🌹ابراهیم مهزیار می گوید
🌴 #امام_زمان به من فرمودند:
🌾 شیعیان آخرالزمان ندیده به من عشق میورزند، اگرآنها بدانند چقدر دوستشان دارم از شوق میمیرند 🍃
#امام_زمان ❤️
هدایت شده از حضرت مادر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️فقط دلشوره حرم دارم😭
(یازینب)
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌘✨✨🌘✨✨🌘✨✨🌘✨🌘✨✨ ✨🌘 #قسمتیازدهم سراب🕳 در اتاق رو بستم پشت پنجره ایستادم پرده رو کنار زدم ،نگاهم به
✨🌘✨✨🌘✨✨🌘✨✨🌘✨🌘✨✨
✨🌘
#قسمتدوازدهم
سراب🕳
_فائزه به این راحتی که میگی نیست، تا یه کلمه بگم میگن استغفرالله فکر میکنن راهی بجز تهمت زدن پیدا نکردم، امکان داره بابا هم بیشتر از دستم دلخور و ناراحت بشه و اوضاع بدتر بشه
_دختر خوب وقتی میتونی با سند و مدرک حرف بزنی چرا معطل میکنی! الان وقت صبوری کردن نیست ها، بشینی سرسفره عقد و دیگه راه پس و پیش نداری
_صبر کجا بود ؟دارم به هر دری میزنم یه راهی پیدا کنم بابا رو راضی کنم بیخیال بشه ، برای سند و مدرک هم چی داریم؟یه سری حرف و اتفاق که شنیدیم و دیدیم کجای اینا دلیل محکمه پسند میشه؟بازم فقط میشه حرف که قبول نمیکنن
با صدای نفس کشیدن عصبی فائزه رشته کلام از دستم در رفت
_وای من از دست تو سر به بیابون بزارم کمه اصلا تو نمیخواد هیچ کاری بکنی فقط به حاج بابات بگو تا یه هفته دیگه دلیل مخالفتم رو با مدرک ثابت میکنم
_بعد یه هفته چه جوابی بدم ؟اینطوری که فکر میکنن من دروغ گفتم و شرایط بدتر میشه
_نگران نباش خودم کمتر از یه هفته نشده مدرک و سندمعتبر به دستت میرسونم
از جوابش جا خوردم
_چی میگی ؟فکر کردی من اجازه میدم خودت رو بندازی توی دردسر بقول زهرا این جماعت حیف نون و آب زیرکاه باید بخدا واگذر کرد
_صنم خانم من حواسم هست دارم چی میگم نمیتونم بشینم فس فس کردن تو رو ببینم که این بی شخصیت مذهبی نما در کنار هرغلطی که میکنه به لقمه گنده تر از دهنش برسه بعد به ریش همه مون بخنده وقتی هدفش از از این ازدواج برات روشن شده باید زد خودش و خانواده ش رو تارو مار کرد از اولم اشتباه کردم به حرفت گوش کردم تا الان برای کله پا کردنش صبر کردم
کلافه نوچی کردم و حرفش رو قطع کردم
_نمیشه که بخاطر یه آدم پلید خودت رو بندازی توی دردسره اینطوری استرس من هم بیشتر میشه
_کلمه آدم برای اینطور کسی حیفه ،نترس یه راه بی خطر پیدا میکنم ولی باید حق این مکارحلیه گر بزارم کف دستش هم تلافی اذیت و آزارهای که برای بچه ها درست کرد در میاد هم شرش از سر زندگی تو کنده میشه
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
قسمت اول
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/54932
✨
✨🌘🌘✨🌘🌘✨
✨🌘🌘✨🌘🌘✨🌘✨🌘✨
هدایت شده از دُرنـجف
بعد از اینکه از صفین بازگشتند،
خبر دادند که "سهلبنحُنیف"
که از یاران دوست داشتنی
برای امیرالمومنین بود؛
از دنیا رفته است.
_ محبوب ما فرمود:
اگر کوهی مرا دوست بدارد؛
در هم فرو میریزد...
نهجالبلاغه،حکمت۱۱۱
هدایت شده از حضرت مادر
شـــهــیــدانـــه🌱
مانده بودم چه بگویم اشکم از دیده روان گشت و خودت فهمیدی در این آشفته بازار دنیا هوامو داشته باش
در بهشت عاشقی و در کنارحرم آقا امام رضا علیه السلام به یادتونم
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت1161 گذر از طوفان✨ با احساس خفه گی و سر دردی که داشتم بیدار شدم
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت1162
گذر از طوفان✨
از شدت دردی که توی کمرم میپیچید گریه م گرفته بود و به سختی میتونستم حرف بزنم
دکتر شروع به حرف زدن با طاها کرد
بعد از تموم شدن سوال هاش رو به یکی از پرستار ها کرد و گفت
_یه تماس با دکتر نور افشان بگیرید بگید سریع بیان بیمارستان باید زودتر زایمان انجام بشه
پرستار چشمی سمت ایستگاه پرستاری رفت
خانم دکتر دستگاه فشار رو از دور بازوم باز کرد روبه طاها و مامان گفت
_فشارشون خیلی پایین تا سِرم تموم بشه بهتر میشن
پرستاری که رفته بود با دکتر تماس بگیره برگشت و به دکتر گفت
_خانم دکتر گفتن تیم جراحی آماده و اتاق عمل آماده بشن به محض اینکه برسن عمل انجام بشه
دستم رو روی دست طاها نگران کنارم وایساده بود گذاشتم وبریده بریده گفتم
_دکتر که برای اول هفته تاریخ برای عمل زد
الان چرا میگن زودتر
دکتر قبل از طاها جواب داد
_عزیزم باید هرچی زودتر عمل انجام بشه وگرنه خدایی نکرده سلامتیتون بخطر میفته الانم نگران نباشه چند ساعت دیگه از دست این درد راحت میشی
زبونم رو روی لبم که خشک شده بود کشیدم و با همون زارم و نفسی های که بزور میکشیدم به طاها گفتم
_هیچ وسایلی برای بچه ها نیاوردیم به دنیا بیان چی بپوشن
توی اوج استرس و دلواپسیش سعی کرد لبخند بزنه
_میرم وسایلشون میارم
مامان بوسه ای روی سرم زد و گفت
_دورت بگردم مادر بمیرم برای این حالت
بی حال و با درد لب زدم
_خدانکنه
نگاهی به طاها انداخت
_نمیخواد بری زنگ میزنم به مینا بره ساک هارو برداره بیاره
چشم هارو روی هم گذاشتم و برای بلند نشدن صدای گریه م از دردی داشتم لبهام رو بهم چسبونده بودم و محکم دست طاها رو فشار میدادم
انگشت هاش رو زیر چشمم کشید و با صدای که گرفته و بود و نگرانی توش موج میزد کنار گوشم آروم شروع بخوندن قرآن کرد
آینده😟😟😟😟
https://eitaa.com/joinchat/1275986393C57f6f531da
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
هدایت شده از حضرت مادر
اون کارهایی که گمنام انجام میدی، خاکشون میکنی هیچکس نمیفهمه
اونها رو خود خدا، رشدشون میده...
امروز برای خدا چیکار کردی؟!😉
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت1162 گذر از طوفان✨ از شدت دردی که توی کمرم میپیچید گریه م گرفته
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت1163
گذر از طوفان✨
تحمل چند ساعت درد دیگه توانم رو گرفته بود و بی رمق چشم هام چرخیدو طاها و مامان رو صدا زدم
از شدت دردی که چند ساعت بعد از عمل بیشتر شده بود صورتم رو جمع کردم
کاش یه مسکنی بهم بزنن دری که دارم کلا از بین بره با این وضعیت خدا میدونه چند روز باید در حال استراحت باشم همین روز اولی از روی تخت بودن خسته شدم ولی دکتر گفت فعلا باید این درد رو تحمل کنم با هیچ مسکنی هم آروم نمیشه
نگاهی به تخت نوزاد ها انداختم
چرا نمیتونم داخلشون ببینم
بی حال لب زدم
_طاها ؟مامان؟
طاها سریع خودش رو به کنار تخت رسوند به چشم هام خیره شد
_جانم عزیزدلم خوبی؟
چشم هام رو بستم و باز کردم
_بهترم، هنوز کمی درد دارم یه کمی آب بهم میدی
خم شد پیشمونیم رو بوسید
_ این چند بار بیدار شدن و خوابیدنت نگرانم کرد دکتر گفت فعلا طبیعی الان دوازده ساعت گذشته میتونی چیزی بخوری دکتر گفت آبمیوه بخوری مامان گفت نه بیدار شی اول خرما بخوری بعد آب میوه،خیلی تشنته؟اول آب برات بیارم
دستم رو بالا آوردم گوشه لبم کشیدم
بچها کجان؟مامان رفت؟
_خوابن،مامان رفت نماز بخونه الان میاد
_مامان میخواد خرما بیاره؟
_نه عزیزم بابا آورده،همه بیرون منتظر هستن بیان ببیننت
_کمک میکنی بشینم
_نمیشه بلند بشی دکترت گفته باید صبر کنی بیاد ببینت
_دراز کشیده چطوری خرما و آب بخورم
لبخندی زد
_تا چند ساعت نباید تکونی بخوری
نوچی کردم و زیر لب همراه با درد گفتم
_ای بابا، طاها
_جانم؟
_امشب باید بیمارستان بمونم؟
_آره تا فردا باید باشیم
کلافه چشم هام رو بستم و باز کردم
_کاش میشید مرخص بشم
بطری آب معدنی و بسته خرما رو با یه لیوان آورد
_پرستار گفت امروز باید سوپ یا یه غذای میکس شده بخوری
_گرسنه م نیست فقط تشنمه
_نمیشه که تا فردا هیچی نخوری فعلا این چند تا خرما بخور بخور که به بابا اینا بگم بیان داخل ببیننت
_باشه
آب دهنم که خشک شده بود رو بزور قورت دادم و پرسیدم
_ بابا رفت یا هنوز بیرونه؟
_خوابیدی با دکتر حرف زد خیالش راحت شد گفت میره یه سر به مغازه بزنه دوباره برمیگرده
_کار خوبی کرده
آینده😢😢😢😢
https://eitaa.com/joinchat/1275986393C57f6f531da
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
هدایت شده از حضرت مادر
#سلام_امام_زمانم 💚
با هر نفسی سلام کردن عشق است
آقا به شما احترام کردن عشق است
امام خوب زمانم هر کجا هستید
با هزاران عشق و ارادت سلام
✦السّلامُ عَلَیْڪَ یا صاحِبَ الزَّمانِ
✦اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا شَریڪَ الْقُرْآنِ ،
✦اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
سلام کشتی امن نجات نوکرها
سلام ای تو حیات و ممات نوکرها
سلام شاه دو عالم، سلام اربابم
سلام بر تو شد از واجبات نوکرها
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
هدایت شده از حضرت مادر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام از قطعه ای از بهشت
ان شاءالله بزودی زود همچین صبحی قسمتتون بشه ✨🤲
هدایت شده از دُرنـجف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانوم سه ساله . .
ما هنوز حرمت رو ندیدیم . .
مددی کن بی بی جان . . 💔
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت1163 گذر از طوفان✨ تحمل چند ساعت درد دیگه توانم رو گرفته بود
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت1164
گذر از طوفان✨
با کمک طاها و مامان سوار ماشین شدم ،مامان چادرم رو مرتب کرد و در ماشین رو بست به طاها گفت
_تند رانندگی نکنی، با بابات و بچه ها میرم زودتر برسیم
_چشم حواسم هست
سوار ماشین شد و در رو بست
_طاها ؟
سرش رو چرخوند
_جانم؟
_کاش مینا ومحیا با ما می اومدن
لبخندی زد
_نگران اسماء و امیری؟
_سرم رو کمی جابجا کردم
_نگران نیستم دوست داشتم همراه خودمون بودن ،مگه قرار نبود اسم های انتخاب کردیم رو بنویسیم داخل قرآن بزاریم بگیم بابا اینا بردارن ببینیم چه اسمی در میاد
ماشین رو راه انداخت بعد از چند ثانیه سکوت گفت
_باید برای ثبت احوال اسم هارو میگفتم بین همه اسم ها اسماء و امیر بیشتر دوست داشتی همون هارو گفتم ثبت کنم قشنگم هستن
_پس نظر بزرگتر هارو نپرسیدیم ناراحت نمیشن؟
آروم خندید
_حق انتخاب اسم بچه با مادره ،وقتی هم اسم های خوبی انتخاب کردی اونام هم بدون شک اسم هارو دوست دارن
لبخند زدم
_کاش میشد صبر کنیم نظرشون بپرسیم
_همه انتخابهات رو پسندیدن گفتن اسم های قشنگیه هرچی نورا گفته همون خوبه
_باید همه اسم هارو میگفتی اون وقت نظر میدادن
از گوشه چشمش نگاه مهربونی بهم انداخت
_همون روزی که در باره ی اسم حرف میزدیم باید فقط تو انتخاب میکردی
آروم خندیدم و آخ گفتم هر دوتا دستم رو روی شکمم گذاشتم
_خودت رو لوس نکن با این وضعم نمیتونم بخندم
آینده😱😱😱😱
https://eitaa.com/joinchat/1275986393C57f6f531da
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
هدایت شده از حضرت مادر
♦️ #سلام_امام_زمانم❤️
🔹 دیدن روی تو چشم دگری می خواهد.
منظر حسن تو صاحب نظری می خواهد..
🔹 باید از هر دو جهان بی خبرش گردانند
هر که از کویِ وصالت خبری می خواهد.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_
به نیت سلامتی و فرج امام زمان پنج صلوات
🦋اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🦋