『﷽』
پسرۍبودمڪهدرمسجدوپاےمنبرهابزرگــ شـدم..
درخـانوادهاۍمذهبےرشدڪردمودرپایگـاه بسیجیکےازمسـاجدشهرفعالیتداشتـم
سالهاۍآخـردفـاعمقدس،بااصـراروالتمـاسو دعـاونالهبهدرگاهخداوند
سرانجامتوانستمبراۍمدتےڪوتاه،حۻـوردر جمـعرزمندگاناسلـاموفضاۍمعنوۍجبھهرا تجربهڪنم.
دورانجبھهوجھادبراۍمنخیلےزودتمامشدو حسرتشھادتبردلمنماند!😔
امـاازآنروز،تمامتلـاشخودمرادرراهڪسب معنویٺانجاممےدادم
ݪذادرنوجوانےتمـامهمتمناینبودکهگناهنڪنم. وقتےبهمسجدمیرفتمسرمپايینبودڪهنگاهم
بانامحرمبرخوردنداشتہباشد...
#جرعہایازڪتآب
#برشےازڪتاب📚
#سهدقیقهدرقیامٺ⛓
══@karbala_h══
╚══๑♥️⃝⃖⸙ᬼ ᬼ⃝⃖♥️๑══╝
『﷽』
در اوایـل دهـه هفتـاد وارد سـپاه شدم💚
سال 1390 بـود و مزدوران و تروریسـت هاے وابسـته به آمریڪا، در شمـال غرب ڪشور و در حوالـی پیرانـشهر، مردم مظـلوم منطقـه را بـه خاک و خون ڪشیده بودنـد🔥
شهریـور همـان سال و بـه دنباݪ شهادت سردار جان نثار؎ و جمعۍ از پرسنل توپخانه سپاه نیروهاے ویـژه به منطقه آمده و عملیات بزرگۍ را برای پاکسازی کل منطقه تدارک دیدند.
عمـلیات به خوبے انجام شد و با شهادت ݘند تن از نیروها؎ پاسـدار، ارتفاعات و کل منطقه مرزی پاک ساز؎ شد👊💪
در آن عملیات، بـه خاطر گرد غبار و آلودگے خاک منطقه و... چشمان من عـفونت کرد.😵
حدود سـه سال با سختی روزگار ڱذراندم. تا این ایـنکه یـک روز صبح، احساس کردم ڪه انگار چشم چپ من از حدقه بیرون زده😨! در مقابل آیینه قرار گرفتم. دیدم چشم من از مکان خودش خارج شده! حالت عجیبی بود. از طرفی درد شدیدی داشتم😣 همان روز به بیمارستان مراجعه کردم
ادامه دارد...
#جرعہایازڪتاب
#برشےازڪتاب📚
#سهدقیقهدرقیامٺ⛓
#باڪتابدرخانہبمانیم
══@karbala_h══
╚══๑♥️⃝⃖⸙ᬼ ᬼ⃝⃖♥️๑══╝
همـانروز بـه بیـمارسـتان مراجـعه ڪردم و التماس میڪردم مرا عمل کنید.دیگـر قابـل تحمـل نیست🙏😩
در نهایـت یڪ تیـم پزشکے تشڪیل شد اعلام کردند: یک غده نسبـتا بزرگ در پشـت چشـم تو ایجـاد شده😱 فشار ایـن غده باعـث جـلو آمـدن چشـم گردیـده❢
عمل جـراحـے من در اوایـل اردیبـهشت مـاه سال ۱۳۹۴ در یـکی از بیـمارستان ها؎ اصفهان انجام شد.عمـل شش ساعـت به طول انجامـید پس از پایان عمل یکباره احساس راحـتی کردم 😊با خودم گفتم خدا را شکر🤲 از این همـه درد چشـم وسـردرد راحت شدم چقدر عمـل خوبـے بود😌بـا اینڪه کلے دستگاه به سر و صورتـم بسـته بود اما روی تخت جراحی بلند شدم و نشستم . برای یک لحظه ، زمانی که نوزاد و در آغوش مادر بودم را دیدم! از لحظه کودکی تا لحظه ای که وارد بیمارستان شدم، چقدر حس حال شیرینی داشتم😍😊 در یک لحظه تمام زندگی و اعمالم رو دیدم!
ادامه دارد...
#جرعه_ای_ازڪتآب
#پایان_عمـل_جراحے
#برشےازڪتاب📚
#سهدقیقهدرقیامٺ⛓
#باکتاب_درخانه_بمانیم