.گذر از طوفان
پارت اول تقدیم به نگاه مهربونتون✨
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
#ختمصلوات
هدیه به
حضرت معصومه(س)
تعداد برای ادمین بفرستید
👇👇👇👇👇
@Karbala15
تعداد صلوات تاالان🥀
8100
به ادب و متانت مذهبیا مطمئنه و میدونه که فقط باهاش بحث و گفتگو میکنن!
اگه برعکس این ماجرا بود جماعت داعشی وطنی به جای گفتگو طرف رو تیکه تیکه میکردن!
هنگامی که شیپور جنگ نواخته میشود،
شناخت مرد از نامرد آسان میشود!
پس ای شیپورچی بنواز ...!
« #شهیدمصطفیچمران»
يَآ أَيُّهَا الْإِنْسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ
انفطار/۶
ای انسان! چه چیزی تو را نسبت به پروردگار بزرگت مغرور كرده است؟!
از خدا دلخوری و باهاش قهر کردی؟!
حال دلت خوب نیست؟!
خب غرورت رو بذار کنار دست دراز کن برای آشتی بهت قول میدم لبخند خدا رو حس میکنی،
لبخندی که کارش، خوب کردن حال دل آدمهاست...
#قرآن_بخوانیم🍃
«💛🌱 »
گاهیخـداراصدابزن!
بۍآنڪہبخواهیازاوگـلهکنی
بۍآنڪہبگویی
چرا؟اۍکاش
وبۍآنڪہنداشتـنهاونبـودنهارا
بهاونسبـتبدهۍ
گاهۍخـدارابهخاطـرخـدابودنـشصدابـزن:)
😍😍😍😍😍😍
–تو این زمونهایی که اکثر زن و شوهرها فقط سقف مشترک دارن ، نه زندگی مشترک، شنیدن این حرفهای تو آدم رو به فکر میبره،
انگار از یه سرزمین دور و ناشناخته امدی، دونه دونه کلماتت بوی زندگی میده، بوی فدا شدن. بوی شیدایی. بعد جرعهایی از چاییاش خورد و همانطور که نگاه از چشمهایم برنمیداشت نجوا کرد.
–یادته؟ "بدترین حالت شیدایی بلاتکلیفیست" حرفش لبخند بر لبم آورد.
–چه خل بازیهایی داشتم اون موقعها. او هم کمی عسل در چاییام ریخت و شروع به هم زدن کرد.
–من خُل بودم که این همه عشق رو که، از حرفهات و کارات میریخت رو میدیدم و بازم تردید میکردم.
http://eitaa.com/joinchat/1651900434C5c2629a7fe
پسرانش، همهی زندگیاش بود
و اینگونه شد که
«زن»
«زندگی»اش را داد؛
تا ما «آزادی» داشته باشیم...
#زن_عفت_افتخار
#روایت_عشق
.گذر از طوفان
پارت اول تقدیم به نگاه مهربونتون✨
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
⚡️مــسـیراشـتـباه⚡️
براساس واقعیت
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
•اَعضایِ جَدید خوش اومدین 🌷
•اَعضایِ قَبلی قُوَتِ قَلبید💛
قسمت اول👇
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/23907
همہ هستی من حضرت ارباب سلام
اۍ دلیلِ طپشِ این دلِ بیتاب سلام..
#صلیاللهعلیڪیااباعبدالله..♥️
#صباحڪمحسینۍ💛
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
میگفت: شهدا نجوا هایِ ما رو میشنوند..
اشک هایی که در خلوت به یادشان میریزیم میبینند؛
چنان سریع دستگیری میکنند که مبهوت می مانی!
اگر واقعا به آنها دل بسپاری با چشم دل عنایتشان را میبینی...
#شهید_محمدرضا_تورجیزاده🕊🌹
شهدا گاهی دست آدم ها را می گیرند
و می برند جایی که باید بروند!
بی آنکه تو اختیاری از خود داشته باشی.
#شهید_علی_حیدری🕊🌹
📚علی بی خیال
تلفن خانه زنگ خورد. بابا بود با صدای خسته..
پرسیدم: #افطار كردید؟
گفتند: بچهها برايم در قرارگاه افطار آماده كردند اما نرفتم و در خط ماندم و با رزمندهها سفره انداختيم و نان پنير مختصری خورديم.
گفتم: چرا قرارگاه نرفتید؟
گفتند: «ميترسم در غيبتم مظلومی با زبان روزه، اسير و يا شهید شود.»
✍زینب سلیمانی
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت11 گذر ازطوفان✨ ظرفهای شام رو روی سینک ظرفشویی گذاشتم اسکاچ رو
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت12
گذرازطوفان✨
بعد از رفتن خانواده معصومه اینا استکان وظرفهای میوه رو جمع کردم روی اپن گذاشتم سمت اتاقم رفتم هنوز دستم به دست گیره در نرسیده بود که با حرف ناز بانو متوقف شدم
_روی اپن بهم ریختی ظرفهارو نشسته کجا میری
اینارو بشور بعد برو بخواب
در اتاق رو باز کردم بی توجه به دستوری حرف زدنش گفتم
_خوابم میاد نمیتونم سر پا وایسم خودت میتونی جمعشون کن بشور نمیتونی هم صبح خودم میشورمشون شب بخیر
برای اینکه صدای غر غر کردنش رو نشونم در رو بستم رختخوابم رو برداشتم وسط اتاق پهن کردم سرم رو روی بالشت گذاشتم از شدت خستگی پلک هام سنگین شد چشم هام رو بستم وخواب رفتم
باصدای ضربه زدن دست نیلو به در اتاق چشم هام رو باز کردم و خمیازه ای کشیدم دستم رو روی زمین گذاشتم بلند شدم
در رو باز کردم جلوی پاش زانو زدم ودستش رو گرفتم
_فسقلی چرا نمیزاری من بخوابم
_بیا
صدای ناز بانو که کل خونه رو روی سرش گذاشته بود بلند تر شد
_سلام خانم خوش خواب چه عجب بیدار شدی بیا این ظرفارو بشور میخوایم صبحانه بخوریم
_سلام مگه ساعت چنده ؟
_هشت ونیم وقتی بیکار میشینی توی خونه باید ساعت هم یادت بره
ای وای الان پریسا میرسه
_رختخوابمو جمع کنم میام
سجاده ای که بعد از نماز صبح گوشه اتاق مونده بود روجمع کردم تند تند اتاق مرتب کردم لباس هام رو پوشیدم سمت صندوق گوشه اتاق رفتم درش رو باز کردم پولی که قایم کرده بودم رو برداشتم بیرون رفتم
روسریمو روی اپن انداختم ظرفهارو یکی یکی روی سینک ظرف شویی گذاشتم مشغول شستن ظرف ها شدم
قوری رو روی سماور گذاشتم شعله ش رو کم کردم باصدای بلند شدن آیفون یه تیکه از نون وپنیر از وسط سفره برداشتم لقمه گرفتم روسریم برداشتم
ناز بانو نگاهی به سرتا پام انداخت
_خبریه لباس پوشیدی ؟
_میرم بیرون کار دارم
_کور نیستم میخوای بری بیرون کجا میری؟
چه گرفتاری شدم از دستش بگم میخوام برم دنبال کار برگردم دیونه م میکنه کار چی شد بهتره بگم میخوام برم مدرسه
_میرم دنبال کارای ثبت نام مدرسه
_چایی درست کردی؟
_آره آماده ست
_زود برگرد بدون نهار نمونیم
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
شهید باکری چه قشنگ گفتند:
خدایا، نمیرم در حالیکه از ما راضی نباشی
.
.
.
.
هدایت شده از شـــهــیــدانـــه🌱
شهید باکری چه قشنگ گفتند:
خدایا، نمیرم در حالیکه از ما راضی نباشی
.
.
.
.
هدایت شده از شـــهــیــدانـــه🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صدات میکردم...
#شهید_رضا_حاجیزاده🕊🌹
#شهید_روح_الله_صحرایی🕊🌹
بنی صدر دستور داده بود كه باید نیروهای مستقر در هویزه عقب نشینی كنند و به سوسنگرد بیایند. حسین میگفت: هویزه در دل دشمن است و ما از اینجا میتوانیم به عراق ضربه بزنیم. شخصاً با بنی صدر هم صحبت كرده بود. وقتی كه دید راه به جایی نمیبرد، نامه ای به آیت الله خامنهای نوشت و گفت كه تعداد اسلحه های ما از تعداد نیروها هم كمتر است، ولی میمانیم!
#شهید_حسین_علمالهدی🕊🌹