🌀 فرید مدرسی کیست؟ بخش ۱۰
📝 ماموریت فرید مدرسی در حوزه علمیه
🔸 ماموریت اصلی فرید مدرسی را میتوان در یک چیز خلاصه کرد: «بیرنگکردن انقلابیگری در حوزه علمیه و تبدیل آن به حوزهای سکولار و منفعل». در یادداشتهای پیشین گذشت که غربگرایان پس از ناکامیهای گسترده در عرصه سیاست، ریشه همه آن را در حوزه علمیه و بیداری علمای انقلابی دیدند تا جایی که قشر خاکستری جامعه و حتی آنهایی که عرق مذهبی آنچنانی ندارند باز هم هنگام ورود علما به مسائل سیاسی، تن به تبعیت از ایشان میدهند و روشنبینی انقلابی را به روشنفکری خام غربزده ترجیح میدهند. براین اساس غربگرایان مجبور به کوچ ماموریتی به سوی حوزه علمیه شدند.
🔸 اما پازل ماموریت فوق، از تکههای مختلفی تشکیل شده است:
1⃣ اعتمادسازی و نفوذ حداکثری:
اولین گام برای همه پروژههای وی جلب اعتماد بیوت مختلف است؛ وگرنه هیچ پروژهای محقق نخواهد شد. برای همین گامهای ابتدایی را از سال ۱۳۸۴ آغاز کرد. نفوذ در بیوت مختلف با جلب اعتماد یک نفر که مورد اعتماد بیوت مختلف بود شروع شد.
2⃣ مرجعیتتراشی:
تجربههای تلخ و شکستهای مختلف غربگرایان نشان داده بود اگر در فصول مهم سیاسی از حمایت یک یا چند مرجع تقلید بهرهمند باشند، دیگر راه برای مقاصدشان هموار خواهد شد؛ لذا پروژه مرجعیتتراشی کلید خورد. بهترین گزینه برای این امر، کسی است که بهرهای از دگراندیشی داشته باشد تا بتواند جذب حداکثری قشرهای خاکستری را رقم بزند؛ کسی که حتی نسبت به مرتدین احساس پدری کند؛ برای بهاییان، حقوق شهروندی قائل شود و از تمایلات روشنفکری نیز بیبهره نباشد.
3⃣ تکثر مرجعیت:
گرچه با تمام توان پروژه مرجعیتتراشی دنبال میشد؛ اما این کافی نبود. معرفی یک مرجع دگراندیش در مقابل مراجع عظام، تاثیر و خاصیت لازم را ایفا نمیکرد؛ تنها زمانی این خاصیت میتوانست خود را نشان دهد که بلایی که سر حوزه نجف آمد بر سر حوزه علمیه قم هم بیاید؛ چراکه به هر میزان تعداد مراجع، متکثر و بسیار باشند، قدرت نفوذ ایشان نیز کاهش مییابد. اینجاست که قدرت آن مرجع دگراندیش و فعالشدن قشرهای خاکستری به علاوه شانتاژهای گسترده رسانهای میتواند آرزوهای دیرین را محقق کند. بر این اساس با وجود اینکه مراجع عظام در قید حیات هستند صفی از فاضلهای برجسته حوزوی باید احساس تکلیف برای ورود به مرجعیت کنند؛ که این هم با اصرار مریدان عملی است.
4⃣ تخریب بزرگان:
توییتها و یادداشتهای وی سرشار از اهانت و تخریب بزرگان است از آیات یزدی، مصباح یزدی، کعبی، میرباقری و هرکسی را که احساس کند مانع ماموریت و پروژه وی است را هتاکانه و بیرحمانه مورد تخریب قرار میدهد. بدون اینکه حد خود را بشناسد و کارنامه سیاه خود را مایه عبرت بداند.
5⃣ اختلاف افکنی در میان بزرگان:
پررنگکردن و دامن زدن به برخی مباحثی که میان بزرگان حوزه علمیه است برای اینکه بتواند بزرگان و طلاب انقلابی را متفرق و چند دسته کند. یادداشتهایی که درباره آیتالله مصباح یزدی و حجتالاسلام میرباقری مینگاشت، نمونهای از این قضیه است.
6⃣ ضریب رسانهای به اخبار و وقایع درون حوزوی:
مسائلی که تا همین چندی پیش صرفا یک نزاع یا انتقاد درون حوزوی به حساب میآمد، توسط وی آنچنان در سطح رسانههای بزرگ کشور منعکس میشود که تبدیل به یک بحران بزرگ میشود. بر همین اساس ذهنیت مردم درباره حوزه علمیه و بزرگان تخریب میشود. مسائلی که با گفتگوهای درونحوزوی قابل حل است؛ وقتی تبدیل به یک چالش اجتماعی شود، دیگر به این سادگی حلپذیر نیست؛ حتی اگر حل هم بشود؛ ذهنیت خرابشده مردم به سرعت اصلاح نخواهد شد.
7⃣ برهم زدن آرامش حوزه علمیه:
وجود یک نفوذی رسانهای که از هر اتفاق کوچک درونحوزوی کوه سیاهی از بحران میسازد، باعث میشود بسیاری از حوزویان نتوانند مثل گذشته بتوانند از قلم و بیان نقد استفاده کنند.
8⃣ دوقطبیسازیهای مختلف و کاذب:
در یادداشت پیشین نمونههای مختلف این پروژه گذشت.
🔺 غافل از اینکه علما و طلاب بصیر انقلابی، آتش همه فتنههای این ماموریت را خاموش کرده و میکنند.
📌 ادامه دارد...
〰️〰️〰️〰️〰️
🗂 ماموریت یک خبرنگار در حوزه علمیه
#فرید_مدرسی
#مدرس_ماهر
#مناهج
@Manahejj