شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ # پارت1008 گذر از طوفان✨ کلافه و بی توجه به حرفم از روی مبل بلند شد
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت1009
گذر از طوفان✨
بهم نزدیک تر شد و مثل خودم اخم کرد به چشم هام زل زد و محکم گفت
_من چرا باید دست به کیف تو بزنم حواست به حرف زدنت باشه
از حرفی که زدم کوتاه نیومدم و ادامه دادم
_من حواسم هست تو حواست به کارهات نیست که معلوم نیست چی از داخل گوشیم میخوای که از داخل کیفم بدون اجازه برش داشتی
باصدای بلندی وسط حرفم پرید
_اگر یه روزی لازم باشه گوشیتو بگیرم از دست خودت میگیرم احتیاجی به یواشکی برداشتن ندارم بار آخرتم باشه دنبال بهانه برای بیرون رفتن باشی و تهمت بزنی
ترسیدم و چند قدم عقب رفتم وسعی کردم خودم رو نبازم کیفم رو باز کردم با حرص گفتم
_پس چرا نیست تا دیروز داخل کیفم بوده برگشتم خونه اجنه برش داشتن؟
نفس کلافه ای کشید و زیر لب گفت
_لعنت برشیطون
طلبکار گفت
_نه که خیلی حواس جمع هستی شاید دیروز گمش کردی ده بار خانم خجسته بهت زنگ زد صد بار خودم و داداش زنگ زدیم دیشبم خانم خجسته دوباره زنگ زده بود جواب ندادی زنگ زد به گوشی من نگران شده بود حالتو پرسید
لبم رو به دندونم گرفتم و توی ذهنم دیروز از خونه بیرون رفتن تا رسیدنم یه کنار مزار رو مرور کردم
زنگ زدم بابا خاموش بود بعد زنگ زدن فروغی گوشی رو روی سکوت گذاشتم بعد توی کیفم انداختم یا جیب پالتوم؟
دستهام رو روی دو جیب پالتوم گذاشتم با لمس گوشی داخل جیبم نگاه فروغی روی دستم و جیب پالتو ثابت موند سرش رو تکون داد و سرزنش وار گفت
_یه وقت خجالت نکشی و شرمنده بشی
اه چرا جیب پالتو رو چک نکردم
آب دهنم رو بزور قورت دادم باید جلوش کم نیارم وقتی به طیب قول داد بد رفتار نکنه پس بجز داد زدن و عصبانیت نمیتونه کاری بکنه
زاپاس
https://eitaa.com/joinchat/1275986393C57f6f531da
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
سلام کشتی امن نجات نوکرها
سلام ای تو حیات و ممات نوکرها
سلام شاه دو عالم، سلام اربابم
سلام بر تو شد از واجبات نوکرها
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت1009 گذر از طوفان✨ بهم نزدیک تر شد و مثل خودم اخم کرد به چشم ها
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت1010
گذر از طوفان✨
کیف رو روی مچ دستم انداختم روی پاشنه پا چرخیدم از اتاق بیرون برم که صداش بلند شد
_کجا؟
برنگشتم که نگاه عصبانیش رو نبینم توی دلم خالی بشه از رفتن پشیمون بشم
_خونه بابام
با تن صدای بلند تری گفت
_نورا جرات داری از در این خونه پاتو بزار بیرون
لحن تهدیدش ترسوندم جلو اومد در اتاق رو باز کرد به اتاق کناری اشاره کرد
_برو لباس هاتو عوض کن برای نهار هم یه چیزی درست کن
هنوز صبحانه از گلوش پایین نرفته بفکر نهاره
امروز هر طوری شده باید برم خونه بابام بی خبری ازش نگرانم کرده، بهش پیشنهاد بدم هر کدوم بریم خونه بابای خودمون اونجا نهار بخوره خانواده شم که اصرار دارن بریم سر بزنیم الان میتونه بره
آروم گفتم
_مگه خانواده ت نگفتن بریم خونه پدرت؟
دست به سینه دیوار تکیه داد
_بازم دیشب گوش وایسادی ؟
هول کردم و با دستپاچگی گفتم
_نه نه مینا پیام داده بود بهم چرا جواب نمیدید منتظریم بیاید خونه بابا
_چرا تا الان نگفتی ؟
ای خدا چرا هرچی میگم بدتر میشه حرفم رو بزنم میخواد قبول بکنه میخواد نکنه من امروز تو این خونه نمیمونم
_من میرم خونه بابام توام برو پیش پدر و مادرت
دستش رو به علامت سکوت بالا آورد
_بسه ادامه نده سریع برو لباس هاتو عوض کن و یه فکری برای نهار بکن
خدایا چرا نمیفهمه چرا درک نمیکنه نگران بابام هستم
با صدای بلندتر و با بغض گفتم
_هیچ فکری برای نهار نمیکنم میخوام برم خونه بابام چرا نمیفهمی چرا رو اعصابم راه میری با تهدید و زوگویی نمیتونی منو اینجا نگهداری بخوای جلوی رفتنم رو بگیری انقد جیغ میکشم و داد میزنم که همه همسایه ها جمع بشن بفهمن چقد بیشعوری
_صداتو بیار پایین انقد بی غیرت نیستم اجازه بدم صدات رو بندازی روی سرت که در و همسایه بشنون، بابا خونه نیست و نمیخواد بدونی کجاست همین رو میخواستی بشنوی
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
#کل رمان 50هزار تومن قابل هم نداره
#پارتهای آخر30 هزار تومن قابل هم نداره
بزنید رو شماره ذخیره میشه
👇👇👇👇
6280231321098179هانیه محمدی تخفیف نداره لطفا درخواست نکنید شات فیش واریزی فراموش نشه🌹 بعد از واریز فقط نام رمان رو هم بگید گذر از طوفان✨ فیش رو برای ادمین ارسال کنید و لینک رو بگیرید @Karbala15 فیش رو همون روز ارسال کنید. دو روز بعد سه روز بعد بفرستید شرمندتون میشم❌
هدایت شده از حضرت مادر
ولییہروزمیاد
کہتوتقویممینویسن...📜
تعطیلیرسمیبِمناسبتظھورِ
حضرتِعشقانشاءاللہ🥹
💙🦋یا صاحب الزمان العجل🦋💙
هدایت شده از دُرنـجف
*إذَا ضَاقَتْ بِکَ الأحوالُ یَـوماً
فَثِقْ بِالوَاحِـدِ الفَردِ الـعَلیِّ
اگر روزی به خاطر احوالات روزگار به
دلتنگی دچار شدی؛ دلت را به خدا بسپار...
هدایت شده از شـــهــیــدانـــه🌱
*#بدترین سخن این است که دعا کردم نشد،
زیارت رفتم نشد،
این نشده ها شیطانی است.
هیچ دعا کننده ای دست خالی بر نمیگردد.
اگر به صلاح باشد همان را و اگر به صلاح نباشد بهتر از آن را می دهند🌿
"استاد فاطمینیا"
سلام چطورید؟
اعضای جدید خوش اومدید😍
هستید؟
سوالی یا حرفی دارید بپرسید تا نیم ساعت هستم جواب بدم ☺️
https://harfeto.timefriend.net/16895292453129
هدایت شده از حضرت مادر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍🏻 هیچکس و هیچکس و هیچکس
جز اون افرادی که سه ساله خودشون رو میکشن تا دختر ایرانیو بیارزش و ولنگار نشون بدن و حجاب از سرش بردارن
الان بعد از دیدن این ویدیو جوری نمیسوزن که ناهار ظهرشونو فراموش کنن😉
حنانه خانوم خرمدشتی اینطوری از پله ها با دو تا نماد میاد پایین و میزنه تو دهن همشون😏
همه ی مخالفای وطن و اسلام...
همه مخالفای #جمهوری_اسلامی
دو تا نمادی که از جنس غیرت یه دختر واقعی ایرانه😌🇮🇷
چادر و پرچم!
👈🏻ویدیوی برگشت کاروان بروبچه های نخبه ایران از مسابقات اخترفیزیک با پنج تا طلا و قهرمانی😍🥇
هدایت شده از حضرت مادر
۲۳ صفر ، ارتحال حضرت فاطمه بنت اسد والده ماجده حضرت امیرالمومنین سلام الله علیهما و روحی فداهما...
#ختمصلوات
هدیه به
حضرت فاطمه بنت اسد
به نیت
#سلامتیوتعجیلدرظهورامامزمانعج
#سلامتیحضرتآقا
#شفایمریضا
#عاقبتبخیریخوشبختیجونا
#سفرکربلا
#حاجترواییهمگی
التماسدعا🙏
https://eitaa.com/joinchat/317063367C46e6a1462c
أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج
هدایت شده از دُرنـجف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امیر کبیر زمان
شهید رئیسی عزیز
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت1010 گذر از طوفان✨ کیف رو روی مچ دستم انداختم روی پاشنه پا چرخی
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت1011
گذر از طوفان✨
از طرز حرف زدنش بغضم شکست و اشک هام سرازیر شد
_داری دروغ میگی بابام چرا خونه نیست؟ با این حرفات میخوای بگی من برای بابام مهم نیستم بابام دوستم نداره ،نخیر اینطورنیست با این حرفات نمیتونی منو از بابام دور کنی
_باور نمیکنی به داداش طیب زنگ بزن بپرس بابات خونه ست
پشت دستم رو روی صورتم کشیدم
_خنده داره نیست تو و برادرت از بابای من خبر داشته باشید بعد بابام بخواد من بی خبر باشم،باشه پس میرم خونه بابام که خودم ببینم نیستش از ناز بانو میپرسم کجاست
نوچی کرد و کلافه دستش رو روی پیشونیش کشید
_حاجی گفته تا برگشتن خودش اونجا نری که با ناز بانو روبرو نشی
صدای گریه م بلندتر شد
_این همه دروغ رو چطوری پشت سرهم ردیف میکنی
نفسش عمیقی کشید
_بجان نورا کلمه به کلمه حرفای که بهت گفتم حرف خود حاجیه
با کنایه گفتم
_وقتی جون من برات بی ارزشه مشخص دیگه دروغ میگی
_وای نورا، به خدا به جون مامانم، حاجی خودشه گفته تا بهت زنگ نزده حرفی بهت نزنم
هیچکسی جون مادرش رو الکی قسم نمیخوره ولی بابا کجا رفته که فروغی رو محرم دونسته بهش گفته ولی به من نگفته
بغضم رو قورت دادم
_پس میرم خونه مادر بزرگم
صدای دادش بلند شد
_میرم میرم خونه ت اینجاست نه خونه مادر بزرگت
_از این زندان بدم میاد
دستش هاش رو روی صورتش کشید
_برو بشین لباس هامو عوض کنم بریم بیرون ببینم چکار کنم
زاپاس
https://eitaa.com/joinchat/1275986393C57f6f531da
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
سلام کشتی امن نجات نوکرها
سلام ای تو حیات و ممات نوکرها
سلام شاه دو عالم، سلام اربابم
سلام بر تو شد از واجبات نوکرها
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
هدایت شده از دُرنـجف
میگفت:
رفیق غم دنیا میاد و میره
تو باهاش نرو.
خودت رو مشغول خدا کن،
سرت رو گرم رشد کردنت کن،
توی غم فرو نرو.
فرو که بری، یهو میبنی اون غم رفته
تو هنوز موندی توش🍃
#حرف_قشنگ
#حواسمون_باشه_رفیق
#شایدتلنگر..
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت1011 گذر از طوفان✨ از طرز حرف زدنش بغضم شکست و اشک هام سرازیر ش
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت1012
گذر از طوفان✨
دو ساعت از چرخیدن و رد شدن خیابون ها گذشته بود که فروغی سکوت طولانی مدتی که بینمون بود رو شکست
_ دیگه عصبانی نیستی؟میشه بدون داد هوار راه انداختن دو کلمه حرف بزنیم
الان شاید بتونم از زیر زبونش حرف بیرون بکشم
_عصبانی نیستم ولی شرط دارم
سرعتش رو کم کرد و ماشین رو کنار خیابون پارک کرد سمتم چرخید
_چه شرطی ؟
_اول به سوال من جواب بده بعد حرف بزنیم
نفس رو محکم بیرون فرستاد
_گرو کشی میکنی ؟اصلا کار قشنگی نیست ،اگر سوالات درمورد باباته نپرس چون جواب نمیدم نه که خودم نخوام چون بهش قول دادم
چشم هام رو با حرص بستم و بازشون کردم
_بابام چرا باید بگه به من نگی تو داری اذیت میکنی
_هر وقت دیدیش ازش بپرس جواب میده
_عه خوب شد گفتی خودم نمیدونستم وقتی تو قصد داری جواب سوال های که حقمه بدونم رو بهم نمیگی پس منم حرفی باهات ندارم
صورتم رو سمت شیشه چرخوندم رو ازش گرفتم ماشین رو راه انداخت
_باشه بریم خونه
حرفش رو قطع کردم
_گفتم بر نمیگردم توی اون خونه بچه دوساله نیستم با چند ساعت توی خیابون دور زدن حرفم یادم بره
_وای نورا وای چرا از خر شیطون پایین نمیایی الان توی این آخر سالی کی برای دوماه خونه شو کرایه میده که من برم خونه بگیرم این مدت رو صبر کن تا خونه مون کامل بشه میریم همون جا
مصمم تر از قبل گفتم
_من پام رو توی اون خونه نمیزارم نمیتونی خونه پیدا کنی من میرم خونه آقاجونم میرم خونه پدر بزرگم فکر کردی با این گندی که به زندگیم زدی دیگه کسی رو ندارم آواره میشم
یهوی از کوره در رفت
_اه بس کن دیگه میرم میرم تو از خود راضی اونجا تحمل میکنی تو ای که به زمین و زمان بدبین هستی
از داد و عصبانیتش ترس برم داشت و جوابش رو ندادم گوشیش رو برداشت و با همون حال گرفته ش شماره ای رو گرفت
منتظر جواب مخاطبش شد
بعد از سلام و بی حال و حوصله ش گفت
_داداش کجایی میخوام ببینمت
_باشه پس میام شرکت خدا حافظ
گوشی رو قطع کرد سرعتش رو بیشتر کرد
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
سلام مهربونا؟
هستید؟
سوالی یا حرفی دارید بپرسید تا پارت ارسال میشه یه چندتایی جواب بدم
https://harfeto.timefriend.net/16895292453129
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت1012 گذر از طوفان✨ دو ساعت از چرخیدن و رد شدن خیابون ها گذشته ب
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت1013
گذر از طوفان✨
جلوی در شرکت ماشین رو پارک کرد
نگاهم سمت پنجره اتاق بایگانی رفت با بازشدن در ماشین سرم رو چرخوندم
_ساعت چنده؟
انگشتش رو روی صفحه گوشیش کشید
_ ساعت دو چطور مگه؟
_برم پیش پریسا
_با این چشم های قرمز کجاببرمت! بشین برم با طیب کار دارم سریع میام
منتظر جوابم نموند پیاده شد و در رو قفل کرد با قدم های بلند سمت شرکت رفت
آهی کشید و دوباره به پنجره خیره شدم
اگر اینطور نمیشد الان داخل اتاق پیش پریسا بودم نمیدونم باید دلم برای روزهای که کنارهم خوش بودیم تنگ بشه بگم یادش بخیر یا بگم ای کاش جلوی اصرارهای پریسا رو برای استخدام شدنمون توی این شرکت گرفته بودم
صدای باز شدن قفل درهای ماشین از فکر بیرونم آورد فروغی روی صندلی نشست و سریع ماشین رو روشن کرد با سرعت تند خیابون رو رد کرد
_میریم خونه داداش طیب میزارمت اونجا بعد میرم خونه وسایل و لباس هامون بیارم
روی صندلی جابجا شدم
_خونه آقا طیب چرا؟
_فعلا تا فردا میریم اونجا
رفت پیش طیب برای خودشون بریدن و دوختن ،حتما میخواد این دوماه هر روز خونه یکی باشیم
_قراره هر روز خونه یکی از خواهر و برادرات باشیم؟ یعنی چی؟
نگاه چپ چپی بهم انداخت
_نخیر
_تو میخوای بری خونه داداشت برو من میرم خونه
قاطعانه گفت
_هرجا خودم رفتم و بودم توام همون جایی دیگه ادامه نده
کاش میتونستم بهش بگم نمیخوام کنار تو باشم
بعد از نیم ساعت جلوی در یه خونه توقف کرد با ریموت دستش در رو باز کرد پاش رو روی گاز گذاشت و داخل حیاط رفت ماشین رو یه گوشه پارک کرد کمربند صندلی رو باز کرد
_پیاده شو
در رو بستم و نگاهم توی حیاط و بزرگ و دنجشون چرخید پشت سرش سمت در ورود رفتم در رو باز کرد به پله های طبقه بالا اشاره کرد
_برو بالا
پشت سرم اومد و در رو باز کرد داخل رفتیم
آینده
https://eitaa.com/joinchat/1275986393C57f6f531da
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
عزیزان خانمی که چند سال درگیر بیماری روماتیسم و توانایی خرید داروها و پیگیری درمان نداشتن الان مریضیشون به سیل استخوانی رسیده و توان شستن لباس با دست ندارن و شرایط مالی خوبی ندارن همسرشون کارگر هستن هر عزیزی میتونه از ۲۵یا ۵۰هزار یا بیشتر کمک کنید بتونیم براشون لباسشویی بخریم خیلی از وسایل زندگیشون دیگه قابل استفاده نیست
رفقا یاعلی بگید بتونیم گرهی از مشکلاتشون باز کنیم
به نیابت از اهل بیت یا شهدا یا امواتتون واریز بزنید
5892107046105584
کارت بنام گروه جهادی حضرت مادر
اگر برای شماره کارت گروه جهادی واریز نشد
به این شماره کارت واریز بزنید
بزنید روی شماره کارت کپی میشه
5894631547765255
محمدی
عزیزان اگر بیشتر جمع شد برای کارهای خیر دیگه ای هزینه میشه
https://eitaa.com/joinchat/317063367C46e6a1462c
رسید رو برای ادمین بفرستید🙏
@Karbala15
اجرتون باحضرت زهرا(س)