eitaa logo
توشه اخرت
319 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
0 ویدیو
0 فایل
کانالی زیبا با مطالبی زیبا در مورد بهشت جهنم نزدیک شدن به خداوند تعالی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰داستانی زیبا از که باعث جان صاحبان خانه شد❗️ 🔸الهام خداوند و شدن دزد 🔻در يکى از شهرهاى ايران، زن و مردى با هم کردند، يک سال و چند ماه از عروسى ايشان گذشت و خداوند کودکی به آنها هدیه کرد. 🔻در شب سردى از زمستان زن و شوهر و کودک همگى در اتاق خواب بودند که دزدى تصميم مى گيرد از آن منزل سرقت کند ـ گاهى پروردگار را نزد يک دزد مى برد و نمى گذارد دزدى کند ـ هيچ کس از حادثه اى که قرار است اتفاق بيفتد ندارد، نه همسايه ها و نه پدر و مادر. حفظ اين خانواده به وسيله يک دزد نيز ممکن است! 🔻نيمه شب دزد وارد اتاق مى شود، مى بيند زن و شوهر جوان خوابند، تمام اثاث ها هم است، قالى ها، فرش ها. داخل کمد لباس هاى قيمتى، طلا و نقره هست، خيلى خوشحال مى شود. يک لحظه به اين امر فکر مى کند که اگر اين نوزاد بيدار شود و گريه کند و اين زن و شوهر نيز بيدار شوند، در آن صورت من نمى توانم کارى بکنم. 🔻به او الهام مى شود، آهسته کودک را بلند مى کند و در ايوان خانه مى گذارد و برمى گردد که بلافاصله کودک بيدار مى شود و گريه مى کند و سپس پدر و مادر به دنبال کودک بيرون مى آيند. ❤️خداوند را طورى قرار داده است که با کوچک ترين صداى فرزند بيدار مى شود، اگر مادر بيدار نشود هزاران خطر بچه ها را از بين مى برد. 🔻مادر مى بيند صداى گريه بچه مى آيد ولى بچه سر جايش نيست، با وحشت شوهر را بيدار مى کند و مى بينند صدا از بيرون مى آيد. بچه سه ماهه که بيرون نمى تواند برود! وحشت زده با همديگر به طرف ايوان مى دوند. در همين لحظه طاق چوبىِ موريانه خورده فرو مى ريزد و صداى ريزش طاق، همسايه ها را بيدار کرده، همه داخل کوچه براى نجات آنان مى آيند و مى بينند زن و شوهر و بچه بيرون از خانه هستند. 🔻گرد و غبار اتاق نشست، دزد هم بين مردم بود و چيزى نمى گفت، ولى فکر کرد اگر من بروم اين داستان را براى آنها بگويم آنها به خدا بيشتر می‌شود. حال که نتوانستيم دزدى کنيم، اعتقاد مردم را به خدا زياد کنيم! 🔻دزد جلو آمد و به زن و شوهر گفت: داستان از اين قرار است. زن و شوهر و همسایه‌ها دزد را و رها کردند و پول خوبى نيز به او دادند و گفتند: برو با اين پول کاسبى کن، ديگر هم دزدى نکن. دزد گفت: 💠دنبال دزدى نخواهم رفت و اگر به من پول هم نمى داديد من دنبال دزدى نمى رفتم.💠 📎 برگرفته از کتاب هدایت تکوینی و تشریعی اثر استاد حسین ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @karbalaei021
🌷امام صادق عليه السلام: ✨در كتاب خدا (قرآن)، #نجات از هر سقوط و #بينايى از هر کوردلی و راهنمایی به هدایت نهفته است. @karbalaei021
🌹 و راه 🌹 دو که کرده و به ندای هل من ناصر پاسخ دادند دو شخص کوفی هستند که لحظاتی قبل از امام حسین(ع) به فیض شهادت می‌رسند. البته افراد دیگری هم هستند که کمی قبل از امام حسین(ع) شهید شدند(من جمله حضرت عبدالله فرزند امام حسن(ع)) اما حکایت این دو متفاوت است. و بن سلمة انصاری عجلانی، اهل کوفه و از تیره بنی عجلان و از خوارج کوفه و از قبیله خزرج انصار مدینه بودند. این دو برادر هرچند سابقه خوبی نداشتند ولی عاقبت به خیر شدند؛ سعد و ابوالحتوف تا قبل از شهادت از خوارج و از لشکر عمربن سعد بودند. وقتی که در روز عاشورا اصحاب امام حسین(ع) به شهادت رسیدند و به نقل تاریخ، به جز 2 نفر باقی نمانده بود {امام حسین(ع) و ضحاک بن عبدالله و امام(ع) تنها مانده و ندای هل من ناصر فرموده و اهل حرم گریه میکردند، به سعادت روی آوردند. طبق روایت، ابوالحتوف، با شنیدن هل من ناصر وجدانش بیدار شد و عمیقاً متحول گشت و با برادر خود گفت که مگر نه این که ما می‌گوییم: لاحکم الا لله ولا طاعة لمن عصی الله (این شعار خوارج بود) این حسین مگر فرزند پیامبر ما نیست و مگر ما روز قیامت امید شفاعت جد او را نداریم؟ چگونه ما وارد جنگ با او شده و او در میان دشمن بی‌یار و یاور مانده است. پس به همراه برادرش (سعد) به یاری حسین(ع) آمدند و در نهایت نیز به شهادت رسیدند. @karbalaei021