قال امام سجـــاد : کـرامتنا شھـــــادت ... بیاید اگر گناه کردیم نگذاریم به پای جووانـے ! به جوانیِ علی‌اکبر حُسین علیه‌السلام...

مادرِ #شهیدحسن_صفرزاده:🕊🌹 حسن دانشجوی پزشکی بود و تک پسر خانواده رفت جبهه و شد... چون توی معرکه ی جنگ شهید شده بود ، نیازی به غسل و کفن نداشت و با همون لباس خونی دفنش کردند وقتی شهید رو گذاشتند توی قبر ، مادرش گفت : خودم می خوام برم توی قبر و برای بچه ام تلقین بخونم مادر وارد قبر شد. تا دستاش رو گذاشت روی سینه ی پسرش ، دید سینه اش پر از خون لخته شده است مادر میگه: اون لحظه جگرم آتش گرفت. سرم رو آوردم بالا تا به خاطر این درد داد بزنم اما یهو چشمم خورد به پدر و مادرها ، و جوونایی که بالای قبر ایستاده بودند... با خودم گفتم: اگه من الان از غصه داد بزنم، دلِ پدر و مادرها خالی بشه و بچه هاشون رو نفرستن جبهه ، یا اگه داد بزنم و این جوونا بترسن و دیگه نرن جبهه از اسلام دفاع کنن ، فردای قیامت جواب این گناه رو چی بدم... بغضم رو فرو خوردم . سرم رو بردم کنار گوش پسرِ شهیدم و آروم گفتم: عزیزم برو! فقط سلام منو به حضرت زینب سلام الله برسون ... زینب سلام الله خودش مادر شهیده ، می دونه من چی کشیدم...

تُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ آل‌عمران/۲۶ هرکس را بخواهی عزیز میکنی و هرکس را بخواهی خوار میکنی. خیلی خوبه که تقسیم کننده ی عزت و ذلت تویی و در این مسئولیت خطیر جایی برای دخالت ما آدم های معمولی قرار ندادی، چون ما کج سلیقه تر از اونی هستیم که عزت و ذلت رو به درستی به دست اهلش برسونیم. ازت میخوام که ما رو عزیز درگاه خودت بخواهی و برای همه‌ی اونایی که تلاش کردند حالمونو بگیرند و زمینمون بزنند، آبرو و خیر و رحمت کنار بزاری. #قرآن_بخوانیم 🍃

#امام_علی(ع): «آنکس که بداند گفتارش جزء اعمال او محسوب میشود سخن کم میگوید، مگر در آنجا که به او مربوط است.📕❕» منبع:نهج‌البلاغه‌

🔻تا،بندهٔ تو شده‌ست تابنده شده‌ست... حافظ #ماه_شعبان #عشق

یا صاحب الزمان🤍🤍🤍

افتخار ما اینه تو تیم شماییم✌️ #حاج_قاسم

⁨•💛🕊• دلخوشم‌باتواگرازدورصحبت‌میکنم باسلامی،هرکجاباشم‌زیارت‌میکنم..! #صلے‌الله‌علیڪ‌یا‌اباعبدلله

دعای‌ عهد با صدای‌ دلنشین‌ استاد فرهمند🌿" اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼. + عھدۍتازھ‌کنیم^^؟ #دعای_عهد #شـــهــــیــدانـــه @karbala_ya_hosein

تا وقتی خدا هست ریشه ی هیچ آرزویی خشک نمیشه . . .

حضرت مولا علی (ع) میفرمایند: خوشا به حال آن‌کس که در نامه عملش، زیر هر گناه، یک استغفار نوشته شده باشد✨

#بدون‌تعارف صد‌رکعت‌نمــٰا‌زبخون‌ . . صدتا‌ڪار‌خوب‌انجام‌بده . . ولۍ‌کسۍ‌نتونہ‌باهــات‌حرف‌بزنھ‌ اخلاق‌نداشتہ‌باشۍ‌بہ‌هیچ‌دردۍ‌نمیخوره! مومن‌بــٰاید‌شاد‌باشہ! اخلاق‌ِ‌خوب‌داشته‌باشه!

✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت183 گذر از طوفان✨ همه موجودی روی کارتم رو با پولی که پریسا بهم داده بود رو جمع زدم خودکار رو روی میز انداختم دست ها رو روی سرم گذاشتم بغضی که توی گلوم گیر کرده بود با سماجتش شکست واشک روی گونه هام جاری شد چهار میلیون دیگه کمه اینطوری بازم این ماه نمیتونم قسط هارو بدم اگر بیان در خونه آبرو ریزی میشه وای خدایا اگر بابام بفهمه حالش بدمیشه صدای ضربه زدن به در اتاق بین خود خوری هام بلند شد با مقنعه م اشک های روی صورتم رو پاک کردم و بینیم رو بالا کشیدم از روی صندلی بلند شدم وسمت در اتاق رفتم وبازش کردم سرم رو پایین انداختم شفقت با چند تا پوشه که دستش بود داخل اومد وسلام کرد باصدای گرفته م جوابش رو دادم متعجب پرسید _چراگریه کردی؟ _همینطور _مگه میشه کسی همینطوری گریه کنه فقط سوال وجواب پرسیدن شفقت کم داشتم سمت میز رفتم و آروم گفتم _ببخشید خانم شفقت کمی سرم درد میکنه کاری دارید؟ جلوتر اومد پرونده هارو روی میز گذاشت _میخواید یه قرص استامینوفن براتون بیارم _نه ممنون لبش رو پایین کشید _باشه هرطور راحت هستید ،آقای فروغی گفتن نیم ساعت دیگه این پرونده هارو با گزارش کارهای این چند ماه رو ببرید اتاق مدیریت ولی با این وضعیت صورتت فکر کنم بهتره نرید _مشکلی نیست براشون میبرم _نه صبرکن برم به آقای فروغی بگم اگر گفت ایرادی نداره زنگ میزنم ببرید _خب شما ببرید _بهشون گفتم قبول نکردن گفتن خانم نیکجو یه سری سوال هارو باید توضیح بدن _باشه میرم _گفتم که با این صورتت نمیشه بری نوچ کلافه ای کردم _چرا نمیشه ؟ _چون جلسه دارن صبرکن برم بپرسم زنگ میزنم "نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫

سلام #امام_خامنه_ای به فرمانده. #اللهم_عجل_الولیک_الفرج #سلام_فرمانده

حضرت عشق علیه‌السلام😌 جاااانم به این آقای عشق😍 وجودتون پربرکت مهربانم♥️ #لبیک_یا_خامنه_ای #درختکاری

#به‌وقت‌مهربانی😊 #ششمین‌قربانی امام صادق(ع)میفرماید: «هر مؤمنی که گرفتاری مؤمنی را بر طرف کند، خداوند هفتاد گرفتاری دنیا و آخرت را از وی دور می‌کند؛ (مستدرک الوسائل ، ج ۱۲، ص۴۱۳) دوستان برآنیم که #قربانی این ماه که به نیت سلامتی وتعجیل در فرج امام زمان عج باکمک وهمراهی شما عزیزان انجام میدیم در روز #ولادت‌آقا‌امام‌زمان‌جانمون

دوستان توجه داشته باشید اگر هزینه ای که به نیت صدقه برای سلامتی وتعجیل در فرج امام زمان جان واریز میشه به حدنصاب برسه گوسفندبرای قربانی خریداری میشه اگرم هزینه کمتری جمع بشه گوشت قرمز بهمون اندازه خریداری میشه وتوزیع میشه پس از #پنج‌هزارتومن‌تاهرچقدکه‌درتوانتونه به #نیت‌سلامتی‌وتعجیل‌درفرج‌امام‌زمان‌عج صدقه بدید مطمئن باشید برکتش به زندگیتون برمیگرده 5894631547765255 محمدی رسید واریزی رو برای ادمین ارسال کنیدممنون از همراهیتون👇👇👇👇 @Karbala15 اجرتون باحضرت مادر

دوستان تا فردا وقت داریم هزینه قربانی نیمه شعبان ولادت امام زمان جانمون جمع کنیم اگر دوست دارید دراین امر خیر سهیم باشید یاعلی بگید زودتر هر هزینه ای که میتونید واریز بزنید😍منتظرتون هستیم

شهید حسین خرازی🕊🌹 گاهی فقط یک نگاه حرام می تواند خیلی چیزها را از ما بگیرد ... مراقب چشمامون باشیم ، چون مثل گوگل نیست  هر چی رو که نگاه کردیم سابقه اش رو پاک کنیم .... الگو بگیریم از شهدا

وَاصْبِرْ فَاِنَّ اللّهَ لَا يُضِيعُ اَجْرَ الْمُحْسِنِينَ هود/۱۱۵ و صبور باش که خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نمیکند. هر قدر بیشتر مجبور باشید برای چیزی انتظار بکشید، وقتی در انتها به آن میرسید، بیشتر قدرش را خواهید دانست. هر قدر بیشتر مجبور باشید برای چیزی بجنگید، وقتی بدستش می‌آورید، برایتان قیمتی‌‌تر خواهد بود و هر قدر بیشتر مجبور باشید در زندگیتان مقابل رنج بردباری کنید، مقصدتان شیرین تر خواهد بود همه چیزهای خوب،ارزش صبر کردن را دارند. #قرآن_بخوانیم 🍃

پویش ⁠#همدلی_برای_ظهور | ویژه اطعام و برپایی جشن نیمه شعبان🎊 🔖سلام اعیاد شعبانیه مبارک همانطور که حتماً در ذهن دارید #جشن_نیمه_شعبان یکی از مهمترین برنامه‌های هر ساله مجموعه نیکوکاری بوده است. امسال هم دست به کار شدیم و #جشنی_بزرگ همراه با اطعام را که در شأن حضرت باشه طراحی کردیم تا انشاالله در مناطق محروم سیستان برگزار کنیم.❤️ 🍛هر پرس غذا: 30 هزار تومان🍛 چقدر حاضری برای امام زمانت هزینه کنی؟ 💳روش مشارکت: 6037-9979-5030-0195 به نام مرکز نیکوکاری امام رضا(ع)

✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت184 گذر از طوفان✨ دوباره صدای در زدن توی اتاق پخش شد کلافه دستم رو روی میز کوبیدم و بله بلند وعصبی گفتم نمیدونم چرا هرچی آدم گیر و لجبازه باید سر راه من باشن حالا امروز شفقت انقد میاد ومیره که من کلافه بشم سر به بیابون بزارم محکم دستگیره در رو پایین کشیدم شاکی به روبرو خیره شدم بادیدن فروغی جلوی در آب دهنم خشک شد سرم رو پایین انداختم زیر لب سلام گفتم طلبکار جوابم رو داد داخل اومد وسمت میز رفت چرخید با دستش به در اشاره کرد _در رو ببندید خیلی آروم کاری که گفت رو انجام دادم برگشتم کنار صندلیم فروغی پرونده ای که تند تند چند برگه ش رو امضازد رو جلوی دستم گذاشتم با اخمی که وسط پیشونیش نقش بسته بود نگاهی بهم انداخت وشاکی گفت _خانم نیکجو اگر حالتون خوب نیست چرا اومدید سرکار مگه اینجا مهدکودکه همش در حال گریه کردن هستید از حرفهاش جا خورد ودلخور شدم سرم رو پایین انداختم وناراحت گفتم _نه اینجا مهدکودک نیست شرکت شماست ،خبرنداشتم اینجا گریه کردن یا بدشدن حالمون ممنوع ببخشیدتکرار نمیشه نفس عمیقی کشید _خانم نیکجو امروز جلسه داریم باید شما برای شرح حال گزارش های این چندماه بیاید ولی من چطوری کارمندی که صورتش وچشم هاش قرمزه شده رو بگم داخل جلسه باشه شما اگر میگفتید حالتون مساعد نیست میگفتم نیاید شرکت به داداش هم میگفتم جلسه رو بندازه یه روز دیگه بینیم رو بالا کشیدم _مگه کسی گریه کنه باید سرکار نره؟ محکم وعصبی گفت _نخیر نباید بره اصلا تا حالتون خوب نشده شرکت نیاید بغض توی گلوم دوباره ترکید و اشک چشم هام شروع به غلت خوردن روی صورتم کردن زیر لب جواب دادم _باشه امروز کلید رو تحویل خانم شفقت میدم با انگشتش چند ضربه روی میز زد و عصبی تر از قبل گفت _وقتی توانای کار کردن ندارید چرا اصرار دارید سرکار برید بشینید خونه درستون بخونید سرم رو بلند کردم با آستین مانتوم صورتم رو پاک کردم به خودم جرات دادم کمی صدام رو بلند کردم وباعصبانیت گفتم _چطور به خودتون اجازه میدید راحت کسی رو قضاوت کنید من نه از اون دخترای هستم برای هر چیزی گریه کنم نه خوشم میاد کسی بهم منت بزاره برای کار هم به شما اصرار نکردم امروزم حالم بد نبود وگرنه شرکت نمی اومدم اینجا مجبور شدم دو دوتا چهارتا کنم ببینم چه خاکی باید به سرم بریزم همین الانم کلید تحویل میدم از اینجا میرم شماهم کسی رو استخدام کنید همیشه خوشحال وخنده رو باشه جلساتتون به مشکل بر نخوره باچشم هاش که گرد شده بود بهم خیره شده بود ویهوی گفت _چرا پاگذاشتید روی گاز همینطور داری با سرعت میری حواستون باشه یهوی چپ نکنید بی توجه به حرفش سمت کوله پشتیم رفتم شروع به جمع کردن وسایل روی میز کردم که دوباره صداش بلند شد _شماره پدرتون بدید به من کارشون دارم شنیدن حرفش باعث شد دستم شل بشه جزوه رو روی زمین گذاشتم _شما گفتید شرکت نیام قبول کردم دیگه چکار به بابای من دارید لطفا دردسر برای من درست نکنید تا نیم ساعت دیگه برای همیشه از اینجا میرم "نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫