هدایت شده از اطلاع رسانی گسترده حرفهای
🔴 عارف بزرگ، آیت الله سید جمالالدین گلپایگانی نقل کردند:
هنگام #دفن و تلقین یک جوان مذهبی، با #چشم_برزخی دیدم #شیطانکهایی دارند بالای قبر میرقصند و این جوان مذهبی زبانش بند آمده😳
برای اینکه او را نجات دهم به سرعت از اطرافیانش پرسیدم ...😳
🔻کلیپ آن را اینجا ببینید👇
https://eitaa.com/joinchat/4016833072C9dda66533c
هدایت شده از کانال مداحی
❌کار در منزل با تسویه روزانه❌
✅روزانه بین ۵۰۰ تا ۱ میلیون تومان✅
🟠 مناسب خانم های خانه دار
🟠 مناسب کارمندان به عنوان شغل دوم
خانم ها روی لینک زیر بزنن👇
💰《کسب درآمد مخصوص خانم ها》
آقایون روی لینک زیر بزنن👇
💰《 کسب درآمد مخصوص آقایان》
نمونه درآمد و ویدئو اعضا کانال رو ببین😳👇
https://eitaa.com/joinchat/3201696057Cc93bf7a5af
سریع عضو شو تا پاک نشده❌
#کاربرگ_هوش
#افزایش_مهارت_دیداری
نیمه ی دوم هر شکل را وصل کن
✔️ مناسب ۲ تا ۶ سال
🆔https://eitaa.com/kardaste
ایده ی نقاشی
شخصیت های دهان گشاد
زنگ هنر
🌀💙🌀💙🌀
📙📘📗📕📗
کانال اوریگامی وکاردستی👇
https://eitaa.com/joinchat/4256891178C4f16d66bd9
#تربیتی
👈 به جای نصیحت برای کودکان داستان تعریف کنید.
❌ هیچ کودکی نصیحت رو دوست نداره.
اگر بارها کودکتون رو نصیحت کنید بارها از گوش دادن به صحبت هاتون طفره میره. پس اگر میخواین رفتاری رو توی کودکتون تغییر بدید براش قصه بخونید.
مثلا بچه ای که از تاریکی میترسه اگر شما هزار بار بهش بگید که تاریکی ترس نداره کودک اهمیت نمیده. اما اگر داستانی در این خصوص بارها و بارها براش بخونید کودک هر بار با شخصیت اصلی ارتباط برقرار میکنه و خودش رو جای اون قرار میده و به مرور ترسش کمتر میشه.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بازی_حرکتی
کشیدن طناب
جمع کردن توپ
✔️ مناسب ۳ تا ۶ سال
https://eitaa.com/kardaste
#کاردستی
ایده #عروسک_نمایشی شیر که میتونید با پارچه نمدی برای بچه ها درست کنید.
https://eitaa.com/kardaste
هدایت شده از شدیدا توصیه میشود:
چرا میخواهند شما فقیر بمانید ؟
امام علی چه رازی به امام حسن گفت که ایشان را ثروتمندترین مردعرب، کرد ؟
چرا رازجذب ثروت از مردم عادی، مخفی شده ؟
قوانین مخفی #ثروت و #پول که یک عمر به دنبال آن بودید👇در اینجا😳
https://eitaa.com/joinchat/3281387703C40eb599328
شک نکنید که این کانال شما را ثروتمند میکند👆🏻
🧲🧠🧲
💷👤💷
هدایت شده از اطلاع رسانی گسترده حرفهای
🚨زنی که بچههایش را بعد از تولد در تنور آتش میسوزاند!😳
زنی بود که هر وقت بچهای به دنیا میآورد، او را به #تنور میانداخت و #میسوزاند! تا اینکه مرگ آن زن رسید. اقوامش او را به خاک سپردند. اما همین که برگشتند متوجه شدند زمین میلرزد، قبر آن زن #شکافته شد و ناگهان....😳
🔻ادامه را اینجا بخوانید👇
https://eitaa.com/joinchat/4016833072C9dda66533c
هدایت شده از کانال مداحی
🔴 کار در منزل با تسویه روزانه (فوری) 🔴
✅ روزانه بین ۶۰۰ تا ۱ میلیون تومان ✅
🧕🏻خانم ها سریع بزنن رو این👇
《کسب درآمد ویژه خانم ها》
👨💼آقایون سریع بزنن رو این👇
《 کسب درآمد ویژه آقایان》
🟣منم اولش باورم نشد ولی وقتی درآمدای اعضای کانال رو دیدم استارتُ زدم🤩بجنب🏃♀️👇
https://eitaa.com/joinchat/3201696057Cc93bf7a5af
🎖اولین حقوقتو تو سال جدید دریافت کن👆
#کاربرگ_هوش
#دقت_تمرکز
#افزایش_مهارت_دیداری
#هماهنگی_چشم_دست
شکل های مشخص شده در بالای صفحه را پیدا و رنگ آمیزی کن
✔️ مناسب ۴ تا ۶ سال
🆔https://eitaa.com/kardaste
#شعر_كودكانه
🌸 سوره فلق
بگو پناه می برم
از شرّ خلق بدخواه
به ربِّ پروردگار
پروردگار صبحگاه
از شرّ تاريكی ها
كه می گيره همه جا
می ترسه هر كسی كه
پا بزاره به اون جا
از شرّ جادوگرا
كه می دمند در گره
تا كه كنند مردما
آواره و بيچاره
يا از شرّ هر حسود
وقتی شده كينه توز
تا كه بگيره خوشی
از مردمان پيروز
ای كودكان قرآن
سربلند و با ايمان
پناه بريد به الله
از بلاهای پنهان
شاعر:مجید ناصری
https://eitaa.com/kardaste
#قصه_شب
تقصیر من بود
موشی می دانست که نباید در خانه توپ بازی کند اما او و برادر کوچکش موش موشی می خواستند بدانند آیا توپ پلاستیکی نوی آن ها می تواند آنقدر از زمین بالا بپرد که به سقف برسد یا نه. موشی به موش موشی گفت: « باید حتما آن را امتحان کنیم! البته فقط یک بار. سه ، دو ، یک ، جانمی ... !» توپ کوچولو هوا رفت و به سقف هم رسید! اما وقتی به زمین خورد دوباره هوا رفت و این بار درست به طرف گلدان نازنین مامان موشی رفت؛ همان گلدان زردی که خال های قرمز داشت. جرینگ! رنگ از روی موشی پرید و فریاد زد: « وای، نه!» موشی به موش موشی گفت: « زود باش باید قبل از برگشتن مامان شیشه خرده ها را جمع کنیم.» اما موش موشی نمی توانست از جایش تکان بخورد. توی حوضچه بزرگی از آب گیر افتاده بود. موشی دست دراز کرد و موش موشی را از آب بیرون کشید. زیر لب غر می زد: « من هم عجب شانسی دارم! چرا همه بلاها سر من می آید؟» موشی حوله آورد و موش موشی را خوب خشک کرد. بعد گل ها را توی پارچ گذاشت و شروع کرد به جمع کردن شیشه خرده ها. موشی خاک انداز پر از شیشه خرده را زیر تختش مخفی کرد. «گلدان لعنتی! وقتی مامان بفهمد خیلی عصبانی می شود! شاید دیگر به ما پنیر خوشمزه ندهد. اگر اجازه ندهد تلویزیون تماشا کنیم چی؟ یا ... یا ... » اما تنبیهی سخت تر از این هرگز به فکر موشی نمی رسید. با خودش گفت: «اصلا به مامان نمی گوییم! اما اگر از ما پرسید گلدان کجاست چه بگوییم؟» هر دو به فکر فرو رفتند. ناگهان موشی گفت: «فهمیدم! به مامان می گوییم دزد آمد و گلدان را دزدید!» اما تا حرف دزد و دزدی به میان آمد موهای تن هر دو از ترس سیخ شد. موشی گفت: «به نظرم این هم راه حل خوبی نیست باید کلک بهتری بزنیم» مامان موشی داشت چیزهایی را که خریده بود جابه جا می کرد که در آشپزخانه باز شد موش موشی یواشکی وارد آشپزخانه شد و با صدای نازکش گفت: «مامان می خواهم خبری بدی بهت بدم اما باید به من قول بدهی که خیلی از دستم عصبانی نشوی.» مامان موشی گفت: تو خیلی کوچک تر از آن هستی که من از دستت عصبانی شوم.» موش موشی ماجرا را تعریف کرد اما پای موشی را وسط نکشید. مامان موشی گفت: «خیلی بد شد. آیا گلدان نازنینم فقط ترک خورده یا کاملا شکسته است؟» موش موشی گفت: «می روم آن را بیاورم» و ناپدید شد. چیزی نگذشت که موشی و موش موشی با تکه های شکسته گلدان برگشتند. موشی که از این کار موش موشی کلی تعجب کرده و ناراحت شده بود به مامان موشی گفت: «موش موشی همه چیز را نگفته! من آن را توپ به گلدان زدم. آیا از دست من خیلی عصبانی هستی؟»
مامان موشی جواب داد : «نه فقط ناراحتم چون بهتر بود از اول خودت ماجرا را می گفتی. من آن گلدان را دوست داشتم.» موشی گفت: «شاید بتوانیم با چسب تکه های آن را به هم بچسبانیم.» آن ها تکه های گلدان را به هم چسباندند اما گلدان مثل اولش نشد. موشی با ناامیدی گفت: «دیگر نمی توانیم در آن گل بگذاریم چون آب در آن نمی ماند اما شاید بتوان برای کار دیگری از آن استفاده کرد.» او با کلی شکلات برگشت و گفت: «این می تواند از این به بعد شکلات خوری نازنینت شود!» مامان موشی هم خندید و گفت: «فکر بسیار خوبی است!»
https://eitaa.com/kardaste