هدایت شده از دُرنـجف
مَرارَةُ الدُّنيا حَلاوَةُ الآخِرَةِ
و حَلاوَةُ الدُّنيا مَرارَةُ الآخِرَةِ
تلخىِ دنيا، شيرينىِ آخرت است
و شيرينىِ دنيا، تلخىِ آخرت
-امام علی(ع)
نهجالبلاغه، حکمت ۲۵۱
هدایت شده از شـــهــیــدانـــه🌱
19.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 به کانال سفره باب الحوائج خوش آمدید! 🌹
🔗 [لینک کانالhttps://eitaa.com/bablhvaej]
✨ آیا به دنبال راهی برای برآورده کردن حاجات خود و یادآوری عزیزان از دست رفتهتان هستید؟ در کانال ما، شما را به دنیایی از دعا، نذورات و مراسم معنوی دعوت میکنیم!
💖 ویژگیهای کانال ما:
- دعاهای مؤثر برای حاجتروایی
- یادبود و هدیه به اموات
- برگزاری روضههای معنوی و یادبود برای عزیزان از دست رفته
- جشنهای شاد به مناسبتهای مختلف با حضور اعضای کانال
- برگزاری سفره باب الحوائج برای عزیزانی که در هر جایی هستند و امکان حضور ندارند، تا حاجاتشان برآورده شود.
- هزینه برگزاری سفره به مقداری که نیت دارید، بستگی دارد. ما این کار را با نیت خالص و برای برآورده شدن حاجات شما انجام میدهیم.
- تجربیات و داستانهای الهامبخش از اعضای کانال
- فضای دوستانه برای تبادل نظر و همدلی
📅 هر روز با محتوای جدید و مفید در خدمت شما هستیم. با دعوت از دوستان و عزیزانتان، این سفره معنوی را گسترش دهیم!
🌟 بیایید با هم در این مسیر معنوی قدم برداریم و در کنار هم، جشنها و مراسمهای معنوی را برگزار کنیم!
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت1174 گذر از طوفان✨ _پولی که گرفته رو چکارش کرده که النگوهاش رو
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت1175
گذر از طوفان✨
کسی که دلش بیاد از یه دختر بچه انقد کار بکشه معلوم بوده چقد بدجنسه ، از شرایطی که بابا درگیرش بوده سو استفاده کرده توام بچه بودی متوجه نشدی
با حرف های طاها چشم هام پر اشک شد و ذهنم پرواز کرد سمت روزهای که تهدید میکرد باید برای نظافت خونه ها برم وگرنه صبح حق رفتن به مدرسه رو نداشتم
با نزدیک شدن طاها و قرار گرفتن دستش روی شونه م از فکر بیرون اومدم، صورتم رو بوسید و نگران گفت
_عزیزدلم چی شد چرا گریه میکنی ؟
لبخندی زدم و اشک هام رو پاک کردم و بینیم رو بالا کشیدم
_یه لحظه یاد گذشت افتادم
نگاه مهربونش رو به چشم هام داد
_گذشته تموم شده رفته، بگم فراموش کن نمیشه یه شعار بنظرم، چون هر از گاهی بعد از سالیان سال روزهای که آدم دوستشون نداشته توی ذهنش سر و کله شون یهوی پیدا میشه میخواد با یاد آوری گذشته یا تلنگری بهمون بزنه یا یادمون بندازه چه روزهای رو رد کردیم که به این حال بد یا خوب رسیدیم
اینا رو نگفتم که روزهای تلخ برات تداعی بشه و چشم های قشنگت بارونی بشه ،خواستم بعد تعریف اتفاقهای که افتاده بود بهت بگم بابا وقتی دید زنش و برادرش چکار کردن احساس خطر کرد هم برای تو هم زندگیش و داراییش ،تصمیم گرفت به داییت زنگ بزنه همه چی رو براش تعریف کنه بگه تا مشخص شدن وضعیت سلامتیش ببرت خونه آقاجون و مواظب باشن بعد پیشمان شد گفت اگر ترانه هم خونه نباشه امکان داره خونه رو هم بفروشن یا یه نقشه جدیدی بکشن از طرفی هم بنده خدا فکر میکرد دور ازجانش اگر از زیر عمل بیرون نیاد تکلیف تو و آینده ت و امانت مامانت و پدر بزرگ چی میشه چند روزی خیلی ذهنش درگیر شده بود دکتر هم همش میگفت باید به هیچی فکر نکنه که سردرد نگیره و حالش بد نشه بعد از چند روز گفت با پیشنهادی که برای محرمیت دادم موافق ولی باید هر شرطی که میزاره قول بدم همه شون انجام بدم
_بمیرم برای بابام ،چه روزهای سختی رو گذرونده من خبر نداشتم ،تلاش میکردم اوضاع خونه رو مدیریت کنم تا حالش بد نشه نمیدونستم ناز بانو چطوری آرامشش رو بهم ریخته ،شرط های بابا چی بود ؟
لبخندی زد و به شوخی و کش دار گفت
_یه شرط های خیلی سختی
خیلی سخت رو دوباره کش دار تکرار کرد و ادامه داد
_ اگر همون اول دلبسته ت بودم با وجود قولی که میدادم بیچاره میشدم
نا خواسته خنده م گرفت
_مگه چیا بودن؟
آینده🙄🙄🙄🙄🙄
https://eitaa.com/joinchat/1275986393C57f6f531da
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
سلام کشتی امن نجات نوکرها
سلام ای تو حیات و ممات نوکرها
سلام شاه دو عالم، سلام اربابم
سلام بر تو شد از واجبات نوکرها
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌘✨✨🌘✨✨🌘✨✨🌘✨🌘✨✨ ✨🌘 #قسمتبیستویک سراب🕳 چادر رو تا زدم صدرا حوله به دست داخل اومد در اتاق رو آروم
✨🌘✨✨🌘✨✨🌘✨✨🌘✨🌘✨✨
✨🌘
#قسمتبیستودو
سراب🕳
چادرم رو روی سرم مرتب کردم و پالتو صدرا با کیفهای هر دوتامون برداشتم از اتاق بیرون رفتم
_داداش بریم؟
استکان چاییش رو روی میز گذاشت از زیبا خانم و خانم جون تشکر کرد و بلند شد، پالتو و کیفش رو از دستم گرفت
_بریم
سمت خانم جون رفتم و صورتش رو بوسیدم
_ خانم جون بیرون کاری ندارید براتون انجام بدم؟
_نه عزیزدلم فقط مواظب خودت باش برای نهار برمیگردی یا کلاس داری؟
_کلاس ندارم ولی معلوم نیست ساعت چند برسم شما نهارتون بخورید
_مگه میخوای جایی بری؟
_نه خانم جون معمولا همیشه بعدازظهرا این مسیر شلوغ میشه و ترافیک برای همین دقیق نمیشه گفت چه ساعتی میرسم
_ان شاءالله که به ترافیک و شلوغی نمیخوری منتظرت میمونیم
_چشم اگر دیر شد بهتون زنگ میزنم
_باشه دورت برگردم
نگاهش سمت صدرا رفت
_مادر خودت میری دنبال صنم؟
یقه پالتوش رو مرتب کرد
_سعی میکنم خودم برسونمش بعدش برم دنبال کارا، اگر نشه یه فکری میکنم یا داداش میره دنبالش یا با آژانس هماهنگ میکنیم
_کجا بری مادر بیا نهارتو بخور بعد برو این همه راه بیایی نهار نخورده بری مگه من میزارم
لبخند روی لب صدرا نشست
_خانم جون باید برم یه سر به انبار بزنم، کم و کسری ها رو چک کنم بار جدید برسه کارهاش رو انجام بدیم بعدش چند روز میام پیشتون میمونم
_قربون قد و بالات برم مادر به سعید و سوگند هم بگو اگر از این طرف ها رد شدن یه سری به ما پیر زن و پیر مرد بزنن
صدای خنده ی هر دوتا مون بلند شد صدرا دستش رو برداشت و روی چشمش گذاشت
_چشم پیرزن و پیرمرد چیه تاج سرید
_واقعیت دیگه برید دیرتون نشه
_خدا نگهدار
_خدا به همراهتون
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
قسمت اول
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/54932
✨
✨🌘🌘✨🌘🌘✨
✨🌘🌘✨🌘🌘✨🌘✨🌘✨
هدایت شده از حضرت مادر
خرید وسایل برای جهیزیه به لطف خدا و اهل بیت و کمک شما عزیزان انجام شد و تحویل داده شد
ممنون از همه عزیزانی که کمک کردید اجرتون با خانم حضرت زهرا(س)
خدا خیر دنیا و آخرت بهتون بده التماس دعا 🙏🌸
شـــهــیــدانـــه🌱
دوستان حواستون به این خانواده هست شرایط خوبی ندارن کمک کنید بتونیم باقی مونده بدهی تسویه کنیم مشکلشون حل بشه