هدایت شده از شـــهــیــدانـــه🌱
قلبی که با محبت #حسین (علیه السلام )نبض میگیره،
در وفاداری به قائم (عج)آخرین قیام الهی ،به بلوغ میرسه...🦋
#امام_حسین❤️
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ 🌸✨🌸✨ 🌸✨🌸✨ #پارت586 گذر از طوفان✨ خانم خادمی سینی به دست داخل اومد نگاهش روی است
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت587
گذر از طوفان✨
روی صندلی نشستم پریسا استکان چاییم رو آورد کنار دستم گذاشت
_تا دوباره از دهن نیفتاده بخورش
_صبرکن یه زنگ بزنم شفقت
_مگه داخل سالن نبود؟
_چرا داشت با خوشنام حرف میزد
_چکارش داری؟
_بگم بیاد نقشه ها رو ببره تا فردا مرتب و درست شده تحویل بده
با دست اشاره ای به نقشه ها کرد
_این همه رو عمرأ یک روزه نمیتونه انجام بده
_این دیگه مشکل خودشه و رئیسش
_باز فروغی چی گفت؟
کاغذی که دستم بود رو روی میز گذاشتم
_این کارها رو تا دو روز دیگه باید انجام بدم
یهویی چشماش گرد شد
_میگفتی مگه آدم آهنی هستم انجام نمیدم
_آقا طیب بهش گفت فعلا وقت هست قبول نکرد
_فکر کنم میخواد یه کاری کنه حرفی که زدی رو پس بگیری
_من که حرف بدی نزدم کاری هم که خواسته بود رو انجام دادم
_همچین رفتاری از فروغی بعیده اگر امیری بود جای تعجب نداشت
_شاید میخواد کم بیاریم از اینجا بریم
_کارهامون تکمیل بشه خودمون میریم قبل از اینکه حرفی بزنن
_چاییتو بخور حرص نخور الان معده ت درد میگیره
_صبرکن
تلفن برداشتم و شماره شفقت رو گرفتم
_سلام خانم شفقت بیاید نقشه پروژه ها رو ببرید کدهاشون مرتب کنید تا فردا باید کامل بشن
_سلام تا آخر هفته میام میبرم
_باید تا فردا کارهاشون تموم بشه وگرنه باید خودتون جواب آقای فروغی رو بدید
زاپاس😍
https://eitaa.com/joinchat/1275986393C57f6f531da
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
هدایت شده از دُرنـجف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادر به تپش های دل حیدر (((:
هدایت شده از شـــهــیــدانـــه🌱
قلبی که با محبت #حسین (علیه السلام )نبض میگیره،
در وفاداری به قائم (عج)آخرین قیام الهی ،به بلوغ میرسه...🦋
#امام_حسین❤️
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
شبکه ی ضریح تو...
تلویزیون و آنتن نمی خواهد !
یک دل میخواهد و... یک سلام !
حتی از راه دور...
سلام آقای دلتنگی های من !
#صلی_الله_علیک_یااباعبدالله
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت587 گذر از طوفان✨ روی صندلی نشستم پریسا استکان چاییم رو آورد کن
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت588
گذر از طوفان✨
تلفن رو سر جاش گذاشتم پریسا با لبخند دستش رو آروم روی شونه م زد
_به به میبینم خوب راه افتادی ها آفرین خوب باهاش حرف زدی اینطوری دیگه نمیتونه بهانه بیاره
لبخندی زدم یکی از شکرپنیر های که خانم خادمی آورده بود رو توی دهن گذاشتم و استکان چایی رو برداشتم کمی ازش خوردم
_پریسا؟
_جانم؟
_یکی از پوشه های حسابرسی بده من تا خانم خزایی میاد یه نگاهی بهش بندازم چند تاشو حساب کنم
_پوشه هارو میبریم خونه نیم ساعت دیگه خانم خزایی میرسه پرینت های که فروغی گفته زو بگیریم فردا کارهرو زودتر انجام بدی
_آقای امیری گیر نمیده چرا پوشه هارو از شرکت بیرون بردی ؟
_نه خودش به خانم ملک گفته ببرید خونه فردا انجام شده بیاریدش
_با اینکه حوصله غرغر کردنهای ناز بانو ندارم پوشه رو دستم ببینه هر پنج دقیقه میاد داخل اتاق ببینه من چکار میکنم، ولی ببریم که فردا کامل شده تحویلش بدی
_باشه پرینت ها رو بگیر کم من چک کنم کدومشون کامل نیست بگی به فروغی
_الان شروع میکنم دستت درد نکنه
پوشه کار های مرداد ماه رو باز کردم شروع به چاپ کردن لیست ها کردم
دوتایی تند تند مدارک های ثبت شده رو چک کردیم
_ترانه همه شون کامل بجز این پنج تایی که برای پروژه شهریاره
مدارک از روی میز برداشتم
_ممنون بزارمشون داخل کشو فردا اومدیم بگم به فروغی
_یه زنگ دیگه به شفقت بزن بگو میخوایم بریم میایی نقشه هارو ببری یا در اتاق قفل کنیم
سرم رو تکون دادم انگشتم رو روی دکمه تکرار گذاشتم صدای شفقت پخش شد
_جانم خانم نیکجو
_خانم شفقت بیاید نقشه هارو ببرید میخوایم در اتاق رو قفل کنیم بریم
_نمیشه فردا ببرمشون؟
_نه نمیشه باید تافردا تفکیک بشن
_باشه الان میام
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
پشتم رو کردم بهش و به جهت مخالفش قدم برداشتم ولی با حرفی که زد سر جام خشکم زد و نتونستم نسبت بهش بیتفاوت باشم.
_معلومه خیلی خوبی ازش دیدی که اینطوری واسش سَر و دست میشکونی.
راه رفته رو برگشتم و با حرص گفتم:
_اونش به تو ربطی ندار......
هنوز حرفم کامل نشده بود که صدای سوت بدی توی گوشم پیچید. انقدر محکم زد که صورتم هم جهت با سیلی برگشت و اشکهام بدون پلک زدن ریختن. دست لرزونم رو بالا آوردم و گذاشتم روی گونهم.
_اینو زدم تا یادت بمونه، هر چیزی یا هر کسی که به تو ربط داشته باشه، به منم داره.
توی صورتش نگاه کردم و با خشم توی صورتش غریدم: من هر کاری بخوام میکنم و تو هم هیچ حقی نداری.
https://eitaa.com/joinchat/190906423C02ecf4ef2d
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت588 گذر از طوفان✨ تلفن رو سر جاش گذاشتم پریسا با لبخند دستش رو
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت589
گذر از طوفان✨
_پریسا از پنجره بیرون رو نگاه کن ببین خانم خزایی رسیده؟
_الان نگاه میکنم، شفقت چی گفت؟
_میگه فردا ببرمشون گفتم نه
_چقد زرنگه میخواد با امروز فردا کردن کلافه مون کنه انجامش نده
_تا فردا کاملشون نکنه منم دیگه انجامش نمیدم
_کار خوبی میکنی،خانم خزایی رسیده بریم
سیستم رو خاموش کردم در کشو میز رو قفل کردم
شفقت کیف به دست وارد اتاق شد لبخندی زد
_خسته نباشید
_ممنون
_نقشه ها تعدادشون چندتاس؟
_فکر کنم پنجاه
وا رفته گفت
_چرا انقد زیاد روی هم جمع شدن
پریسا صندلیش رو سرجاش گذاشت وگفت
_چند هفته س داریم به شما و خانم خوشنام میگیم نقشه ها رو جدا کنید وکدهاشون بزنید وقتی کارتون انجام ندادید انتظار دارید تعدادشون زیاد نشه؟
پشت چشمی برای پریسا نازک کرد وگفت
_خانم نیکجو نقشه ها کجاست؟
به در کمد اشاره کردم
_این همه !کم کم دو یا سه هفته طول میکشه آماده بشه
گلوم رو صاف کردم و گفتم
_خانم شفقت فردا نقشه ها تا ظهر آماده نباشن من کارهای ثبتشون انجام نمیدم به آقای فروغی هم میگم
_اینطوری باید فردا از صبح بیاییم شرکت
پریسا کلافه و طلبکار گفت
_ما هم میایم فقط شما که تنها نیستید
_شرایط زندگی من با شما ها فرق داره
_چه فرقی داره آشپزی و خونه داری میکنید خوب ماهم همه این کار ها رو انجام میدیم تخت پادشاهی که برای ما گوشه خونه نذاشتن
از حرف پریسا خنده م گرفت لبم رو به دندون گرفتم که شفقت متوجه خندیدنم نشه
#پارت_آینده
محرمیت داره تموم میشه
https://eitaa.com/joinchat/1275986393C57f6f531da
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
شبکه ی ضریح تو...
تلویزیون و آنتن نمی خواهد !
یک دل میخواهد و... یک سلام !
حتی از راه دور...
سلام آقای دلتنگی های من !
#صلی_الله_علیک_یااباعبدالله
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت589 گذر از طوفان✨ _پریسا از پنجره بیرون رو نگاه کن ببین خانم خز
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت590
گذر از طوفان✨
در حیاط رو باز کردم کلید رو داخل جیبم انداختم پوشه رو از پریسا گرفتم
_اگر مهمون داشتید بیا اینجا باهم بررسیشون کنیم
آروم خندید
_مهمون های ناز بانو که بیشتر از ماست
_میریم داخل اتاق در رو قفل میکنم
_برم ببینم خونه چه خبره بهت زنگ میزنم هرجایی سوال داشتی پیام بده یا زنگ بزن
_باشه حواسم هست هیچ برگه ای رو سرسری رد نمیکنم
_دست گلت درد نکنه
خدا حافظی کردم رفتم داخل در حیاط رو بستم نیلو با دیدنم از روی لبه ی حوض وسط حیاط بلند شد و سمتم اومد
_سلام آجی امروز چقد دیر اومدی
_سلام عزیزم کارم طول کشید
_نمیایی بریم بستنی برام بخری ؟
ای وای انقد که از دست فروغی اعصابم ریخت بهم یادم رفت قول بستنی به نیلو دادم الان با وجود این پرونده چطوری نیلو ببرم فروشگاه
ناز بانو پوشه رو ببینه تا سر ازش در نیاره کوتاه نمیاد مگه به بابا بگم مواظب باشه کسی داخل اتاقم نره
_نیلو بابا خونه س؟
_آره
_صبرکن برم وسایلمو بزارم داخل خونه میریم برات بستنی میخرم
دستهاش رو محکم بهم کوبید
_آخ جون
در هال رو باز کردم و داخل رفتم با بطری های شیشه ای که تا جلوی در اتاقم روی پارچه چیده شده بودن روبرو شدم
اینا دیگه برای چیه
خواهر ناز بانو از آشپزخونه بیرون اومد لبخندی زد
_سلام ترانه جان خسته نباشی
_سلام ممنون این بطری ها چرا وسط هال گذاشته شدن؟
_آب لیمو و آبغوره گرفتیم آبجی گفت تا ترانه از کلاس بر میگرده بطری ها رو بشوریم خشک بشن
چقد این زن راحت دروغ میگه، توی کل فامیلش گفته من کلاس کنکوری میرم که خودش رو خوب نشون بده اگرم قبول نشم بعد بگه درس خون نبودم
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
هدایت شده از دُرنـجف
تو هر جایگاهی که باشیم،
چه پروفسور باشیم،
چه معلم،
چه رئیس جمهور
اگه به #امام_زمان_عجل_الله
اتصال نداشته باشیم
#جاهلیم !
- چقدر متصلیم!؟:)
شبکه ی ضریح تو...
تلویزیون و آنتن نمی خواهد !
یک دل میخواهد و... یک سلام !
حتی از راه دور...
سلام آقای دلتنگی های من !
#صلی_الله_علیک_یااباعبدالله
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
_😭😭😭😭
+چرا گریه میکنی؟
_دیروز مادر شوهرم اومد #خونمون، یخچالو باز کرد، دید که #میوه هارو با پلاستیک گذاشتم تو #یخچال، کلی #مسخرم کرد😭
+اخه کی دیگه از این کارا میکنه #دختر؟🤦♀
_خب من که بلد نیستم😢
+مگه تو کانال هنر خانه داری جویین نیستی؟😒
_نه، چی هست؟
+یه کاناله که ترفند #خونه داری یاد میده، این که چجور وسایل رو #تزئین کنی و خونت #شیک و #باکلاس باشه، تازه کلی کارای هنری هم داره...
_وااقعا؟ وای نمیدونستممم😳
+بیا لینکشو بهت میدم ولی به کسی نگیا🤫خزش میکنن..👇
https://eitaa.com/joinchat/1416102027C206c14c564
خانمی که خونت کوچیک و بد مدله دیگه غصه نخور با این کانال خونتو تغییر بده😍
ایده های #دکوراسیون خونه هاتون رو اینجا انتخاب کنید و همیشه بدرخشید 🏡😍
اینجا دیگه #متراژ خونه دست خودته که چطور باشه 😍
مخصوصه خونه های مستاجری و کوچیک🏡💒
https://eitaa.com/joinchat/3772711076C9933cb4d43
جهت ایده😍😉
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت590 گذر از طوفان✨ در حیاط رو باز کردم کلید رو داخل جیبم انداختم
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت591
گذر از طوفان✨
نگاه گذری به کل هال انداختم نیلو سرش رو از گوشه در ورودی داخل آورد
_آبجی بیا دیگه
_نیلو بابا کجاست ؟
_داخل اتاق داره استراحت میکنه
_خوابیده ؟
صندل هاش گوشه در گذاشت و داخل اومد
سمت اتاق رفت
_نه بیداره خودم باهاش حرف زدم
چند ضربه ای به در اتاق زد
_بابایی آبجی کارت داره
با قدم های تند به طرف اتاق رفتم
_بابا بلند نشو
روی تخت نشست
_سلام بابا جان خسته نباشی
_ببخشید سلام ممنون
پرونده رو لبه تخت گذاشتم
_بابا میشه حواستون به این پوشه باشه با نیلو برم فروشگاه و برگردم
_باشه عزیزم کارت از ناز بانو بگیر بعد برید
_پول روکارتم هست
نیلو نگاهش بین من وبابا جابجا شد و گفت
_مامان گفت پول نداریم همه پولامون تموم شده تا ده روز دیگه که حقوق بابایی بیاد
بابا سرش رو متاسف تکون داد و زیر لب گفت برید بابا جان زود برگردید
_چشم
چسب صندل های نیلو رو بستم ،ناز بانو در هال رو باز کرد
_کجا میرید؟
_آبجی میخواد بستنی برام بخره
_برای همه بخر بیار دلستر و نوشابه هم بخر سرماه پولش رو بهت میدم
چشم هام با حرف آخرش گرد شد،پیش خواهراش با صدای بلند اینطوری میگه که فکر کنن ناز بانو در حق من خوبه چرا خجالت نمیکشه از این همه دروغی که میگه
با تموم حرصی که میخوردم رفتیم فروشگاه بستنی رو برای نیلو خریدم و برگشتیم
ناز بانو وقتی دید هیچی دستم نیست بخاطر حضور بابا نتونست حرفی بزنه
تانیمه های شب حواسم به بررسی پرونده و حساب هابود بعد ازتموم شدن کارپرونده نفهمیدم چطوری خواب رفتم
#پارت_آینده😢😱
https://eitaa.com/joinchat/1275986393C57f6f531da
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
شبکه ی ضریح تو...
تلویزیون و آنتن نمی خواهد !
یک دل میخواهد و... یک سلام !
حتی از راه دور...
سلام آقای دلتنگی های من !
#صلی_الله_علیک_یااباعبدالله
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت591 گذر از طوفان✨ نگاه گذری به کل هال انداختم نیلو سرش رو از گو
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت592
گذر از طوفان✨
پوشه رو روی میز پریسا گذاشتم خمیازه ای کشید
_ببخشید دیشب بخاطر کارهای من اذیت وبد خواب شدی
_نه اذیت نشدم سر و صدای جابجا کردن بطری های خانواده های ناز بانو اینا رو اعصاب بود اصلا نمیشد خوابید
_بطری چی ؟
_خواهر و برادرهاشو جمع کرده بود سر خیابون ما لیمو و غوره تازه آوردن برای فروش بیاید اینجا باهم آب لیمو و آبغوره بگیریم
کل خونه بوی میدون تربار گرفته بود
_بنده خدا حاجی توی این شرایط چطوری استراحت میکنه
_اصلا دوست ندارم بابا رو بستری توی بیمارستان ببینم ولی با وجود مهمون های ناز بانو و کارهاش راضیم بابا بیمارستان باشه تا کامل خوب بشه فقط اذیت نشه
_اگر شیرین عقل بود میگفتیم کارهاش دست خودش نیست ولی این نظر عقلی مشکلی نداره همه کارهاش و اذیت کردن هاش تابلو عمدی
_خانواده شم پایه هستن برام سوال شده چطوری نمیگن ناز بانو چرا انقد مهمونی میدی چرا بفکر زندگیت و سلامتی شوهرت نیستی یکی از زن داداش هاش یه بار دیدم نصیحتش کرد میخواست خفه ش کنه
_وقتی میان رستوران میخورن و میرن چرا پایه دعوت و مهمونی نباشن
نفس عمیقی کشیدم با صدای سلام شفقت نگاه هر دو تامون سمت در رفت
جوابش رو دادیم ،چند تا از نقشه هارو روی میز گذاشت
_فعلا همین پنج تا رو تونستم کارهاشون انجام بدم تا بعد از ظهر سعی میکنم تعداد بیشتری رو درست کنم
_خانم شفقت از صبح تا الان پنج تارو انجام دادید اینطوری تا بعداز ظهر همه شون درست نمیشه
_خب کمکی ندارم بیاید کمکم زودتر تموم بشه
دستم رو روی پوشه روی میز گذاشتم
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
هدایت شده از حضرت مادر
اگر فاطمه زهرا (س) یاری کند
یاری شونده به آسمان رود و کار آفتاب کند...🌱
#حجاب
#امام_زمان | #فاطمیه
ـ ـ ـ ـ ــــــــــ✾ــــــــــ ـ ـ ـ ـ
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت592 گذر از طوفان✨ پوشه رو روی میز پریسا گذاشتم خمیازه ای کشید
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت593
گذر از طوفان✨
_این پوشه ها رو میبینید؟همه اینا رو دیشب خانم خجسته و من بردیم خونه انجام دادیم
امروزم باید قرار داد ها و کارهای ثبتی مرداد ماه رو کامل کنم گزارش اصلی برای آقای فروغی ببرم
به خانم خوشنام بگید بیان کمکتون زودتر کارتون انجام بشه
شفقت نفس کلافه ای کشید
_خانم خوشنام گفتن تذکر گرفتم بخاطر چند تا از کارهای که انباشته شدن باید اونارو انجام بدم وقت نمیکنم کمک کنم
سرم رو کج کردم
_چی بگم به آقای فروغی اطلاع بدید
_باشه
شفقت مثل کسی که لشکرش شکست خورده بود از اتاق بیرون رفت
پریسا پوشه ها رو برداشت سمت میزم اومد
_خوب جوابش رو دادی بیشتر از ماحقوق میگیرن اندازه ما کار نمیکنن
پوشه رو بزار روی دستم ببرمشون بالا
کاری گفت رو انجام دادم
قفل کشو میز رو باز کردم لیست های که چاپ کرده بودم رو بیرون آوردم روی میز گذاشتم و مشغول کار شدم لیست اول رو ثبت کردم لیست دوم رو برداشتم با ضربه ای که به در خورد سرم رو بلند کردم با فروغی رو برو شدم
نگاهم رو به صفحه سیستم دادم
_سلام بفرمایید ؟
_سلام چی به خانم شفقت گفتید؟
سرم رو بلند کردم
_متوجه سوالتون نشدم
_چرا بهشون گفتید نقشه هارو کامل ثبت نمیکنید
چشم هام از تعجب گرد شد
_من همچین حرفی نزدم امروز اومدن گفتن پنج تا نقشه رو انجام دادم منم گفتم تا بعد از ظهر هر تعدادی که تحویل بدید کارهاش رو کامل میکنم
_آها پس اینطور میگم تا چند ساعت دیگه همه رو درست شده تحویلتون بدن
#پارت_آینده😍
ترانه خانم چقد غر زد😅
https://eitaa.com/joinchat/1275986393C57f6f531da
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
4_5992317613802263137.mp3
4.48M
چرا هوا زمستونیه
دیوار خونه مون خونیه
در خونه پر از هیزمه
مادر کجایی ؟!😭
#حاج_محمود_کریمی
#فاطمیه