eitaa logo
شـــهــیــدانـــه🌱
15.9هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
2.3هزار ویدیو
37 فایل
کدشامدکانال 1-1-874270-64-0-1 رمان به قلم هانیه‌محمدے #مــهربانــو کپی حرام است و نویسنده راضی نیستن ❣حــامـےمــن❣مسیراشتباه❣گذر از طوفان https://eitaa.com/anjoman_romam_eta/4 زیرمجموعه https://eitaa.com/joinchat/886768578Caaa1711609 تبلیغات @Karbala15
مشاهده در ایتا
دانلود
به تو حسادت می‌کنند تو مکن تو را تکذیب می‌کنند آرام باش تو رو می‌ستایند فریب مخور تو را نکوهش می‌کنند شکوه مکن مردم از تو بد می‌گویند اندوهگین مشو همه مردم تو را نیک می‌خوانند مسرور مباش آنگاه از ما خواهی بود حدیثی بود که همیشه در قلب من وجود داشت(از امام پنجم)... شهید بابک نوری هریس🕊🌹
.گذر از طوفان پارت اول تقدیم به نگاه مهربونتون✨ نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 .
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت232 گذر از طوفان✨ پرونده هارو برداشتم و سمت در رفتم دستگیره
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ غذا روکامل با اصرار واجبار پریسا خوردم بلند شد پلاستیکی که ظرفهارو داخلش انداخته بود رو برداشت _الان میرم از پیش خانم خادمی دوتا چایی میارم قرص مسکن هم بپرسم ببینم شفقت داره اگر نداشته باشه میرم بالا احتمالا الهام داشته باشه _نمیخواد همون چایی بیار شاید بهتر شدم _چی چی رو نمیخواد داری از حال میری امروز توی دلم همش دعا میکردم یهو غش نکنی راهی بیمارستان بشیم کفش هاش رو پوشید از اتاق بیرون رفت روی موکت راز کشیدم به سقف خیره شدم حواسم نبود بگم پریسا کلید ببره در کلید کنه از شدت سر درد هم نمیتونم بشینم یکی بیاد داخل ببینه دراز کشیدم زشت میشه دوتا دستم رو روی پیشونیم گذاشتم با صدای باز شدن سریع نشستم پریسا با سینی که دستش بود داخل اومد _عه چرا ترسیدی؟ _فکر کردم تو نیستی _هرکی باشه قبل از اینکه بیاد داخل در میزنه سینی رو سمتم گرفت دستم رو دراز کردم و سینی رو ازش گرفتم و روی زمین گذاشتم _چرا نمیشینی ؟ _منتظرم خانم خادمی قرص مسکن بیاره ازش بگیرم چند لحظه بعد خانم خادمی با یه ظرفی که نبات داخلش بود ویه بسته قرص ژلوفون داخل اومد نگاه نگرانی بهم انداخت _دخترم چطوری؟ لبخند بی جونی زدم _بد نیستم سرم درد میکنه مسکن بخورم خوب میشه نزدیکتر اومد دستش رو روی پیشونیم گذاشت _برم به آقا طاها بگم مرخصی بهت بده بری خونه استراحت کنی ؟ _نه ممنون باید کارامو انجام بدم انباشته نشن _باشه مادر چاییت رو با نبات شیرین کن بخور شاید سر دردت بخاطر سردی هوا باشه اگر سینوزیت داشته باشی مال همونه کاش میشد بگم سردی زندگی و اتفاق هاش باعث سردرد های پی در پی شده "نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
سلام دوستان عزیز به خاطر درخواست های زیاد شما بزرگواران نویسنده تصمیم گرفتن vip رمان ها رو بار گزاری کنند😍 🌹توجه داشته باشید عزیزانی که میخواند تو کانال خصوصی نویسنده عضو بشن لطفا قبل از رفتن به پی وی ادمین شرایط رو کامل بخونن درصورت قبول شرایط پی وی ادمین مراجعه کنند . https://eitaa.com/joinchat/1087308137C16faeedd95
به تو حسادت می‌کنند تو مکن تو را تکذیب می‌کنند آرام باش تو رو می‌ستایند فریب مخور تو را نکوهش می‌کنند شکوه مکن مردم از تو بد می‌گویند اندوهگین مشو همه مردم تو را نیک می‌خوانند مسرور مباش آنگاه از ما خواهی بود حدیثی بود که همیشه در قلب من وجود داشت(از امام پنجم)... شهید بابک نوری هریس🕊🌹
.گذر از طوفان پارت اول تقدیم به نگاه مهربونتون✨ نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 .
اندوه خوردن، نيمى از پيرى است. -ابانا‌علی﴿؏﴾ نهج‌البلاغه ، حکمت ۱۴۳✨
_ الان که محرم شدیم، عقدمون دائمی شد و زن و شوهریم، فکرکنم دیگه می‌تونی به این سوالم جواب بدی. خُب من خیلی‌در رابطه‌با تو‌حرف‌زدم که زیبایی، نازی، اینکه بعضی‌از‌رفتارهات‌ بامزه‌ست. از نظر تو من چی هستم؟ چه زیرکانه میخواد ازم بپرس که دوستش دارم یا نه! گفتن این کلمه واقعا برام سخته نگاهی بهش انداختم _ خوب شما هم بامزه‌اید. خنده صداداری کرد _ من که نباید بامزه باشم! یکی از ابروهاش رو بالا داد_من باید برات جذاب باشم. هستم؟ نگاهم رو پایین انداختم. چی باید الان جوابش رو بدم؟ با کمترین صدای ممکن لب زدم _بله _وقتی نگام نمی‌کنی می‌خوای ازم تعریف کنی یه چیز بهم می رسونه. که تازه هم برام نیست. از اول تو وجودت دیدم_ چی؟! https://eitaa.com/joinchat/1734934546C9ef95d0bac کانال‌ ثبت‌ شده‌ در‌
.گذر از طوفان پارت اول تقدیم به نگاه مهربونتون✨ نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 .
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت233 گذر از طوفان✨ غذا روکامل با اصرار واجبار پریسا خوردم بلند
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ بعد از خوردن چایی و قرصی که خوردم سر دردم کمی بهتر شد سرم رو سمت میز چرخوندم پریسا رد نگاهم رو گرفت به پرونده ها رسید _باید لیست تحویل بدی ؟ سرم رو برگردوندم _نه جمع بندیه فعلا توضیح نداده‌،اول کارای دیروز انجام بدم _تو دراز بکش استراحت کن من همه رو انجام میدم _دستت دردنکنه سر دردم خوب شد برو بالا کاراتو انجام بده شاید بتونیم زودتر برگردیم _اول کارای تو رو انجام میدم بعد میرم لبخندی زدم دستم رو روی دستش گذاشتم _نگران نباش حالم خوبه برو کاراتو انجام بده صدای امیری دربیاد نمیتونیم جوابشو بدیم _مثلا میخواد چی بگه نهایتش بگه دیگه سرکار نیا میگم باشه دنبال یه کار دیگه میگردیم آهی کشیدم ،کاش زودتر از اینکه کار به این جا برسه رفته بودیم یه جای دیگه کار میکردیم الان دیگه دیر شده _چته چرا اینطور آه میکشی دلم گرفت _زندگی من بجز آه کشیدن چیز دیگه ای توش نیست برو به کارهات برس منم کارای دیروز انجام بدم دستش رو روی زمین گذاشت وبلند شد کاری داشتی یاحالت بدشد فوری بهم زنگ بزن _چشم ولی نگران نباش خوبم _من که میدونم خوب نیستی الکی میگی آروم خندیدم _بجان تو خوبم _خداکنه خم شد صورتم رو بوسید از اتاق بیرون رفت بلند شدم سمت میز رفتم پرونده های که روی میز بود رو برداشتم یکیشون رو باز کردم باصدای زنگ تلفن پرونده رو بستم تلفن رو برداشتم وبله ای گفتم _خانم خجسته رفتن؟ چشم هام رو باحرص بستم _بله رفتن _الان میام اتاق بایگانی _باشه پرونده های روی میز رو جمع کردم و کامپیوتر رو روشن کردم چند دقیقه بعد صدای در زدن فروغی توی اتاق پخش شد _بفرمایید "نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
سلام دوستان عزیز به خاطر درخواست های زیاد شما بزرگواران نویسنده تصمیم گرفتن vip رمان ها رو بار گزاری کنند😍 🌹توجه داشته باشید عزیزانی که میخواند تو کانال خصوصی نویسنده عضو بشن لطفا قبل از رفتن به پی وی ادمین شرایط رو کامل بخونن درصورت قبول شرایط پی وی ادمین مراجعه کنند . https://eitaa.com/joinchat/1087308137C16faeedd95
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت234 گذر از طوفان✨ بعد از خوردن چایی و قرصی که خوردم سر دردم کم
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ دستگیره رو پایین کشید داخل اومد در رو بست سمت میز اومد روی صندلی کنار میزش نشست _اومدم جواب سوالی رو که پرسیدی رو بدم ویه توضیحی راجب جمع بندی پرونده ها به وسایل روی میز خیره شدم وگفتم _بفرمایید _به آقای نیکجو گفتم این چند وقتی که دخترتون کارمند شرکت بوده چند باری متوجه شدم حالشون خوب نیست وگرفته هستن ازشون پرسیدم مشکلی هست ولی طفره رفتن جواب درست وحسابی ندادن تا بلاخره یه روز فهمیدم خرج همه امورات زندگیتون دست دخترتونه و یه جاهای چقد اذیت شده مکثی کرد و ادامه داد _اون روزی که داخل اتاق گفتید همسر پدرتون چطور رفتاری دارن راستشو بگم حرفتون برام قابل هضم نبود پیش خودم گفتم مگه میشه یه انسان انقد بی رحم باشه کسی رو اینطوری اذیت کنه و زندگی رو براش سخت کنه وسط حرفش پریدم با ناراحتی گفتم _شما وقتی حرفهای منو باور ندارید پس دنبال چی هستید میخواید با عملی شدن پیشنهادتون راست و دروغ حرف هامو بهم ثابت کنید؟ نفس کلافه ای کشید دستش رو به نشونه سکوت بالا آورد _چرا اندازه یه سر سوزن صبر ندارید حرفم تموم بشه بعد حرف بزنید _شما دارید میگید من دروغگو هستم بعد یهوی کمی تن صداش بلندشد _خانم نیکجو خواهشا وسط حرفام نپرید کار دارم باید زودتر برم جوابش رو ندادم نفسی کشید وادامه داد _از طریق یکی از دوستان موفق شدم آدرس دبیرستانی که درس میخونی رو پیدا کنم بعد باهزارمکافات وپرس وجو آدرس خونه تون رو پیدا کردم خلاصه ش کنم از چند از فروشگاها ومغازه های اونجا درموردتون تحقیق کردم با چشم های گرد شده م بهش خیر شدم ناباورانه لب زدم _شما به چه حقی به خودتون اجازه دادید پیگیر خانواده من بشید این کارتون بجز فضولی هیچ اسم دیگه ای نداره "نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
سلام دوستان عزیز به خاطر درخواست های زیاد شما بزرگواران نویسنده تصمیم گرفتن vip رمان ها رو بار گزاری کنند😍 🌹توجه داشته باشید عزیزانی که میخواند تو کانال خصوصی نویسنده عضو بشن لطفا قبل از رفتن به پی وی ادمین شرایط رو کامل بخونن درصورت قبول شرایط پی وی ادمین مراجعه کنند . https://eitaa.com/joinchat/1087308137C16faeedd95
تو دستت می رسد، ما را دعا کن...
سلام دوستان عزیز به خاطر درخواست های زیاد شما بزرگواران نویسنده تصمیم گرفتن vip رمان ها رو بار گزاری کنند😍 🌹توجه داشته باشید عزیزانی که میخواند تو کانال خصوصی نویسنده عضو بشن لطفا قبل از رفتن به پی وی ادمین شرایط رو کامل بخونن درصورت قبول شرایط پی وی ادمین مراجعه کنند . https://eitaa.com/joinchat/1087308137C16faeedd95
2270529.mp3
1.97M
🎶 اَللّهُمَّ اَهْلَ الْکِبْرِیاَّءِ وَالْعَظَمَةِ ...😍 🍃