سلام...آقازاده حسین(ع)
خلقاً پیمبری
به نظر، والیالولی
ای مصطفی ریخته در قالبِ علی😍💚
#میلاد_حضرت_علی_اکبر ✨
#روز_جوان
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت180 گذر از طوفان✨ گوشیم رو برداشتم و شماره پریسا رو گرفتم بعد
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت181
گذر از طوفان✨
صدای ترانه ترانه گفتن نازبانو عصبیم کرده بود کتاب زیست رو بستم بلندشدم داخل هال رفتم
با اخم سمت آشپزخونه رفتم دستم رو کمرم گذاشتم
_بله چه خبرته پشت سرهم اسمم رو صدا میزنی
همون طوری نرگس توی بغلش تکون میداد چرخید نگاه چپ چپی بهم انداخت
_وقتی یه بار صدات میزنم پاشو بیا تا حنجره من پاره نشه
چند قدم جلو تر رفتم دستم رو روی اپن گذاشتم
_مگه من نگفتم دارم درس میخونم وقتی تموم بشه از اتاق میام بیرون بعدش مجبوری نیستی داد بزنی همه سر درد بگیریم
با اخم از آشپزخونه بیرون رفت نرگس رو توی گهوارش گذاشت عصبانی سمتم اومد
_چشم باباتو دور دیدی دهنتو باز کردی هرچی دلت میخواد میگی پاش برسه خونه من میدونمو تو این بلبل زبونی کردن هاتو نشونت میدم
دستم رو سمتش تکون دادم و برو بابایی گفتم
سرش رو به دو طرف تکون داد و با لحن طلبکاری گفت
_این چه طرز حرف زدنه خجالت نمیکشی البته بایدم اینطور دور برداری صادق ولت کرده به حال خودت پررو شدی اگر دوبار میزد توی دهنت اینطور برای من دستتو مثل برف پاکن تکون نمیدادی
پوزخندی بهش زدم
_فکر کنم اونی که باید تو دهنی بخوره شما هستی
ابروهاش رو توی هم گره زد دستش رو سمت مبل دراز کرد بالشتک نرگس رو برداشت سمت پرت کرد قبل از اینکه بهم بخوره با دستم گرفتمش
_فکر کردی ترانه دو سال پیش هستم هر طوری دلت بخواد رفتار کنی وجواب ندم
وسط حرفم پرید تن صداش رو بلندتر برد
_نه ماشاءالله با اون دوست ور پریده ت گشتی هار شدی کم مونده جفتک بزنی دست وپامون رو بشکنی ،ازصبح بهت گفتم برو خرید خودت رو به کر بودن زدی برو اون وسایلی که گفتم رو بخر
_برا بار چندمه دارم میگم در مورد دوست من درست حرف بزن درضمن منم صبح گفتم پول ندارم تاسر ماه نمیشه برم خرید یخچال که پر هرچی میخوای برو بخور
باحرص چشم هاش رو بست
_باشه خودم میرم پیش آقا سید میگم حساب دفتری باز کنه
خنده صدا داری کردم
_بفرما برو من به سید گفتم دیگه تسویه نمیکنم
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
هدایت شده از شـــهــیــدانـــه🌱
سلام...آقازاده حسین(ع)
خلقاً پیمبری
به نظر، والیالولی
ای مصطفی ریخته در قالبِ علی😍💚
#میلاد_حضرت_علی_اکبر ✨
#روز_جوان
هدایت شده از سیدِ خیرالامور | سیدنا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🎥سرود نماهنگ #بیعت منتشر شد
اجـرا شده در اجتماع ۵ هزار نفری بابل
بیعت میکنم✊🏻
همین ساعت! همین لحظه!
دنیای بدون تو اصلا نه ! نمی ارزه
مخصوص دهه هشتاد نودی ها😍
تقدیم به حضرت صاحب الزمان(عج)
🔻 @seyyedoona
تو بدترین روزا امیدوار باش!
همیشه زیباترین بارون
از سیاه ترین ابرها میباره!
خدا خودش میدونه که چجوری
مشکلات رو حل کنه،
پس نگران نباش!
بهش ایمان داشته باش..😉
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت181 گذر از طوفان✨ صدای ترانه ترانه گفتن نازبانو عصبیم کرده بود
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت182
گذر از طوفان✨
_به اسم بابات نسیه میارم نه به اسم تو یه بار دیگه م تهدیدی با من حرف بزنی من میدونمو تو
چند قدم جلو تر رفتم به چشم هاش زل زدم وگفتم
_به اسم بابا هم حق نداری بیاری ناز بانو کافیه هزار تومن نسیه گرفته باشی اون وقت دیگه دهنمو باز میکنم تموم دروغ گفتن ها وخرج خونه بابات رو دادن توی کل فامیل جار میزنم بعدش فکر نکنم بتونی دیگه جایی توی خونه ما داشته باشی باید جمع کنی بری خونه بابات راه برگشتی هم نداری
از شدت عصبانیت رگ های پیشونیش بیرون زده بودبعد از چند ثانیه سکوتش رو شکست
_کسی نمیتونه منو از خونه م بندازه بیرون اونی که باید بره توی نه من و بزودی همینطورم میشه
پوزخندی به حرفش زدم
_توی خیال هم نمیبینی من به خواسته تو ازدواج کنم الانم دیگه ترانه ترانه راه ننداز میخوام برم درس بخونم
نگاه کلافه وعصبی بهم انداخت
_مثل آدم حرف گوش بده که آرزوی اینکه شرت از سرزندگیم کم بشه رو نداشته باشم نیلو کیک میخواد برو یه چیزی براش بخر بعد بشین درس بخون ولی بنظرم الکی داری خودتو سرگرم میکنی درس خوندن برای کسی دانشگاه بره نه توکه اگر دیپلم بگیری هنر کردی
برای اینکه بیشتر حرصش رو دربیارم خنده صدا داری کردم
_شر تویی که خودتو انداختی وسط زندگی ما بعدشم ده روز نشده یه کارتون تنقلات برا نیلو خریدم وقتی فک وفامیلت میان همه رو میدی به بچه هاشون بایدم زود تموم بشه منم الان پول ندارم برم خرید به لطف آزار و اذیت وخرجی که این چند وقت کف دستمون گذاشتی تا هفته بعد بایدیازده میلیون پول نسیه های که برای دعوت بازی هات وخونه بابات گرفتی پس بدم پس برو دعاکن بتونم پول جمع کنم وگرنه برای خودت بد میشه
منتظر جواب موندنش نشدم وسمت اتاق چرخیدم قبل از اینکه داخل برم برگشتم ونگاه کوتاهی بهش انداختم
_درضمن دانشگاه هم میرم اون وقت روسیاهیش برای ذغال میمونه
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
#بهوقتمهربانی😊
#ششمینقربانی
امام صادق(ع)میفرماید:
«هر مؤمنی که گرفتاری مؤمنی را بر طرف کند، خداوند هفتاد گرفتاری دنیا و آخرت را از وی دور میکند؛ (مستدرک الوسائل ، ج ۱۲، ص۴۱۳)
دوستان برآنیم که #قربانی این ماه که به نیت سلامتی وتعجیل در فرج امام زمان عج باکمک وهمراهی شما عزیزان انجام میدیم در روز #ولادتآقاامامزمانجانمون
شـــهــیــدانـــه🌱
#بهوقتمهربانی😊 #ششمینقربانی امام صادق(ع)میفرماید: «هر مؤمنی که گرفتاری مؤمنی را بر طرف کند، خدا
دوستان توجه داشته باشید اگر هزینه ای که به نیت صدقه برای سلامتی وتعجیل در فرج امام زمان جان واریز میشه به حدنصاب برسه گوسفندبرای قربانی خریداری میشه اگرم هزینه کمتری جمع بشه گوشت قرمز بهمون اندازه خریداری میشه وتوزیع میشه
پس از #پنجهزارتومنتاهرچقدکهدرتوانتونه
به #نیتسلامتیوتعجیلدرفرجامامزمانعج صدقه بدید
مطمئن باشید برکتش به زندگیتون برمیگرده
5894631547765255
محمدی
رسید واریزی رو برای ادمین ارسال کنیدممنون از همراهیتون👇👇👇👇
@Karbala15
اجرتون باحضرت مادر
هدایت شده از شـــهــیــدانـــه🌱
قال امام سجـــاد :
کـرامتنا شھـــــادت ...
بیاید اگر گناه کردیم
نگذاریم به پای جووانـے !
به جوانیِ علیاکبر حُسین علیهالسلام...
مادرِ #شهیدحسن_صفرزاده:🕊🌹
حسن دانشجوی پزشکی بود و تک پسر خانواده رفت جبهه و شد...
چون توی معرکه ی جنگ شهید شده بود ، نیازی به غسل و کفن نداشت و با همون لباس خونی دفنش کردند وقتی شهید رو گذاشتند توی قبر ، مادرش گفت : خودم می خوام برم توی قبر و برای بچه ام تلقین بخونم
مادر وارد قبر شد. تا دستاش رو گذاشت روی سینه ی پسرش ، دید سینه اش پر از خون لخته شده است
مادر میگه: اون لحظه جگرم آتش گرفت. سرم رو آوردم بالا تا به خاطر این درد داد بزنم
اما یهو چشمم خورد به پدر و مادرها ، و جوونایی که بالای قبر ایستاده بودند...
با خودم گفتم: اگه من الان از غصه داد بزنم، دلِ پدر و مادرها خالی بشه و بچه هاشون رو نفرستن جبهه ، یا اگه داد بزنم و این جوونا بترسن و دیگه نرن جبهه از اسلام دفاع کنن ، فردای قیامت جواب این گناه رو چی بدم...
بغضم رو فرو خوردم . سرم رو بردم کنار گوش پسرِ شهیدم و آروم گفتم: عزیزم برو! فقط سلام منو به حضرت زینب سلام الله برسون ... زینب سلام الله خودش مادر شهیده ، می دونه من چی کشیدم...
تُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ
آلعمران/۲۶
هرکس را بخواهی عزیز میکنی و هرکس را بخواهی خوار میکنی.
خیلی خوبه که تقسیم کننده ی عزت و ذلت تویی و در این مسئولیت خطیر جایی برای دخالت ما آدم های معمولی قرار ندادی، چون ما کج سلیقه تر از اونی هستیم که عزت و ذلت رو به درستی به دست اهلش برسونیم.
ازت میخوام که ما رو عزیز درگاه خودت بخواهی و برای همهی اونایی که تلاش
کردند حالمونو بگیرند و زمینمون بزنند، آبرو و خیر و رحمت کنار بزاری.
#قرآن_بخوانیم 🍃
#امام_علی(ع):
«آنکس که بداند گفتارش جزء اعمال او محسوب میشود سخن کم میگوید، مگر در آنجا که به او مربوط است.📕❕»
منبع:نهجالبلاغه
•💛🕊•
دلخوشمباتواگرازدورصحبتمیکنم
باسلامی،هرکجاباشمزیارتمیکنم..!
#صلےاللهعلیڪیااباعبدلله
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
حضرت مولا علی (ع) میفرمایند:
خوشا به حال آنکس که در نامه عملش، زیر هر گناه، یک استغفار نوشته شده باشد✨
#بدونتعارف
صدرکعتنمــٰازبخون . .
صدتاڪارخوبانجامبده . .
ولۍکسۍنتونہباهــاتحرفبزنھ
اخلاقنداشتہباشۍبہهیچدردۍنمیخوره!
مومنبــٰایدشادباشہ!
اخلاقِخوبداشتهباشه!
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت182 گذر از طوفان✨ _به اسم بابات نسیه میارم نه به اسم تو یه بار
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت183
گذر از طوفان✨
همه موجودی روی کارتم رو با پولی که پریسا بهم داده بود رو جمع زدم خودکار رو روی میز انداختم دست ها رو روی سرم گذاشتم بغضی که توی گلوم گیر کرده بود با سماجتش شکست واشک روی گونه هام جاری شد
چهار میلیون دیگه کمه اینطوری بازم این ماه نمیتونم قسط هارو بدم اگر بیان در خونه آبرو ریزی میشه وای خدایا اگر بابام بفهمه حالش بدمیشه صدای ضربه زدن به در اتاق بین خود خوری هام بلند شد
با مقنعه م اشک های روی صورتم رو پاک کردم و بینیم رو بالا کشیدم از روی صندلی بلند شدم وسمت در اتاق رفتم وبازش کردم سرم رو پایین انداختم
شفقت با چند تا پوشه که دستش بود داخل اومد وسلام کرد باصدای گرفته م جوابش رو دادم متعجب پرسید
_چراگریه کردی؟
_همینطور
_مگه میشه کسی همینطوری گریه کنه
فقط سوال وجواب پرسیدن شفقت کم داشتم
سمت میز رفتم و آروم گفتم
_ببخشید خانم شفقت کمی سرم درد میکنه کاری دارید؟
جلوتر اومد پرونده هارو روی میز گذاشت
_میخواید یه قرص استامینوفن براتون بیارم
_نه ممنون
لبش رو پایین کشید
_باشه هرطور راحت هستید ،آقای فروغی گفتن نیم ساعت دیگه این پرونده هارو با گزارش کارهای این چند ماه رو ببرید اتاق مدیریت ولی با این وضعیت صورتت فکر کنم بهتره نرید
_مشکلی نیست براشون میبرم
_نه صبرکن برم به آقای فروغی بگم اگر گفت ایرادی نداره زنگ میزنم ببرید
_خب شما ببرید
_بهشون گفتم قبول نکردن گفتن خانم نیکجو یه سری سوال هارو باید توضیح بدن
_باشه میرم
_گفتم که با این صورتت نمیشه بری
نوچ کلافه ای کردم
_چرا نمیشه ؟
_چون جلسه دارن صبرکن برم بپرسم زنگ میزنم
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫