eitaa logo
کاروان عشق
73 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
4هزار ویدیو
284 فایل
ارتباط با ادمین گروه @A_Sadeghi62
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گر پای گذارند به صحن زینب / والله زمانه را به هم میریزیم. باید این شهر به آرامش خود برگردد / که شب جمعه حرم روضه ی مادر دارد. مخصوص استوری 🇮🇷@karevaneshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عذابست‌اين‌جهان‌بی‌تومبادايک‌زمان‌بی‌تو به‌جان‌توکه‌جان‌بی‌توشکنجه‌ست‌وبلابرما 🇮🇷@karevaneshgh
Seyed.Reza.Narimani.Mizanam.Sineh(128).mp3
10.92M
دلها در هوایِ حرم آقا،ثوابِ اشکها و دلدادگیمون تقدیم به 🌹 میزنم سینه،آخه شیرینه میدونم مادرت زهرا میبینه فدایِ عشقت بشم ای آقا چقدر سفره ی عشقت رنگینه میخری بیشتر اونایی رو که بار رویِ شونه هاشون سنگینه ❤❤❤❤❤ 😭😭😭 ❤️❤️❤️😭😭😭 ♦️پیشنهاد دانلود 🇮🇷@karevaneshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📸روز مه آلود کربلا 🔹مه غلیظ صبحگاهی باعث کاهش دید افقی درکربلا شد و همچنین جلوه‌های زیبایی را در بین الحرمین خلق کرد. tn.ai/2412661 🇮🇷@karevaneshgh
✖️تشییع میلیونی شهید سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس در عراق و ایران، اولین سیلی سخت به آمریکایی‌ها بود سیلی سخت‌تر «غلبه نرم افزاری بر هیمنه پوچ استکبار» و «اخراج امریکا از منطقه» است 🇮🇷@karevaneshgh
مداحی آنلاین - بیرق و پرچم مدیون زینب - سیدمجید بنی فاطمه.mp3
6.97M
🌸 (س) 💐بیرق و پرچم مدیون زینب 💐عالم و آدم مجنون زینب 🎤 👏 👌فوق زیبا 🌷گلچین بهترین های روز ♨️ .اللهم عجل لولیک الفرج: 🇮🇷@karevaneshgh
متنى قابل تامل در باب ديدن نعمت ها «قارون» هرگز نمی دانست که روزی، کارت عابر بانکی که در جیب ما هست از آن کلیدهای خزانه وی که مردهای تنومند عاجز از حمل آن بودند، ما را به آسانی مستغنی میکند. و «خسرو پرويز» پادشاه ایران نمی دانست که مبل سالن خانه ما از تخت حکومت وی راحت تر است. و «قیصر» که بردگان وی با پر شترمرغ وی را باد می‌زدند، کولرها و اسپلیتهایی که درون اتاقهایمان هست را ندید. و «هرقل» پادشاه روم که مردم به وی بخاطر خوردن آب سرد از ظرف سفالین حسرت میخوردند؛ هیچگاه طعم آب سردی را که ما می چشیم نچشید... و «خلیفه منصور» که بردگان وی آب سرد و گرم را باهم می آمیختند تا وی حمام کند، هیچگاه در حمامی که ما براحتی درجه حرارت آبش را تنظیم میکنیم حمام نکرد زلیخاه نیز هرگز فکر نمیکرد تخت روانش ماشین های نرم و راحت زیر پای دخترکان باشد بگونه ای زندگی میکنیم که حتی پادشاهان گذشته نيز اینگونه نمی زیستند اما باز گله منديم! و هر آنچه دارائیمان زیاد میشود تنگدست تر میشویم...! كمى متفاوت بنگریم... 🌴می‌گویند که دو برادر بودند پس از مرگ پدر یکی جای پدر به زرگری نشسته دیگری تا از وسوسه نفس شیطانی به دور ماند از مردم کناره گرفته و غار نشین گردید. روزی قافله‌ای از جلو غار گذشته و چون به شهر برادر می‌رفتند، برادر غارنشین غربالی پر از آب کرده به قافله سالار می‌دهد تا در شهر به برادرش برساند. منظورش این بود که از ریاضت و دوری از خلایق به این مقام رسیده که غربال سوراخ سوراخ را پر از آب می‌تواند کرد بی آنکه بریزد. 🐪چون قافله سالار به شهر و بازار محل کسب برادر می‌رسد و امانتی را می‌دهد، برادر آن را نخ بسته و از سقف دکان آویزان می‌کند و در عوض گلوله آتشی از کوره در آورده میان پنبه گذاشته و به قافله سالار می‌دهد تا آن را در جواب به برادرش بدهد. چون برادر غارنشین برادر کاسب خود را کمتر از خود نمی‌بیند عزم دیدارش کرده و به شهر و دکان وی می‌رود. در گوشه دکان چشم به برادر داشت و دید که برادر زرگرش دستبندی از طلا را روی دست زنی امتحان می‌کند،‌ دیدن این منظره همان و دگرگون شدن حالت نفسانی همان و در همین لحظه آبی که در غربال بود از سوراخ غربال رد شده و از سقف دکان به زمین می‌ریزد. ✨چون زرگر این را می‌بیند می‌گوید: «ای برادر اگر به دکان نشستی و هنگام کسب و کار و دیدن زنان آب از غربالت نریخت زاهد می‌باشی، وگرنه دور از اجتماع و عدم دسترس همه زاهد هستند!» ❤ *قابل توجه اونایی که از فعالیت مجازی میترسن* 🇮🇷@karevaneshgh
لطفا در پرسش ما در کانال کاروان عشق شرکت فرمایید EitaaBot.ir/poll/6tisu?eitaafly