ضدانقلاب شایعه کرده بودند، فرمانده لشکر
از ترس یک تونل زیر خانه اش ساخته که بتواند فرار کند.
خاک های جلوی خانه را دیده بودند.
#حاج_قاسم گفته بود زیرزمین را طوری بسازیم
که بشود داخلش روضه خوانی برگزار کرد. خودش هم هروقت می آمد آنجا، دست بنا را می بوسید که دارد حسینیه می سازد.
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت154 گذر از طوفان✨ _هزینه چی؟نگو ناز بانو دوباره رفته نسیه گرفته
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت155
گذر از طوفان✨
دو تا قرار داد جدید رو داخل دفتر ثبت کردم پاکت نامه رو برداشتم از اتاق بیرون رفتم نگاهی به در باز آبدارخانه انداختم جلوتر رفتم آروم خانم خادمی صدا زدم کتاب جلوی دستش رو بست سرش رو بلند کرد لبخندی زد به صندلی رو بروش اشارش کرد
_خسته نباشی مادر چرا جلوی در وایسادی بیا داخل بشین
_ممنون خانم شفقت رفتن ؟
_نه دخترم چند دقیقه پیش چایی خواست گفتم صبرکنه دم بکشه بهش میگم
_آقای فروغی جلسه دارن؟
_نه آقا کسری اومدن پیششون چطور مگه؟
_این پاکت باید تحویلشون بدم امضا بزنن
_خب در بزن برو داخل
_منتظر میشم خانم شفقت بیاد بهشون زنگ بزنه اجازه دادن میرم
صدای شفقت از پشت سرم بلند شد روی پاشنه پا چرخید نگاهی به دست های خیسش که درحال خشک کردنشون بود انداختم
_باید به کی زنگ بزنم؟
_آقای فروغی
_چرا چیزی شده؟
سرم ر روبه بالا تکون دادم
_نه باید برگه قرار داد جدید بهشون تحویل بدم
_ثبتش کردی؟
_بله همه کاراش انجام شده
_پس چرا منتظر زنگ زدن من هستی ببر تحویلش بده
_مهمون داره شاکی نمیشه؟
_نه بابا برو در بزن
باشه ای گفتم سمت اتاق مدیریت رفتم با انگشتم دوضربه به در زدم
_بفرمایید
دستگیر در رو پایین کشیدم در رو باز کردم سلام کردم فروغی و امیری سمت در چرخیدن و جوابم رو دادن
چند قدم جلوتر رفتم پاکت رو روی میزش گذاشتم
_دوتا قرار دادی که گفتید ثبتش کنم
پاکت رو باز کرد پشت برگ های که نوشته شده بود رو امضا زد
_ممنون خسته نباشید همین پاکت رو چسب بزنید بزارید داخل پوشه ای که مدارک رو گذاشتید
_چشم
پاکت رو از روی میز برداشتم
حالا چطوری بهش بگم مرخصی میخوام کاش میشد شفقت بهش بگه، ولی از کسی رو واسطه کردن بدش میاد
فروغی نگاهی بهم انداخت
_چیزی میخواید بگید؟
آب دهنم رو بزور قورت دادم
_بله
_خب بگید میشنوم
_ببخشید میشه دو روز بهم مرخصی بدید؟
از حرفم جاخورد
_بله چرا نشه فکر کردم مشکلی برای کارا پیش اومده
_نه همه چی مرتب و درست پیش میره
برگه ای رو از داخل کشو میزش بیرون آورد باخوردکاری جاهای خالیش رو پر کرد مهر وامضا زد
بفرمایید اینم درخواست مرخصیتون به خانم شفقت تحویل بدید
برگه رو از روی میز برداشتم تشکر کردم برگشتم داخل سالن سمت میز شفقت رفتم برگه رو جلوی دستش گذاشتم
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
.گذر از طوفان
پارت اول تقدیم به نگاه مهربونتون✨
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
•💛🕊•
دلخوشمباتواگرازدورصحبتمیکنم
باسلامی،هرکجاباشمزیارتمیکنم..!
#صلےاللهعلیڪیااباعبدلله
هدایت شده از شـــهــیــدانـــه🌱
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به قول حاج حسین یکتا:
داری یه رفیق خوب که تو میدون مینِ گناه دستتو بگیره، و نذاره که به گناه بیوفتی؟!
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت155 گذر از طوفان✨ دو تا قرار داد جدید رو داخل دفتر ثبت کردم پاک
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت156
گذر از طوفان✨
شفقت برگه رو برداشت متنش رو خوند خودکار رو توی دستش چرخوند و سوالی گفت
_میخوای بری مرخصی ؟
_بله
_مسافرت میخوای بری؟
چه دل خوشی داره توی این اوضاع فقط سفر رفتن رو کم دارم ،نه کوتاهی در جوابش گفتم
_پس دو روز چرا نمیخوای سرکار بیایی توی خونه میخوای استراحت کنی ؟
فروغی انقد سوال نپرسید شفقت بجاش داره جبران میکنه کلافه گفتم
_باید برم بیمارستان کار دارم
_چرا خدا بد نده چیزی شده؟
چه گیری افتادم کاش بهش نمیگفتم
_خواهرم به دنیا میاد
ذوق زده گفت
_الهی بسلامتی پس داری از تنهایی در میایی خواهر داشتن خیلی خوبه ولی چرا انقد اختلاف سنی! همین یه خواهر داری ؟
کاش برگه مرخصی میدادم خانم خادمی بهش بده امروز من بی حوصله اینم سوال پرسیدنش تموم نمیشه
_نه یه خواهر دیگه م دارم
_آها پس خوبه زنده باشید قدم نو رسیده تونم مبارک باشه
_ممنون کاری نیست من برم؟
_نه بفرمایید
سمت اتاق بایگانی رفتم در باز کردم و داخل رفتم
در روبستم بهش تکیه زدم ونفسی کشیدم نگاهم به وسایل روی میز افتاده
میز روومرتب کنم برم پیش پریسا کمکش کنم زودتر کارش تموم بشه
وسایل رو مرتب کردم کیف رو برداشتم
لامپ اتاق روخاموش کردم وبیرون رفتم
خانم خادمی سینی به دست از آبدار خانه بیرون اومد
_میخوای بری چایی برات آوردم بخوری خستگیت در بره
لبخندی به مهربونیش زدم
_دستتون درد نکنه برم پیش پریسا کاراش زودتر تموم بشه
_برو عزیزم سلام بهش برسون چند روزه ندیدمش
_چشم بزرگیتونو میرسونم
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
بندگان شیطان.mp3
3.93M
#یک_دقیقه_حرف_حساب
💥 بندگانِ شیطان!
یک آزمون ساده برای اینکه تشخیص دهیم:
✘ روحیه جهنّمی داریم
✘ یا روحیه بهشتی!
همه ما شیک و اتوکشیده و خوش اخلاقایم؛
البته تا زمانی که کسی به «منِ» ما دست نزده باشد !
#استاد_شجاعی
آقا امیرالمومنین(علیهالسلام):
نه عصبانی شوید،
و نه باعث #عصبانیت کسی شوید.
| معارفومعاریف،ج۷،ص۴۶۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️خــدا دنبال این #بـچه_پُــروها میگرده،
اونایی که هـــرگز بــن بســـت ندارن
و میگن خدا یه راهـــی بــرای مـــن بــاز میکنه..
#استاد_رائفی_پور
36.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩 خبری در راه است،
بند پوتینها را محکم ببندید...
🎥 حاجحسین یکتا
🔹 روایتی شنیدنی از ۴۴سالگی
انقلاب امامروحالله(ره)
#دهه_هشتادیا
امروز فضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست . "مقام معظم رهبری"
✅۲۴ بهمن سال ۱۳۹۷، در حالی که هنوز در شور و نشاط دهه فجر وچهل سالگی انقلاب بودیم، خبری قلبمان را لرزاند؛ حادثه تروریستی جاده خاش-زاهدان و به شهادت رسیدن ۲۷ تن از غیورمردان این سرزمین
امروز سالروز شهادت شهیدان مدافع امنیت محله احمدآباد
#شهید_یحیی_براتی
#شهید_ابراهیم_براتی
گرامی باد یاد و نام شهدای هشت سال دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم وامنیت
❣شاخ گلی از جنس #صلوات نثار روح پاکشان ❣
#خودسازی_شهدایی
آوای خوش اذان
خدایا شکرت که بهم توفیق دادی یبار دیگه صدای اذانت و بشنوم و لبیک بگم به دعوتت
#نماز_اول_وقت
#تلنگر
از ما هیچ چیز باقے نمیماند،
جز خاطراتے ڪہ در آن،
دلیل حال خوب دیگرے بودهایم🌱
🌸🌿
🌿🌸
در پیشنهاد به اینکه استراحت کنند و نوبتشان
برای نگهبانی را به پاکستانیها بدهند،
سری به نشانه نفی تکان داد و جواب داد:
نه بابا اینا به عشق ما اومدن و ایرانیا رو
الگوی خودشون و پیشتاز جریان مقاومت میدونن
حالا ما بیایم بریم پایین و این چهره رو
تو ذهنشون مخدوش کنیم که بگن بیا یه
تعارف کردیم ایرانیا رفتن راحت گرفتن خوابیدن.
#ختمدهصلواتیکحمدوتوحید
هدیه به
"شهیدامیرسیاوشی"
هدایت شده از شـــهــیــدانـــه🌱
کانال امام حسین علیه السلام احتیاجی به تبلیغ نداره🌱
اگه دلتون برا کربلا تنگ شده پیشنهاد میکنم یه سر به اینجا بزنید😭👇
https://eitaa.com/joinchat/2268135645C644a425b1b
این کانال با هر کانالی در اون عضو هستید فرق داره😘
امتحان کنید برا یه بارم شده تشریف بیارید..
دلت تنگه حرم آقا ابلفضله بیا اینجا👆
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت156 گذر از طوفان✨ شفقت برگه رو برداشت متنش رو خوند خودکار رو ت
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت157
گذر از طوفان✨
خانم ملک در شرکت باز کرد سلام واحوال پرسی کردیم با خوشرویی به داخل دعوتم کرد
نگاهی به داخل سالن انداختم و پرسیدم
_خانم خجسته کجاهستن؟
به اتاقی که درش نیمه باز بود اشاره کرد
_دارن لیست سفارشات وفروش هارو مقایسه میکنن
تشکر کردم وسمت اتاق رفتم در رو آروم باز کردم
_کمک نمیخوای؟
چشم از صفحه لپ تاپ برداشت پشت چشمی برام نازک زد سعی داشت جلوی لبخند زدنش رو بگیره و هنوز خودشو ناراحت نشون بده
_پریسا حوصله ندارم تو یکی دیگه ادا قهر بودن رو در نیار برام
ابرو هاش رو بالا انداخت
_چه زبونی برای من در آوردی بعد برای اون وروره جادو لال و کر وکور میشی جوابش رو نمیدی جلوی ضربه زدنش رو نمیگیری
نوچی کردم سمت میز رفتم
_چکار کنم؟بزارم بگن بابام بی پول شده عرضه نداره خرج زندگی رو بده
وسط حرفم پرید
_نخیر باید کارتو ازش میگرفتی داری نابود میشی خودتو توی آینه دیدی شدی پوست و استخوان انقد که توی فشار و استرس هستی ناز بانو مثل یه دندون لق باید بکشیش بندازیش دور ولی تو یه طوری بهش بها دادی هرکاری دلش میخواد انجام میده بعد هم اگر خانواده ها بفهمن انقد بیشعور و پررو هست بگه به من ربطی نداره ترانه خرج نمیکرد
_میفهمم چی میگی همه حرف هات درست و منطقیه ولی درک کن برای هزارمین بار میگم فعلا مجبورم سکوت کنم
دستاش رو روبه سقف بالا برد
_خدایا ملت دوست دارن یه بی دست و پام سر راه من قرار دادی حرصم بده کاش میشد تا توان داشتم بزنمش حیف دوستش دارم
صدای خنده م بلند شد
_چیه دارم دردل میکنم نخند
_خل شدی بیچاره شدیم
_والا سالم باشم جای تعجب داره هر روز چند بار خودمو توی آینه نگاه میکنم ببینم سکته نکردم دهنم یا دماغم کج شده باشه
_مسخره بازیت گل کرده ،درخواست مرخصی دادی یا میایی سر کار؟
_بله درخواست دادم امیری گفت خیره؟
_خواستم بگم نه والا بخاطر یه آدم به درد نخور مجبورم مرخصی برم
_خب چی جواب دادی ؟
_گفتم امتحانا نزدیکه میان ترم هم داریم
_خب گفتی دروغم نیست
_بله امیری هم گفت آفرین درس خیلی مهم خوب بخونید
_خواستم بگم مگر نظرتون پرسیدم، ولی حیف نگفتم
خندم گرفت
_خدانکنه به کسی گیر بدی دیگه بیچاره میشه
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
هدایت شده از شـــهــیــدانـــه🌱