eitaa logo
کانال سیاسی،انقلابی ،بابصیرت در مسیر ولایت
160 دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
13.5هزار ویدیو
176 فایل
#ماملت_امام_حسینیم
مشاهده در ایتا
دانلود
8.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اسلام معتقد به تولید ثروت و بالارفتن سطح رفاه در جامعه است نوع نگاه نظام اسلامی به ثروت، با نوع نگاه نظامهای سرمایه‌داری متفاوت است
5.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینطوری سناریو کشته سازی طراحی میکردند یه جنازه میارن میندازن اونجایی بهاش درگیری دارن بعد میرن بالا سرش اشک تمساح میریزن و فیلم میگرن و با تیتر کشتن مردم توسط بسیجی ها...منتشر میکنند! بعدش هم جنازه را برمیدارن میبرن...
💢 صحبت های جدید دکتر زاکانی پیرامون حوادث اخیر: ⭕️ دو مرتبه این طرح را پیش رهبری بردند و ایشان نپذیرفتند. ⭕️ آقا در جمع فرماندهان ارتش گفتند مراقب فتنه باشید. ⭕️ یکی از پایه‌های فتنه ۹۸‌ همین اتفاقات اخیر است. ⭕️ دولت عامدانه این راه را انتخاب کرد؛ رهبرانقلاب فداکاری کردن؛ اگر حمایت نمی‌کردند دومینوی تخریب ادامه داشت.... ☢ وی افزود: در این قضیه حضرت آقا فداکاری کردند و "جام زهر" نوشیدند. اگر حمایت نمی ‌کردند دومینوی تخریب، ادامه پیدا می کرد. ایشان با شناخت دقیق میدان، خود را هزینه کردند. هیچ‌کس نمی توانست این کار را انجام دهد. ⭕️ زاکانی خاطرنشان کرد: ایشان به ما توجه دادند که نگاهتان را به رهبری عوض کنید. "رهبری دنبال بلوغ مردم و سیستم‌هاست". ایرادها باید از طریق "صندوق رای" رفع و اصلاح شود. این رشد عقلانی زمینه تغییر را باید فراهم کند. رهبر انقلاب این‌ جوانمردی را در اوج نشان دادند و 👈🏻 قدرت اختیار و انتخاب را از مسوولان سلب نکردند....
آیت‌الله جوادی‌آملی: الآن که یک مشکلی در این جریان پیدا شده، مسئولین یک وظیفه دارند، مردم یک وظیفه دارند. وظیفه‏‌ای که مردم دارند همان است که دین به ما می‏ گوید: ﴿ادْفَعْ بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ السَّیئَةَ﴾ به بهترین روش جلوی اشتباهات مسئولین را بگیریم، این وظیفه ماست! آتش زدن و امثال این کارها، جز ایجاد آشوب مشکلی را حل نمی‏‌کند. وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَن ... (۳۴ فُصّلت) 💌 خوبی با بدی یکی نیست. جواب بدی را با خوبی بده، آن‌هم با بهترین روش. ------------------------------- درس تفسیر، یکشنبه ۹۸/۸/۲۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 خواست امریکا را دیدید؟! ✍🏻 🔺همین هفته پیش، سه چهار روزی قبل از آنکه تصمیم دولت برای سهمیه‌بندی و افزایش قیمت بنزین اجرایی شود، رئیس جمهور در سفر به یزد با چند شعار اعتراضی روبه‌رو شد. معترضان زیاد نبودند و شعار‌ها هم نه تند بود و نه توهین‌آمیز. آنان فقط با چند جمله ساده اعتراض خود را به اوضاع اقتصادی ابراز کردند و تقصیر آنان نبود که گرانی و روحانی با یکدیگر هم قافیه شده‌اند و فریاد آنان موزون شد که «تورم، گرانی / جواب بده روحانی». 🔹روحانی با این صدای اعتراض که فقط صدا بود و دیگر هیچ، چه کرد؟ او آنان را به اسلام دعوت کرد! گویی که مسلمان نبودند، فقط برای آنکه منتقد و حتی معترض روحانی بودند. روحانی حتی به همین قدر هم بسنده نکرد، گویا نگران درگیری دو گروه حامیان و مخالفانش هم نبود و از دوقطبی سازی هم نترسید؛ حامیانش را مردم نامید و صف منتقدان را از این «مردم» جدا کرد و لابد از گم شدن صدای شعار‌های اعتراض در شور سوت و کف حامیانش ذوق کرد و شعار‌ها را خواست امریکا نامید که از حنجره عده‌ای معدود بیرون آمده است! 🔺تعدادی از خواص حامی روحانی، از جمله پروانه مافی (نماینده مجلس) و حسین مرعشی (سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی) حتی خواستار برخورد قضایی با معترضان شدند! چهار تا شعار و این همه بی تحملی؟! 🔹در همه شش سال گذشته تاکنون که کرسی ریاست جمهوری کشور در اختیار حسن روحانی است، از این بی صبری‌ها در برابر شنیدن صدای منتقدان و معترضان زیاد دیده‌ایم و دولت از همه ابزار‌هایی که توانسته در اختیار بگیرد، برای بستن دهان منتقدان بهره برد. ادعای حقوق‌دانی کرد و به وقتش آویزان ستاره‌های روی دوش سرهنگ‌ها شد تا رسانه‌هایی را که از آنان حرف شنوی دارند، با تماس‌های پشت سر هم محدود کند. 🔺یک روز نزد بزرگ‌تر‌ها رفت و شکایت رسانه‌های منتقد را کرد و روزی دیگر پای خبرنگار و رسانه را به دادگاه کشاند. یک روز آن‌ها را صدای امریکا نامید و دیگر روز، همنوا با اسرائیل. به دانشگاه رفت و سخنرانی کرد، اما به دانشجو اجازه صحبت نداد؛ به کارخانه رفت و از ماشین خود پیاده نشد تا حرف کارگر را بشنود. هر جا تجمع اعتراضی صنفی بود، کسی از دولت حاضر نشد به جمع معترضان برود و صدای آنان را بشنود و همزمان صدای تریبون‌های سخنرانی‌های یک طرفه اهل دولت بلند بود که «باید صدای اعتراض مردم را شنید» 🔹چه روز‌های متعددی که کارگران حقوق نگرفته در تجمعات اعتراضی بودند و صدای اعتراض به خصوصی سازی‌ها و توزیع ارز‌های رانتی و غلط را دولت نشنید یا صدای تندرو‌ها و خودسران و چه و چه نامید. اقلیت، کودک، کم عقل، کم سواد، بی شناسنامه، تغذیه شونده از جای خاص، دروغگو، هوچی باز، بیکار، متوهم، اقلیت تندرو، هراسان و ترسو، بزدلان سیاسی، افراطی، تازه به دوران رسیده، بددل و کلی الفاظ زشت و دور از شأن دیگر، نگاهی بود که روحانی به منتقدانش داشت و دارد و دهان منتقد را بسته و قلم معترض را شکسته خواست. اما آیا واقعاً این منتقدان و معترضان خواست امریکا و اسرائیل بودند؟ مگر جنس خواسته آنان می‌تواند همین صدا و شعار و قلم و نوشته باشد؟! 🔺این روز‌های ایران، روز‌های قشنگی نیست؛ به بهانه یک تصمیم بنزینی، آشوبگران می‌خواهند راه نفس ملت را ببندند. اعتراض نیست، آشوب است؛ انتقاد نیست، اغتشاش است؛ صدا و شعار نیست، آتش و گلوله است؛ آشوبی سازمان یافته و سیاسی که با قتل و غارت پیش می‌رود و از ده‌ها هزار کیلومتر آن سوتر، وزارت خارجه امریکا برای‌شان پیام حمایت و همکاری می‌فرستد. صدای معدود و خواست امریکا همین‌هاست، نه آن شعار‌های نجیب و محجوب میدان امیر چخماق یزد. 🔹از دل این آتش‌های آشوب دشمن شاد کن، کاش رئیس جمهور و دولتمردانش دقیق‌تر نگاه کنند و ببینند جنس خواسته امریکا چیست و چگونه می‌خواهد خشک و‌تر را با هم بسوزاند و بعد تلاش کنند با معترضان و منتقدانی که جز قلم‌هایی نجیب و مشت‌هایی استوار و شعار‌هایی محجوب سلاحی ندارند، مهربان‌تر و بلکه حداقل اخلاقی‌تر برخورد کنند. ما منتقدان نجیبی برای دولت روحانی بودیم، نه انتخاباتی را به هم زدیم، نه آشوبی به پا کردیم، و مقابل ضدانقلاب هم کنار همین دولت ایستاده‌ایم؛ خواست امریکا ما نبودیم آقای روحانی؛ خواست امریکا همین آتشی است که این روز‌ها می‌خواهد به جان کشور بیفتد و البته نخواهیم گذاشت و این روز‌ها به زودی می‌گذرد؛ فقط شما تفاوت‌ها را بنگرید و ببینید همه این شش سال چگونه معترضان و منتقدان مدنی خود را با آدرس غلط «خواست امریکا» و «همنوا با اسرائیل» به بیراهه ترور شخصیت بردید و حالا خواست واقعی امریکا جلوی چشم‌تان است! آن حجم از تندی و بی اخلاقی را خرج دوتا شعار و چهار تا تیتر نکنید، خواست امریکا همین است.
🌎 اندیشکده آمریکایی: نظام ایران از هر زمان دیگر مستحکم‌تر شده است بروکینگز : 🔹نیروهای امنیتی ایران از «توانمندی‌های گسترده‌ای» برای کنترل ناآرامی‌ها برخوردار هستند 🔹دوام‌پذیری جمهوری اسلامی شاید مهم‌ترین میراث انقلاب 1979 باشد. 🔹هیچ‌کدام از تحولات مهم در داخل یا اطراف ایران در طول 40 سال اخیر - نه تحول قابل توجه جامعه ایران، نه تعامل دوباره این کشور با دنیا و نه اصلاحات اندکی که توسط برخی جناح‌های داخل نظام پیش برده شدند- نتوانسته تغییرات معناداری در جمهوری اسلامی ایجاد کند.
27247e99e6fc8f6cbe72c8cd2cb554fc1fb1890c.mp3
5.87M
دم به دم از گفتگو با اجنبی دم میزنی! شعرخوانی حماسی حاج میثم مطیعی در مورد اشوب های اخیر دشمن و دولت روحانی
اونی که روحانی فوت کرد شمع تولدش نبود! بلکه بنزینی بود که روی اتش فتنه ریخته بود😏😏😏 #امیررضا
⭕️ آری! تقصیر خامنه‌ای است...! سلام حضرت آقا می‌خواهم برای‌تان قصه‌ای تعریف کنم؛ جنگ که شد همسایه‌ی روبرویی ما می‌گفت؛ تقصیر خمینی است! و پدر که پر کشید همسایه‌ی آن‌وری هم همین عقیده را داشت؛ تقصیر خمینی است! ما اما هم‌چنان خمینی جان‌مان بود... و بالکن حسینیه‌ی جماران قبله‌گاه‌مان طعنه‌ها اثر خود را گذاشته بودند و ما را بیش از پیش مست روح‌الله کرده بودند و این هم راستش تقصیر خمینی بود! آری! خمینی همان امامی بود که حتی ۱۲ بهمن هم نتوانست نفسش را قلقلک دهد؛ «هیچ»! و همان امامی بود که فتح خرمشهر را نسبت داد به خدا و اگر همه‌ی مردم هم می‌گفتند؛ تقصیر خمینی است باز امام «امام» بود؛ مهربان با مردم نامهربان با دشمن و شما هم امامی... همان خمینی اما با یک آه بیش‌تر عاقبت «علی» بودن جرم کمی نیست! نه! ما دعوایی با همسایه‌های خود نداریم حتی اگر بگویند؛ خمینی هندی بود! اتفاقا راست می‌گویند! خمینی هم هندی بود هم ایتالیایی هم اهل نیجریه هم متعلق به روستای شهیدآباد مازندران ادواردو آنیلی یعنی نسب خمینی در غرب و شیخ زکزاکی یعنی شاخه‌ی شجره‌ی طیبه‌ی امام در قاره‌ی سیاه و شخص شما یعنی خود خمینی تنها تکرار روح‌الله و تنها تداعی آن بت‌شکن بزرگ مگر نگفتی؛ در یوم‌الله ۹ دی دست قدرت خدا را ببینید! مگر نگفتی؛ حتی اگر عکس مرا پاره کردند آتش زدند باز هم شما صبر کنید! آقاجان! همه‌ی همسایه‌های ما که ابراهیم هادی نیستند! که ابراهیم همت نیستند! مگر طلائیه چند نفر مجنون خط را نگه داشتند؟! مگر «الی بیت‌المقدس» حاج‌احمد متوسلیان چند نفر نیرو داشت؟! آ.....ه! کجایی سردار؟! أین عمار؟! آقاجان! این روزها دل‌مان خون است از دست صبر خودمان... اما کی نبوده؟! مگر پدر که پر کشید نگفتند؛ تقصیر خود خمینی است؟! ما اما همان همسایه را هم دعا کردیم و هرگز فکر نکردیم دشمن اصلی ما شده! پس باز هم در شناخت دوست و‌ دشمن دچار اشتباه نمی‌شویم آقاجان! شما به ما یاد داده‌ای که در اوج خشم هنر در صبر است و گوهر در بصیرت ما وقت دعوا با همسایه‌ها را نداریم! دشمن ما کاخ سفید است نه اقدس‌خانم که هم عاشق مصدق است و هم آن عنتر که علیه مصدق کودتا کرد! هیهات! ما نرده‌های خیابان انقلاب نیستیم که با چند تکان بشکنیم! ما بچه‌های انقلاب هستیم... فرزندان دیگر شما... یادگاران خمینی... وارثان شهدا... ما هنوز هم انقلابی هستیم و علیه انقلابی‌ها نمی‌توان انقلاب کرد! آقاجان! سوگند به خون فاطمیون ما اهل کوفه نیستیم «علی» تنها بماند! سر یا صبر؟! کدامش را می‌خواهی که تقدیم شما کنیم...؟ 👤
👇 🔹ننه یحیی درحالی که چند تا بقچه به دست داشت از زیر زمین بیرون آمد و روی قالیچه ای که کنار حیاط پهن کرده بود نشست... بقچه ها را باز کرد...انگارچیزی را نظر کرده بود وپیدا نمیکرد...یحیی در حالی که با نگاه دست های زحمت کشیده ی مادر را دنبال میکرد از او پرسید...ننه دنبال چی میگردی...؟؟ یه قواره پارچه پیرهنی مادر برات کنارگذاشته بودم که برا دامادیت بدم خیاط برش بزنه...حالا هرچی میگردم پیداش نمیکنم... مادر درحالی که بقچه های دیگه رو وارسی میکرد پارچه رو پیدا کرد.... الهی قربونت برم ...بیا مادر دیگه وقتشه ببر بده اصغر آقا... بگو عجله ای ندوزه ...برا دو هفته دیگه میخوایم ...شب ولادت حضرت فاطمه ....درست درمون وقشنگ از کار دربیاره ...الهی قربون قدت برم هرچی نباشه پیرهن دامادی یکی یدونه پسرمه... یحیی دلش نمیخواست تو ذوق مادر بزنه ودرحالی که دلش پیش مهربانو گیر بود لبخندی زد و به نشانه ی تایید دست رو چشمش گذاشت و سرش و تکون داد... صبح فردا درحالی که یحیی داشت لباسهاش رو جمع و جورمیکرد تا داخل کیف بذاره ننه وارد اتاق شد...کجا ننه مگه قرارنیست بیستم برج بری؟ من با بنده خدا اشرف خانوم قرار مدار خواستگاری گذاشتم. یحیی درحالی که خیلی خوشحال بود که سلیقه ی مادر باسلیقه خودش یکی در اومده بازم برای رفتن تردید نکرد وگفت:باشه ننه میام تا اون موقع ان شاءالله...حالا که تازه هشتم برجه... وحالا 10روز گذشته... ننه مدام باخودش میگه:یحیی آدم بد قولی نبود... ننه چشم به راه صبح و بعد از ظهر تا سر کوچه میرفت وبرمیگشت... تازه روزمین آروم گرفته بود که زنگ دربه صدا دراومد... باخوشحالی ازجاپرید وگفت: گفتم بدقول نیست بچم... درو که باز کرد شاگرداصغر آقا بود... سلام حاج خانوم اوستام گفت بگین بپوشه اگه ایرادی داشت بیاره تا درستش کنم.... ننه هم هاج و واج بهش نگاه میکرد...توهمون لحظه یه تاکسی وارد کوچه شد...ننه از دور چشماش و ریز کرد و تو تاکسی رو وارسی کرد...نزدیک تر که شد یحیی رو دید که به در تاکسی تکیه داده...گل از گلش شکفت تا پسرش و دید...دستاش و باز کرد تا بغلش کنه...یحیی از ماشین پیاده شد ولی دست راستش و تا آرنج توی جبهه جاگذاشته بود.... اشک از چهار گوشه ی چشمهای ننه جاری شد...یحیی با چفیه اش اشکهای مادر و پاک کرد و دست مادر و بوسید....صبح روز فردا که شب اش با خانواده ی اشرف خانوم قرار خواستگاری داشتنددرب خونه به صدا دراومد .. پشت در اشرف خانوم و همسر ودخترش بودند...اشرف خانوم درحالی که لبخند ملیحی به لب داشت گفت:ما رسومات روتغییر دادیم دیدیم آقا یحیی تازه از سفراومدن وحالشون مساعد نیست گفتیم ما خدمت تون برسیم... واین بار این اشک شوق بود که ازچشمهای ننه سرازیرشد... 📲 عضویت در کانال شهرستان فلاورجان در پیام رسانهای سروش و تلگرام 🆔 @khatshekanan_1400
⭕️سگ هار و صاحبش تنها ماندند! 🔺مجمع عمومی سازمان ملل، با اکثریت آرا قطعنامه‌ای را در مخالفت با اقدامات یکجانبه اقتصادی علیه کشورهای در حال توسعه تصویب کرد. 🔺این قطعنامه با 106 رأی مثبت در مقابل رأی منفی آمریکا و رژیم صهیونیستی تصویب شد.