eitaa logo
کاری کن خدا عاشقت بشه
795 دنبال‌کننده
36.9هزار عکس
26.1هزار ویدیو
60 فایل
کانال مذهبی و مطالب مفید و متنوع ارسال هر شب ارتباط با ادمین @Basirat_ekh
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 توهین بی شرمانه به مادر امام باقر(ع) و واکنش ایشان ✅امام باقر، محمدبن علی بن الحسین (ع)، لقبش «باقر» است. باقر یعنی . به آن حضرت «باقرالعلوم» می‌گفتند، یعنی شکافنده دانش‌ها. مردی مسیحی، به صورت سخریه و استهزاء، کلمه «باقر» را کرد به کلمه «بقر» یعنی گاو، به آن حضرت گفت: «انت بقر» یعنی تو گاوی. ✅امام بدون آنکه از خود ناراحتی نشان بدهد و اظهار کند، با کمال سادگی گفت: «نه، من بقر نیستم، من باقرم». مسیحی: تو پسر زنی هستی که بود. امام: شغلش این بود، عار و ننگی نمی‌شود. مسیحی: و بی‌شرم و بدزبان بود. امام: اگر این نسبت‌ها که به می‌دهی راست است خداوند او را بیامرزد و از بگذرد، و اگر دروغ است از گناه تو بگذرد که دروغ و افترا بستی. ✅مشاهده این همه حلم از مردی که قادر بود همه گونه آزار یک مرد خارج از دین اسلام را فراهم آورد، کافی بود که در روحیه مرد مسیحی ایجاد نماید و او را به سوی اسلام بکشاند. مرد مسیحی بعداً شد. 📚داستان راستان، ج۱، ص۴۸
💢 توهین بی شرمانه به مادر امام باقر(ع) و واکنش ایشان ✅امام باقر، محمدبن علی بن الحسین (ع)، لقبش «باقر» است. باقر یعنی . به آن حضرت «باقرالعلوم» می‌گفتند، یعنی شکافنده دانش‌ها. مردی مسیحی، به صورت سخریه و استهزاء، کلمه «باقر» را کرد به کلمه «بقر» یعنی گاو، به آن حضرت گفت: «انت بقر» یعنی تو گاوی. ✅امام بدون آنکه از خود ناراحتی نشان بدهد و اظهار کند، با کمال سادگی گفت: «نه، من بقر نیستم، من باقرم». مسیحی: تو پسر زنی هستی که بود. امام: شغلش این بود، عار و ننگی نمی‌شود. مسیحی: و بی‌شرم و بدزبان بود. امام: اگر این نسبت‌ها که به می‌دهی راست است خداوند او را بیامرزد و از بگذرد، و اگر دروغ است از گناه تو بگذرد که دروغ و افترا بستی. ✅مشاهده این همه حلم از مردی که قادر بود همه گونه آزار یک مرد خارج از دین اسلام را فراهم آورد، کافی بود که در روحیه مرد مسیحی ایجاد نماید و او را به سوی اسلام بکشاند. مرد مسیحی بعداً شد. 📚داستان راستان، ج۱، ص۴۸
❤️💝💖✨ پل صراط✨✨ چشم های توست...🌹🌹 از چشم هایت که بیوفتم...😔😔 روزگارم جهنم است... 💝💝✨✨💖💖✨✨
⛔️ خطر بزرگ عاق والدین 🔻🔻 یک کسی آمد محضر پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله عرض کرد، آقا #پدر و #مادرم خیلی #پیر شده‌اند، به حالی رسیده‌اند که من بچه بودم. چطور آنها وقتی من بچه بودم من را تمیز می کردند، حالا به آن حال رسیده‌اند من همان کار را با آنها می کنم، آیا حقشان را ادا کرده‌ام؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند:« نه». 🔻🔻عرض کرد آنها را کول کردم مکه برده‌ام، حالا حقشان را ادا کرده‌ام؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند:« نه. حق یک زایمانش را هم ادا نکرده‌ای». اینقدر والدین، حقشان بر #ذمّه_فرزند سنگین و بزرگ است. این را باید #مراعات کرد. به هیچ وجهی نمی شود نادیده گرفت. 🔻🔻 یکی از #گناهان_کبیره عقوق والدین است. #مراعات_نکردن #حق_پدر_و_مادر اسمش عقوق است. اسم فاعلش می شود #عاق_والدین، بنابراین اگر نیکی کردی وظیفه ات را انجام داده‌ای، اگر نکردی عقوق والدین است یکی از گناهان کبیره است. 🔻🔻انسان #در_زندگی_خیر_نمی_بیند. اگر خدای نکرده پدر و مادر #اذیت شوند و انسان را #نفرین کنند #خطر_بزرگی برای انسان پیش می آید. حضرت آیت الله خوشوقت تهرانی (ره)
کاری کن خدا عاشقت بشه
ببخشید میشه ضبطتتون رو خاموش کنید؟ 👇👇👇
تو ماشین نشستم گفتم ببخشید عزیز ،میشه ضبط و خاموش کنی؟؟؟؟ .گفت حاجی بخدا مجازه چیز بدی هم نمیخونه..... گفتم میدونم .....ولی عزادارم! گفت :شرمنده و ضبط و خاموش کرد.... گفت تسلیت میگم اقوام نزدیک؟؟؟؟ گفتم بله. از دنیا رفته.... گفت واقعا متاسفم.داغ خیلی بده.... .منم تو بیست و پنج سالگی مادرم مریض بود و زجر میکشید .بنده ی خدا راحت شد. . بعد پرسید مادر شما هم مریض بودن؟ گفتم نه.مجروح بود.... پرسید یعنی چی؟؟؟ گفتم یه عده اراذل و اوباش ریختن سرش و تا میخورد کتکش زدن. گفت جدأ؟شما هیچکاری نکردی؟ گفتم ما نبودیم وگرنه میدونستم چیکار کنیم..... گفت خدا لعنتشون کنه یعنی اینقد بود؟؟؟ گفتم آره.مادرم ماه بستری شد و بعد از دنیا رفت.... گفت حاجی ببخشیدا عجب آدمای بی ناموسی بودن!من خودم هر غلطی میکنم ؛گاهی عرق هم میخورم . ولی پای که وسط باشه رگ غیرتم نمیزاره دست از پا خطا کنم .... بغضم گرفت ...تو دلم گفتم کاش چندتا جوون عرق خور مثل تو بودن مدینه..... نمیذاشتن به   جسارت بشه......سکوتم و که دید گفت ظاهرأ ناراحتت کردم.... گفتم نه خواهش میکنم ...واقعا داغ مادر بده! مخصوصا اگه باشه... گفت اخی جوون بودن؟ گفتم اره بود... پرسید گرفتی ما رو حاجی؟؟؟؟؟شما که خودت بیشتر از هیجده سالته چطور مادرتون.... حرفش و قطع کردم و گفتم مادر شما هست...این هجده ساله همه ی ما شیعه ها،..... مکث کرد و با تعجب نگام کرد و بعد خیره شد به جاده.... گفت آها ببخشید تازه متوجه شدم..... نمیدونستم اینجور احساس نزدیک بودن بین آدما به حضرت فاطمه هم وجود داره...راستی حاجی یه سی دی مداحی هم دارم البته برا محرمه ولی خب اگه دوس دارین بذارم.... جواب ندادم..داشبورد و وا کرد و یه سی دی گذاشت تو ضبط .نوای آشنایی بود. من بودم و راننده و صدای بلند سید جواد ذاکر و نگاه خیسم به اطراف.... . .
🔴 💠 فردى نمی‌توانست با خود کنار بیاید و هر روز با همسرش جرّوبحث داشت. نزد داروسازی قدیمی رفت و از او خواست بدهد تا بتواند با آن همسر خود را بکشد. داروساز گفت اگر سمّی قوی به تو بدهم که همسرت فوراً کشته شود همه به تو شک می‌کنند پس سمّ می‌دهم که هر روز در خوراک او بریزی و کم کم او را از پای درآورى. 💠 و توصیه کرد برای اینکه بعد از مرگش‌ کسی به تو شک نکند در مدتی که به او می‌دهی تا می‌توانی به همسرت کن! این فرد، را گرفت و به توصیه‌های داروساز عمل کرد. 💠 هفته‌ها گذشت و او کار خود را کرد و اخلاق همسر را تغییر داد تا آنجا که او نزد داروساز رفت و گفت من او را به قدر دوست دارم و دیگر دلم نمی‌خواهد او بمیرد بده تا سمّ را از بدن او خارج کند! داروساز زد و گفت آنچه به تو دادم نبود! 💠 سمّ در خود تو بود و حالا با مهر و محبّت، آن سمّ از ذهنت بیرون رفته است. 💠 قوی‌ترین معجونیست که به صورت تضمینی، ، کینه و خشم را نابود می‌کند!
🔴 💠 فردى نمی‌توانست با خود کنار بیاید و هر روز با همسرش جرّوبحث داشت. نزد داروسازی قدیمی رفت و از او خواست بدهد تا بتواند با آن همسر خود را بکشد. داروساز گفت اگر سمّی قوی به تو بدهم که همسرت فوراً کشته شود همه به تو شک می‌کنند پس سمّ می‌دهم که هر روز در خوراک او بریزی و کم کم او را از پای درآورى. 💠 و توصیه کرد برای اینکه بعد از مرگش‌ کسی به تو شک نکند در مدتی که به او می‌دهی تا می‌توانی به همسرت کن! این فرد، را گرفت و به توصیه‌های داروساز عمل کرد. 💠 هفته‌ها گذشت و او کار خود را کرد و اخلاق همسر را تغییر داد تا آنجا که او نزد داروساز رفت و گفت من او را به قدر دوست دارم و دیگر دلم نمی‌خواهد او بمیرد بده تا سمّ را از بدن او خارج کند! داروساز زد و گفت آنچه به تو دادم نبود! 💠 سمّ در خود تو بود و حالا با مهر و محبّت، آن سمّ از ذهنت بیرون رفته است. 💠 قوی‌ترین معجونیست که به صورت تضمینی، ، کینه و خشم را نابود می‌کند!
📜 روایت دختر🧕 🔰 از پدرانه‌های🧔 شهید🌷 طهرانی مقدم: ♻️ آخرین حرف‌هایی که از پدرم یادم هست، مربوط به همان جمعه آخر است که با هم بیرون بودیم. ♻️ ما کمی دیرتر از پدرم رسیدیم. پدرم با ناراحتی به من گفت: بدون تو به ما خوش نمی‌گذرد. هرکس دیگری از خانواده هم که بود به او همین را می‌گفت. 🌸 دوست داشت همیشه وقتی جایی می‌رویم همه با هم باشیم، همسرم را هم مانند پسر خودش پذیرفته بود. 🌸 دخترها را هیچ‌وقت دعوا نمی‌کرد. هیچ‌وقت به من نگفت: چادر را این‌جوری سر کن، یا، آن‌طور نماز بخوان. البته مطمئن بود همیشه راه را نشان می‌دهد. 🌸 ما آن‌قدر شیفته منش پدر بودیم همین که می‌دانستیم ایشان دوست دارد، آن کار را انجام می‌دادیم، لزوماً دنبال دلیل و استدلال نبودیم. 💎 معمولاً چیزی را مستقیم تذکر نمی‌دادند که ما انجام دهیم آن را خود انجام می‌دادند تا ما یاد بگیریم، تنها چیزی که همیشه مستقیم به آن اشاره می‌کردند بحث بود، می‌گفتند: "حرف آقا را دقیق گوش دهید" . 🌷 امروز سالگرد شهادت پرتلاش حسن‌آقای طهرانی‌مقدم است.(۲۱ آبان ۱۳۹۰) مردی که بزرگ‌ترین هدفش «نابود کردن » بود. به همین جهت وصیت کرد روی قبرش بنویسند: اینجا مدفن کسی است که می‌خواست اسرائیل را کند. 🌷 🥀
🔴 💠 فردى نمی‌توانست با خود کنار بیاید و هر روز با همسرش جرّوبحث داشت. نزد داروسازی قدیمی رفت و از او خواست بدهد تا بتواند با آن همسر خود را بکشد. داروساز گفت اگر سمّی قوی به تو بدهم که همسرت فوراً کشته شود همه به تو شک می‌کنند پس سمّ می‌دهم که هر روز در خوراک او بریزی و کم کم او را از پای درآورى. 💠 و توصیه کرد برای اینکه بعد از مرگش‌ کسی به تو شک نکند در مدتی که به او می‌دهی تا می‌توانی به همسرت کن! این فرد، را گرفت و به توصیه‌های داروساز عمل کرد. 💠 هفته‌ها گذشت و او کار خود را کرد و اخلاق همسر را تغییر داد تا آنجا که او نزد داروساز رفت و گفت من او را به قدر دوست دارم و دیگر دلم نمی‌خواهد او بمیرد بده تا سمّ را از بدن او خارج کند! داروساز زد و گفت آنچه به تو دادم نبود! 💠 سمّ در خود تو بود و حالا با مهر و محبّت، آن سمّ از ذهنت بیرون رفته است. 💠 قوی‌ترین معجونیست که به صورت تضمینی، ، کینه و خشم را نابود می‌کند!
🔴 💠 فردى نمی‌توانست با خود کنار بیاید و هر روز با همسرش جرّوبحث داشت. نزد داروسازی قدیمی رفت و از او خواست بدهد تا بتواند با آن همسر خود را بکشد. داروساز گفت اگر سمّی قوی به تو بدهم که همسرت فوراً کشته شود همه به تو شک می‌کنند پس سمّ می‌دهم که هر روز در خوراک او بریزی و کم کم او را از پای درآورى. 💠 و توصیه کرد برای اینکه بعد از مرگش‌ کسی به تو شک نکند در مدتی که به او می‌دهی تا می‌توانی به همسرت کن! این فرد، را گرفت و به توصیه‌های داروساز عمل کرد. 💠 هفته‌ها گذشت و او کار خود را کرد و اخلاق همسر را تغییر داد تا آنجا که او نزد داروساز رفت و گفت من او را به قدر دوست دارم و دیگر دلم نمی‌خواهد او بمیرد بده تا سمّ را از بدن او خارج کند! داروساز زد و گفت آنچه به تو دادم نبود! 💠 سمّ در خود تو بود و حالا با مهر و محبّت، آن سمّ از ذهنت بیرون رفته است. 💠 قوی‌ترین معجونیست که به صورت تضمینی، ، کینه و خشم را نابود می‌کند!
🔴 💠 فردى نمی‌توانست با خود کنار بیاید و هر روز با همسرش جرّوبحث داشت. نزد داروسازی قدیمی رفت و از او خواست بدهد تا بتواند با آن همسر خود را بکشد. داروساز گفت اگر سمّی قوی به تو بدهم که همسرت فوراً کشته شود همه به تو شک می‌کنند پس سمّ می‌دهم که هر روز در خوراک او بریزی و کم کم او را از پای درآورى. 💠 و توصیه کرد برای اینکه بعد از مرگش‌ کسی به تو شک نکند در مدتی که به او می‌دهی تا می‌توانی به همسرت کن! این فرد، را گرفت و به توصیه‌های داروساز عمل کرد. 💠 هفته‌ها گذشت و او کار خود را کرد و اخلاق همسر را تغییر داد تا آنجا که او نزد داروساز رفت و گفت من او را به قدر دوست دارم و دیگر دلم نمی‌خواهد او بمیرد بده تا سمّ را از بدن او خارج کند! داروساز زد و گفت آنچه به تو دادم نبود! 💠 سمّ در خود تو بود و حالا با مهر و محبّت، آن سمّ از ذهنت بیرون رفته است. 💠 قوی‌ترین معجونیست که به صورت تضمینی، ، کینه و خشم را نابود می‌کند!