زائِـری‌بــارانـی‌اَم‌آقــابِدادَم‌می‌رِسی؟ بی‌پَناهَم‌خَستِہ‌اَم‌تَنہـابِدادَم‌می‌رِسی؟🕊💔" ☀️اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَی الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهید صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ✋️ #امام_رضا #عکس_نوشت

‌ یه حدیث بسیار جالب👇 🔸اینگونه باش🔸 #همسر_داری #اخلاق_حسنه #نصف_اجر_شهید 📖جاءَ رَجُلٌ إلی رَسولِ اللّهِ فَقالَ:📖 إنَّ لی زَوجَةً إذا دَخَلتُ تَلَقَّتنی، وإذا خَرَجتُ شَیَّعَتنی مردی نزد پیامبر خدا آمد و گفت: من همسری دارم که هر گاه وارد خانه‌ میشوم، به استقبالم می‌آید و هر گاه از خانه خارج میشوم، بدرقه ام می کند. و إذا رَأَتنی مَهموما قالَت: ما یهِمُّک؟ إن کنتَ تَهتَمُّ لِرِزقِک تَکفَّلَ لَک بِهِ غَیرُک، و إن کنتَ تَهتَمُّ بِأَمرِ آخِرَتِک فَزادَک اللّهُ هَمّا. و هر گاه مرا اندوهگین می‌بیند، می‌گوید: چرا اندوهگینی؟ اگر غمِ روزی‌ات را می‌خوری، خداوند آن را برایت ضمانت کرده. و اگر غم آخرتت را داری، خداوند بر اندوهت بیفزاید و مدام دغدغه آخرت را داشته باشی. فَقالَ رَسولُ اللّهِ : إنَّ للّه عُمّالاً و هذِهِ مِن عُمّالِهِ، لَها نِصفُ أجرِ شَهیدٍ. پیامبر فرمود: خداوند در عالَم #کارگزارانی دارد و این زن، یکی از کارگزاران اوست. برای او نصف پاداش شهید در نظر گرفته شده است.

این حدیث چندین نکته داره: 1⃣ کیفیت اخلاق همسر داری: #استقبال ، #بدرقه 2⃣غم مذموم، غم ممدوح: غم برای روزی مذموم است. غم برای آخرت‌ ممدوح. 3⃣دعا برای دغدغه‌مندی: به هیچ حدی از دغدغه مندی نباید اکتفا کرد و باید مدام طلب زیادت کرد. 4⃣زن نباید کمبودهای اقتصادی و مالی را مانند پتک بر سر مرد بکوبد، بلکه باید نداشته‌های خانه را نیز با بزرگواری ندیده بگیرد. 5⃣زنی که حرمت همسر را نگه دارد، کارگزار خداوند در زمین میشود. همانگونه که ملائکه کارگزار خداوند در آسمان اند

بِہ‌دَریـای‌ِغَمَـت‌پِیوَستِہ‌اَم‌مَن . . بِہ‌بـال‌ِپَرچَمَـت‌دِل‌بَستِہ‌اَم‌مَن🚩✨️ اسیـرچَشـم‌‌هایَت‌ڪُن‌دِلَـم‌را . . ڪِہ‌اَزدُنیای‌ِبی‌تُوخَستِہ‌اَم‌مَن💔🥀" صلَّی‌اللهُ‌عَلَیکَ‌یَا‌اَبَاعَبدِاللهِ‌الحُسَین؏✋️ #امام_حسین شبتون حسینی✨✨✨✨

🔴 #دعای_ندبه 🔵 چند صبح جمعه به انتظار او نخوابیده ای

دلم می خواست هر شب جمعه با امام زمان کربلا باشم به دنبال یوسف نرجس در به در توی کوچه ها باشم مرا کشته درد شیدایی امان از این عشق و رسوایی دلم می خواست قبر گمشده را با امام زمان می شدم زوار اباصالح روضه می خواند و میزدم من سر بر درو دیوار به یاد آن صورت نیلی که خورده بود از عدو سیلی دلم می خواست گوشۀ حرمت با امام زمان روضه می خواندم که یک صبح جمعه با مهدی در کنار بقیع ندبه می خواندم رقیه بود و علی اصغر  سکینه بود و علی اکبر دلم می خواست یک دعای فرج قسمتم می شد وادی عرفات به هنگام مردنم می شد آب غسل من آب شط فرات پیامبر بود و گل طه علی بود و همسرش زهرا دلم می خواست انتظار فرج با دعای فرج می رسید پایان اگر آید یوسف زهرا درد پهلویش می شود درمان شود قبر گمشده پیدا شود درمان سینه زهرا دلم می خواست یک شب جمعه یک دعای کمیل کربلا باشم دلم می خواست یک شب جمعه یک دعای کمیل در نجف باشم به محراب کوفه من یک شب با امام زمان کربلا باشم دلم می خواست قسمتم می شد یک محرم در کربلا باشم بگیرم یک مشک پر آب و ساعتی دور بچه ها باشم کنم پیدا دست سقا را ببوسم من اشک زهرا را بیا ای حلال مشکلها تو را جان مادرت زهرا یا ابا صالح  یا ابا صالح