#امام_زمان
#زمزمه
#زمینه
واسه همه بیراهه رفتن ها شرمندم
نداره جز آبروریزی واسم پروندم
آخر خط رسیدم و معلومه بازندم
تو رو خدا نکن جوابم جوابم جوابم
میبینی حالمو خرابم خرابم خرابم
امیدمه فقط نگاهت نگاهت نگاهت
کجا دارم به جز پناهت پناهت پناهت
(امامزمان دستامو بگیر)
********
بیا و بازم بدی نوکر رو حاشا کن
دوباره گم شدم بیا و من رو پیدا کن
قلب سیاهم رو نگا بنداز و احیا کن
همیشه زحمتم برا تو برا تو برا تو
نگیری از گدا نگاتو نگاتو نگاتو
منو برا خودت نگه دار نگه دار نگه دار
میخوام که واسه تو بشم یار بشم یار بشم یار
(امامزمان دستامو بگیر)
#امام_زمان
کبوتر شدم میپرم
فقط در هوای شما
شکسته ولی بال من
نگاه تو واسم شفا
نگاه کن زمین گیر شدم
دلم خالی از غیر نشد
بدون توجه به تو
نصیب دلم خیر نشد
منو سرکشم کرده غفلت
نمیخوام تو هر لحظه راحت
فراموش کنم محضریت
خلیفة الحقِ بی نشان
تویی تو پیدا و ما نهان
توان بده به این ناتوان
انظر الینا صاحب زمان
(انظر الینا صاحب الزمان)
چه خاکی بریزم سرم
بیابون نشینه آقام
چه آواره تو غربته
شده طرد و تنها ، امام
الهی بمیرم برات
نبینم غمت رو آقا
درسته بد و روسیام
باهاتم تا اون انتها
بذار دوش من غصه هاتو
قبول کن غلامی، گداتو
من اونم که می مونه با تو
کم نشه سایت از رو سرم
اربابی و من هم نوکرم
عزیزترینی واسم آقا
دوست دارم، قربونت برم
(عجل ظهورک، صاحب زمان)
امام حسین (ع)
اگر که عضو عضو من زهم شود جدا حسین(۲)
جدا نگردد از غمت به عزت خدا حسین
منم منم منم منم تو را، تو را گدا حسین
ز دور خرد سالی ام زدم تو را صدا حسین
الهی آنکه جان من شود تو را فدا حسین
حسین حسین حسین حسین(2)
تمام عمر بوده ام گدای یک نظاره ات
حیات و مرگ من بود اسیر یک اشاره ات
دلم چراغ جان شده ز فیض یک نظاره ات
به سینه ی شکسته و به قلب پاره پاره ات
نه من تورا رها کنم، نه تومرا رها حسین
حسین حسین حسین حسین(2)
به اشک دیده ی ترت، به خون پاک حنجرت
به حنجربریده و به قطعه قطعه پیکرت
به راس از بدن جدا، به صورت منورت
به جای تازیانه و دل حزین دخترت
مرا ز من جدا کن و مکن ز خود جدا حسین
حسین حسین حسین حسین(2)
به مجلس عزای تو یکی گلاب می دهد
یکی به دست تشنگان، به گریه آب می دهد
یکی زکف برای تو، قرار و تاب می دهد
بعزت خدا قسم، خدا جواب می دهد
به هر که با زبان دل تو را زند صدا حسین
حسین حسین حسین حسین(2)
تیر سقیفه آمد و قاتل اصغر تو شد
چاک تر از قبای تو پیکر اکبر تو شد
مصحف مانده زیر پا، دست برادر تو شد
سوخته زآتش حرم، دامن دختر تو شد
محشر دیگری شد از، ناله او بپا حسین
حسین حسین حسین حسین(2)
عترت بی گناه تو کشته شدند بار ها
یکی به روی خاک ها، یکی بزیر خار ها
دیده به سینه داغ ها، داده زکف قرار ها
بر رخشان سرشک ها در دلشان شرار ها
فتاده هر یک از نوا بدشت نینوا حسین
حسین حسین حسین حسین(2)
سیلی و تازیانه و قامت خسته یکطرف
گیسوی خون گرفته و ماه خجسته یکطرف
دوری راه و دشمن و بازوی خسته یکطرف
پیکر پاره پاره و نیزه شکسته یکطرف
برید تیغ ساربان دست تو از جفا حسین
حسین حسین حسین حسین(2)
تو با انالغریب خود شعله به خشک و تر زدی
تو با سر ز تن جدا به سوی دوست پر زدی
تو آن مهی که مهر را شراره بر جگر زدی
شب از تنور و صبحدم ز نوک نیزه سر زدی
بخوان ببر دل از همه به صوت دلربا حسین
حسین حسین حسین حسین(2)
آه که شد جدا سرت به پیش چشم مادرت
گرفته عرض تسلیت، زتازیانه خواهرت
زخون حنجرت تو شد خضاب روی دخترت
نبود جای بوسه ای به پیکر مطهرت
گلوی تشنه شد جدا سر تو از قفا
حسین حسین حسین حسین(2)
تو یار خلق باشی و زنند سنگ کینه ات
سنان سنان فرو کند، به استخوان سینه ات
زنند خنده دشمنان به خواهر حزینه ات
به تازیانه از تنت جدا شود سکینه ات
به دوست نه به دشمنان نیست چنین روا حسین
حسین حسین حسین حسین(2)
چه کرده ای که خصم دون به کشتن تو صف زند
شرر به قلب فاطمه زخنده و شعف زند
پای سر بریده ات بنی امیه کف زند
به گریه ی رباب تو رباب و چگ و دف زند
نگ زنند بر سرت ز روی بام ها حسین
حسین حسین حسین حسین(2)
میان تشنگان کسی از تو نبود تشنه تر
آه تو تیغ جان ستان پیکر نازکت سپر
زخم تنت ستاره و جسم مطهرت قمر
مشیّعین پیکر پاک تو بوده ده نفر
کز سم اسب ها شده جسم تو توتیا حسین
حسین حسین حسین حسین(2)
اگر که عضو عضو من زهم شود جدا حسین
004 (Trimmed).mp3
5.21M
شور هروله حسینی ع
........
.............
یه اشاره یه نگاه
یه تفضل یه کرم
تا بشه محرمی
سینه خیز بیام حرم
تابشینه تربتت
آقا جون روی سرم
فیض نگاه تو ازم نگیر
کرببلات و ازم نگیر
منی که مردم تو حسرتش
صحن چشات و ازم نگیر
دیگه داره دیر میشه
....... ...نوکر تو پیر میشه
یه کاری کن آی آقا
..........تا که زمین گیر نشه
والرزقنا حرم 3
..........
یه عنایت یه نظر
آقا جون بده محل
کار من خورده گره
کربلام و کن تو حل
یه سلام می خوام بدم
به تو من از روی تل
ای دل فریبم بزار بیام
ای غم نصیبم بزار بیام
برای یک لحظه ی زیارت
من بی شکیم بزار بیام
دیگه داره دیر میشه
نوکر تو پیر میشه
یه کاری کن آی آقا
تا که زمینگیر نشه
والرزقنا حرم
.........
.
شعر و سبک: موسوی
موسوی خورشیدی
6_144232837835859810.mp3
3.72M
چه خوبه کربلا
مخصوصا غروب کربلا
اگه دلت گرفت
حرفاتو بگو به کربلا
#کربلایی_وحید_شکری
https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af
هیأت سفیران زینب.mp3
3.13M
🏴 #امام_حسین_ع
اَربابِ دلها، بال و پَرِ ما
هوامو داشته باش آقا، مثلِ قدیما
زندگی بازیست، راهِ درازیست
برا زیارتت آقا دل تو دلم نیست
یاحسین ذَبیحَاَلعَطشان
یاحسین مسیحِ دوران
یاحسین بده به من جان
یاحسین عزیزِ زهرا
دل زیر دِین تنگِ حسینِ
راه بهشت از توی بین الحرمینِ
دل شده واله شکسته باله
اگه نیام کرب بلا جای سوالِ
یاحسین توروخستم ده
زندگی تو فرصتم ده
ای عجل تو مهلتم ده
یاحسین عزیزِ زهرا
https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af
متن روضه حضرت ابوالفضل
رفته امیر لشکرش را پس بگیرد
از کوفیان آب آورش را پس بگیرد
رفته بگوید تشنگی ها برطرف شد
تا حرف هایِ دخترش را پس بگیرد
یک دستش اکبر بود که کشتند او را
باید که دست دیگرش را پس بگیرد
از مشک باید آبروی رفته اش را
از تیر ها چشم ترش را پس بگیرد
*همه ی نگرانی ها یک طرف نگرانی های زینب یک طرف .. میگه تا عباس دارم غصه ندارم تا عباس بالا سر بچه هاست غم و غصه ندارم .. همین که میدان رفت هول و هراس تو دل زینب اومد .. گفت خدا کنه برگرده ..*
زینب پریشان است بی دستان عباس
حالا چگونه معجرش را پس بگیرد ؟!
حسین آرام جانم …
*اجازه بدید زبان حال بگم .. همین که عباس میدان رفت زینب می اومد معجر های بچه ها رو محکم میکرد .. رقیه بیا معجرت رو محکم ببندم .. سکینه خلخال هارو به من بده عمو داره میره ..
خودش فرمود به اون عالم روضه ی منو اینطور بخوانید :.. مگه تو کربلا بودی چه بلایی سر من آوردن اولین کاری که کردن از پشت یه نخل اون نامرد شمشیرشُ کشید اون دستی که مشک روش بود قطع کرد .. مشکُ به دست چپم گرفتم .. چند قدم جلوتر یه نامرد دیگه دست چپمُ قطع کرد .. نمیخوام مشک رو زمین بیوفته .. مشکُ با دندوناش گرفت .. میدونه اینا الان سراغ مشک میان ، همینطور که با دندون گرفته بود نامرد حرمله چشمهایِ قمر بنی هاشمُ نشونه گرفت ..
چشم نابینا شد دیگه جایی رو نمیبینه ..
کجا بره ؟! .. گفت فقط یه کاری میکنم مشکُ کسی تیر نزنه .. سرشُ پایین آورد مشکُ تو بغلش گرفت کلاه خود از سرش افتاد ..
گفتن اینجوری نمیشه .. این مشکُ رها نمیکنه .. باید یه بلایی سرش بیاریم مشکُ رها کنه .. همه ی بدنش مشک و پوشونده بود .. گفتن الان یه بلایی سرش بیاریم مشکُ رها میکنه .. یه مرتبه یه صدایی بلند شد .. همینجوری که خون از فرقش میرفت مشکُ تیر بارون کردن .. افتاد رو زمین گفتن اینجوری نباید رهاش کنیم ، انتقام علی رو باید از عباسش بگیریم .. کیا شمشیر دارن ؟!.. کیا نیره دارن ؟!.. کیا کعب نی دارن ؟! همه اومدن .. انقدر به بدن عباس زدن …
سقای دشت کربلا اباالفضل
دستش شده از تن جدا ابالفضل
یک گل کنار علقمه فتاده
دستش شده از تن جدا اباالفضل
چهارتا صورتِ قبر کنده بود اول میومد سر بچه ی اولیش می نشست گریه میکرد ، گریه هاش که تموم میشد میرفت سر قبر دومی سومی اما چهارمی که میرسید میگفت عباسم من برا تو گریه نمیکنم .. آخه تو گریه کن داری .. آخه تو مادر داری .. منِ ام البنین مادرتم .. برا حسینی گریه میکنم که مادر نداره ..
آرزوی قمرت نقش بر آب است حسین
بعداز این خیمه ی خورشید خراب است حسین
دست عباس که افتاد حرم ریخت بهم
نگرانی پس از این حفظ حجاب است حسین
مشک ساقی هدف تیرُ کمان ها شده است
گوییا بخت علمدار به خواب است حسین
آب پاکی به روی دست ابالفضل که ریخت
ناله ی اهل حرم وای رباب است حسین
حرف تاراج حرم در دل لشگر پیچید
گوییا غارت این خیمه ثواب است حسین
عاقبت خیمه ی خورشید ستونش افتاد
بعد از این ام بنین خانه خراب است
حسین….
7.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥مذهبیهایی که دشمن #امام_زمان علیهالسلام هستن، اما فکرش رو هم نمیکنند!
🎙استاد شجاعی
https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af
8.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚠️ گِلِهی امام حسین علیهالسلام در خواب از یک زائر اربعینی!
#امام_زمان
#اربعین
امام صادق علیه السلام:
🔹أيُّمَا عَبْدٍ أَقْبَلَ قُبْلَ مَا يُحِبُّ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَقْبَلَ اَللَّهُ قُبْلَ مَا يُحِبُّ وَ مَنِ اِعْتَصَمَ بِاللَّهِ عَصَمَهُ اَللَّهُ وَ مَنْ أَقْبَلَ اَللَّهُ قُبْلَهُ وَ عَصَمَهُ لَمْ يُبَالِ لَوْ سَقَطَتِ اَلسَّمَاءُ عَلَى اَلْأَرْضِ أَوْ كَانَتْ نَازِلَةٌ نَزَلَتْ عَلَى أَهْلِ اَلْأَرْضِ فَشَمِلَتْهُمْ بَلِيَّةٌ كَانَ فِي حِزْبِ اَللَّهِ بِالتَّقْوَى مِنْ كُلِّ بَلِيَّةٍ أَ لَيْسَ اَللَّهُ يَقُولُ إِنَّ اَلْمُتَّقِينَ فِي مَقٰامٍ أَمِينٍ .
🔸هر بندهاى كه به آنچه خداوند دوست دارد روى آورد، خدا به آنچه او دوست دارد روى میآورد، و هر كه از خدا پناه خواهد، خدا پناهش دهد. و كسى كه خدا به او رو آورده و او را پناه داده است، ترسی ندارد از اینکه آسمان بر زمين افتد يا بلائى بر اهل زمين نازل شود و همه را فراگيرد. زیرا او به سبب تقوايش در حزب خداست و از هر بلا محفوظ است. که خداوند ميفرمايد: مردم با تقوى در جايگاه امنى هستند.
📚 اصول کافی (باب الایمان و الکفر)
جلد ۲ صفحه ۶۵