تُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ
آلعمران/۲۶
هرکس را بخواهی عزیز میکنی و هرکس را بخواهی خوار میکنی.
خیلی خوبه که تقسیم کننده ی عزت و ذلت تویی و در این مسئولیت خطیر جایی برای دخالت ما آدم های معمولی قرار ندادی، چون ما کج سلیقه تر از اونی هستیم که عزت و ذلت رو به درستی به دست اهلش برسونیم.
ازت میخوام که ما رو عزیز درگاه خودت بخواهی و برای همهی اونایی که تلاش
کردند حالمونو بگیرند و زمینمون بزنند، آبرو و خیر و رحمت کنار بزاری.
#قرآن_بخوانیم 🍃
#امام_علی(ع):
«آنکس که بداند گفتارش جزء اعمال او محسوب میشود سخن کم میگوید، مگر در آنجا که به او مربوط است.📕❕»
منبع:نهجالبلاغه
•💛🕊•
دلخوشمباتواگرازدورصحبتمیکنم
باسلامی،هرکجاباشمزیارتمیکنم..!
#صلےاللهعلیڪیااباعبدلله
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
حضرت مولا علی (ع) میفرمایند:
خوشا به حال آنکس که در نامه عملش، زیر هر گناه، یک استغفار نوشته شده باشد✨
#بدونتعارف
صدرکعتنمــٰازبخون . .
صدتاڪارخوبانجامبده . .
ولۍکسۍنتونہباهــاتحرفبزنھ
اخلاقنداشتہباشۍبہهیچدردۍنمیخوره!
مومنبــٰایدشادباشہ!
اخلاقِخوبداشتهباشه!
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت182 گذر از طوفان✨ _به اسم بابات نسیه میارم نه به اسم تو یه بار
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت183
گذر از طوفان✨
همه موجودی روی کارتم رو با پولی که پریسا بهم داده بود رو جمع زدم خودکار رو روی میز انداختم دست ها رو روی سرم گذاشتم بغضی که توی گلوم گیر کرده بود با سماجتش شکست واشک روی گونه هام جاری شد
چهار میلیون دیگه کمه اینطوری بازم این ماه نمیتونم قسط هارو بدم اگر بیان در خونه آبرو ریزی میشه وای خدایا اگر بابام بفهمه حالش بدمیشه صدای ضربه زدن به در اتاق بین خود خوری هام بلند شد
با مقنعه م اشک های روی صورتم رو پاک کردم و بینیم رو بالا کشیدم از روی صندلی بلند شدم وسمت در اتاق رفتم وبازش کردم سرم رو پایین انداختم
شفقت با چند تا پوشه که دستش بود داخل اومد وسلام کرد باصدای گرفته م جوابش رو دادم متعجب پرسید
_چراگریه کردی؟
_همینطور
_مگه میشه کسی همینطوری گریه کنه
فقط سوال وجواب پرسیدن شفقت کم داشتم
سمت میز رفتم و آروم گفتم
_ببخشید خانم شفقت کمی سرم درد میکنه کاری دارید؟
جلوتر اومد پرونده هارو روی میز گذاشت
_میخواید یه قرص استامینوفن براتون بیارم
_نه ممنون
لبش رو پایین کشید
_باشه هرطور راحت هستید ،آقای فروغی گفتن نیم ساعت دیگه این پرونده هارو با گزارش کارهای این چند ماه رو ببرید اتاق مدیریت ولی با این وضعیت صورتت فکر کنم بهتره نرید
_مشکلی نیست براشون میبرم
_نه صبرکن برم به آقای فروغی بگم اگر گفت ایرادی نداره زنگ میزنم ببرید
_خب شما ببرید
_بهشون گفتم قبول نکردن گفتن خانم نیکجو یه سری سوال هارو باید توضیح بدن
_باشه میرم
_گفتم که با این صورتت نمیشه بری
نوچ کلافه ای کردم
_چرا نمیشه ؟
_چون جلسه دارن صبرکن برم بپرسم زنگ میزنم
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫