eitaa logo
دنیای کاردستی 😍✂️
4هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
4.6هزار ویدیو
19 فایل
دُنیــای کاردَستـــی؛ کٰارتـُــون؛ خَلاقِــیَّـــــت😍✂️👏 تبلیغات در بیش از 10کانال:👇👇👇 https://eitaa.com/tabligh_ita ادمین @Golbarg
مشاهده در ایتا
دانلود
Ejraye Goroohi - Booye Gole Soosano Yasaman [128].mp3
5.95M
🇮🇷🎊🇮🇷🎊🇮🇷🎊🇮🇷🎊🇮🇷 🌺 بوی گلِ سوسن و یاسمن آید 🌺 🌸 عطر بهاران کنون از وطن آید 🌸 https://eitaa.com/joinchat/48037888Cfe3d058037
🇮🇷 دهه ی فجر یعنی چه؟ وقتی طاها از مدرسه آمد، به مادرش گفت: خانم ناظم گفته برای وسایل تزیینی بیارید، اگر هم کسی تونست خوراکی بیاره. مادر گفت: وسایل تزیینی که نداریم، اما می‌تونیم آجیل بسته بندی کنیم و روش هم پرچم ایران بچسبونیم. طاها گفت: چه خوب. راستی مامان چرا دهه فجر را جشن می‌گیرند؟ مادر گفت: چون جشن انقلابه. طاها با تعجب پرسید: جشن انقلاب !؟! مادر گفت: سال ها پیش مردم با کمک امام خمینی، شاه رو از ایران بیرون کردند. بخاطر پیروزی اون روزها، جشن می گیریم. طاها گفت: مامان بیشتر بگو، شاه کی بوده؟ مادر گفت: قدیما، شاه که آدم تنبلی بود، نمی تونست کشور رو اداره کنه، برای همین از کشورهای دیگه کمک می گرفت. خارجی ها هم چیزهای با ارزش ایران را می بردند و مردم را فقير کرده بودند. طاها گفت: چقدر شاه بد بوده، حالا از امام خمینی بگو مامان. مادر گفت: بله شاه بد بود و تنبل، اما امام خمینی خوب بود و زرنگ و همیشه می گفت: ما باید روی پای خودمان بایستیم. بعد مادر کتاب قرآنش را از روی میز برداشت و آن را باز کرد. یک عکس از لای آن برداشت و به طاها نشان داد و گفت: این آقای مهربان، امام خمینی هست. طاها گفت: عکس امام رو تو مدرسه و خانه ی مامانی دیدم. مامانی همیشه عکسش رو بوس می کنه. مادر گفت: بله امام خوب می گفت که خارجی ها باید از کشور برن. اما شاه بد، امام را از کشور بیرون کرد. طاها گفت: امام که ایران نبوده، پس چطوری شاه رو بیرون کرده؟ مادر گفت: امام از خارج با مردم در ارتباط بود و به آنها می گفت که ‌باید شاه را بیرون کنند. مردم دست به دست هم دادند و کشور را از شاه گرفتند. امام هم بعد از سال ها دوری از کشور به ایران برگشت. طاها گفت: پس شاه چی شد؟ مادر گفت: شاه ترسو از ایران فرار کرد. طاها گفت: الان امام خمینی کجاست؟ مادر طاها را بوسید و گفت: امام پیش خداست. و بجای او، آقای خامنه ای رهبر ایران هست. مادر به ساعت نگاه کرد و گفت: وای چقدر حرف زدم. دیر شد باید برم آجیل بخرم. مادر از قنادی آجیل خرید و به خانه آورد و با طاها آنها را بسته بندی کردند و یک پرچم ایران هم رویش چسباندند. ✍ نويسنده: خانم مريم فيروز، از اعضای خوب کانال کودک خلاق🌸 https://eitaa.com/kardaste