامه داشت و همین امر باعث نابودی محصول می‌گردید و به دنبال آن ناراحتی شدید کشاورزان شالیکار را به دنبال داشت؛ زیرا با چشم خود شاهد نابودی محصول و به هدر رفتن زحمات یک ساله خود بودند تا اینکه به فکر برخی از افراد متدین منطقه می‌رسد که برای حل این مشکل به خدمت عالم ربانی آقای معصومی اشکوری برسند. @kanzolasrar وقتی به حضور ایشان رسیده، جریان را به عرض ایشان می‌رسانند، معظم له قدری تامل فرمود و قلم را برداشت و روی تکه کاغذی چیزی را نوشت و فرمود: آن را داخل باران بیندازید. به محض انداختن، باران قطع شد، ابرها کنار رفت و آفتاب همه جا را روشن ساخت. کشاورزان با خوشحالی در حالی که سر از پا نمی‌شناختند، رفتند تا از فرصت به دست آمده برای برداشت محصول اقدام نمایند و کم کم این قضیه دهان به دهان به گوش همه مردم رسید. 🔰برخی از افراد که عقیده چندانی به این گونه امور نداشتند، در صدد برآمدند تا آن کاغذ را پیدا کرده و از مندرجات آن آگاهی یابند. وقتی کاغذ را پیدا کردند، دیدند فقط این عبارت کوتاه آمده است: «باران بند بیا!». @kanzolasrar ✅از مرحوم سید مرتضی پژوهی حاج سیدجوادی نقل است که: حضرت زرآبادی فرموده بود آقای اشکوری که از شاگردان ایشان بوده در فلان روز رحلت می‌کنند، لذا تصمیم گرفتم نزد او بروم و موضوع را به او اطلاع دهم و فرموده ی آقا را به آگاهی او برسانم. لذا به درب منزل وی رفتم و دق الباب کردم، خودشان آمدند درب را باز کردند ولی قبل از این که من لب به سخن بگشایم ایشان پیش دستی کرده و گفتند: آمدی که بگویی فلان روز فوت میکنم! @kanzolasrar ✅حضرت آیت الله مرتضوی لنگرودی در تقریظ کتاب «دو چوب و یک سنگ» نوشته‌اند: «چند نفر از علماء بزرگ و مورد وثوق که از بردن نام شریفشان معذورم، برایم نقل نمودند که ما شبی با آیت الله معصومی در یک خانه واقع در گیلان مهمان بودیم. راه دور بود، بنا بر این شد که شب را بمانیم. پس از صرف شام میزبان برای ما در یک اتاق نسبتا بزرگی جا انداخت. هر کس به بستر خود رفت. همین که نیمه شب شد، بر اثر سرفه زیاد و شدید یکی از ما، چند نفر بیدار شدند، از آن جمله ما بودیم. (ناقلین واقعه سه نفر از علماء مورد وثوق بودند که برای نگارنده واقعه را در سه نوبت، در سه جلسه خصوصی نقل نمودند که نقل هر سه نفر بدون کم و زیاد مطابق هم بود) 🔻آنان اظهار داشتند: فصل زمستان بود و هوا بسیار سرد، درب بسته و بخاری روشن بود، همین که به بستر آقای معصومی نظر کردیم، دیدیم آقای معصومی در بستر نیست. با خود گفتیم حتما به دست‌شویی رفته‌اند، پس از چندی خواهند آمد، ولی انتظار به طول انجامید. درب اطاق را باز کرده، دست‌شویی و اطراف را هرچه جستجو کردیم، معظم له را نیافتیم. در این اثناء ، میزبان از اتاق خود بیرون آمد و گفت: آقایان چیزی لازم دارند؟ در جواب گفتیم: خیر، جناب آقای معصومی نزد شما نیامدند و اکنون در اتاق شما نیستند؟ وی در جواب گفت: خیر، مگر در اتاق شما استراحت نکرده‌اند؟! گفتیم: خیر، چون در اتاق نبودند به جستجوی ایشان مشغول هستیم. میزبان هم با حالت تعجب همه جای خانه را مورد جستجو قرار داد، ولی آقای معصومی را نیافت. @kanzolasrar 🔰خلاصه اینکه همه ما پس از جستجوی زیاد به اتاق خود برگشتیم و میزبان هم به اتاق خود رفت. درب اتاق را بستیم و با هم می‌گفتیم: آخر معلوم نشد جناب آقای معصومی رحمة الله در کجا هستند؟! درست در حدود یک ساعت درباره ایشان صحبت می‌کردیم که ناگهان دیدیم حضرت آقای معصومی رحمة الله در بستر خود نشسته‌اند و مشغول ذکر گفتن هستند. به معظم له گفتیم: شما کجا تشریف داشتید؟ ما در حدود دو ساعت بلکه بیشتر است که در جستجوی شما به سر می‌بریم. ایشان در جواب فرمودند: اکنون که می‌بینید در اینجا هستم. از معظم له بیش از اندازه تقاضا شد که جهت و علت غیبت خود را بیان نمایند، ولی ایشان از گفتن خودداری می‌فرمود، اما ما دست بردار نبودیم تا اینکه، حضرت آقا فرمودند: من علت را بیان می‌نمایم به شرط اینکه تعهد شرعی بدهید که تا بعد از مرگ من این واقعه را بر کسی نقل نکنید. تعهد شرعی از جانب همگی داده شد. @kanzolasrar 🔰حضرت آقای معصومی فرمودند: من در حدود سه ساعت است که در مدینه طیبه، اول خدمت رسول خدا و بعد در نزد مادرم حضرت زهرا و بعد به خدمت ائمه بقیع و بعد به‌نجف‌به‌خدمت‌مولاامیرالمؤمنین و بعد به کربلا و بعد به کاظمین و بعد به سامراء رفته، همه را از نزدیک زیارت کردم و بعد به اینجا آمدم‼️ ❌نکات تکمیلی در بحث چیستی اسم «دو چوب و یک سنگ» در گروه مفاتیح قرار گرفت: https://eitaa.com/joinchat/3546480781C4a09ba95c3 📝 احمدی تبریزی 📌 کانال
علوم غریبه کنزالاسرار
#علما_و_علوم_غریبه 10 #آیت_الله_معصومی_اشکوری 2 🔻بیان سه کرامت از ایشان: ✅آیت الله العظمی بهجت فرم
9 3 ✅راز وفات آیت الله اشکوری: 🔻افشای سر الهی و فاحشه کردن خفیات‼️ آقای شوشتری درباره کتاب دو چوب و یک سنگ چنین گفتند: برای اولین بار در مشهد مقدس خدمت آیة الله سیستانی بودم. در مقابل ایشان کتابی بود به نام(دو چوب و یک سنگ) با اشاره به کتاب فرمودند: صاحب این کتاب از عرفای محترم گیلان بوده و در رحیم آباد رشت سکونت داشت که شاگرد علامه زرآبادی بوده‌اند و اسم اعظم را نیز می‌دانسته‌اند. @kanzolasrar 🔰در همسایگی ایشان بیوه زنی فقیر زندگی می‌کرده که قوت غالب خود و بچه های یتیمش را با شیر گاو تأمین می‌کرده. روزی از منزل بیرون آمد دید زن همسایه و بچه ها به شدت گریه می‌کنند. پرسید:چه شده؟ جواب می‌دهند که گاومان مرده و ما نه تنها از شیرش محروم شدیم، بلکه حتی فرصت ذبح آن را پیدا نکرده و از گوشتش نیز بی نصیب ماندیم. ایشان آهسته، اسم اعظم را تلاوت کرده و با نوک پا به گاو می‌زند؛ گاو زنده شد و صاحبان خوشحال شدند. چند روز بعد، از استادش نامه ای به ایشان رسیده که حاوی این مطلب بود: 🔻تو چرا اسم اعظم را در چنین مورد کوچکی به کار بردی؟ تو تا یک ماه دیگر می‌میری، وصیتت را بنویس‼️ ایشان ضمن عذرخواهی از استاد،این کتاب را که نوشته بود تکمیل کرد و در آخر کتاب نوشت: چون فرزندان من هنوز خرد سال هستند، من سِرّ خدا را در این کتاب گذاشتم و رفتم. امیدوارم فرزندان صلبی و شاگردان با وفای من تقوی پیشه کنند تا به این رمز برسند. ❌نقل دقیق و اصح بین اساتید اینست که ایشان،اسم را به پیرزن یاد داده بودند‼️ @kanzolasrar :ایتا 📝 احمدی تبریزی 📌 کانال
علوم غریبه کنزالاسرار
#علما_و_علوم_غریبه 9 #آیت_الله_معصومی_اشکوری 3 ✅راز وفات آیت الله اشکوری: 🔻افشای سر الهی و فاحشه ک
9 4 ✅ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ تِسْعَةً وَ تِسْعِينَ اِسْماً مِائَةً إِلاَّ وَاحِدَةً مَنْ أَحْصَاهَا دَخَلَ اَلْجَنَّةَ وَ هِيَ.... پیامبر اکرم فرمودند: برای خداوند متعال ۹۹ اسم خاص وجود دارد هر کسی آنها را احصاء کند وارد بهشت میشود و آنها .... هستند. ¶التوحيد ج ۱، ص ۱۹۴ ¶بحار الأنوار ج ۴، ص ۱۸۶ @kanzolasrar 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 ❌مبحث احصاء اسماء الحسنی بهمراه ارائه ی لوح صحیح اسماء الحسنی در گروه مفاتیح قرار خواهد گرفت👇 https://eitaa.com/joinchat/3546480781C3664f9714b 📝 احمدی تبریزی 📌 کانال
علوم غریبه کنزالاسرار
4 ✅سوال از استاد حکیمی: استاد حافظیان در علوم غریبه و ختومات و اذکار و….نیز کار کرده بودند‌؟ 🔰 بله و در این امور،‌ فوق العاده بودند و بی نظیر‌. هیچ کس را در این امور معنوی و علوم غریبه و ….با ایشان قابل مقایسه نمی دانم؛ ایشان بسیاری از علوم محتجبه را از آیت الله سید موسی زرآبادی فرا گرفت و ریاضتهای شرعی زیادی کشید و در علوم غریبه و سیر و سلوک،‌ بسیار ممتاز بودند. امتیازات و اسراری داشتند که‌ حتی بخشی از آنها را راضی نبودند ،‌ ما به دیگران بازگو کنیم. تجرید و خلع بدن برای ایشان، ملکه شده بود و نه تنها خود ‌، ‌بلکه دیگران را نیز می توانست خلع بدن نماید. یک بار هم، ‌من را خلع بدن نمودند. برای ایشان، این کارها بسیار کار آسان و ساده ای بود‌. اینها مطالب پایین ایشان بود. تجرید و خلع بدن برای ایشان اینقدر آسان و راحت بود که اگر می خواستند به مختصر توجهی،‌ برایشان تجرید و خلع بدن حاصل می شد. از ایشان شنیدم که تجرید عن التجرید و خلع عن الخلع نیز داریم. @kanzolasrar ✅خاطره‌ای از دکتر محمدرضا ساقیان از فرمایشات علامه محمدرضا حکیمی: حضرت آیت الله مرحوم آقا شیخ هاشم قزوینی که در حوزه علمیه خراسان (مشهد) تدریس می‌کردند و از علمای بزرگ بودند در سر درس احساس می‌کنند که جوانی بین شاگردانشان هست که دارای تعالی و علوم روح می‌باشد. بعد از این که درس تمام می‌شود به طلبه‌ی جوان (سید ابوالحسن حافظیان) می‌گویند که شما بمانید. وقتی جمع خالی از اغیار می‌شود، آقا شیخ هاشم قزوینی از طلبه‌ی جوان می‌پرسند شما در علم روح هم کار می‌کنيد به چه درجه‌ای رسیده‌اید؟ طلبه‌ی جوان می‌گوید من نه تنها تجرد دارم بلکه می‌توانم روح هر کسی را که بخواهم از تنش جدا کنم. حضرت آقا شیخ هاشم سوال می‌فرمایند که آیا روح مرا هم می‌توانی جدا کنی و آن طلبه‌ی جوان پاسخ مثبت می‌دهد. @kanzolasrar 🔰طبق قرار آقا شیخ هاشم قزوینی، سحرگاه به حجره‌ی سید ابوالحسن می‌روند (حافظیان جوان در حوزه علمیه خراسان در درس اساتید برجسته از جمله حضرت آقا شیخ هاشم قزوینی حاضر می‌شدند ولی در حوزه اقامت نداشتند بلکه در حجره‌ای در صحن مطهر حضرت رضا علیه السلام سال‌ها برای ریاضات اقامت داشتند). بعد از نماز صبح آقای حافظیان روح ایشان را از بدن جدا می‌کنند و به باغی در قزوین می‌برد. روح مرحوم آقا شیخ هاشم مشاهده می‌کند که در باغ بین دو زارع مشاجره‌ای بر سر آب در می‌گیرد، مشاجره بالا می‌گیرد تا اینکه یک زارع دیگری را با بیل مضروب می‌کند و به قتل می‌رساند و جسد او را در گوشه‌ای از باغ دفن مي‌کند و می‌رود. 🔰از زمان جدا شدن روح از بدن آقا شیخ هاشم قزوینی مدتی می‌گذرد تا اینکه به محل زادگاهشان مسافرت می‌کنند. آقا شیخ هاشم قزوینی وقتی به قزوین باز می‌گردند جمعیت کثیری به استقبال ایشان آمدند. در بین مستقبلین قاتل را مشاهده می‌کنند. ایشان به قاتل می‌گویند پس از اینکه مستقبلین رفتند شما پیش من بمانید. آن مرد شگفت زده و خوشحال می‌شود که چگونه آقا از میان این همه مردم توجه به ایشان کردند. مرحوم حضرت آقا شیخ هاشم قزوینی وقتی همه می‌روند به آن فرد می‌فرمایند که شما گناه و عمل نادرست و بزرگی انجام داده‌اید و باید مجازات و قصاص آن را ببینید. آن فرد می‌گوید من کار خلافی نکرده‌ام. مرحوم آقا شیخ می‌فرمایند که شما در فلان تاریخ در سحرگاه در فلان باغ بر سر آب با شخصی مشاجره کردید و با بیل آن شخص را مورد اصابت قرار دادید و در فلان‌جا دفن کرده‌اید. آن شخص شگفت زده می‌شود و در کمال ناباوری موضوع را کتمان می‌کند. آقا شیخ دستور نبش قبر می‌دهند و جسد آن فرد را پیدا می‌کنند و ضارب به گناه خود اعتراف می‌کند. 🔰وقتی از آقا شیخ هاشم قزوینی سوال می‌کنند شما از این جریان که مدت‌ها پیش رخ داده چطور مطلع شدید،ایشان در آن زمان به برخی از خواص می‌گویند که طلبه‌ای جوان و بسیار سالم به اسم سید ابوالحسن حافظیان روح مرا از تن من جدا کرد و روح من در آن شب ناظر به این عمل بود. ❌صوت علامه حافظیان، داخل گروه مفاتیح قرار گرفت:👇 https://eitaa.com/joinchat/3546480781C3664f9714b @kanzolasrar 📝 احمدی تبریزی 📌 کانال
علوم غریبه کنزالاسرار
5 ✅لطیفه اول: آقای عجمی نقل می کردند روزی در محضر آقا سید جلیل زرآبادی بودم که ایشان به من فرمودند: از کتاب شیخ ابوالعباس بونی یا تونسی در علوم غریبه اطلاع دارید؟ اگر آن را پیدا کردید خوب است مطالعه کنید. من بسیار گشتم و سرانجام آن کتاب را پیدا کردم و در عرض سه شب آن را مطالعه نمودم؛ سپس به خدمت آقا سید جلیل رسیدم. ایشان فرمودند: کتاب را پیدا کردید ؟ گفتم: بله! فرمودند چطور بود ؟ گفتم : فهرست آن را که دیدم، مشاهده کردم در علوم غریبه خیلی مطالب دارد، وارد آن که شدم دیدم نسخه های بسیار ارزشمندی را در این خصوص داراست. آقا سید جلیل فرمودند: نظر شما در مرحوم شیخ ابوالعباس بونی(نویسنده کتاب)چیست؟ گفتم: نویسنده آن بسیار انسان عالم و متبحر و بزرگی بوده است. چند دقیقه ای در عظمت این کتاب و نویسنده آن صحبت کردیم و ایشان هم نکاتی را اضافه فرمودند؛ تمام که شد ایشان قسم جلاله خوردند و فرمودند : به جدم قسم! آقاجان ما(سیدموسی‌زرآبادی) در مقایسه با شیخ ابوالعباس بونی مثل کوهی بود در مقابل کاه‼️ @kanzolasrar ✅لطیفه دوم: مرحوم حاج شیخ مجتبی قزوینی میفرمود: روزی مرحوم زرآبادی علمای شهر قزوین را به نهار دعوت کردند. بعد از نماز ظهر وعصر، و پس از آنکه علما و پیش نمازها آمدند، سفره را انداختند تا از مهمان ها پذیرایی کنند. دراین هنگام صدای کوبیدن در منزل به گوش رسید. در را باز کردند، دیدند یکی ازاهالی روستای زرآباد قزوین با الاغ آمده وسراغ مرحوم آقا موسی زرآبادی را می گیرد. مرحوم زرآبادی رفتند درمنزل. آن شخص گفت: آقا! یک نفر از اهالی روستا فوت کرده ومرا فرستادند تا شما را ببرم برای خواندن نماز میت! ایشان گفتند: بسیار خوب! و رو کردند به اطرافیان وگفتند: تا شما سفره را بچینید وغذا را آماده کنید می آیم! و با آن مرد روانه شدند. طولی نکشید که دیدند مرحوم آقا موسی نفس نفس زنان آمدند. پرسیدند: آقا شما رفتید؟ گفتند: بله، رفتم نماز خواندم وآمدم! واین درحالی بود که هنوز سفره آماده نشده بود! بعد که سؤال کردند چرا این قدر نفس نفس می زنید وعرق می ریزید؟ ایشان گفته بودند: هرکار غیرعادی مشکلاتی هم دارد. @kanzolasrar ✅لطیفه سوم: سید علی اصغر شکرنابی یک روز با استاد خود(علامه زرآبادی) باید به شهر دیگری می رفتند. در بین راه به رودی خروشان برخوردند که باید از آنجا عبور میکردند، به استاد می گویند: یک فرسخ پایین تر پُلی وجود دارد، باید به آنجا برویم. استاد در جواب می گوید من پیر هستم و نمی توانم و دست در جیب خود میکنند و انگشتری را در انگشت سبابه خود قرار میدهند! زیر لب وردی می خوانند و به سمت رود اشاره می کنند... رود می ایستد و هر دو عبور می‌کنند!... @kanzolasrar 📝 احمدی تبریزی 📌 کانال
10 1 1 ✅در شماره دهم از مجموعه معرفی و نوشتارهایی از ، به معرفی دو تن از کُمَّلین طریق علوم عجیبه و فنون غریبه میپردازیم که عموما جناب میرزا را با عنوان بنیانگذار مکتب تفکیک و جناب شیخ محمود را هم با عنوان رئیس انجمن خیریه حجتیه به عموم مردم معرفی میکنند... @kanzolasrar 🔰جمگلی اهل باطن؛ به عظمت روحی و باطنی میرزای اصفهانی و وراثت علمی و باطنی شیخ واعظ از میرزا و خطابه های گیرایش در عصر خود را معترف هستند اما چنانچه ایشان با اطرافیانشان در روند سیاسی و عقیدتی انجمن دچار اختلافات و یا اختلالات با دیگران بودند، باعث شد شخصیت او چنانچه باید به عموم معرفی نشود و خدمات و عظمت علمی او مورد اغفال قرار گیرد درحالیکه او خدمات و زحمات بسیاری کشیده ولی به علت های مختلف، به زحمات و شخصیتش آنچنان که باید توجه نشده است؛ هر چند مصون از خطا و اشتباه در دیدگاه های سیاسی و مبانی اعتقادی نبوده است که آنهم بنابر اقوال؛ در سنوات بعدی فعالیت این انجمن و انقلاب اسلامی از رویکرد خاصی که حاکم بر آنها بود فاصله فکری گرفته بودند‼️ @kanzolasrar 🔰معرفی دو فرد هادی و راهدان در یک شماره، خلاف انصاف و حقانیت بوده و آنچه می‌بایست، تفحص و احیای سیره در تراث عاملین باید باشد لیکن بنابر جبر زمانه و هجوم برخی جهال برای تهمت، فقط به اشارتی اکتفا میکنیم جواب تهمت زنندگان👇 لَو سَكَتَ الجاهِلُ مَا اختَلَفَ النّاسُ اگر نادان سكوت كند، مردم اختلاف نمى كنند‼️ 📌کشف الغمة 📌بحار الأنوار امیدواریم اهل وجدان خود به نور هدایت منجلی شوند ان شاء الله وعلی
2 2 ✅ اسناد خاص و مدارکی را بعلت کثرت و عدم اطاله کلام راجع به این شماره، داخل گروه مفاتیح ارسال کردم که از لینک های زیر حتما و حتما مشاهده کنید‼️ 1⃣ توانایی انجام فنون غریبه مثل احضار جن توسط شیخ واعظ و مرحوم نخودکی 2⃣ کلام آیت الله العظمی وحید خراسانی درباره میرزا مهدی اصفهانی اعلی الله مقامه الشریف 3⃣ میرزا اصفهانی قبل از مرگ،از زمان مرگ خود خبر داشت... 4⃣ اتفاقات قبل از وفات میرزا در اینجا و اینجا 5⃣ نقل‌های تشرف میرزا به محضر امام زمان در وویس / وویس / اینجا / این مطلب 6⃣ طی الارض میرزا اصفهانی 7⃣ تعریف شیخ واعظ از عظمت میرزا در اینجا و اینجا 8⃣ توانایی خلع بدن توسط میرزا در اینجا و اینجا 9⃣ مهارت شیخ محمود حلبی در اینجا /اینجا / اینجا 🔟 تعریف علم طلسمات توسط شیخ واعظ در اینجا و اینجا 1⃣1⃣ جواب شیخ محمود واعظ به منکرین علوم غریبه 👇👇👇👇👇 📌شیخ محمود واعظ را میتوان از جمله اصحاب سرّ شیخ حسنعلی نخودکی برشمرد که به مدت بیست سال در معیت و شاگردی ایشان بود و خصوصا علوم غریبه را بطور جدی از ایشان فرا گرفت تا جائیکه در خاطرات شفاهی اش گفته: ''من در علوم غریبه در منطریات به حدی پیشرفت کردم که موزیات و حیات را بدون هیچ ترس و دلهره ایی در دست میگرفتم و حتی برای شوخی و فکاحی به منزل می‌آوردم''! @kanzolasrar 📌ایشان همچنین در صوت دیگری در مسجد جامع زاهدان در رمضان سال ۱۳۴۹ گفته است: من عامل به هفتاد مبحث در علوم غریبه هستم و عجایب بسیاری از رموز عالم طبیعت دیده ام‼️ و نیز از ایشان رسائل مختلفی در ابواب علوم غریبه و مباحث عرفان موجود است که با تدبر در آنها کشف احاطه و تسلط ایشان بر فنون غریبه هویدا میگردد. 🔰تمامیت کلام این است که شیخ محمود حلبی از علماء خبره و آگاه و عامل در علوم غریبه بوده است و به مثلش کسی در معاصرینش وجود نداشته است! اما گفتنی است که شیخ محمود حلبی با تمام عظمت و وقار علمی در باب خفیات و علاقه او به مباحث روحانیات، بعد از اینکه با حضرت آیت الله میرزا مهدی اصفهانی(بنده شخصا از علامه حکیمی به یاد دارم در رثای ایشان میگفتند میرزا با کسی در منزلت خودش قابل قیاس نبود...) آشنا و مصاحب می‌شوند، دیگر ادامه جدی فعالیت در علوم غریبه نمی‌دهند... اگر چه محفوظاتشان ثابت میماند و در رکاب میرزا مهدی به عرفان و تقوای امامیه چنان میکوشند بحدیکه گفته اند من در این مسیر، طیر کردم و بالاتر از سیر رفتم‼️ 🔰چون حضرت میرزا مهدی اصفهانی او را بیشتر از پیش با خاصّ معارف اهل بیت و توسل به امام زمان آشنا میکند و او طعم حقیقی خدمت و توسل به امام زمان را می‌چشد، این کار میرزا سبیلی میشود تا اینکه شیخ محمود عمر خود را مصروف در بانگ هدایت و توجه مردم و جوانان به امام زمان کند میرزا مهدی غیر از عظمت روحی که داشت، کسی بود که دکان دستک تمامی مدعیان عرفان های کاذب و روابط خارج از سیستم اهل بیت را از بین جمع شیعیان زدود و در حالیکه خودش در راس عرفان حقیقی و توانایی بر علوم وحیانی بود، ترمز افراد نااهل که زمام مردم را به عهده گرفته بودند و به اسم دین و مذهب به... مشغول بودند را کشید. 🔻لینک گروه مفاتیح برای دیدن مطالب تکمیلی :👇 https://eitaa.com/joinchat/3546480781C3664f9714b 👆👆👆👆👆 📝 احمدی تبریزی 📌 کانال