#ویژه_نامه_مناسبتی۱ #مولد_کعبه #اسدالله_ایامکم ✨❶. (ابوطالب صبر كن...) ❣✨سیزدهم ماه رجب، سال سی ام از عام الفیل بود، ثلثی از شب گذشته بود كه درد حمل بر فاطمه بنت اسد عارض شد حضرت ابوطالب به او گفت: ناراحت به نظر می آیی؟ فاطمه گفت: احساس درد و ناراحتی دارم. حضرت آن اسمی را كه در ذكر آن از گرفتاریها نجات می یافت را بر زبان آورد و فاطمه نیز بواسطه گفتن آن ذكر آرام گرفت. سپس به او گفت: من می روم عده ای از زنان آشنایت را بیاورم تا در این موقع شب تو را در ولادت فرزندت یاری دهند. فاطمه گفت:هر طور صلاح می دانی عمل كن.ناگهان صدایی از گوشه خانه شنیده شد كه گفت: ای ابوطالب، صبر كن! چرا كه ولی خدا را دست نجس نباید لمس كند(۱).✨ ✨❷. (فاطمه بنت اسد و ورود به كعبه) ❣✨صبح هنگام، بار دیگر فاطمه بنت اسد را درد عارض شد. حضرت ابوطالب (علیه السلام) ناراحت و پریشان از خانه بیرون آمد، در راه عده ای از زنان قریش را دید كه علت ناراحتی را از او پرسیدند حضرت پاسخ داد: فاطمه در شدیدترین حال وضع حمل قرار گرفته است و سپس ابوطالب دست بر صورتش گذاشت در این حال پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رسید و پرسید:عمو جان، چرا ناراحتی؟! عرض كرد: فاطمه بنت اسد در حال وضع حمل است. در همین حال، فاطمه ندایی را شنید كه می گوید: ای فاطمه، بر تو باد كه به خانه خدا بروی. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دست ابوطالب (علیه السلام) را گرفت و با هم نزد فاطمه آمدند و او را با خود كنار خانه خدا آوردند(۲).✨ ✨❸. (جبرئیل و فاطمه بنت اسد) ❣✨فاطمه بنت اسد در قسمت پشت كعبه (یعنی پشت آن سمتی كه درب است) ایستاده بود و رو به كعبه دعا می خواند كه ناگهان پیش چشمان همه حاضران دیوار خانه خدا از همان قسمت شكاف برداشت و آنقدر از هم فاصله گرفت كه فاطمه توانست از شكاف دیوار وارد شود و جبرئیل او را به داخل برد و دوباره دیوار به هم آمد و او داخل كعبه ماند.(۳)✨ 📚منابع: ✨(۱) روضة الواعظین، ص 68. ✨(۲)بحارالانوار، ج 35، ص 30. ✨(۳)امالی شیخ طوسی، ص 80. #فقط_حیدر_امیرالمومنین_است👇 •┈••✾◆🍃🌸🍃◆✾••┈• #طولانی_هست_ولی_ارزش_وقت_گذاشتن_داره 🎀 @karbalaei021